یافتن پست: #آهو

Noosha
71548_694.jpg Noosha

آهوان در حدود 30 کیلومتری سمنان و 78 کیلومتری غرب دامغان واقع شده است.

در اطراف آهوان چند روستای پایکوهی معروف به "کلاته" وجود دارد که با باغها، کشتزارهای مختلف و استخرهای آبیاری مناظر زیبایی را خلق می کند.
... ادامه
Mostafa
Mostafa
بچه بودم فک میکردم گوَزنا شوهر آهوا هستن
دیدگاه · 1392/01/23 - 01:14 ·
6
tina
tina
دخترخالم ۵ سالشه اومده گوشیشو گذاشته رو تاقچه برگشته میگه:
مامان یه وقت مسیجامو نخونیا
اونوخت من تا ۱۰ سالگی فک میکردم گوزن ها شوهر آهوها هستن
... ادامه
دیدگاه · 1392/01/12 - 03:37 ·
6
LeilA
LeilA
زیر ابروی خر رو برداری آهو نمی شه که..!

نکن برادر من.. :
دیدگاه · 1392/01/7 - 17:26 ·
2
صوفياجون
صوفياجون
خترخالم ۵ سالشه اومده گوشیشو گذاشته رو تاقچه برگشته میگه:
مامان یه وقت مسیجامو نخونیا {-16-}
اونوخت من تا ۱۰ سالگی فک میکردم گوزن ها شوهر آهوها هستن {-38-}
.{-192-}
دیدگاه · 1392/01/1 - 23:01 ·
1
نگار
1.jpg نگار
پارک ملی دریاچه پلیتوایس ( Plitvice Lakes ) در کشور کرواسی از مشهورترین جاذبه های توریستی جهان می باشد که در سال 1979 در لیست میراث جهانی یونسکو جای گرفت. بازدید از این دریاچه ها که تقریبا در بین شهر پایتختی Zagreb و شهر ساحلی Zadar واقع شده اند، بشدت توصیه می شود. زیبایی و شکوه این پارک را می توانید در 16 دریاچه ای ببینید که توسط یک سری آبشار به یکدیگر متصل شده اند و در اعماق جنگلی مستقر شده اند که محل زندگی آهوهای کوهی، خرس ها، گرگ ها، گرازهای وحشی و گونه های نایابی از پرندگان می باشد. مساحت این پارک حدود 300 کیلومتر می باشد و این درحالیست که زنجیره ی دریاچه ها به بیش از 8 کیلومتر می رسد.

اختلاف ارتفاع فراوانی نیز در زمین این پارک وجود دارد که در بلندترین نقطه به 1280 متر و در کوتاه ترین نقطه به 380 متر می رسد. اما اختلاف ارتفاع بین دریاچه ها تنها 135 متر است. بلندترین آبشار این پارک با 70 متر ارتفاع، Veliki Slap نامیده می شود.
... ادامه
ƛƦƬƖƝ
spongebob-patrick-thinking.jpg ƛƦƬƖƝ
هَمین اَلـآن،چِقَدر پـول تـوجیبِتِ؟؟؟؟

{-92-}
✔رآس بِگیـآ;)
lavani
lavani
يادم آيد، تو به من گفتي: - ” از اين عشق حذر كن! لحظه‌اي چند بر اين آب نظر كن، آب، آيينة عشق گذران است، تو كه امروز نگاهت به نگاهي نگران است، باش فردا، كه دلت با دگران است! تا فراموش كني، چندي از اين شهر سفر كن! با تو گفتم:‌” حذر از عشق!؟ - ندانم سفر از پيش تو؟ هرگز نتوانم، نتوانم! روز اول، كه دل من به تمناي تو پر زد، چون كبوتر، لب بام تو نشستم تو به من سنگ زدي، من نه رميدم، نه گسستم ...“ باز گفتم كه : ” تو صيادي و من آهوي دشتم تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم حذر از عشق ندانم، نتوانم! “
... ادامه
شهرزاد
422402_248866128521802_95520529_n.jpg شهرزاد
سلام!
حال همه‌ی ما خوب است
ملالی نیست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خیالی دور،
که مردم به آن شادمانیِ بی‌سبب می‌گویند
با این همه عمری اگر باقی بود
طوری از کنارِ زندگی می‌گذرم
که نه زانویِ آهویِ بی‌جفت بلرزد و
نه این دلِ ناماندگارِ بی‌درمان!

تا یادم نرفته است بنویسم
حوالیِ خوابهای ما سالِ پربارانی بود
می‌دانم همیشه حیاط آنجا پر از هوای تازه‌ی باز نیامدن است
اما تو لااقل، حتی هر وهله، گاهی، هر از گاهی
ببین انعکاس تبسم رویا
شبیه شمایل شقایق نیست!
راستی خبرت بدهم
خواب دیده‌ام خانه‌ئی خریده‌ام
بی‌پرده، بی‌پنجره، بی‌در، بی‌دیوار ... هی بخند!

بی‌پرده بگویمت
چیزی نمانده است، من چهل ساله خواهم شد
فردا را به فال نیک خواهم گرفت
دارد همین لحظه
یک فوج کبوتر سپید
از فرازِ کوچه‌ی ما می‌گذرد
باد بوی نامهای کسان من می‌دهد
یادت می‌آید رفته بودی
خبر از آرامش آسمان بیاوری!؟

نه ری‌را جان
نامه‌ام باید کوتاه باشد
ساده باشد
بی حرفی از ابهام و آینه،
از نو برایت می‌نویسم
حال همه‌ی ما خوب است
اما تو باور نکن!

سید علی صالحی
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
250px-Ahmad_shamlu.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
نیمه شب ، آواره و بی حس حال در سرم سودای عشقی بی زوال

پرسه ای آغاز کردیم در خیال دل به یاد آورد ایام وصال

از جدایی یک دو سالی می گذشت یک دو سال از عمر رفت و بر نگشت

دل به یاد آورد اول بار را خاطرات اولین دیدار را

آن نظر بازی آن اسرار را آن دو چشم مست آهو وار را

همچو راضی ، مبهم و سر بسته بود چون من از تکراره او هم خسته بود

آمده هم اشیان شد با من او هم نشین و هم زبان شد با من او

خسته جان بودم که جان شد با من او نا توان بودو توان شد با من او

دامنش شد خوابگاه خستگی این چنین آغاز شد دلبسگی

وای از آن شب زنده داری تا سحر وای از آن عمری که با او شد به سر

مسته او بودم زدنیا بی خبر دم به دم این عشق میشد بیشتر

آمدو با خلوتم دم ساز شد گفتگو ها بین ما آغاز شد

گفتمش در عشق پابرجاست دل گر گشایی چشم دل زیباست دل

گر تو زورق بان شوی دریاست بی تو شام بیفرداست دل

دل ز عشق روی تو حیران شده در پی عشق تو سرگردان شده

گفت، گفت در عشق
... ادامه
[لینک]
صوفياجون
18633_433.jpg صوفياجون
{-41-}{-41-}{-41-}{-41-}
آهویی دارم خوشگله دوریش برایم مشکله فرار کرده زدستم
ای خدا چیکار کنم آهومو پیدا کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
lavani
lavani
يادم آيد، تو به من گفتي: - ” از اين عشق حذر كن! لحظه‌اي چند بر اين آب نظر كن، آب، آيينة عشق گذران است، تو كه امروز نگاهت به نگاهي نگران است، باش فردا، كه دلت با دگران است! تا فراموش كني، چندي از اين شهر سفر كن! با تو گفتم:‌” حذر از عشق!؟ - ندانم سفر از پيش تو؟ هرگز نتوانم، نتوانم! روز اول، كه دل من به تمناي تو پر زد، چون كبوتر، لب بام تو نشستم تو به من سنگ زدي، من نه رميدم، نه گسستم ...“ باز گفتم كه : ” تو صيادي و من آهوي دشتم تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم حذر از عشق ندانم، نتوانم! “
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/27 - 13:23 ·
1
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
7-6-1388_IMAGE633873253059687500.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
می کشی آه و در چشم هایت / می رمند آهوان دسته دسته
در گلویت ترک می خورد بغض / التماس دعا! دل شکسته
دیدگاه · 1391/11/14 - 23:36 ·
8
رضا
رضا
حیف از اشتباهی که کردیم امید :(
♥ یلدا♥
♥ یلدا♥
کاش میشد که دلم از عاشقی بو ببرد یار آمده دل را به شکار چشم آهو ببرد خسته ز دلم … بگو خریدار کجاست ؟ تا قلب مرا به شرط چاقو ببرد .
دیدگاه · 1391/11/4 - 07:43 ·
3
نگار
نگار
هر بامداد آهویی از خواب بر میخیزد و میداند که از تند ترین شیر

باید تندتر بدود ، وگرنه کشته خواهد شد

هر بامداد شیری از خواب بر میخیزد و میداند ار تند ترین آهو

باید تند تر بدود ، وگرنه از گرسنگی خواهد مرد

فرقی ندارد آهو باشی یا شیر ، آفتاب که برمیآید آماده دویدن باش . . .
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/26 - 20:27 ·
7
Noosha
841bf233b9eff74364646e7e28359302-300.jpg Noosha
بچه ها بیاین امشب یه بازی بکنیم...
من شروع میکنم ادامه بدین
Majid
index.jpeg Majid
هر بامداد آهویی از خواب بر میخیزد و میداند که از تند ترین شیر

باید تندتر بدود ، وگرنه کشته خواهد شد

هر بامداد شیری از خواب بر میخیزد و میداند ار تند ترین آهو

باید تند تر بدود ، وگرنه از گرسنگی خواهد مرد

فرقی ندارد آهو باشی یا شیر ، آفتاب که برمیآید آماده دویدن باش . . .
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/14 - 00:18 ·
8
شهرزاد
شهرزاد
صبوری کن ی پا در گريزِ پسين،

برای بازآمدن است که می رود.
نگران نباش
به زودی باردارترين ابرهای شمالی
شامگاهِ گندم و آهو را
سيراب خواهند کرد،
و ما به راهِ روشنِ خواهيم رسيد.
فقط کافی ست به قدرِ سوختنِ کبريتی
تاريکی بی پايانِ پيش رو را تحمل کنيم،
حتما سپيده دم سرخواهد زد
خورشيد باز خواهد گشت
و واژه های ممنوع نيز وزيدن خواهند گرفت.

سید علی صالحی
siavash
siavash
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ‌ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دلداده به آواز شباهنگ
یادم آید ، تو به من گفتی : از این عشق حذر کن
لحظه ‌ای چند بر این آب نظر کن ،
آب ، آیینه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است ،
باش فردا ، که دلت با دگران است !
تا فراموش کنی ، چندی از این شهر سفر کن
با تو گفتم :‌ حذر از عشق !؟ – ندانم
سفر از پیش تو؟ هرگز نتوانم
نتوانم
روز اول ، که دل من به تمنای تو پر زد
چون کبوتر، لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدی ، من نه رمیدم ، نه گسستم …
باز گفتم که : تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم ، نتوانم !
اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب ، ناله تلخی زد و بگریخت …
اشک در چشم تو لرزید ،
ماه بر عشق تو خندید !
... ادامه
دیدگاه · 1391/08/16 - 01:03 ·
6
salar
salar
کاش من یک بچه آهو می شدم می دویدم روزوشب دردشتها توی کوه ودشت وصحرا روزوشب/میدویدوم تاکه می دیدم تورا
دیدگاه · 1391/07/21 - 07:20 ·
4
Mostafa
Mostafa
دارم واسه دختر خالم تعریف میکنم میگم:
دیشب داشت یه راز بقا نشون میداد شیره حمله کرد به یه گله آهو یکی شونو گرفت!
میگه: بقیه چی؟ فرار کردن؟
پـَ نه پـَ موبایلاشونو درآوردن فیلم گرفتن از صحنه واسه بقیه حیوونای جنگل بلوتوث کنن
... ادامه
دیدگاه · 1391/07/3 - 20:53 ·
1
صفحات: 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ