یافتن پست: #بابای

...
2bc8713815c43316b1f39295f4f445bc.jpg ...
آخییی...
بابای بی تلبیت....
دیدگاه · 1392/12/16 - 15:54 ·
4
صوفياجون
صوفياجون
شب همگی خوووش دیگه بخوابم فرداهم یه سر باید برم دنبال مدرکم ، خوشحال شدم اینجا دیدمتون فعلا بای :) :)
1 دیدگاه · 1392/12/14 - 01:03 توسط Mobile ·
6
حامد@ پسر تنها
حامد@ پسر تنها
برو بچ من برم بخوابم شب همگی بخیررررررررررررررررررررررررررر
صوفياجون صوفی جون ایشلا موفق باشی نگران نباش حتما میتونی کارتو خوب انجام بدی
soheil
soheil
شب همگي خوشششششششششششششششششششش خدافظ {-35-}{-35-}{-35-}{-35-}
hamed
hamed
رفته بودم ختم بابای دوستم رفتم جلوی دوستم تو مسجد بهش گفتم

خدا بیامرزدش اومدم بگم مرگ حقه

گفتم حقش بود.....!!!

دوستم فهمید سوتی دادم گفت برو بشین نمیخواد به خودت فشار بیاری!
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/13 - 23:30 ·
7
ali
ali
خداحافظ{-55-}
hamed
hamed
سعی کنید روزتون رو

" با نام خدا "

و...

" گور بابای بعضی ها"

شروع کنید.........
دیدگاه · 1392/12/13 - 23:22 ·
5
soheil
soheil
شب همگي خوش خدافز تا بعدها{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}
دیدگاه · 1392/12/12 - 23:07 ·
8
bamdad
bamdad
Noosha
آدمهایی که ما را ترک میکنند سه دسته اند:
یک گروه آنهایی که بر میگردند
گرچه نه آنها دیگر همان آدمهای سابق هستند و نه ما!
گروه دوم کسانی هستند که هرگز بر نمیگردند
چه آنهایی که نمیخواهند ، چه آنهایی که نمیتوانند!
گروه آخر آنهایی هستند که باید دعا کنیم
آنچنان پلهای پشت سرشان را خراب کنند
که اگر هم بخواهند ، نتوانند برگردند!
خطر ناکترین گروه سومیها هستند .
چون موقع رفتن طوری ما را میشکنند ،
که ما تا مدتها در کما میمانیم
و خیلی دیر میفهمیم
که برای چه آدمهای بی ارزشی اشک ریختیم ،
احساس گناه کردیم،
از خود گذشتگی کردیم ،
و تا مرز نابودی ، زندگی را فدا کردیم ...
خیلی دیر میفهمیم ... خیلی دیر ...
ولی یک روز میفهمیم ...
چیزی که هرگز نمیفهمیم این است
که اصلا چه چیز این آدمها را آنقدر دوست داشتیم؟؟؟؟
soheil
soheil
شب همه عزيزان خوش
bamdad
bamdad
سوال دختر بچه ای از پدرش در حین

تماشای یک سریال ایرانی:{-7-}{-7-}{-7-}{-7-}


«بابا جون؟»

«جونم بابا جون؟»
«این خانمه چرا با مانتو خوابیده؟»
«خب… خب… خب حتما این‌جوری راحت‌تره دخترم.»
«یعنی با لباس راحتی سختشه؟»
«آره دیگه، بعضی‌ها با لباس راحتی سختشونه!»
«پس چرا اسمشو گذاشتن لباس راحتی؟»
«…….هیس بابایی، دارم فیلم می‌بینم.»
« باباجون، كم آوردی؟!»
«نه عزیزم، من كم بیارم؟ اصلا هر سوالی داری بپرس تا جواب بدم.»
«خب راستشو بگو چرا این خانمه با مانتو خوابیده بود.»
«چون خانم خوبیه و حجابشو رعایت می‌كنه.»
«آهان، پس یعنی مامان من خانم بدیه؟»
«نه دخترم، مامان تو هم خانم خوبیه.»
«پس چرا بدون مانتو می‌خوابه؟»
«خب مامانت این‌جوری راحت‌تره.»
«اون آقاهه هم چون می‌خواسته حجابشو رعایت كنه با كت و شلوار خوابیده بود؟»
«نه عزیزم، اون چون خسته بود با لباس خوابش برد.»
«پس چرا خانمش كه خیلی هم خانم خوبیه بهش كمك نكرد لباسشو در بیاره؟!»
«چون می‌خواست شوهرش روی پاهای خودش بایسته.»
«واسه همینه كه شما نمی‌تونید روی پاهای خودتون بایستید؟»
«عزیزم مگه تو فردا مدرسه نداری؟»
«داری می‌پیچونی؟»
«نه قربونت برم عزیزم، اما یه بچه خوب كه وسط فیلم این‌قدر سوال نمی‌پرسه؛ باشه عسل بابا؟»
«اما من هنوز قانع نشدم.»
«توی این یك مورد به مامانت رفتی؛ خب بپرس عزیزم.»
«چرا باباها توی تلویزیون همیشه روی مبل می‌خوابن؟»
«واسه اینكه تخت‌خوابشون كوچیكه، دو نفری جا نمی‌شن.»
«خب چرا یه تخت بزرگتر نمی‌خرن؟»
«لابد پول ندارن دیگه.»
«پس چرا اینا دوتا ماشین دارن، ما ماشین نداریم؟»
«چون ماشین باعث آلودگی هوا می‌شه، ما نخریدیم عزیزم.»
«آهان، یعنی آدما نمی‌تونن هم‌زمان دوتا كار خوب رو با هم انجام بدن؛ اون آقاهه و
خانومه كه حجابشون رو رعایت می‌كنن، باعث آلودگی هوا می‌شن، شما و مامان
كه باعث آلودگی هوا نمی‌شین حجابتون رو رعایت نمی‌كنین؛ درست گفتم بابایی؟»
«آره دخترم، اصلا همین چیزیه كه تو می‌گی، حالا می‌شه من فیلم ببینم؟»
«باشه، ببین بابایی اما تحت تاثیر این فیلم‌ها قرار نگیری بری ماشین بخری‌ها، به
جاش برو به مامان یاد بده حجابشو موقع خواب رعایت كنه كه تو این‌قدر موقع
جواب دادن به سوالاتم خجالت نكشی»
amir hossein
amir hossein
شب بخیر
حامد@ پسر تنها
حامد@ پسر تنها
دوستان گلم همگی خوب وخوش باشین وسلامت من برم که دیگه چشام یاری نمیکنه یا علی شب بخیر {-83-}
orkhan
orkhan
دیروز تو مترو نشسته بودم… مکالمه دو تا گودزیلا:

-پدر سگ!

-نه که بابای تو آهوئه!!!!!{-7-}
دیدگاه · 1392/12/2 - 13:47 ·
6
صفحات: 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ