این روزهــا کـــــه آینه هم فکــر ظاهر است
هرکس که گفته است خدا نیست کافراست
با دیدن قیافه این مردمان ِ خوب
باید قبول کرد که گندم مقصّر است
آن سایه ای که پشت سرت راه می رود
گرگی مخوف در کت و شلوار عابر است
کمتر در این زمانه بـــه دل اعتماد کن
وقتی گرسنه مانده به هر کار حاضر است
شاعر فقط برای خودش حرف می زند
در گوشه اتاق فقط عکس پنجره ست
آن جاده و غروب قشنگی که داشتیم
حالا نمــاد فاصله در ذهن شاعر است
در ایــن دیار ، آمدن نــو بهـار ِ پوچ
تنها دلیل رفتن مرغ مهاجر است
دارد قطار فاجعـــه نزدیک مــی شود
بمبی هنوز در چمدان مسافر است
والا منم ندیده بودم ... چه روان نویس قشنگ و بسته شکلاتی پارسال بردم براش....
1393/12/9 - 09:11موندم چه جوری تخصص به این مهمی اونم تو بهترین دانشگاه ایران ، دانشگاه تهران قبول شده!
1393/12/9 - 09:24از مزایای دانشگاه آزاد اینه آدم تیز بار میاد تیییییییز!
از مزایای دانشگاه آزاد اینه آدم تیز بار میاد تیییییییز!
1393/12/9 - 09:58مرجان از دست تو
1393/12/9 - 13:10من متعلق به همتونم....
1393/12/9 - 13:19خب چه فرقی داره
1393/12/9 - 19:34اونم الکی مثلا هست دیگه