یافتن پست: #جوانی

ıllı YAŁĐA ıllı
157990.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
اسراری برای حفظ ‌ ها
دندان
داشتن دندان‌های سفید احساس جوانی و اعتماد به نفس را افزایش می دهد و در عین حال موجب می‌شوند که در برخورد با دیگران تاثیر روانی خوبی روی آنها بگذارید.

اکثر ما وقتی تبلیغات تلویزیونی و مجلات را در مورد روش‌های سفید کردن دندان‌ها می‌بینیم به فکر می‌افتیم که در این زمینه اقدامی کنیم و در نتیجه لبخندی زیبا داشته باشیم اما گاهی نگران اثرات سوء استفاده از این روش‌ها هستیم.

شبکه خبری تورنتو نیوز در مقاله جدیدی در این باره پنج راه‌کار مفید و در عین بی‌ضرر برای داشتن دندان‌های سفیدتر ارائه کرده که به شرح زیر است :

- بیش از اندازه مسواک نزنید. زیاد مسواک نزنید و برس را محکم روی دندان‌هایتان نکشید با این کار مینای دندان شما آسیب می‌بیند. حداقل 30 دقیقه تا یک ساعت صبر کنید و دوباره دندان‌هایتان را در صورت نیاز مسواک بزنید، مسواک را هم همیشه نرم روی دندان‌هایتان بکشید.

- چای و قهوه کمتری بنوشید. برای اینکه دندان‌های سفیدی داشته باشید چای و قهوه‌ کمتری بنوشید. این نوشیدنی‌ها با گذشت زمان رنگ دندان‌های شما را تغییر می‌دهند.
شهرزاد
شهرزاد
مرد جوانی ، از دانشکده فارغ التحصیل شد . ماهها بود که ماشین اسپرت زیبایی ، پشت شیشه های یک نمایشگاه به سختی توجهش را جلب کرده بود و از ته دل آرزو می کرد که روزی صاحب آن ماشین شود . مرد جوان ، از پدرش خواسته بود که برای هدیه فارغ التحصیلی ، آن ماشین را برایش بخرد . او می دانست که پدر توانایی خرید آن را دارد .

بالاخره روز فارغ التحصیلی فرا رسید و پدرش او را به اتاق مطالعه خصوصی اش فرا خواند

و به او گفت : من از داشتن پسر خوبی مثل تو بی نهایت مغرور و شاد هستم و تو را بیش از هر کس دیگری در دنیا دوست دارم . سپس یک جعبه به دست او داد . پسر ، کنجکاو ولی ناامید ، جعبه را گشود و در آن یک انجیل زیبا ، که روی آن نام او طلاکوب شده بود ، یافت . با عصبانیت فریادی بر سر پدر کشید و گفت : با تمام مال و دارایی که داری ، یک انجیل به من می دهی ؟ کتاب مقدس را روی میز گذاشت و پدر را ترک کرد .
...
... ادامه
MahnaZ
MahnaZ
زندگی خانمها سه مرحله دارد
۱- کودکی
۲- جوانی
۳- چقدر خوب موندی !

غصه هیچوقت سراغ من نمیاد ، هیچوقت
در واقع هیچوقت نرفته که بخواد بیاد ، الانم اینجاست ، سلام کن به عمو و خاله !

خونمون مهمون اومد
وقتی در رو بازکردم دخترشون قدش حدودیک و نودبود
وقتی کفشش رو درآورد یک و هفتاد وپنج شد ،
اومد توی خونه گل سرش رو برداشت شدیک و پنجاه
نگرانم کم کم محو بشه !{-7-}

عاشق کارای Unknown Artist ــَـم.
مخصوصن آلبوم Unknown Album ــِـش !
{-30-}
عسل
عسل
به کودکی گفتند عشق چیست؟گفت :بازی
به نوجوانی گفتند عشق چیست؟گفت:رفیق بازی
به جوانی گفتند عشق چیست؟گفت:پول و ثروت
به پیری گفتند عشق چیست؟گفت:عمر
به عاشقی گفتند عشق چیست؟
چیزی نگفت آهی کشیدوگریست
... ادامه
دیدگاه · 1392/02/27 - 04:09 ·
6
نگار
نگار
جوانی هایت را با بچگی هایم پیر کردم؛

به موی سپیدت مرا ببخش؛

مادر ...
دیدگاه · 1392/02/24 - 16:20 ·
3
Mostafa
Mostafa
۹ راهکار برای برطرف کردن پُف زیر چشم
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥

جوانی که فراموش می‌کند شاخه گلی به محبوبش بدهد،
سرانجام وی را از دست خواهد داد.{-35-}
دیدگاه · 1392/02/22 - 13:01 ·
4
Mostafa
Mostafa
زندگی خانمها سه مرحلهدارد ...... !!
.
.
.
.
.
1-کودکی ...
2-جوانی ...
3-چقدر خوب موندی
:)))))))))))
Mostafa
Mostafa
ای دل بشتاب



تا به کی این چنین بی خبر ز خود در زندگانی
دیده وا کن ببین، میرود ز کف دار جوانی
زین همه هیاهو یک زمان رها شو
گم گشتی، پیدا شو
تا به کی چنین سر گردان
خسته و غمین، بی سامان
بگذر زمان
برخیز از خواب ای دل بشتاب
خود را ای جان برهان از طوفان
شوری بر پا کن و دستی افشان
میرود عمر گران، مانند تیری ز کمان
وا کن دمی دیده جان، بنگر چرا آمدی به جهان
به صفا دل را، گلستان کن شب جان را چراغان کن
به هنگام سحر، یک نظر سوی جان بنگر
ز جا برخیز، شاد و شور انگیز
تا نفس داری از پا منشین
منشین یک دم پریشان و غمین
راحت ار خواهی، دل پریشان کن
گوهر جان را صرف جانان کن
در دل طوفان، دل به دریا زن
موج هستی را بر خود آسان کن
بنیاد بد عهدی ویران کن
ناله نیران در دلت بنشان
سینه را ای جان چون نیستان کن
... ادامه
دیدگاه · 1392/02/17 - 18:40 ·
2
Mostafa
Mostafa
جوانی از بیکاری رفت باغ وحش پرسید:استخدام دارید؟
یارو گفت مدرک چی داری؟ گفت دیپلم!
یارو گفت یه کاری برات دارم،
حقوقشم خوبه پسره قبول کرد.
یارو گفت :
ما اینجا میمون نداریم میتونی بری توی پوست میمون
تو قفس تا میمون برامون بیاد!
چند روزی گذشت یه روز جمعه که شلوغ شده بود،
پسره توی قفس پشتک وارو میزد
از میله ها بالا پائین میرفت.
جوگیر شد زیادی رفت بالا از اون طرف افتاد تو قفس شیره!
داد زد کمکککککککک
شیره افتاد روش دستشو گذاشت رو دهنش گفت،
آبرو ریزی نکن من لیسانس دارم..!
... ادامه
دیدگاه · 1392/02/17 - 18:15 ·
1
نگار
نگار
برای یاد گرفتن آنچه می خواستم بدانم احتیاج به پیری داشتم
اکنون برای
خوب به پا کردن آنچه که می دانم، احتیاج به جوانی دارم.
«ژوبرت»
دیدگاه · 1392/02/14 - 17:06 ·
1
شهرزاد
52758360254702536281.jpg شهرزاد
در آخرین لحظات سوار اتوبوس شد روی اولین صندلی نشست.از کلاس های ظهر متنفر بود اما حداقل این حسن راداشت که مسیر خلوت بود …
اتوبوس که راه افتاد نفسی تازه کرد و به دور و برش نگاه کرد.
پسر جوانی روی صندلی جلویی نشسته بود که فقط می توانست
نیمرخش را ببیند که داشت از پنجره بیرون را نگاه می کرد …
به پسر خیره شد و خیال پردازی را مثل همیشه شروع کرد :
چه پسر جذابی! حتی از نیمرخ هم معلومه. اون موهای مرتب شونه شده
و اون فک استخونی . سه تیغه هم که کرده حتما ادوکلن خوشبویی هم زده…
چقدر عینک آفتابی بهش می آد… یعنی داره به چی فکر می کنه؟
آدم که اینقدر سمج به بیرون خیره نمیشه! لابد داره به نامزدش فکر می کنه…
آره. حتما همین طوره.مطمئنم نامزدش هم مثل خودش جذابه. باید به هم بیان (کمی احساس حسادت)…
می دونم پسر یه پولداره… با دوستهاش قرار می ذاره که با هم برن شام بیرون.
کلی با هم می خندند و از زندگی و جوونیشون لذت می برن؛میرن پارتی، کافی شاپ، اسکی، چقدر خوشبخته!
... ادامه
LeilA
559250_570725072946666_1298656702_n.jpg LeilA
تو دوران نوجوانی و جوانایتون با کدوم فیلم خاطره دارید؟
ebrahim
ebrahim
♥ ♥حتما بخوانید :
پسر جوانی در کتابخانه از دختری پرسيد: مزاحم نیستم کنار دست شما بنشينم؟
دختر جوان با صدای بلند گفت: نمی‌خواهم يک شب را با شما بگذرانم !
تمام دانشجويان در کتابخا
نه به پسر که بسيار خجالت زده شده بود نگاه کردند...

پس از چند دقيقه دختر به سمت آن پسر رفت و در کنار ميزش به او گفت: من در زمینه روانشناسی پژوهش می کنم و ميدونم مردها به چه چيزی فکر میکنند، گمان کنم شمارا خجالت زده کردم. درست است؟
پسر با صدای بسيار بلند گفت: 200 دلار برای يک شب !!؟ خيلی زياد است !!!
و تمام آنانی که در کتابخانه بودند به دختر نگاهی غير عادی کردند...

پسر به گوش دختر زمزمه کرد: من حقوق میخوانم و ميدانم چطور شخص را گناهکار جلوه بدهم !!
... ادامه
Mostafa
BtqPK.jpg Mostafa
عکس بسیار نایاب محمد خاتمی در سالهای آغاز جوانی
{دهه 1340 خورشیدی}
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
14.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
ﺭﺍﺣﺖ ﻧﻮﺷﺘﯿﻢ ﺑﺎﺑﺎ ﻧﺎﻥ ﺩﺍﺩ !

ﺑﯽ ﺁﻧﮑﻪ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ ﺑﺎﺑﺎ ﭼﻪ ﺳﺨﺖ ، ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺎﻥ ﻫﻤﻪ ﺟﻮﺍﻧﯿﺶ ﺭﺍ ﺩﺍﺩ...!{-60-}
دیدگاه · 1392/02/8 - 23:32 ·
4
♥هـــُدا♥
AxS (320).jpg ♥هـــُدا♥
چه خاک حاصل خیزیست...
جوانی من...!!!
حسرت ها ..
به سرعت ثانیه ها .. می رویند...!!
دیدگاه · 1392/02/6 - 22:45 ·
5
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
برای تربیت اراده بهترین زمان ایام جوانی است. فیثاغورث{-35-}
دیدگاه · 1392/01/23 - 12:07 ·
4
peyman
SONY (170).jpg peyman
متاسف شدم وقتی ...

مردی مـُـرد...!!
هنگامی که زنش را ، در آغوش غریبه روی تخت دید.

متاسف شدم وقتی ، زنی ، شوهرش را دوست نداشت ، اما بچه دار شد...!!

متاسف شدم وقتی ،پسری، معشوقش را به خاطر پول ، از دست داد...!!

متاسف شدم وقتی ، زنی ، شوهرش را دوست نداشت ، ولی به خاطر بچه هایش ماند...!!

متاسف شدم وقتی ، مردی ، ناموسش را ، به خاطر مواد، به حراج گذاشت...!!

متاسف شدم وقتی ، جوانی ، ایمانش را بخاطره پول ، از دست داد.

متاسف شدم شدم شدم
تا همه چیز برایم دیگر عادی شد.
... ادامه
دیدگاه · 1392/01/15 - 00:20 ·
5
رضا
رضا
ای کاش که بخت سازگاری کردی/با جور زمانه یار یاری کردی

از دست جوانی‌ام چو بر بود عنان/پیری چو رکاب پایداری کردی




رباعی شماره ۴۱
Mohammad
0.1722110.jpg Mohammad
نامه جالب ملک الشعرای بهار به همسرش قبل از ازدواج
♥هـــُدا♥
125 (5).jpg ♥هـــُدا♥
دیدار ما که آن همه شوق و امید داشت


اینک نگاه کن که سراسر ملال گشت


و آن عشق نازنین که میان من و تو بود


دردا که چون جوانی ما پایمال گشت !
... ادامه
Mostafa
Mostafa
عزیزم تو فرارکن من مردونه ایستاد

یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیرتکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟

برخی از دانش آموزان گفتند :
با بخشیدن،عشقشان را معنا می کنند. برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می دانند.
در آن بین ، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریف کرد: یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپّه رسیدند درجا میخکوب شدند.
یک ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود. شوهر،تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود..
رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان
لحظه، مرد زیست شناس فریادزنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت.
... ادامه
Mohammad
honarmandan.jpg Mohammad
هنرمندان سینما و تئاتری که در سال 91 در خاک آرمیدند
صفحات: 5 6 7 8 9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ