یافتن پست: #خندیدم

zahra
zahra
آخرین بار ڪه من از تهِ دل خندیدم

علتش پـول نبود

انعڪاسِ جُوڪ هر روز نبود

علتش، چهره‌یِ ژولیده‌یِ یڪ دلقڪ,

یا زمین خوردن یڪ ڪور نبود …

من بهِ « من » خندیدم !

ڪه چو یڪ دلقڪ ِگیج

نقش یڪ خنده به صورت دارم و دلم میـــگرید …!
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/1 - 10:46 ·
7
hamnafas
hamnafas
می خواستم زندگی کنم ، راهم را بستند
ستایش کردم ، گفتند خرافات است
عاشق شدم ، گفتند دروغ است
گریستم ، گفتند بهانه است
خندیدم ، گفتند دیوانه است
دنیا را نگه دارید ، می خواهم پیاده شوم !
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/30 - 19:22 ·
4
zoolal
zoolal
من به هر تحقیرى که شدم، با صداى بلند خندیدم…
نام مرا گذاشتند باجنبه…
بى آنکه بدانند خندیدم
تا کسى صداى شکسته شدن قلبم را نفهمد…
... ادامه
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
خیلی تلاش کردم مردم بفهمند ولی آنها فقط خندیدند...

چارلي چاپلين
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
سلاممممممممممممممممممم علیکم
خوبین همگی ؟؟
Mostafa
12.gif Mostafa
... ادامه
حامد@ پسر تنها
حامد@ پسر تنها
پنج وارونه چه معنا دارد ؟! خواهر کوچکم از من پرسید من به او خندیدم کمی آزرده و حیرت زده گفت روی دیوار و درختان دیدم باز هم خندیدم
دیدگاه · 1392/12/11 - 17:57 ·
6
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
گاه دلتنگ میشوم

دلتنگتر از همه دلتنگها

گوشه ای مینشینم و میشمارم

حسرتها را و محاکمه میکنم وجدانم را


من کدام قلب را شکستم

و کدام احساس را له کردم

و کدام خواهش را نشنیدم

و به کدام دلتنگی خندیدم


که اینچنین دلتنگم
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/8 - 19:54 در دوستها ·
4
hastii
2a9181928d8940c47b26ab497a8e43bb_1024.jpg hastii
.{-33-}
NEGAR
NEGAR
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺑﺎﻫﻢ ﻣﺸﺎﺟﺮﻩ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ، ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ:

ﻧﺬﺍﺭ ﺩﻫﻨﻤﻮ ﻭﺍ ﮐﻨﻢ ﺑﺮ*ﯾﻨﻢ ﺑﻬﺕ!!

ﯾﻌﻨﯽ این بشر ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻓﺶ ﺩﺭﯾﭽﻪ ﺍﯼ ﺟﺪﯾﺪ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ

ﻋﻠﻢ ﺑﯿﻮﻟﻮﮊﯼ ﻭ ﻣﺒﺤﺚ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺁﻧﺎﺗﻮﻣﯽ ﺑﺪﻥ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ!!
... ادامه
bamdad
bamdad
خدایا...

من به هر تحقیری که شدم باصدای بلندخندیدم...

نامم راگذاشتندباجنبه...

بی آنکه بدانند، خندیدم تاصدای شکستن قلبم را نشنوند...
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/6 - 21:11 ·
5
صوفياجون
صوفياجون
سلووووووووووووو منم اوووومدم یووهووووووو {-115-}{-115-}
hastii
images.jpg hastii
.
hastii
images.jpg hastii
{-32-}
bamdad
bamdad
آنقدر بغض هایم رافرو دادم وخندیدم...

خداهم باورش شد چیزی نیست!!
...
...
Noosha
طاها:بعداز20سال باباران دخترم حرف زدم
دستشوگرفتم!!!!!!!!!!!!
روش نشدبگه بغلش هم کردم..
وگرنه ندادستشورومیکرد:
ماکه ندیدیم خالی بند!
خخخخخخخخخخخ
...
...
شمایادتون نمیاد
امامنم
یه زمانی میخندیدم!
دیدگاه · 1392/11/7 - 16:22 ·
6
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ