یافتن پست: #بلند

صوفياجون
صوفياجون
عسل
دوست عزیزم تولدت مبارک انشاالله تو همه مراحل زندگیت موفق و سالم و سربلند باشی {-49-}{-49-}{-35-}{-35-}{-41-}
{-135-}
{-135-}
{-135-}
{-135-}
صوفياجون
صوفياجون
یاشگین
تولدت مبارک دوستم هرجا هستی موفق و سالم و سربلند باشی {-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-21-}{-21-}{-41-}{-41-}
{-135-}
{-135-}
{-135-}
{-135-}
{-135-}
{-135-}
{-135-}
√√★nima★√√
√√★nima★√√
دﺑﯿﺮﺳﺘﺎن ﮐﻪ ﺑﻮدم ﺑﺨﺎری ﻧﻔﺘﯽ ﮐﻼﺳﻤﻮن ﻧﺸﺘﯽ ﭘﯿﺪا ﮐﺮدﻩ ﺑﻮد اون روزام ﯾﻪ ﻧﻔﺮ از ﮐﻼس ﻣﺴﻮﻟﯿﺖ ﺑﺨﺎری رو داﺷﺖ اﻗﺎ ﻣﺪﯾﺮﻣﻮن ﺧﯿﻠﯽ ﻋﺼﺒﯽ ﺑﻮد و ﺗﻨﺪ ﺣﺮف ﻣﯿﺰد اوﻣﺪ ﺗﻮ ﮐﻼس ﮔﻔﺖ ﻣﺴﻮل ﺑﺨﺎری ﻃﺮف ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ ﻫﻤﭽﻨﺎن ﮔﺮﻓﺘﺶ زﯾﺮ ﻟﮕﺪ و ﻣﺸﺖ ﮐﻪ ﺑﯿﭽﺎرﻩ دﯾﮕﻪ ﻧﻔﺴﺶ ﺑﻨﺪ اوﻣﺪﻩ ﺑﻮد ﻫﺮ ﭼﯽ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﭼﺮا ﻣﯿﺰﻧﯽ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﺑﯽ ﺷﻌﻮر ﺗﻮ ﻣﮕﻪ ﻣﺴﻮل ﺑﺨﺎری ﻧﯿﺴﺘﯽ داد ﻣﯿﺰد ﻣﯿﮕﻔﺖ ن .ﺑﺨﺪا ﻣﻦ ﻣﺴﻌﻮد ﻣﺨﺘﺎرﯾﻢ ﺗﻮ ﺗﻨﺪ ﮔﻔﺘﯽ ﻣﻦ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪم ﻣﺴﻌﻮد ﻣﺨﺘﺎری=ﻣﺴﻮل ﺑﺨﺎری ((((: ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﻃﺮف رﻓﺖ اﺳﻤﺸﻮ ﻋﻮض ﮐﺮد ﺑﻌﺪ اون ﺟﺮﯾﺎن{-7-}
دیدگاه · 1393/06/15 - 03:20 ·
2
ıllı YAŁĐA ıllı
1409688604834308.jpeg ıllı YAŁĐA ıllı
رضا
IMG_9107.jpg رضا
... ادامه
bamdad
bamdad
یاد آن روز بخیر

هیچ کس با دل من کار نداشت

و دلم همدمی جز در و دیوار نداشت

یاد آن روز بخیر

کسی از راز دل آگاه نبود

شاهد بی کسیم جز شب و جز ماه نبود

یاد آن روز بخیر

من و دل هر دو به راهی بودیم

راه می پیمودیم

منزلی می رفتیم

بعد می آسودیم

بی خبر از همه جا و همه کس

گرم پیمودن راه

راه را می فرسودیم

یاد آن روز بخیر

که جهان من عبارت بود از

کوچه ای تنگ و قشنگ

به درازای امید

کوچه ای که همه سویش جاری

نهر های خورشید

که در آن می پیچید

بوی گل از همه رنگ

یاد آن روز بخیر

دشمنی ها همه در بازی بود

بهترین دوست من

دشمنم بود که در بازی بود

یاد آن روز بخیر

من به فریاد بلند

به همه می گفتم

آتش عشق بسی جانسوز است

به سراغش نروید

که گرفتار شوید

شب طوفانی عشق

از کجا چون روز است

یاد آن روز بخیر

عشق مجانی بود

و فراوانی بود

و بسی آنی بود

با نگاهی می شد

یک سبد عشق خرید

بعد با چشم به هم برزدنی

سوز هر عشقی را

می شد از سینه زدود

چه گذرگاه عجیبی است زمان

وه چه شوری دارد

یادی از آن دوران

گرچه از آن دوران

سالها می گذرد

خاطراتش اما

خاطراتی است جوان

{-35-}
bamdad
images.jpg bamdad
خوش به حال عروسک آویزان به آینه ماشین



کل پستی و بلندی زندگیش را فقط میرقصد !
دیدگاه · 1393/06/8 - 22:03 ·
4
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
تبریز به عنوان شهر اولین‌ها، شهر بدون گدا،شهر زیرگذرها و روگذرها، امن‌ترین شهر ایران، سالم‌ترین شهر ایران، مهد سرمایه‌گذاری ایران، دومین شهر صنعتی ایران، دومین شهر دانشگاهی ایران، دومین شهر بلندمرتبه‌ساز ایران، دومین قطب علوم پزشکی ایران، دومین شهر در جذب گردشگر سلامت در ایران، شهر شکلاتی ایران، قطب خودروسازی ایران،قطب قطعه‌سازی ایران، قطب تولید موتور دیزل خاورمیانه و یکی از مهم‌ترین شهرهای مهاجرپذیر ایران شناخته می‌شود.
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/30 - 18:45 ·
4
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
به کسی که دوستش داری بگو که چقدر بهش علاقه مندی

و چقدر در زندگی برایش ارزش قائلی...

چون زمانی که از دستش بدی

مهم نیست که چقدر بلند فریاد بزنی

او دیگر صدایت را نخواهد شنید!
... ادامه
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
چشم های تو شفافترین برکه هاست

اما قامت من شاید آنقدر بلند که توی چشم های تو جا نمی شود

باید برای عاشقی هایم دریا می جستم
صوفياجون
صوفياجون
ﯾﺎﺩﺵ ﺑﺨﯿﺮ ﭘﺎﺭﺳﺎﻝ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﻮﻗﻊ ﻫﺎ ﺗﻮﯼ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ، ﺩﻭﺳﺖ{-18-}{-18-}
ﺩﺧﺘﺮﻡ ﺭﻭﺑﺮﻭﻡ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ،ﺑﻬﺶ ﺍﺱ ﺩﺍﺩﻡ
ﺑﻮﺳﻢ ﻣﻴﺪﯼ؟
ﻳﻬﻮ ﺍﺧﻤﺎﺵ ﺭﻓﺖ ﺗﻮ ﻫﻢ،ﺑﻠﻨﺪﺷﺪﻭ ﺭﻓﺖ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻢ ﺟﻮﺍﺑﻤﻮ ﻧﺪﺍﺩ
ﻳﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﺍﺱ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ ﺩﻳﺪﻡ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﺑﻮﺳﮓ ﻣﻴﺪﯼ !! |:
صوفياجون
10329075_464753776960805_6136322169092245012_n.png صوفياجون
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
دوست عزیزم انشاالله همیشه در همه مراحل زندگیت موفق و سالم و سربلند باشی
{-241-}{-241-}{-241-}تولدت مبارک
{-21-}{-21-}{-21-}
soheil
soheil
هوای پیما ی تهران - طبس در شهرک ازادی سقوط کردش {-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}
bamdad
bamdad
الو؟؟... خونه خدا؟؟ خدایا نذار بزرگ شم
الو ... الو... سلام
کسی اونجا نیست ؟؟؟؟؟
مگه اونجا خونه ی خدا نیست؟
پس چرا کسی جواب نمی ده؟
یهو یه صدای مهربون! ..مثل اینکه صدای یه فرشتس. بله با کی کار داری کوچولو؟
خدا هست؟ باهاش قرار داشتم. قول داده امشب جوابمو بده.
بگو من می شنوم .کودک متعجب پرسید: مگه تو خدایی ؟من با خدا کار دارم ...
هر چی می خوای به من بگو قول می دم به خدا بگم .
صدای بغض آلودش آهسته گفت یعنی خدام منو دوست نداره؟؟؟؟
فرشته ساکت بود .بعد از مکثی نه چندان طولانی:نه خدا خیلی دوستت داره.مگه کسی می تونه تو رو دوست نداشته باشه؟
بلور اشکی که در چشمانش حلقه زده بود با فشار بغض شکست وبر روی گونه اش غلطید وباهمان بغض گفت :
اصلا خدا باهام حرف نزنه گریه می کنما...
بعد از چند لحظه هیاهوی سکوت ؛
بگو زیبا بگو .هر آنچه را که بر دل کوچکت سنگینی می کند بگو...دیگر بغض امانش را بریده بود
بلند بلند گریه کرد وگفت:
خدا جون خدای مهربون،خدای قشنگم می خواستم بهت بگم تو رو خدا نذار بزرگ شم تو رو خدا...
چرا ؟این مخالف تقدیره .چرا دوست نداری بزرگ بشی؟
آخه خدا من خیلی تو رو دوست دارم قد مامانم ،ده تا دوستت دارم .اگه بزرگ شم نکنه مثل بقیه
فراموشت کنم؟
نکنه یادم بره که یه روزی بهت زنگ زدم ؟نکنه یادم بره هر شب باهات قرار داشتم؟
مثل خیلی ها که بزرگ شدن و حرف منو نمی فهمن.
مثل بقیه که بزرگن و فکر می کنن من الکی می گم با تو دوستم.
مگه ما باهم دوست نیستیم؟
پس چرا کسی حرفمو باور نمی کنه ؟
خدا چرا بزرگا حرفاشون سخت سخته؟مگه این طوری نمی شه باهات حرف زد...
خدا پس از تمام شدن گریه های کودک گفت:
آدم ،محبوب ترین مخلوق من.. چه زود خاطراتش رو به ازای بزرگ شدن فراموش می کنه...
کاش همه مثل تو به جای خواسته های عجیب من رو از خودم طلب می کردند
تا تمام دنیا در دستشان جا می گرفت.
کاش همه مثل تو مرا برای خودم ونه برای خودخواهی شان می خواستند .دنیا برای تو کوچک است ...
بیا تا برای همیشه کوچک بمانی وهرگز بزرگ نشوی...
کودک کنار گوشی تلفن،درحالی که لبخندبرلب داشت در آغوش خدا به خواب فرو رفت
{-61-}
bamdad
bamdad
بهترین لحظه ها

روزها

سالها را

باتمام جوانی

روی این پله های بلند وقدیمی

زیرپامیگذارم بین بیداری وخواب

روبه روی تو درلحظه ای بیکران مینشینم

راستی بازهم میتوانم

باردیگرازاین پله ها خسته بالا بیایم

تاتورا لحظه ای بی تعارف

روی آن صندلی های چوبی

باهمان خنده ی بیتکلف ببینم؟

بهترین لحظه ها

لحظه هایی که در حلقه کوچک ما

قصه ازهرکه وهرکجای زمین وزمان بود

قصه عاشقان بود..

{-35-}
دیدگاه · 1393/05/17 - 21:32 ·
8
soheil
soheil
ﭼﻨﺪ ﻭﻗﺖ ﭘﯿﺶ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻋﺮﻭﺳﯽ ،

ﻭﺍﺳﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﯾﻪ ﮔﻮﺷﻪ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ،

ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ :

ﺗﻮ ﮐﻪ ﺧﻮﺷﮕﻠﯽ ، ﺩﻝ ﻣﯿﺒﺮﯼ ﭼﺮﺍ ﻧﻤﯿﺮﻗﺼﯽ !!

ﻣﻨﻢ ﺩﯾﺪﻡ ﺧﺪﺍﯾﯿﺶ ﺭﺍﺱ ﻣﯿﮕﻪ

ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﻨﻢ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪﻡ ﺭﻗﺼﯿﺪﻡ
... ادامه
setareh 22
setareh 22
ﺩﻡ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﯾﻪ ﻣﻬﺪﮐﻮﺩﮎ ﻫﺴﺖ یه ﻧﺎﻇﻢ ﺯﻥ ﻏﺮﻏﺮﻭ ﺩﺍﺭﻩ …

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺻﺒﺢ ﺯﻭﺩ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﻠﻨﺪ ﺩﺍﺩ ﻣﯿﺰﺩ: ﺍﻣﯿﺮ ﻋﻠﯽ ﻧﺪﻭ …

ﺍﻣﯿﺮ ﻋﻠﯽ ﻧﮑﻦ …

ﺍﻣﯿﺮ ﻋﻠﯽ ﯾﺎﺷﺎﺭ ﺭﻭ ﻧﺰﻥ …

ﺍﻣﯿﺮ ﻋﻠﯽ ﺍﺳﺒﺎﺏ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﻬﺘﯽ ﺭﻭ ﺑﻬﺶ ﺑﺪﻩ …

ﺍﻣﯿﺮ ﻋﻠــــﯽ ….

ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﭘﺮﯾﺪ ﯾﻬﻮ ﻗﺎﻃﯽ ﮐﺮﺩ ﺳﺮﺷﻮ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﮐﺮﺩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺩﺍﺩ ﺯﺩ: ﺍﻣﯿﺮ ﻋﻠﯽ ﺗﻮﻟﻪ ﺳﮓ ِ حلوا خور دهن مارو سرویس

کردی ﯾﻪ ﺟﺎ

ﺑﺘﻤﺮﮒ ﺩﯾﮕﻪ ﮐﺮه خر!{-52-}
رضا
رضا
بلند بودن صدای تلویزیون همیشه روی اعصابمه .
رضا
00990211.jpg رضا
10 دیدگاه · 1393/05/10 - 14:29 در ورزش ·
7
bamdad
bamdad
میدانم مرد ؛

“ﻣﺠﻨﻮﻥ” ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ …

مردی از جنس خودت

“ﻟﯿﻠﯽ” ﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺷﺎﺳﯽ ﺑﻠﻨﺪ …

“ﺑﻠﻨﺪ” ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ …

:(
دیدگاه · 1393/05/10 - 13:39 ·
7
صوفياجون
صوفياجون

{-35-}


هر چند که دلتنگ تر از تنگ بلورم
با کوه غمت سنگ تر از سنگ صبورم
اندوه من انبوه تر از دامن الوند
بشکوه تر از کوه دماوند غرورم
یک عمر پریشانی دل بسته به مویی است
تنها سر مویی ز سر موی تو دورم
ای عشق به شوق تو گذر می کنم از خویش
تو قاف قرار من و من عین عبورم
بگذار به بالای بلند تو ببالم
کز تیره ی نیلوفرم و تشنه ی نورم
صوفياجون
0.667787001313928059_parsnaz_ir.gif صوفياجون
حامد@ پسر تنها
دوست عزیز تولدت مبارک انشاالله در همه مراحل زندگیت موفق وشاد و سربلند باشی و به زودی زود سلامتیتو بدست بیاری
{-35-}{-35-}{-35-}{-17-}
{-217-}{-217-}{-217-}
{-241-}{-241-} تولدت مبارک
{-241-} تولدت مبارک
{-221-}{-221-} {-233-}{-233-}
صفحات: 5 6 7 8 9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ