یافتن پست: #جدا

zahra
thumb_HM-20135673714909922561393064544.2533.jpg zahra
هووی کچل!! با توام . . . ؛ داستان رضا سگه و شهید چمران . . .

رضا سگه یه لات بود تو مشهد ؛ هم سگ خرید و فروش می کرد
و هم دعواهاش از نوع سگی بود !

یه روز داشت میرفت سمت کوه سنگی برای دعوا و غذا خوردن ،
دید یه ماشین داره تعقیبش می کنه با آرم
" ستاد جنگهای نا منظم"

شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت :
" فکر کردی خیلی مردی ؟! "

گفت: بروبچه ها اینجور میگن !!

شهید چمران بهش گفت: اگه مردی بیا بریم جبهه

به غیرتش بر خورد ، راضی شد ؛ رفت جبهه . . .

***********************************

شهید چمران تو اتاق نشسته بود، یه دفعه دید که صدای دعوا میاد !

چند لحظه بعد با دست بند ، رضا رو آوردن تو اتاق ، انداختنش
رو زمین و گفتن : " این کیه آوردید جبهه ؟! ....... "

رضا شروع کرد به فحش دادن، فحشای رکیک !

اما چمران مشغول نوشتن بود.

دید شهید چمران توجه نمیکنه ، یه دفه داد زد :
" هووی کچل با توام ...! "

یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد :
" بله عزیزم ! چی شده عزیزم ؟ چیه آقا رضا ؟ چه اتفاقی افتاده ؟ "

قضیه این بود ؛ آقا رضا داشت میرفت بیرون ، بره سیگار بگیره و برگرده

با دژبان دعواش شده بود .

شهید چمران : " آقا رضا چی میکشی ؟!! برید براش بخرید و بیارید ...! "

شهید چمران و آقا رضا ... تنها تو سنگر ...

آقا رضا : میشه یه دو تا فحش بهم بدی ؟! کشیده ای، چیزی !!

شهید چمران : چرا ؟!

آقا رضا : من یه عمر به هرکی بدی کردم ، بهم بدی کرده ...
تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه ...

شهید چمران : اشتباه فکر می کنی ...! یکی اون بالاست ،
هر چی بهش بدی می کنم ، نه تنها بدی نمیکنه ، بلکه با خوبی
بهم جواب میده ... هی آبرو بهم میده ...

تو هم یکیو داشتی که هی بهش بدی میکردی
بهت خوبی می کرده ...! گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده
بگم بله عزیزم ...

یکم مثل اون شم ...!

آقا رضا جا خورد ، تلنگر خورد به شخصیت معنویش ،
رفت تو سنگر نشست ، آدمی که مغرور بود و زیر باز کسی نمیرفت
زار زار گریه می کرد ...عجب !

یکی بوده هرچی بدی کردم بهم خوبی کرده ؟

اذان شد؛ آقا رضا اولین نماز عمرش بود ، رفت وضو گرفت .

سر نماز ، موقع قنوت صدای گریش بلند بود .

وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد ، صدای افتادن یکی روی زمین

شنیده شد ...

آقا رضا رو خدا واسه خودش جدا کرد ،
... ادامه
bamdad
bamdad
خطاست اگر بیندیشیم

که عشق

نتیجه ی همنشینی درازمدت و با هم بودنی مجدانه است

عشق،

ثمره ی خویشاوندی دو روح آشناست

و اگر

این خویشاوندی در لحظه ای تحقق نیابد،

در طول سالیان هم تحقق نخواهد یافت.
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/20 - 14:38 ·
6
ıllı YAŁĐA ıllı
29a4499bff9c8ef9be3dfbafc6ee1d70.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
يه رفــــــــيق دارم اسمش خــــــــداس

بحثـــــسش از همه جداس

تــــــــا اون پشتـــــم هـــــس

بیخیال مخاطب خــــــــاص.. {-35-}
دیدگاه · 1392/12/17 - 15:58 ·
4
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
عشق جایی می تپد که تو باشی پس باش آنجا که باید باشی
در کنار احساسی از باران ، لطافت را از برگ جدا شده از گل هم میشود فهمید
احساست را برای لحظه ای به آفتاب هم ببخش که گرمی را به تو می بخشد
احساس را باید در قابی از عقل گذاشت و عاشقانه به آن خیره شد
... ادامه
hastii
94808d6a31c655bc8c695c28b8ca9522_1024.jpg hastii
خودتون بگید چه باید گفت{-33-}
Mohammad
faramarz-doayi.jpg Mohammad
دانلود آهنگ های

فرامرز دعایی متولد 1331 و فرزند نورالدین دعایی از پیشکسوتان عرصه موسیقی گیلان است، بسیاری از ترانه های عاشقانه ی او پیش از انقلاب 57 با همکاری اساتید ادب و موسیقی گیلان نظیر :شیون فومنی با اشعارش، استاد ويسانلو با ويولون‌، احمدسيگارچي‌ باعود، هوشنگ‌ افتخاري‌ با ضرب‌، داريوش‌ عليزاده‌با سنتور و جمشيد مرادي‌ با ويولون‌ ساخته شده که می توان ترانه هایی چون فدایی، تی ناز مرا بیه، فریده (سربازی)، گل مریم، شب که بوشوم بخانه و... را نام برد. ترانه هایی که جزء جدایی ناپذیر حافظه موسیقیایی مردمان گیلان شده ودلدادگی های بسیاری با آنها ثبت گشته است.
[لینک]
ოօհʂεղ
ოօհʂεղ
کاش میشد بر جدایی خشم کرد / شاخه های نسترن را با تواضع پخش کرد
کاش میشد خانه ای از مهر ساخت / مهربانی را در آن سرمشق کرد . . .
دیدگاه · 1392/12/11 - 22:35 ·
2
bamdad
bamdad
هیس... !



ساکت... !


آهسته بروید... !


آهسته بیایید... !

اینجاوجدان ها خوابند...
دیدگاه · 1392/12/10 - 21:00 ·
5
...
547304_orig(1).jpg ...
بخداسوگند""که تاسرتک تک قاتلین حسین(ع)
راازبدنشان جدانکنم؛ازپای نمی نشینم""
مختارسقفی
منتقم الحسین
bamdad
bamdad
خدایا...

مرا از چه می ترسانی؟

طناب دارت؟

جدایی هایت؟

سختی هایت؟

دیگر از هیچ ترس ندارم ...

چون تو را دارم ...
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/9 - 19:55 ·
7
zahra
thumb_HM-2013727745825968241392058396.8949.jpg zahra
نادر (پیمان معادی): معادل فارسی کلمات زیر رو بنویسید : نهضت.

ترمه (سارینا فرهادی): جنبش.

- گارانتی.
- تضمین، ضمانت.

- گفتم معادل فارسی نه عربی!
- خانوممون گفته...

- دیگه هیچ وقت این جمله رو نگو، چیزی که غلطه، غلطه؛ مهم نیست کی گفته! واسه گارانتی بنویس، پشتوانه.

- خانوممون نمره کم میکنه ازم.
- مهم نیست، بذار کم کنه ...

- جدایی نادر از سیمین -
... ادامه
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
گاه دلتنگ میشوم

دلتنگتر از همه دلتنگها

گوشه ای مینشینم و میشمارم

حسرتها را و محاکمه میکنم وجدانم را


من کدام قلب را شکستم

و کدام احساس را له کردم

و کدام خواهش را نشنیدم

و به کدام دلتنگی خندیدم


که اینچنین دلتنگم
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/8 - 19:54 در دوستها ·
4
مائده
0.634700001291915597_Feel.jpg مائده
دَر حَــوالی جاده ِ زمستانی ِ روزگار
می گذرد سالیان ...
و جایی در کنار جاده ، ستاره ها آرزو می چینند
اما میشود چند وقتی ...
که آرزویی میکند بد قلقی !
جدا نمیشود از شاخه دور دستی !
و فرو نمیریزد در باغچه ی خانه یمان
و ترنم یک گل را به باغچه نمیدهد ارمغان
تا شود خوش ، دل ِ سپید زاده ی قاصدک
حدس که هیچ ...
من مطمئنم ...
آرزوِی بد قِلِق......
فقط باهوای معطر ِدستان ِ تو باید چیده شود...
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/7 - 11:34 ·
7
صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ