نام اصلیاش «محمد بن حَنفیه» است؛ اما مردم محلی آن را «امامزاده قلقلی» یا «غلتان» نامیدهاند، حکایت این نام هم در روایت برخی مردم ریشه دارد که معتقدند برای حاجت گرفتن باید مسیری را غلتان طی کرد.
امامزاده حنفیه یا قلقلی را در راه قزوین - گیلان میتوان یافت، در 15 کیلومتری شهر «لوشان» و در روستای مرتفع «بیورزن». آرامگاه این امامزاده را در ارتفاع 1045 متری ساختهاند. سنگ بنای آن در زمان آل بویه گذاشته شد و در هر دوره، این بنا را به نحوی بازسازی کردهاند؛ اما ساختمان تاریخی امامزاده در زلزلهی رودبار سال 1368 کاملا فرو ریخت و دوباره ساخته شد. حالا شکل آن شبیه بیشتر امامزادههایی است که در شمال کشور دیده میشود، ساختمانی آجری و مکعبیشکل با درها و پنجرههای فلزی سبز رنگ و گنبد و منارههایی طلایی.
امامزاده حنفیه را بیشتر، مردم محلی و گیلکها میشناسند؛ ولی با همان نام «قلقلی». هر سال هم جمعیت زیادی بهمناسبت رحلت رسول اکرم (ص) برای زیارت به این امامزاده میآیند، خیلیها هم این باور را دارند که برای گرفتن حاجتشان باید در این امامزاده غلت بزنند.
اندک اطلاعات مربوط به این امامزاده را میتوان در پورتال استانداری گیلان رودبار پیدا کرد، البته نه با نام امامزاده قلقلی یا غلتان، بلکه با همان نام محمد بن حنفیه؛ ولی همین نام عجیب محلیاش است که تا به حال توجه خیلیها را جلب کرده و حتا به آن مکان کشانده است، نامی که از روایتهای دهان به دهان مردم باقی مانده و ظاهرا هم هیچ سند مکتوب و مستندی که تأییدکنندهی رفتار مردم در این امامزاده برای گرفتن حاجتشان باشد، وجود ندارد.
روایت است به این دلیل، این امامزاده را قلقلی مینامند که در زمان حیات حنفیه، ایشان داخل چاه میافتد یا شاید به چاه انداخته میشود، اسب ایشان طناب را داخل چاه میاندازد و با غلتیدن، محمد بن حنفیه را بیرون میآورد.
نقل دیگری هم وجود دارد؛ بین یکی از امامزادگان و کفار درگیری میشود و در محلی که به شهیدگاه معروف است، به ایشان (محمد بن حنفیه) ضربه وارد میشود و از اسب میافتد و به حالت غلتان از آن مکان به محل دفن کنونیاش میرسد و به شهادت میرسد. برای همین سالها است مردمی که به این امامزاده میآیند، طبق همین روایتها، مسیری را غلت میزنند تا حاجت بگیرند.
آنها جلوی ورودی امامزاده دراز میکشند، نیت میکنند و سپس غلت میزنند و از پلهها پایین میروند، همانطور هم غلتزنان به سر جای اولشان برمیگردند و معتقدند اگر در این غلت زدن آسیب نبینند، حاجت خود را میگیرند.
به گزارش ایسنا،البته معلوم نیست سازمان اوقاف که متولی امامزادهها در کشور است، آیا تا به حال برای بررسی این روایتها و وجود مستنداتی که تأییدکنندهی باور مردم باشد، اقدامی انجام داده است یا خیر؟
همون که میگن
از پایین یا بالاش غلت میخورن میرن پایین و بالاش؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من تا حالا نرفتم ولی خیلیها رو دیدم که میگن رفتن و غلت خوردن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من اصلا برام قابل درک نیست
1392/04/26 - 14:24میدونی مثل چیه مثل اون پارچ که تو حرم خواهر امام هست یه گوشه اویزونه نمیدونم دیدیش یا نه؟ البته اسمش یه چیزه دیگه است من میگم پارچه که زیرش نیت میکنن یا نماز میخونن که تکون بخورن یا بچرخن دقیق یادم نیست نمیدونم یه چی تو این مایه ها بعد من چن بار این کارو انجام دادم هیچیم نشد
1392/04/26 - 14:31یا امامزاده بیزن عجب کاری میکنن )
1392/04/27 - 10:56مرسی
واس من انقد تار شد معلوم نبود اخه زوم کردم
من نفهمیدم
واضح تر توضیح بده
این عکس برعکس شدست عکس اصلی چند تا قبل گذاشتم عکس وقتی برکس باشه مشکلی نداره ولی وقتی تو این پست می بینی متوجه میشی که چشم و لبشون بر عکس هست
1392/04/23 - 23:49۱) کج کردن صفحه:
با تایپ کردن کلمه ی tilt در نوار جستوجوی گوگل و فشردن کلید Enter می توانید ببینید که صفحه کمی به راست مایل شده.
2) یک دور ۳۶۰ درجه ای صفحه:
عبارت do a barrel roll را جستوجو کنید و کلید Enter را فشار دهید تا گوگل برایتان یک دور ۳۶۰ درجه ای بزند.
3) جاذبه:
کلمه ی Gravity به معنی جاذبه را در صفحه ی اصلی گوگل تایپ کنید سپس بر روی I’m Felling Lucky (یا بخت یا اقبال) کلیک کنید می بینید که جاذبه باعث به هم ریختن همه چیز می شود پس از غلبه ی جاذبه بر گوگل می توانید در نوار جستوجو کلمه ای تایپ کنید و با فشردن کلید Enter نتایج را با جاذبه دریافت کنید.
4) تخریب گوگل:
کافی است کلمه ی Zerg Rush را جستوجو کنید تا ببینید که چه طور در عرض چند ثانیه صفحه ی نتایج جستوجو شده در گوگل تخریب می شوند.پس از تخریب حرف های ‘O’ تبدیل به دو حرف G می شوند.
دانشجویی که سال آخر دانشگاه را می گذراند به خاطر پروژه ای که انجام داده بود جایزه اول را گرفت. او در پروژه خود از ۵۰ نفر خواسته بود تا دادخواستی مبنی بر کنترل سخت و یا حذف ماده شیمیایی «دی هیدروژن مونوکسید» توسط دولت را امضا کنند و برای این خواسته خود دلایل زیر را عنوان کرده بود:
۱- مقدار زیاد آن باعث عرق کردن زیاد و استفراغ می شود.
۲- یک عنصر اصلی باران اسیدی است.
۳- وقتی به حالت گاز در می آید بسیار سوزاننده است.
۴- استنشاق تصادفی آن باعث مرگ فرد می شود.
۵- باعث فرسایش اجسام می شود.
۶- حتی روی ترمز اتوموبیل ها اثر منفی می گذارد.
۷- حتی در تومورهای سرطانی نیز یافت شده است.
از ۵۰ نفر فوق ۴۳ نفر دادخواست را امضا کردند. ۶ نفر به طور کلی علاقه ای نشان ندادند و اما فقط یک نفر می دانست که ماده شیمیایی «دی هیدروژن مونوکسید» در واقع همان آب است!!!
عنوان پروژه دانشجوی فوق «ما چقدر زود باور هستیم» بود!
جالب بود...
1392/04/11 - 17:28زیبا
1392/04/11 - 18:17پاکستان: او بشدت درس می خواند تا در صورت کسب نمره ممتاز، به عضویت القاعده یا گروه طالبان در بیاید!
اوگاندا: درس می خواند و در اوقات بیکاری بین کلاس؛ چند نفر از قبیله توتسی را می کشد!
انگلیس: نسل دانشجوی انگلیسی در حال انقراض است و احتمالا تا پایان دوره کواترناری!! منقرض می شود ولی آخرین بازماندگان این موجودات هم درس می خوانند!
ایران: عاشق تخم مرغ است! سرکلاس عمومی چرت می زند و سر کلاس اختصاصی جزوه می نویسد! سیاسی نیست ولی سیاسی ها را دوست دارد. معمولا لیگ تمام کشورهای بالا را دنبال می کند! عاشق عبارت «خسته نباشید» است، البته نیم ساعت مانده به آخر کلاس! هر روز دوپرس از غذای دانشگاه را می خورد و هر روز به غذای دانشگاه بد و بیراه می گوید! او سه سوته عاشق می شود! اگر با اولی ازدواج کرد که کرد، و الا سیکل
عاشق شدن و فارغ شدن او بارها تکرار می شود! جزء قشر فرهیخته جامعه محسوب می شود ولی هنوز دلیل این موضوع مشخص نشده که چرا صاحبخانه ها جان به عزرائیل می دهند ولی خانه به دانشجوی پسر نمی دهند! (فهمیدین به منم بگین) او چت می کند! خیابان متر می کند، ودر یک کلام عشق و حال می کند! همه کار می کند
جز اینکه درس بخواند نسل دانشجوی ایرانی درسخوان در خطر انقراض است! از من می شنوین بی خیال دانشگاه بشین بهتره (تفریحات بهتر و کم دردسرتر هست)خود دانید.
ظرفیت میخواد عزیزم....اینایی که میگی پرچم دانشجوی ایرانی رو بردن بالا با این اوصاف.......ولی من پیشنهاد میکنم اگه ظرفیت دارید برید
1392/03/30 - 15:10عزیزم من چیزی نگفتم منم یه ایرانی هستم و به ایرانی بودنم افتخار میکنم به کسی توهین نکردم فقط یه طنز بود یا یه شوخی جدی نگیر در مورد بقیه کشورها بامزه بود
1392/03/30 - 15:19فدای تو خانومی من نگفتم توهین کردی..فقط اینکه تو دلم بود بگم خب ....
1392/03/30 - 15:23خوب کاری کردی الان احساس سبکی میکنی نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
1392/03/30 - 15:24اره.......ولی ناراحتت که نگردم؟عذاب وجدان دارم ...
1392/03/30 - 15:29نه باااووو این چه حرفیه مگه بچه ام
1392/03/30 - 15:33فداااا ت خانومی
1392/03/30 - 15:341. راز عشق در تواضع است .
این صفت به هیچ وجه نشانه تظاهر نیست.
بلکه نشان دهنده احساس و تفکری قوی است.
میان دو نفری که یکدیگر را دوست دارند،
تواضع مانند جویبار آرامی است که چشمه محبت
آنها را تازه و با طراوت نگه میدارد.
2. راز عشق در احترام متقابل است.
احساسات متغیر اند، اما احترام دو طرف ثابت می ماند .
اگر عقاید شریک زندگی ات با عقاید تو متفاوت است ،
با احترام به نظریاتش گوش کن .
احترام باعث می شود که او بتواند خودش باشد .
3. راز عشق در این است که
به یکدیگر سخت نگیرید .
عشقی که آزادانه هدیه نشود اسارت است .
4. راز عشق در این است که
هر روز کاری کنی که شریک زندگی ات را
خوشحال کند ،
کاری مثل دادن هدیه ای کوچک ،تحسین ،
لبخندی از روی محبت .
نگذار که جویبار محبت از کمی باران ، بخشکد.
5. راز عشق در این است که
رابطه تان را مانند یک باغ ، با محبت تزئین کنید .
بذر علاقه ها و عقیده های تازه را
بکار که زیبایی بروید .
ضمنا فراموش نکن که باغ را باید هرس کرد ، مبادا
غنچه های گل پوشیده از علف های هرز عادت شود .
برای اینکه عشق همواره با طراوت بماند فباید به آن
مثل هنر خلاقانه نگاه کرد .
6. راز عشق در خوش مشربی است .
شوخی با دیگران را فراموش نکن ، در ضمن
مراقب شوخی هایت هم باش .
شوخی نا پسند نکن . شوخی باید از روی حسن
نیت باشد ،نه نیشدار .
7. راز عشق در این است که
حقیقت اصلی عشق ، یعنی تفکر را از یاد نبری .
آیا یک رابطه دراز مدت ، مهم تر از اختلافات
کوچک و زود گذر نیست ؟
8. راز عشق در این است که
مانع بروز هیجانات منفی در وجودت شوی ،
و صبر کنی تا خون سردی را دوباره به دست آوری .
با این که احساس جلوه الهام است ، اما شخص
عصبانی نمی تواند چیز ها را با وضوح درک کند .
قلبت را آرام کن .
تنها به این وسیله است که می توانی چیز ها
را آنگونه که هستند ، در یابی .
9. راز عشق در این است که
طرف مقابلت را تحسین کنی .
هر گز با فرض این که خودش این چیز ها را
می داند ،از تحسین غافل نشو .
مشکلی پیش نخواهد آمد اگر بار ها با خلوص نیت
بگویی : دوستت دارم .
گر چه احساسات بشری به قدمت نسل بشر
است ، اما کلمات همواره تازه و جوان خواهند ماند .
10. راز عشق در این است که
در سکوت دست یکدیگر را بگیرید .
کم کم یاد می گیرید که بدون کلام رابطه برقرار کنید .
11. راز عشق در توجه کردن به لحن صدا است
برای تقویت گیرایی صدا ، باید آنرا از قلب برآورید ،
سپس رهایش کنید تا بلند بشود وبه سمت پیشانی برود
تار های صوتی را آرام و رها نگه دار .
اگر احساسات قلبی ات را به وسیله صدا بیان کنی ،آن
صدا باعث ایجاد شادی در دیگری خواهد شد .
12. راز عشق در این است که بیشتر با نگاه حرف بزنی ،
زیرا چشم ها پنجره های روح هستند .
اگر هنگام صحبت کردن از نگاه استفاده کنی ،
مثل آن است که
پنجره ها را با پرده های زیبایی بیارایی
و به خانه گرما و جذابیت ببخشی.
13. راز عشق دراین است که
از یکدیگر انتظارات بیجا نداشته باشید ،
زیرانقص همواره جزء لا ینفک انسان است
ذهنت را بر ارزشهایی متمرکز کن
که شما را به یکدیگر نزدیک تر میکند
نه بر مسائلی که بین شما فاصله می اندازد .
14. راز عشق در این است که
حس تملک را از خود دور کنی .
در حقیقت هیچ کس نمی تواند مال کسی شود .
شریک زندگی ات را با طناب نیاز مبند .
گیاه هنگامی رشد میکند که آزادانه از هوا و نور آفتاب
استفاده کند.
شماره 10 رمانتیک بود
1392/03/27 - 11:34آزاده اخلاقی متولد سال ۱۳۵۷ است که در استرالیا عکاسی خوانده و این سومین نمایشگاه انفرادیاش بود. در توضیحی که بر این مجموعه نوشته آمده است: «آیا لحظهی حال میتواند به چنان التهابی دچار شود که سیر خطی زمان را در هم شکند، گذشته را به حال بیاورد و ساکنان لحظهی حال را به گذشته پرتاب کند؟ آیا ممکن است در لحظهای از تاریخ چنان گشایشی رخ دهد که آن اشباح را که در راه آرمانی مشابه تلاش کردند و به مرگی هولناک از دست رفتند، دوشادوش خود در خیابان ببینیم؟ آیا انسان لحظهی حال، انسان زنده، میتواند اشباح قهرمانهایش را از زیر آوار مهیب تاریخ بیرون کشد و به اکنونش احضار کند و از پشتیبانیشان بهره برد؟»
در این مجموعه به مرگِ این افراد پرداخته شده است: «جهانگیرخان صوراسرافیل و نصرالله ملکالمتکلمین (۳ تیر ۱۲۸۷)»، «کلنل محمدتقیخان پسیان (۱۵ مهر ۱۳۰۰)»، «میرزاده عشقی (۱۲ تیر ۱۳۰۳)»، «محمد فرخییزدی (۲۵ مهر ۱۳۱۸)»، «تقی ارانی (۱۴ بهمن ۱۳۱۸)، «آذر شریعترضوی، مصطفی بزرگنیا، احمد قندچی (۱۶ آذر ۱۳۳۲)»، «فروغ فرخزاد (۲۴ بهمن ۱۳۴۵)»، «محمد مصدق (۱۴ اسفند ۱۳۴۵)»، «غلامرضا تختی (۱۷ دی ۱۳۴۶)»، «صمد بهرنگی (۱۲ شهریور ۱۳۴۷)»، «حمید اشرف (۸ تیر ۱۳۵۵)»، «علی شریعتی (۲۹ خرداد ۱۳۵۶)»، «محمود طالقانی (۱۹ شهریور ۱۳۵۸)»، «مهدی باکری (۲۵ بهمن ۱۳۶۳)»، «سهراب شهیدثالث (۱۰ تیر ۱۳۷۷)».
از آنجایی که “به روایت یک شاهد عینی” به مقوله بازسازی صحنههای مرگهای روی داده میپردازد و در این گونه آثار عنصر واقعیت از ارکان اصلی میباشد، لذا هنرمند با استفاده از هنر معماری مکانی سعی در خلق صحنههایی مستند و قابل پذیرش از حادثه و سپس عکاسی از ٓانها نموده است. صحنههایی که با استفاده اصول معماری مکانی و چینش عناصر حاضر در صحنه مخاطب را در بطن حادثه قرار میدهند، به گونهای که این صحنه را وی از نزدیک دیده و لمس کرده است. انتخاب مکان، مشخصات ظاهری و فیزکی مکان وقوع حادثه، شیوه چینش حاضرین در محل به هنگام وقوع حادثه همگی به نگاه هنرمند از نوع معماری حادثه وابسته است. به عنوان مثال در یکی از آثار این نمایشگاه که در ادامه در مورد تعدادی از آنها اطالعاتی ارئه خواهد شد، در اثری با عنوان “قتل میرزاده عشقی”، با توجه به مستندات موجود این حادثه در حیاط منزل ایشان اتفاق افتاده است. هنرمند با توجه به بهرهگیری از اصول طراحی صحنه و چینش عناصر صحنه در سایه هنر معماری به بازسازی این صحنه به گونهای منطبق بر واقعیت مبادرت ورزیده است. این امر در سایر آثار این نمایشگاه نیز به خوبی قابل روئیت میباشد، که این امر بیانگر نقش اصول معماری مکانی در باورپذیری و تأثیرگذاری هر چه بیشتر آثار است.
از منظر هنر و تکنیک عکاسی در آثار این نمایشگاه هنرمند با استفاده از تکنیک فیلمبرداری از صحنه و سپس عکاسی از آنها عنصر حرکت را به خوبی به مخاطب خود القا میکند. به عنوان مثال در صحنه “تشییع پیکر کلنل محمد تقی خان پسیان” به سبب بهرهگیری از این تکنیک این احساس به خوبی به مخاطب منتقل میشود، گویی وی یکی از افراد حاضر در صحنه بوده است. شایان ذکر است چاپ آثار در قطعات بسیار بزرگ تأثیر شگرفی در ارتباط مخاطب با اثر دارد که نشان دهنده نکته سنجی و دید ظریف هنرمند میباشد. حضور خود هنرمند در اثنای کلیه آثار با توجه به اظهارات خود هنرمند به سبب بیان نوع نگاه خاص وی به حادثه روی داده و به نوعی امضای اثر توسط نامبرده میباشد، که در آثار اکثر عکاسان مطرح و صاحب سبک ایران و جهان قابل مشاهده است.
در پایان لازم به ذکر است بنا بر اظهار خود هنرمند در این نمایشگاه تنها صحنه مرگ انسانهایی به تصویر کشیده شده است که از صحنه مرگ آنها هیچ گونه تصویری وجود ندارد. در ذیل تعدادی از آثار این نمایشگاه آورده شده است. کلیّه حقوق مادی و معنوی عکسها متعلق به آزاده اخلاقی میباشد.
چرا خدا انیشتین و دکتر حسابی و نیوتن رو قبل از من آفرید ؟؟؟
میخواست قبل از طراحی نمونه اصلیش چندتا نمونه آزمایشی بسازه …
الان من در خدمت شمام !!!
ایول پس انشتن . حسابی ونیوتن به جمع بچه های برتر دنیا خوش امدی
1392/02/29 - 13:43آیا شما هم از آن دسته افرادی هستید که سالم ترین و مفیدترین بخش میوه ها و مواد غذایی را دور می ریزید؟اگر شما هم به هنگام برش، خرد کرد و پوست کردن میوه ها و ... تفاله زیادی جمع می کنید، باید دوباره به این کارتان فکر کنید.
بعضی از متراکم ترین و متنوع ترین مواد غذایی در بخش هایی از میوه ها و سبزیجات یافت می شوند که ما اغلب آنها را به عنوان تفاله دور می ریزیم. این میوه ها و سبزیجات در طول رشد در مقابل عناصر مختلفی قرار می گیرند و این باعث می شوند که مواد غذایی سودمند و منحصر بفردی در آنها جمع شود.
در اینجا به 10 تفاله ای اشاره می کنیم که باید در وعده های شما وجود داشته باشند.
1. برگ های هویج
بیشتر از خود هویج، برگ هایش پر از کلروفیل هستند. این ماده به گیاه رنگدانه سبز می دهد. کلروفیل منبعی غنی از منیزیم است و فشار خون را تنظیم می کند و به قوی شدن استخوان ها و عضلات کمک می کند. پتاسیم زیادی در آن وجود دارد که فشار خون را کم می کند و سوخت و ساز بدن را بهبود می دهد. همچنین از پوکی استخوان پیشگیری می کند. حتی یک تحقیق ثابت کرده است که افرادی که در خطر بیماری قلبی هستند افرادی هستند که پتاسیم بسیار کمی دریافت می کنند. برگ هویج منبعی غنی از ویتامین کا هم هست که در خود هویج وجود ندارد و برای سلامت استخوان بسیار مهم است.
نحوه استفاده: از آنجائیکه تراکم بالای پتاسیم در برگ های هویج باعث تلخ شدن آن شده است، بهتر است آن را خوب خرد کنید و با چیزهای خوشمزه دیگر مخلوط کنید. مثلاً در سالاد بریزید یا برای تزئین خوراکی های دیگر یا سوپ بکار ببرید.
2. پوست سیب زمینی
سیب زمینی بخاطر افزایش وزنی که ایجاد می کند، زیاد خوش نام نیست. ولی پوست آن پر از مواد غذایی از جمله پتاسیم، ویتامین ث، آهن، مس و فیبر است. پوست تنها یک سیب زمینی حاوی 18 درصد فیبر لازم برای شماست. فیبر زیاد موجب تنظیم گوارش و کاهش ریسک ابتلا به بیماری قلبی و دیابت می شود. فیبر باعث می شود که بعد از وعده غذایی به مدت طولانی تری احساس پر بودن کنید. به همین علت است که خانم هایی که فیبر روزانه خود را از 12 گرم به 24 گرم افزایش می دهند، 90 کالری کمتر در روز دریافت می کنند.
نحوه استفاده: سیب زمینی با پوست را با کمی روغن زیتون و نمک و فلفل برشته کنید. حتی می توانید به آنها گیاهان معطر و ادویه بیفزایید.
3. برگ رازیانه
برگ های رازیانه پر از ویتامین ث هستند. ویتامین ث برای ساختن کلاژن در استخوان ها، غضروف ها، عضلات و رگ های خونی لازم است و به جذب آهن کمک می کند. همچنین منبعی غنی از پتاسیم هستند که باعث می شوند سدیم از دستگاه های بدنمان خارج شود.
نحوه استفاده: این برگ ها که مزه شوید می دهند را می توانید ریز ریز کنید و داخل سالاد بریزید یا برای تزئین ماهی بکار ببرید.
4. پوست سیب
پوست سیب قرمز یا سبز سرشار از فیبر محلول و کوئرسیتین است که میزان کلسترول را کاهش می دهد. کوئرسیتین خواص ضدالتهابی و آنتی اکسیدانی دارد. ولی از آنجائیکه بقایای آفت کش ها در پوست میوه جمع شده اند، سعی کنید سیب ارگانیک بخرید.
نحوه استفاده: پوست سیب را داخل مخلوط کن بریزید و با آبمیوه ها دیگر مخلوط کنید. یا آن را ریز ریز کنید و با سوپ صبحانه میل کنید. گرمای سوپ پوست میوه را شل می کند و به آن طعم متفاوتی می دهد. اگر از آبمیوه خوشتان می آید، پوست سیب را با هویج و زنجبیل مخلوط کنید و آبش را بگیرید و بنوشید.
5. ساقه های چغندر
پژوهشی از مؤسسه فناوری غذایی آلمان نشان می دهد که ساقه های چغندر سوئیسی سرشار از آمینواسید گلوتامین هستند و دستگاه ایمنی بدن را تقویت می کنند و توانایی بدن را برای بهبودی پس از جراحت افزایش می دهند. همچنین منبعی غنی از فیبر هستند. همچنین هر رنگ آن نشانه آرایه متفاوتی از مواد غذایی گیاهی است و نوع خاصی از مزایای سلامتی را دارد.
نحوه استفاده: خوب آن را خرد کنید و با برگ های چغندر تفت دهید. زمان پخت ساقه ها طولانی تر است، پس قبل از اضافه کردن برگ ها به ماهیتابه، آنها را حرارت دهید.
6. پوست پرتقال
آلبدو، چیز سفیدی است که دور پرتقال را گرفته است و مواد غذایی این میوه در قسمت سفیدش انباشته شده است. این قسمت سفید چهار برابر بیشتر از داخلش فیبر دارد. ماده د-لیمونین که بخش اصلی پوست پرتقال است، خطر سرطان سلول های فلسی شکل که نوع کشنده ای از سرطان پوست است را کاهش می دهد. به علاوه، پوست پرتقال پر از تانجرتین و نوبیلتین است که این دو ماده فلاوونویدهایی هستند که خواص ضدسرطانی، ضددیابتی و ضدالتهابی دارند. این مواد آنتی اکسیدان هایی هستند که سطح کلسترول را بیش از داروهای تجویزی پایین می آورند.
نحوه استفاده: پوست پرتقال را رنده کنید و ریز ریز کنید. این پوست ها به هر چیزی از لوبیا سبز گرفته تا مرغ، طعمی عالی می دهد. حتی برای دسر، پوست پرتقال ها را دوبار در آب بجوشانید و آبش را دور بریزید. بدین ترتیب تلخی آن گرفته می شود. یک ساعت آنها را داخل شربت بخوابانید و بعد در شکلات سیاه آب شده فرو ببرید و دربیاورید.
7. برگ های کرفس
این برگ ها پنج برابر بیشتر از ساقه ها منیزیم و کلسیم دارند. منیزیم برای بیش از 300 واکنش بیوشیمیایی در بدن از جمله متابولیسم انرژی و سنتز پروتئین لازم است. کلسیم که به بهبود سلامتی استخوان معروف است به انقباض و انبساط عضلات و رگ های خونی هم کمک می کند و هورمون های لازم برای کارکردهای بیولوژیکی اولیه را ترشح می کند و سرعت انتقال پیام به مغز را تسریع می کند. از همه اینها گذشته، برگ های کرفس سرشار از آنتی اکسیدان و ترکیبات ضدالتهابی از جمله ویتامین ث و فنول ها هستند.
نحوه استفاده: برگ ها را خرد کرده و داخل سالاد بریزید. داخل نیمرو و سالادهای دریایی هم خوشمزه می شود. می توان آن را در سوپ هم ریخت. قابلمه را پر آب کنید و برگ کرفس و تفاله های سبزیجات دیگر را هم داخلش بریزید و بگذارید بپزد.
8. سفیدی هندوانه
لایه سفید داخل هندوانه مقدار فراوانی سیترولین دارد. سیترولین آمینو اسیدی است که در بدن، به آرجینین تبدیل می شود. آرجینین آمینو اسیدی است که برای قلب، دستگاه گردش خون و دستگاه ایمنی بدن بسیار مهم است. ثابت شده است که این آمینو اسید برای گشاد کردن رگ های خونی و بهبود گردش خون هم مفید است و عملکرد ورزشکاران را بهبود می دهد. همچنین خواص آنتی اکسیدانی دارد که از بدن در مقابل آسیب رادیکال های آزاد محافظت می کند.
نحوه استفاده: سفیدی های هندوانه را بدون پوست و با مغزش هندوانه و آبلیمو در مخلوط کن بریزید و آبمیوه غیر رقیقی درست کنید.
9. برگ های بروکلی
شاید بعضی جاها بروکلی را بدون برگ هایش بفروشند. ولی سعی کنید بروکلی با برگ بخرید. 30 گرم برگ بروکلی 90 درصد از ویتامین آ روزانه شما را تأمین می کند. ویتامین آ برای حفظ کارکرد ایمنی بدن، بینایی، تولیدمثل و ارتباط سلولی حیاتی است. برگ های بروکلی سرشار از ویتامین ث هستند که دستگاه ایمنی بدن را تقویت می کنند.
نحوه استفاده: این برگ ها هم مانند اسفناج هستند. می توانید آنها را بخارپز کنید، تفت دهید یا کبابی کنید. برگ های ریزتر و جوانتر را برای سالاد استفاده کنید.
10. پوست پیاز
پوست های قهوه ای و کاغذ مانند پیاز و لایه های بیرونی سفت آن، منبعی سرشار از ترکیبات فنولی فیبر نامحلول از جمله کوئرسیتین و فلاوونوئیدهای دیگر هستند. فیبر موجود در پوست پیاز، ریسک بیماری های قلبی عروقی، مشکلات گوارشی روده ای، سرطان روده بزرگ، دیابت نوع دوم و اضافه وزن را کاهش می دهد. ترکیبات فنولی به پیشگیری از بیماری های شریانی کمک می کنند و دارای خواص ضدسرطانی هستند.
نحوه استفاده: برای بدست آوردن ترکیبات خوب از پوست پیاز (که اصولاً خوردنی نیست)، آنها را در سوپ ها و خورش ها بریزید تا طعم آنها دربیاید و بعد دربیاورید. بعد از غذا خوردن یادتان نرود مسواک بزنید.
اینو رفتی از انبار نمیدونم پیدا کردیا
1392/06/24 - 22:19حال ما ایرانی ها چگونه عمل میکنیم. بابا میشینه تو خونه جلوی بچه کوچک به زنش میگه، فلانی زنگ زد بگو من نیستم. مامانه به بچه میگه اگه غذاتو بخوری برات فلان چیزو میخرم بعد انگار نه انگار. بابا به بچه اش میگه مامانت اومد نگو من به مامان بزرگ زنگ زدم.
بعد این بچه بزرگ میشه میره تو جامعه. معلمش میگه چرا مشق ننوشتی براحتی دروغ میگه که خاله ام مرده بود نبودیم. فروشنده میشه مثل آب خوردن جنس بنجل را به دروغ جای اصلی میفروشه. مهندس میشه بجای دو متر، یک متر فونداسیون میریزه، دکتر میشه، اهمال در عمل جراحی را ایست قلبی گزارش میکنه، تولید کننده محصولات پروتئینی میشه، گوشت شتر و اسب مصرف میکنه، رییس هواپیمائی میشه سقوط هواپیما را پای خلبان مرده میذاره. وارد سیاست میشه سر ملت شیره میماله. دروغ به اولین ابزار هر فرد برای دست یافتن به هدف تبدیل میشود.
دروغ فساد و تباهی جامعه را ببار می آورد . اعتمادها را زایل می کند. لذت زندگی جمعی و مدنی را از بین می برد. ظلم و بی عدالتی را گسترش می دهد. منشأ بسیاری از معضلات اجتماعی دروغ است. دروغ ریشه جامعه را خشک می کند.
SMS ارسال کنید به شکلی که شماره شما برای فرد مورد نظر نمایش پیدا نکند و کاملأ مخفی میمانید. این ترفند خصوصیاتی دارد که باید گوشی فرستنده و دریافت کننده آن را دارا باشد. پیشنهاد میکنیم این ترفند را حدأقل یکبار تست کنید تا نتیجه را ببینید.
ابتدا به این نکات دقت کنید:
این ترفند تنها روی گوشی هایی قابل اجراست که قابلیتی به نام Email gateway را دارا باشند. گوشی هایی که این قابلیت رو دارند اکثرأ سونی اریکسون هستند همانند W800 , W810 , W550 ,K750 , K700 , S700 و ... .
برای استفاده از این ترفند باید هر دو گوشی فرستنده و دریافت کننده قابلیت Email gateway را دارا باشند. پس پیش از هرکاری این موضوع رو یقین پیدا کنید.
اکنون همانند دستورالعمل زیر مراحل را طی کنید ، تنها ممکن است بسته به تنوع گوشی شما مقداری تغییرات وجود داشته باشد:
ابتدا از منوی اصلی وارد قسمت
Messaging شوید. سپس به قسمت Settings رفته و به بخش Text Messaging وارد شوید. در قسمت بعد به Email gateway رفته و شماره فردی که میخواهید SMS را برایش ارسال کنید را وارد کرده و Add کنیم.
حالا به عقب بازگردید ، پس از وارد شده مجدد به بخش Messaging ، قسمت Write New را انتخاب کنید. Text Message را انتخاب کنید ، متن مورد نظر را تایپ نمایید و Continue را انتخاب کنید. اکنون گزینه اول یعنی Enter Email Address را انتخاب کرده و ایمیل [email protected] را وارد نمایید. در پایان پیام را ارسال کنید.
اکنون فرد مورد نظر به هنگام دریافت پیام به جای شماره شما آدرس ایمیلی که وارد کردید را مشاهده خواهد کرد.
بهگر، تولید سریال های مفهومی و معناگرایی چون «حریم سلطان» به خوبی نشان می دهد برادران ما در کشورهای دوست و برادر و همسایه – ترکیه – تا چه اندازه به ذائقه مخاطب ایرانی نزدیک شده اند و چه راهکارهایی را برای جذب حداکثری که خواسته اصلی مسئولین کشور ترکیه است به کار می گیرند.
این سریال بنا به گفته راویان شیرین سخن برگرفته از دل تاریخ است که در این صورت باید تاریخ ترکیه را بالای سر قرار داد و به آن احترام فراوان گذاشت اما تحقیقات صورت گرفته نشان می دهد در آن برهه از تاریخ بانوان عثمانی تا سایه پوشیده بودند و چیزی که شما در تصاویر موجود می بینید، خطای دید و یا سرابی بیش نیست.
مواد لازم:
- بانوان زیبا و به چشم خواهری درجه یک: ۵ عدد
- بانوان زیبا و به ناچار درجه دو: ۳۰ عدد
- بانوان زیبا و جهنم و ضرر درجه سه: ۶۰ عدد
- بانوان باری به هر جهت: ۱۲۰ عدد
- بانوان متعادل کننده: ۵ عدد
- بانوان متحرک: ۱۶ عدد
- بانوان ایستا: ۳۲۰ عدد
- بانوان فضول و خبرچین، در عین حال زیبا: به اندازه رفع نیاز مخاطب
- بانوی سیخ کننده موی سر: یک عدد
- سنبل خان: یک فقره
- سلطان مفت خور برای هضم بانوان: یک عدد
- وزیر اعظم: یک عدد مشکوک به خیانت
- مادر سلطان، حامی جمعیت هضم بانوان: یک عدد
- بانوبیار دربار: یک عدد
- مرد: به تعدادی که جلوی دست و پای بانوان را نگیرند.
- عاشق سینه چاک همسر سلطان که سرش به شدت می خارد: یک عدد
- حیاط خلوت: به گستردگی حرمسرا
رده سنی مخاطب:
- ۲ تا ۱۷۰ ساله … هر چه پیرتر، پی گیرتر
طرز تهیه:
۱- ابتدا تعدادی بانوی درجه سه را که انصافا سازمان استاندارد در حقشان کوتاهی کرده را توی فیلمنامه می ریزیم و به آن قسمت حرمسرا می گوییم. دوستان عزیز حتما حواسشان باشد که به این قسمت نمک اضافه نکنند و شورش را درنیاورند، هر کسی نمک بیشتری خواست سر سفره خودش اضافه می کند.
۲- بعد از یک ساعت که اینها را با سر و وضعی نامناسب – ولی باب طبع – خوب پخت دادیم، سلطان سلیمان را برای کاهش و متعادل کردن بار زیبایی فیلم پرت می کنیم توی متن، بقیه اش را خودش می داند چه کار کند.
نکته: دوستان گلم، عزیزهای درون منزل، خیلی حواسشان باشد این تعداد زن زیبا را همینطور بی هدف ول نکنند توی متن؛ رادیاتور ماشین باشد داغ می کند، آدمیزاد که جای خودش را دارد و جایزالخطا هم هست تازه!
۳- این قسمت را نمی شود نوشت اما شما که بچه نیستید، خودتان می دانید چی می خواهیم بگوییم.
۴- همسر سلطان که از نظر درجه کیفی با پارتی بازی در رده دوم قرار دارد را در گوشه ای از متن با کامیون خالی می کنیم و اگر فرصتی دست داد با همان کامیون از رویش رد می شویم اما متاسفانه در آن برهه زمانی که ایشان مادر شاهزاده است امکانش نیست. با همسر سلطان به ناچار می سوزیم و می سازیم.
۵- تا مخاطب از دستمان نپریده و شبکه را عوض نکرده، بانوان زیبا و به چشم خواهری درجه یک را بی محابا می ریزیم توی متن تا با تحت تاثیر قرار دادن مخاطب، مصرف شام ایرانی جماعت به شدت کاهش پیدا کند. آشپزان عزیز خواهشا در مصرف بانو حساسیت به خرج ندهند. مال پدرتان که نیست، سفره سلطان سلیمان است. تازه ابتدای سلطنتش هم به مردم ترکیه قول داده بود که بانوان را سر سفره های آنها بیاورد؛ چون آن زمان ها بانوان خیلی سخت راضی می شدند سر سفره بیایند و بیشتر توی آشپزخانه بودند با آن حالشان.
۶- شاید کافی به نظر برسد اما تا اینجای کار این سریال تنها برای آقایان جذابیت داارد که در انتخاب شبکه متاسفانه صاحب رأی و نظر نیستند. محققان ترک تبار برای راضی نگه داشتن بانوان که استثنائا پیرو آن رضایت آقایان نیز حاصل می شود به این نتیجه رسیدند که باید دو زن – ترجیحا هوو – به جان یکدیگر بیفتند و از خجالت هم دربیایند. کلا خانم ها چون با اینجور درگیری ها همذات پنداری می کنند و به یاد منازعات خانوادگی با جاری و ماخدر شوهر و خواهر شوهر می افتند، به شدت به سریال فوق علاقه مند می شوند و هر یک بنا به خصوصیات اخلاقی که دارند به یکی از طرفین درگیری علاقه مند می شوند.
۷- بانوان دیگری که قبل از شروع برنامه خوب ورز داده شدند را برای اضافه شدن به درگیری و مورد توجه قرار گرفتن سلطان به آرامی وارد قصه می کنیم.
۸- کوفتش بشود ما که راضی نیستیم.
۹- برای جلوگیری از عوض شدن ناگهانی ذائقه بانون و تعویق کانال و ترجیح دادن تماشای رقابت فوتبال بین اینتراخت فرانکفورت با راپیدوین اتریش، موقتا مقداری از بحث اصلی دور می شویم و مقادیری جنگ و خونریزی به متن اضافه می کنیم. حتما حواستان باشد در خلال پخش این جنگ ها به هیچ عنوان از بحث شیرین درگیری در حرمسرا و گیس و گیس کشی غافل نمی شویم، بلکه فقط خودمان را می زنیم به غفلت تا کار خوب از آب دربیاید.
۱۰- در قابلمه را می بندیم و آن را به مدت نیم ساعت در مایکروفر قرار می دهیم.
۱۱- سریال ما آمده ست و امیدواریم توفیقی نصیبتان شود که بدون حضور خانواده موفق به تماشای آن بشوید. اسپانسرهای این سریال بابت تماشای آن از شما تشکر می کنند.
منبع : بهگر
واقعا متاسفم ملت مشتاقانه این سریال رو نگاه می کنن
1392/02/14 - 22:41
از مورفی کلمات قصار دیگری نیز به جا مانده از جمله «همه چیز ذاتاً دچار خطا و دردسر میشد مگر اینکه برای درستی آن تلاشی شده باشد». قانون مورفی (گاهی با استنباط فیناگل یا قانون سُد در فرهنگ غرب اشتباه میشود.) یک مثل معروف در فرهنگ غرب است که در زمان آزمایش واگن موشکی در اواخر دههٔ ۴۰ به وجود آمد. اصلیترین پیامی که این قانون بیان میکند این است که در هر حالتی که احتمال خراب شدن یا خطا رفتن باشد بیشک روزی این اتفاق میافتد. «اگر راههای متفاوتی برای انجام کاری باشد که یکی از آنها به خرابی یا فاجعه بیانجامد، حتماً یک نفر کار را به همان صورت انجام خواهد داد.» که معمولاً به این صورت بیان میشود: «هر چیز که میتواند خطا برود، خطا میرود.» از نیکلاس اسپارک محقق و نویسندهٔ کتاب «تاریخی از قانون مورفی». [۱]
1392/04/27 - 20:47این نامگذاری طعنهآمیز در پی سرگرد ادوارد مورفی است که در مرکز نیروی هوایی ادوارد همراه گروه استَپ روی پروژهٔ MX۹۸۱ کار میکرد. او مدت کوتاهی به عنوان مهندس توسعه در فنون اندازهگیری با دکتر و سرهنگ جان پاول استَپ دوست و همسایهٔ سابقش روی پروژه واگن موشکی (rocket sled) مشارکت میکرد.
نیک اسپارک در پایان کتاب «تاریخی از قانون مورفی» بیان میکند که تفاوت خاطرات بعد از گذشت سالها، اجازه مشخص کردن دقیق شخصی که در طول چندین ماه آزمایش دستگاه جدید اندازهگیری، این عبارت را به شکل مصطلح امروزی آن ابداع کرده نمیدهد، ولی این عبارت در انعکاس جملهای که مورفی پس از شکست دستگاه اندازهگیریش گفته ابداع شده و به تدریج از حالت اولیه آن که در اولین کنفرانس سرهنگ استپ-سریعترین مرد روی زمین-به کار رفت به حالت امروزی در آمده.