یافتن پست: #بخندی

しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
دیشب نا گهان خدا در گوشم گفت:

تو را چه به عشق؟!

گفتم چرا؟؟

گفت تو خوابی و عشقت در خیال آغوش دیگری...

لبخندی زدم و گفتم خدایا این مخلوق توست!

شاید تو در خوابی خبر از رسم دنیا نداری...!
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/20 - 12:08 ·
2
☠α˩ï§н☠
☠α˩ï§н☠
چقدر سخته
وقتی که پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه
اما مجبور بشی بخندی تا نفهمه که هنوز دوسش داری . .
دیدگاه · 1392/05/20 - 00:27 در Lawless ·
6
نگار
نگار
به هیچکس اجازه ندهید احساسات شما را جریحه دار کند. باید روی پای خود بایستید و مبارزه کنید. کسانی وجود دارند که حاضرند هر کاری انجام دهند تا شکست شما را ببینند. هرگز نگذارید به هدفشان برسند. سرتان را بالا نگه دارید، بر چهره تان لبخندی بنشانید و محکم بمانید.
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/19 - 22:56 ·
8
...
...
نیماغم دل گوکه غریبانه بگرییم
سرپیش هم آریم ودودیوانه بگرییم
من ازدل این غاروتوازقله ی آن قاف
ازدل به هم افتیم وبه جانانه بگرییم
دودی ست دراین خانه که کوریم زدیدن
چشمی به کف آریم وبه این خانه بگرییم
آخرنه چراغیم که خندیم به ایوان
شمعیم که درگوشه کاشانه بگرییم
این شانه پریشان کن کاشانه ی دلهاست
یک شب به پریشانی ازاین شانه بگرییم
من نیزچوتوشاعرافسانه خویشم
بازآبه هم ای شاعرافسانه بگرییم
پیمان خط جام یکی جرعه به ماداد
کزدورحریفان دوسه پیمانه بگرییم
برگشتن ازآیین خرابات نه مردی ست
می٫مرده بیادرصف میخانه بگرییم
ازجوش وخروش خم وخمخانه خبرنیست
باجوش وخروش خم وخمخاه بگرییم
باوحشت دیوانه بخندیم ونهانی
درفاجعه ی حکمت فرزانه بگرییم
باچشم صدف خیزکه برگردن ایام
خرمهره ببینیم وبه دردانه بگرییم
آئین عروسی وچک وچانه زدن نیست
بستندهمه چشم وچک وچانه بگرییم
بلبل که نبودیم بخوانیم به گلزار
جغدی شده شبگیربه ویرانه بگرییم
پروانه نبودیم دراین مشعله باری
شمعی شده درماتم پروانه بگرییم
بیگانه کنددرغم ماخنده ولی ما
باچشم خودی درغم بیگانه بگرییم
بگذاربه هذیان توطفلانه بخندند
ماهم به تب طفل طبیبانه بگرییم
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/19 - 04:12 ·
3
...
...
شایدآن لحظه که باسنگی کوچک
برسنگ مزارم میزنی
که بیدارم کنی
بیخبرباشی
به انتظارآمدنت
چشم براه وبیدارم
دوست دارم زمانی که بدیدارم می آیی
به یادخنده ام بخندی
چراکه اگرگریان باشی
چگونه بادستان زیرخاکم
اشک روی گونه هایت راپاک کنم...{-48-}{-48-}{-48-}{-48-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}
دیدگاه · 1392/05/19 - 03:38 ·
2
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
می دانی؟

یک وقت هایی باید

رویِ یک تکه کاغذ بنویسی

تعطیل است

و بچسبانی پشتِ شیشه‌یِ افکارت

باید به خودت استراحت بدهی

دراز بکشی

دست هایت را زیر سرت بگذاری

به آسمان خیره شوی

و بی خیال سوت بزنی

در دلت بخندی به تمام افکاری که

پشت شیشه‌یِ ذهنت صف کشیده اند

آن وقت با خودت بگویی:

بگذار منتظر بمانند.
... ادامه
hadis
hadis
شوخی پسرا ﺍﻭﻟﯽ :من ترمز ماشینشو میبرم یه کم دورِ هم بخندیم ﺩﻭﻣﯽ: ﺣَـﻠــــﻪ ﺩﺍﺩﺍ … ﺷﻮﺧﯽ ﺩﺧﺘﺮﺍ: ﺍﻭﻟﯽ: ﻣﻦ ﻣﺪﺍﺩﺷﻮ ﺑﺮﻣﯿﺪﺍﺭﻡ ﺗﻮ ﻧﮕﻮ ﺩﺳﺖ ﻣﻨﻪ ﺩﻭﻣﯽ : ﻭﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﯼ عجب هیجــــــــانی ﺑﺎﺷﻪ ﻋﺰﯾـــﺰززﻡ ..........
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/14 - 18:07 ·
5
iman
16.jpg iman
خیلی وقتا بهم گفتن چرا میخندی

بگو ما هم بخندیم ...

اما هرگز نگفتن چرا غصه میخوری...

بگو ما هم بخوریم ...!
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/14 - 17:01 ·
8
hadis
hadis
اگر هیچوقت بعد از هر لبخندی خدا رو شکر نمیکنی،حق نداری بعد از هر اشکی اونو سرزنش کنی.
دیدگاه · 1392/05/14 - 10:33 ·
4
Nushin
Nushin
آدما نباس دوست پیدا کنن
چون وقتی میرن
وقتی دیگه نمیشه بهشون زنگ بزنی
وقتی نمیتونی درد و دل کنی
یا حتی باهاشون شوخی کنی و بخندی
و همه دوستی خلاصه میشه تو عکسهات و خاطراتت
هی بغض تو گلوت گیر میکنه
خفه ات میکنه
آدما باس همیشه تنها بمونن.
... ادامه
maryam
maryam
میدونی،؟خوشگلی در اصل به قیافه ،رنگ مو یا شکل و سایز نیست،
همش همین جاست>.......به راهه رفتن و فکر کردن و صحبت کردن آدم بستگی داره........
جادو اینه که راست بهیستی و تو چشم مردم نگاه کنی و لبخندی به طرفشون پرتاب کنی و به این آدمای ظاهر بی بگی..........
برو گمشو من فوق العادم....
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/12 - 15:26 ·
9
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
وقتی به دنیا اومدی، تو تنها كسی بودی كه گریه میكردی و بقیه می خندیدن. سعی كن یه جوری زندگی كنی كه وقتی رفتی، تنها تو بخندی و بقیه گریه كنن.
دیدگاه · 1392/05/12 - 11:52 ·
2
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
اینگونه استـــ حال من…
با غمـــ ها می سازمــــ…
باکنایه ها می سوزمــــــــــ…
به آدم هایی که مرا شکستند لبخند می زنمـــــــــ…
لبخندی تـــلخـــــــ….
خــــــــــداونــــــــــــــــــــدا…
می شود بگویی کجای این دنیـــــــــــــا جای من استــــــــ…
از تــــــــــــــو و دنـــیایی که آفـــــــــــریدی
فقط در اعماق زمینـــــ اندازه یه قـــــــبر
فقط یک قبـــــــــــــــر…
در دور تـــــــــــرین نقطه جــــــهانــــ می خــــــــــــواهمـــــــــ
خــــــــدایـــــا خــــــسته ام خــــــستهـــــــ…
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/12 - 10:59 ·
1
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
وقتی به دنیا اومدی، تو تنها كسی بودی كه گریه میكردی و بقیه می خندیدن. سعی كن یه جوری زندگی كنی كه وقتی رفتی، تنها تو بخندی و بقیه گریه كنن.
دیدگاه · 1392/05/12 - 10:24 ·
1
MONA
5327.jpeg MONA
{-109-}
Majid
Hamkhoone-Big-01.jpg Majid
دیگــه مــجبور نیستــی
دیگه مجبور نیستی هر جا که میری
ازم اجازه ی رفتن بگیری
میشه با هر کی که میخوای بچوشی
اصلا هر چی دلت می خواد بپوشی
به هر کی میخوای دل ببندی
یا با غریبه ها بگی بخندی
وقتی دیر میکنی یا میری جایی
دیگه نیستم بهت بگم کجایی
دیگه نیستم بهت بگم کجایی
نرو تنهام نذار با درد و غم هام
اگر چه دلخوری از خیلی حرفام
به قرانی که از سایش گذشتم
به مرگ هر دوتامون خیلی تنهام
نگو میبینمت یه روز دیگه
اخه احساس من اینو نمیگه
نمی تونم قبول کنم نباشم
ترو خشکت کنه یه مرد دیگه
ترو خشکت کنه یه مرد دیگه
خداحافظ همیشه بهتر از من
همیشه که یا هرجا سر تر از من
توچشات بهترین بودم تو دنیا
نمی دیدی اگر چه کمتر از من
خداحافظ که رفتم بی بهونه
از این خونه دلم بد جوری خونه
به جای سر به روی شونه های من
تو یادم خاطرات تو می مونه
تو یادم خاطرات تو می مونه
اگه کوه طلا واست بیاره
اگه دنیارو زیر بات بذاره
بازم دستای خالیم خوب میدونن
که هیشکی قدمن دوست نداره
گلت خشک شد ولی هرگز نمرده
زمان بوی تو رو از خونه برده
دلم خوش بود میای یه شب تو خوابم
ولی چند ماهه که خوابم نبرده
... ادامه
Majid
Majid
مـــواظـــب خـــودت بـــاش
اون طور منو نگاه نكن
دست توی دست من بذار
برو یه وقت مریض میشی
بغضت رو هی نگه ندار
فدات بشم فدات بشم فدات بشم بذار برو
محاله باورش كه من دیگه نمی بینم تو رو
صدات می لرزه عشق من
اسمم رو هی صدا نكن
طناب و دور گردنم
بنداز دیگه نگام نكن
بمیرم واسه بغض تو
فكر منو نكن برو
دل و اسیر من نكن
اگه دوستم داری برو
تو رو خدا گریه نكن
تصمیم آخرو بگیر
چهارپایه رو بكش برو
چهارپایه دستاشو بگیر
با دست عاشقت بذار
طنابو دور گردنم
می خوام فقط ادا كنم
حقی كه مونده گردنم
حقی كه مونده گردنم
من بشكنم برنجم
فدای تار موهات
مهم تویی نرنجی
برس به آرزوهات
مواظب خودت باش
با قلب من چه كردی
دلواپسم نباشم
به اشك كی بخندی
اگر سراغمو گرفت
بگین نشونه ای نذاشت
بگین از اینجا رفته و
چاره ی دیگه ای نداشت
اگر سراغمو گرفت
این نامه رو بهش بدین
بگین كه جا گذاشته بود
پرسید كجا هیچی نگین
اگه بازم پرسید ازم
اگه نكردش اشکاشو پاک
چاره ای نیست بهش بگین
فلانی رفته زیر خاك
……………………………………..
دلــــتنگـــی
خدا نشونه شو از كی بگیرم
دارم دق می كنم بذار بمیرم
آخه هنوز دلش از جنس سنگه
هنوز دلم واسه دلتنگی تنگه
چطور دلش
... ادامه
MahnaZ
MahnaZ
بابا معني سياست چيه ؟
Mostafa
Mostafa
James Blunt - You’re Beautiful
شهرزاد
شهرزاد
ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻨﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭘﺴﺮ25ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺵ ﺩﺭ ﻗﻄﺎﺭ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ.ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ،ﻗﻄﺎﺭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩ.ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺷﺮﻭﻉ ﺣﺮﮐﺖ ﻗﻄﺎﺭ ﭘﺴﺮ25ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺷﻮﺭ ﻭ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺷﺪ.ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺮﮐﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻟﺬﺕ ﻟﻤﺲ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ،ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ:ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ ﺩﺭﺧﺖ ﻫﺎ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻦ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﭘﺴﺮﺵ ﺭﺍ ﺗﺤﺴﯿﻦ ﮐﺮﺩ. ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﭘﺪﺭ ﻭ ﭘﺴﺮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﭘﺴﺮ ﺟﻮﺍﻥ ﮐﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﯾﮏ ﮐﻮﺩﮎ5ﺳﺎﻟﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ،ﻣﺘﻌﺠﺐ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ.ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺎ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ: ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ،ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ،ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﻭ ﺍﺑﺮﻫﺎ ﺑﺎ ﻗﻄﺎﺭ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻥ ﭘﺴﺮ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﻟﺴﻮﺯﯼ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ.ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪ. ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﻭﯼ ﺩﺳﺖ ﭘﺴﺮ ﺟﻮﺍﻥ ﭼﮑﯿﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻟﺬﺕ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻟﻤﺲ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ:ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ.ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﺩ.ﺁﺏ ﺭﻭﯼ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﭼﮑﯿﺪ. ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻥ ﺩﯾﮕﺮ ﻃﺎﻗﺖ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻦ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ:ﭼﺮﺍ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺪﺍﻭﺍﯼ ﭘﺴﺮﺗﺎﻥ ﺑﻪ ﭘﺰﺷﮏ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟ ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻦ ﮔﻔﺖ:ﻣﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻻﻥ ﺍﺯ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﯾﻢ.ﺍﻣﺮﻭﺯ ﭘﺴﺮﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺒﯿﻨﺪ...
... ادامه
Reza Babaei
Reza Babaei
داستان بهترین دوست
صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ