یافتن پست: #دیوانه

LeilA
LeilA
قبل از ازدواج تا7 سال بعد
زن:کیومرث؟!
مرد:اوه!خیلی وقته که منتظر بودم

زن:میخوای برم؟

مرد:نه

زن:دوستم داری؟

مرد:معلومه.

زن:پیش میاد که به من خیانت کنی؟

مرد:نه هرکز چرا میپرسی؟

زن:دوست داری منو بوس کنی؟

مرد:بله در هر کوچکترین فرصتی که گیرم بیاد.

زن:پیش میاد مجبور شی منو بزنی؟

مرد:دیوانه ای ها، توکه منو میشناسی

زن:میتونم به تو اعتماد کنم؟

مرد: بله عزیزم

زن:عزیزم...

هفت سال بعد...حالا متن را از پایین به بالا بخوانید.
... ادامه
Majid
Majid
کاش نمی رفتی...
Morteza
Morteza
وحشت از عشق که نه ، ترس من از فاصله هاست!

وحشت از غصه که نه ، ترس من از خاطمه هاست!

ترس بیهوده ندارم صحبت از خاطره هاست!

صحبت از کشتن ناخاسته ی عاطفه هاست!

کوله باریست پر از هیچ که بر شانه ی ماست !

گله از دست کسی نیست ، مقصر دل دیوانه ی ماست
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
دانش را می توان به دیگری رساند

اما خرد را نمی توان ، می توان آنرا یافت.
میتوان در آن زیست میتوان با آن و از آن نیرومند شد

میتوان با آن کــارهای شگفت کرد

اما نمیتوان آنرا به دیگری رساند یا آموخت .
خرد رساندنی نیست

خردی را که خردمند می کوشد به دیگران بـرساند

بی بها و بی ارج و دیوانه نماست.

سیذارتا هسه
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/30 - 09:08 ·
3
MahnaZ
6.jpg MahnaZ
شبی باز از آن گذشتم
همه شدم به دنبال گشتم
شد از ،
شدم آن که بودم
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/29 - 02:03 ·
7
رضا
رضا
خیلی ها فکر میکنن ما که آنلاین هستیم دیوانه هستیم شاید هم روانی هستیم شاید هم فضایی باشیم به هر حال یه جورایی هستیم
♥هـــُدا♥
userupload_2013_18304787041375397439.1055.gif ♥هـــُدا♥
قاصدک !
وای به من ٬
همه از خویش مرا می رانند ٬
همه دیوانه و دیوانه ترم می خوانند
و به دیوانگی ام می خندند ٬
تهمتم می بندند .

قاصدک !
قطره ای اشکم من ٬
که ز چشم سیهی ریخته ام
و به خون جگر آمیخته ام ٬
مادر من غمهاست ٬
مهد و گهواره ی من ٬ ماتم هاست .

قاصدک !
دیگر از این پس منم و تنهائی .
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/27 - 10:55 ·
4
MahnaZ
MahnaZ
هر كس به دیگری زیانی برساند و یا ضربه ای به كسی بزند، بیشترین زیان را خود از آن خود
خواهد دید، چرا كه هركس در دادگاه عدل الهی در برابر اعمال ناروای خودش مسؤول است.
____________________________________________________________________
اگر شخصیت خود را با فعالیت‌های شغلی خویش می‌سنجید،
پس غیرواقعی نیست اگر بگویید وقتی كار نمی‌كنید فاقد شخصیت هستید.

♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
این روزها عاشق مردی شده ام



که مردانگی اش غرور زنانه ام را دیوانه میکند...
دیدگاه · 1392/05/25 - 17:15 ·
4
♥هـــُدا♥
جــدایی (1390).jpg ♥هـــُدا♥
تو را حس میکنم هر دم...
که با چشمان زیبایت مرا دیوانه ام کردی...
من از شوق تماشایت...
نگاه از تو نمیگیرم....
تو زیباتر نگاهم میکنی اینبار....
ولی...افسوس...این رویاست....
تمام آنچه حس کردم،تمام آنچه میدیدم....
تو با من مهربان بودی...
و این رویا چه زیبا بود....
ولی.... افسوس.... که رویا بود....
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/24 - 14:44 ·
4
Morteza
Morteza
باز باران با ترانه
میخورد بر بام خانه
خانه ام کو خانه ات کو ؟
آن دل دیوانه ات کو ؟
روزهای کودکی کو ؟
فصل خوب سادگی کو ؟
یادت آید روز باران ؟
گردش آن روز دیرین ؟
پس چ شد دیگر کجا رفت ؟
خاطرات خوب و رنگین ؟
در پس آن کوی بن بست
در دل تو آرزو هست ؟
کودک خوشحال دیروز ..
غرق در غم های امروز...
یاد باران رفته از یاد
آرزوها رفته بر باد...
باز باران باز باران
میخورد بر بام خانه
بی ترانه
بی بهانه
شایدم گم کرده خانه...
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/24 - 11:49 ·
5
MahnaZ
w75zefkezw7bn1hk2vxp.jpg MahnaZ
من آنقدر دیوانه‌ام
که وقتی دورم میزنی
باز نگران تواَم،
سرت گیج نرود!
☠α˩ï§н☠
76289_406041192802588_1740492818_n.jpg ☠α˩ï§н☠
موهای یک زن خلق نشده

برای پوشانده شدن

یا برای باز شدن در باد

یا جلب نظر

یا برای به دنبال کشیدن نگاه

موهای یک زن خلق شده

برای عشقش ):

که بنشیند شانه اش کند , ببافد و دیوانه شود...

عطر مو های یک زن فراموش شدنی نیست!

وقتي خدا مي خواست تو را بسازد

چه حال خوشي داشت،

چه حوصله اي ! اين موها، اين چشم ها .... خودت مي فهمي؟ من همه اين ها را دوست دارم.

دوست دارم یه بار بشینم موهاتو شونه کنم

یه چند تارش بریزه .بگم اینارو میبینی ؟؟؟

بگی اره ..!!!

منم بگم با همه دنیا عوضش نمیکنم

دنیــــا فهمـید خیلی حــقیر است وقتی گفتم :

یک تارمــوی "تــــــــــ♥ـــــــو " را به او نمیدهم...

"مخاطب خاص ♥
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/23 - 21:03 در Lawless ·
7
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
خداحافظ...

آخرین کلامی که از تو شنیدم

و باز قصه‌ی تلخ جاده و آن راه بلند...

که تو را از خلوت من می ربود

آسمان می گریست

شیشه ها می گریستند

و من مبهوت رفتنت

در پس شیشه های مه آلود

بغض دردناکم را بلعیدم

دیوانه وار خندیدم

و تو را بدرقه کردم...
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/21 - 23:50 ·
5
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
من پذیرفتم که عشق افسانه است

این دل و درد اشنا دیوانه است

میروم شاید فراموشت کنم

با فراموشی هم اغوشت کنم

می روم از رفتن من شاد باش

از عذاب دیدنم ازادباش

گر چه تو تنها تر از ما می روی

ارزو دارم ولی عاشق شوی

ارزو دارم بفهمی درد را

تلخی برخوردهای سرد را
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/21 - 23:39 ·
1
Noosha
0.914724001303073608_irannaz_com.jpg Noosha
دستم را بگیری و زیر گوشم زمزمه کنی

که پشتِ خواب های نا آرامِ تو
چیزی بیش از نگرانی‌هایِ زنانه نیست...

دستت را بگیرم و زیر گوشت زمزمه کنم

که پشتِ نگرانی‌هایِ زنانه ی من

مردی ایستاده

که دیوانه وار دوستش دارم...
... ادامه
...
...
نیماغم دل گوکه غریبانه بگرییم
سرپیش هم آریم ودودیوانه بگرییم
من ازدل این غاروتوازقله ی آن قاف
ازدل به هم افتیم وبه جانانه بگرییم
دودی ست دراین خانه که کوریم زدیدن
چشمی به کف آریم وبه این خانه بگرییم
آخرنه چراغیم که خندیم به ایوان
شمعیم که درگوشه کاشانه بگرییم
این شانه پریشان کن کاشانه ی دلهاست
یک شب به پریشانی ازاین شانه بگرییم
من نیزچوتوشاعرافسانه خویشم
بازآبه هم ای شاعرافسانه بگرییم
پیمان خط جام یکی جرعه به ماداد
کزدورحریفان دوسه پیمانه بگرییم
برگشتن ازآیین خرابات نه مردی ست
می٫مرده بیادرصف میخانه بگرییم
ازجوش وخروش خم وخمخانه خبرنیست
باجوش وخروش خم وخمخاه بگرییم
باوحشت دیوانه بخندیم ونهانی
درفاجعه ی حکمت فرزانه بگرییم
باچشم صدف خیزکه برگردن ایام
خرمهره ببینیم وبه دردانه بگرییم
آئین عروسی وچک وچانه زدن نیست
بستندهمه چشم وچک وچانه بگرییم
بلبل که نبودیم بخوانیم به گلزار
جغدی شده شبگیربه ویرانه بگرییم
پروانه نبودیم دراین مشعله باری
شمعی شده درماتم پروانه بگرییم
بیگانه کنددرغم ماخنده ولی ما
باچشم خودی درغم بیگانه بگرییم
بگذاربه هذیان توطفلانه بخندند
ماهم به تب طفل طبیبانه بگرییم
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/19 - 04:12 ·
3
KAMRAN
KAMRAN
یک شب دلی به مسلخ خونم کشید و رفت

دیوانه ای به دام جنونم کشید و رفت


پس کوچه های قلب مرا جستجو نکرد

اما مرا به عمق درونم کشید و رفت


یک آسمان ستاره ی آتش گرفته را

بر التهاب سرد قرونم کشید و رفت


من در سکوت و بغض و شکایت ز سرنوشت

خطی به روی بخت نگونم کشید و رفت


تا از خیال گنگ رهایی رها شوم

بانگی به گوش خواب سکونم کشید و رفت

شاید به پاس حرمت ویرانه های عشق

مرهم به زخم فاجعه گونم کشید و رفت

تا از حصار حسرت رفتن گذر کنم

رنجی به قدر کوچ کنونم کشید و رفت


دیگر اسیر آن من بیگانه نیستم

از خود چه عاشقانه برونم کشید و رفت
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/18 - 02:20 در Art ·
7
KAMRAN
KAMRAN
دیروز به یاد تو و آن عشق دل انگیز
بر پیکر خود پیرهن سبز نمودم

در اینه بر صورت خود خیره شدم باز
بند از سر گیسویم آهسته گشودم

عطر آوردم بر سر و بر سینه فشاندم
چشمانم را ناز کنان سرمه کشاندم

افشان کردم زلفم را بر سر شانه
در کنج لبم خالی آهسته نشاندم

گفتم به خود آنگاه صد افسوس که او نیست
تا مات شود زین همه افسونگری و ناز

چون پیرهن سبز ببیند به تن من
با خنده بگوید که چه زیبا شده ای باز

او نیست که در مردمک چشم سیاهم
تا خیره شود عکس رخ خویش ببیند

این گیسوی افشان به چه کار ایدم امشب
کو پنجه او تا که در آن خانه گزیند

او نیست که بوید چو در آغوش من افتد
دیوانه صفت عطر دلآویز تنم را

ای اینه مردم من از حسرت و افسوس
اونیست که بر سینه فشارد بدنم را

من خیره به اینه و او گوش به من داشت
گفتم که چه سان حل کنی این مشکل ما را

بشکست و فغان کرد که از شرح غم خویش
ای زن چه بگویم که شکستی دل ما را
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/18 - 02:09 در Art ·
6
ıllı YAŁĐA ıllı
539798_607582742600776_136949710_n.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
سهم “من” از “تو”


عشق نیست ،


ذوق نیست ،


اشتیاق نیست ،


همان دلتنگی بی پایانی است


که روزها دیوانه ام می کند !
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/15 - 14:06 ·
3
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
در من ترانه های قشنگی نشسته اند

انگار از نشستن ِ بیهوده خسته اند

انگا ر سالهای زیادی ست بی جهت

امید خود به این دل ِ دیوانه بسته اند

ازشور و مستی ِ پدران ِ گذ شته مان

حالا به من رسیده و در من نشسته اند .
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/15 - 12:51 ·
3
مائده
Fallen-Danbo.jpg مائده
دیری است آوازهای من
از زخمه ساز نام تو آغاز می شود
وز دوریت گل واژه های اشک
از ابرهای حنجره ام لب باز می کند
ای گمشده
ای دورتر ز خاطرات کودکی
اینک میان جنگل فراق تو
این ساز خسته ام
دیوانه وار آوازهای بی قرار را
برزین بالهای خاطره ام رم می دهند
من می مانم ‚ من می مانم
با نام تو ‚ با یاد تو ‚ با روزهای دیدنت
با روز سخت رفتنت
و باز می بینمت به روی زلف باد
که به دوردستها خیره گشته ای
و ابرهای سوگوار به روی شانه های تو
سرود گریه ساز کرده اند
نرو ‚ نرو ‚ نرو
بمان برای روزهای خستگی
برای روزهای پرخیال شب
بمان....
... ادامه
♥هـــُدا♥
جــدایی (1715).jpg ♥هـــُدا♥
دلم میخواهد فریاد بزنم بگویم:


من مترسکه خاطرات تو نیستم!


درست مثل دیوانه ای


که اصرار دارد بگوید من دیوانه نیستم


راستی!گفته بودم؟


من دیوانه نیستم .
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/14 - 12:29 ·
7
hadis
hadis
مو های یک زن خلق نشده برای پوشانده شدن...یابرای باز شدن در باد....یا جلب نظر یا برای به دنبال کشیدن نگاه.... موهای یک زن خلق شده برای عشقش.......که بنشید شانه اش کند و دیوانه شود ....عطر موهای یک زن فراموش شدنی نیست . . . .
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/13 - 19:13 ·
4
صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ