Noosha
نداجان smsاتو100بارخوندم وبارهاگریستم
نیماالان تهرانم
صبح میریم رشت
برای تشییع جنازه داییم
دارم دیوونه میشم!
دارم داغون میشم
دیگه صدام درنمیاد!
گلوم خشک شده..
دیگه بسمه
دعاکن بمیرم..
بمیرم ازاین زندگی راحت بشم..
دیشب افطارهمه باهم خونه خالم بودیم
داییمم بود..
صبح راهی رشت شد..بعدسحرعصری خبردادن
تصادف کرده
آخه چقدرماصبروتحمل داریم مگه؟
نیمادعاکن بمیرم..
دیگه طاقت ندارم..
...
نداجان..
چگونه میتوانم
تسلای خاطرومایه آسایه ات رامهیاسازم
آنهنگام
که شروین برادربهترازجانمان
جان بجان آفرین تسلیم کرو
زبان قاصروالکنم
ازتسلادادنت عاجزبود...
حال که
داغ دایی نازنینت نیزبرآن افزود
چسان
این کوه غم راازدوشت برداشته
وبرشانه های مردانه ام بگذارم!
نداجان
همه ترسم اینست
که زبانم لال
ودورازجان
تاب نیاوری این داغ بس عظیم را
وخیلی زوددیرشود...
بارالها
تورا
به مظهرآفرینش علی(ع)
تورابه پهلوشکسته زهرا(س)
تورابه سربی تن حسین(ع)
تورابه این ماه عزیز
تورابه این لحظه های روحانی دم سحر
تورابه این نوای روحانی
این صوت دل انگیز
واین ندای دلنشین
این اذان مقدس
به ندااین عزیز عزیزازدست داده ماصبرعنایت فرموده و
سلامتیش رابه اوببخش
آمین یارب العالمین...
ای دره ی تنگ روزگارت چون است؟
1393/09/30 - 18:53دریاچه ی مست و آبشارت چون است؟
دور از تو در این دیار پوسیدم من
بی من تو بگو کنج و کنارت چون است؟
#عبدالقهار_عاصی
تو بدری و خورشید تو را بنده شدهست/تا بندهٔ تو شدهست تابنده شدهست
1393/09/30 - 23:10#حافظ
تا لفظ من به گاه فصاحت بود روان
1393/09/30 - 23:26بازار من به نزد بزرگان بود روا
#عبدالواسع_جبلی
از آمدن بهار و از رفتن دی / اوراق وجود ما همی گردد طی
1394/02/5 - 14:20#خیام
یا رب از دل مشرق نور هدایت کن مرا
1394/02/5 - 19:26از فروغ عشق ، خورشید قیامت کن مرا
#صائب_تبریزی
اي سر و پاي بسته به آزادي مناز آزاده منم كه از همه عالم بريده ام
1394/02/6 - 09:38رهي معيري
مشو محبوس ارکان و طبایع
1394/02/6 - 16:37برون آی و نظر کن در صنایع
#شیخ_محمود_شبستری
عشق رخ یار بر من زار مگیر / بر خسته دلان رند خمار مگیر
1394/09/4 - 22:04صوفی چو تو رسم رهروان میدانی/بر مردم رند نکته بسیار مگیر
#حافظ
روی دیدار توام نیست، وضو از چه کنم؟
1394/09/5 - 00:39دیگر از جامه ی صد وصله رفو از چه کنم؟
#معین_کرمانشاهی
مهتاب به نور دامن شب بشکافت
1394/12/29 - 13:01می نوش دمی بهتر از این نتوان یافت
خوش باش و میندیش که مهتاب بسی
اندر سر خاک یک به یک خواهد تافت
#خیام