گفت:اره!
گفتم:منم بیام؟
گفت:جایی که من میرم جایه دو نفره نه سه نفر!
گفتم:برمیگردی؟
فقط خندید.
اشک تو چشمام حلقه زد سرم و پایین انداختم.
دستشو زیر چونم گذاشت و سرمو بالا اورد.
گفت:میری؟
گفتم:اره!
گفت:منم بیام؟
گفتم:جایی که من میرم جای یه نفره نه دو نفر!
گفت:برمیگردی؟
گفتم:جایی من میرم راه برگشت نداره!
من رفتم اونم رفت اما اون مدت هاست که
برگشته و با اشک چشاش
خاک مزارمو شست و شو میده...!!!!