یافتن پست: #رسم

صوفياجون
صوفياجون
سلووووو صبح همگی بخیر :)
6 دیدگاه · 1393/03/3 - 09:33 توسط Mobile ·
3
sam
sam
دانشجویی پس از اینکه در درس منطق نمره نیاورد به استادش گفت: قربان، شما واقعا چیزی در مورد موضوع این درس می دانید؟

استاد جواب داد: بله حتما. در غیر اینصورت نمیتوانستم یک استاد باشم.

دانشجو ادامه داد: بسیار خوب، من مایلم از شما یک سوال بپرسم ،اگر جواب صحیح دادید من نمره ام را قبول میکنم در غیر اینصورت از شما میخواهم به من نمره کامل این درس را بدهید .

استاد قبول کرد و دانشجو پرسید: آن چیست که قانونی است ولی منطقی نیست، منطقی است ولی قانونی نیست و نه قانونی است و نه منطقی؟

استاد پس از تاملی طولانی نتوانست جواب بدهد و مجبور شد نمره کامل درس را به آن دانشجو بدهد .

بعد از مدتی استاد با بهترین شاگردش تماس گرفت و همان سوال را پرسید. و شاگردش بلافاصله جواب داد :

قربان شما 63 سال دارید و با یک خانم 35 ساله ازدواج کردید که البته قانونی است ولی منطقی نیست.

همسر شما یک معشوقه 25 ساله دارد که منطقی است ولی قانونی نیست.واین حقیقت که شما به معشوقه همسرتان نمره کامل دادید در صورتیکه باید آن درس را

رد میشد نه قانونی است و نه منطقی
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/1 - 10:12 ·
5
Mohammad
450px-Leucanthemum_vulgare1b.UME[1].jpg Mohammad
من در اين خاك دمي خواهم خفت
و تو هم روز دگر خواهي خفت
همه در خاك دمي ميخوابيم
رسم دنيا اين است
بهتر آنست كه وقتي هستيم
ريشه در خاك كنيم
دل پر از آب كنيم
تا زماني كه تبر مي آيد
شانه خالي نكنيم
بپذيريم تبر را كه آيد روزي
فكر فردا باشيم
فكر خنديدن باشيم

شاعر:حسين مهدوي مقدم
zoolal
zoolal
دست به صورتم نزن
مي ترسم بيفتد !!!
نقاب خنداني كه
به اجبار بر چهره دارم !!!
دیدگاه · 1393/02/31 - 10:37 ·
5
bamdad
bamdad
گذشتــــــ اون وقتهـــــايي که مـــــردم همـــديگــــرو دور ميزدنـــــد...

حالا ديگـــــه؛ رسمـــــــــاٌ از روي هـــــم رد ميشـــــن...!!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/27 - 22:58 ·
7
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
می ترسم

نه مثل دیوانه از بچه ها

نه مثل بچه ها از دیوانه

کسی، نه خودت را

که دوست داشتنت را

از من بگیرد.
zoolal
zoolal
سلام بر شما عصر خوش
رضا
14-5-6-11059img_5816.jpg رضا
zoolal
zoolal
خداوندا، خداوندا قرارم باش و یارم باش
جهان تاریکی محض است، می‌ترسم کنارم باش
دیدگاه · 1393/02/22 - 08:15 ·
8
...
...
کدام راباورکنم؟
استقبال گرمت را
یاکه برخوردسردت را...
زبانت
کدامین واژه راقاصراست
که ازگفتن "دوستت دارم"
چنین عاجزگشته ای!
بامن حرف بزن..
بشکن این مهرسکوت..
دوستت دارم رابرلبانت جاری کن
آری!
ای عشق اساطیری من
این منم نیما
ازتبارعشاق گمنام
که تورامیخوانم!
بزبان عشق
برسم عاشقی..
ومراباکی نیست
ازیاوه سرایان بیهوده گوی..
بگذارهمه بمیرند
بگذارهمه بنالند
مازنده ایم باعشق
تاهستی هست وهستیم...
متن ازنیما
تقدیم به خاصترین مخاطبم
تقدیم به تویی که هرگزنشناختمت
تقدیم به:++++
نیما
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/20 - 22:26 ·
7
zahra
zahra
: مادرشوهره من دارم؟ یعنی آدم انقد خونسرد‏! نباید بیاد بگرده منو واسه پسرش پیداکنه‏!والا من بخاطر پسرش میگم؛وگرنه من که دارم درسمومیخونم قصد ازدواجم ندارم‏!مدیونی اگه فکرکنی مخم معیوبه‏!‏
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/20 - 16:38 ·
8
sam
sam
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻏﺬﺍ ﻣﯽ ﺭﻩ
ﺳﻠﻒ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ. ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻣﯿﺮﻩ ﺳﺮ ﻣﯿﺰ ﺍﺳﺎﺗﯿﺪ . ﺟﻠﻮ
ﺍﺳﺘﺎﺩﺵ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﺑﻪ ﻏﺬﺍ ﺧﻮﺭﺩﻥ . ﺍﺳﺘﺎﺩﺵ
ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﺵ ﻣﯿﮕﻪ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ
ﺩﯾﺪﯼ ﮔﺎﻭ ﻭ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﯾﻪ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﻥ. ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺑﺎ
ﺧﻮﻧﺴﺮﺩﯼ ﮐﺎﻣﻞ ﻣﯿﮕﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﭘﺲ ﻣﻦ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻣﯽ
ﮐﻨﻢ ﻣﯿﺮﻡ ﯼ ﺟﺎ ﺩﯾﮕﻪ . ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ
ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻩ ﺑﻌﺪ ﺟﻠﺴﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ
ﺩﻫﻨﺸﻮ ﺳﺮﻭﯾﺲ ﮐﻨﻪ . ﻣﻮﻗﻊ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻥ ﺟﻠﺴﻪ
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻪ ﺭﺍﻫﯽ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻭﺍﺳﻪ ﺭﺩ
ﮐﺮﺩﻧﺶ .ﻣﯿﮕﻪ ﺍﺯﺕ ﯾﻪ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﻢ ﺍﮔﻪ
ﻣﻨﻄﻘﯽ ﺟﻮﺍﺏ ﺑﺪﯼ ﺑﻬﺖ ﻧﻤﺮﻩ ﻣﯽ ﺩﻡ ﺷﺎﮔﺮﺩ
ﻗﺒﻮﻝ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ. ﺑﻬﺶ ﻣﯽ ﮔﻪ ﺩﻭﺗﺎ ﮐﯿﺴﻪ ﻫﺴﺘﻦ ﮐﻪ
ﺩﺍﺧﻞ ﯾﮑﯽ ﭘﺮ ﭘﻮﻟﻪ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻋﻘﻞ ﻭ ﺷﻌﻮﺭ ﺷﻤﺎ
ﮐﺪﻭﻣﻮ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﮐﯿﺴﻪ ﭘﺮ
ﭘﻮﻝ . ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﻪ ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﮐﯿﺴﻪ ﻋﻘﻞ ﻭ ﺷﻌﻮﺭ
ﺭﻭ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ .ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺑﻠﻪ ﺩﻗﯿﻘﺄ ﻫﺮ ﮐﯽ ﻫﺮ
ﭼﯽ ﺭﻭ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ
ﺧﻮﻧﺶ ﺑﻪ ﺟﻮﺵ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺯﯾﺮ ﺑﺮﮔﻪ ﻓﻘﻂ ﻣﯽ
ﻧﻮﯾﺴﻪ ﮔﺎﻭ. ﺷﺎﮔﺮﺩ ﻫﻢ ﺑﻬﺶ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻪ ﻭﻟﯽ
ﺑﻌﺪ ﭼﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﻩ ﻣﯽ ﮔﻪ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺷﻤﺎ ﺍﺳﻤﺘﻮ ﻧﻮﺷﺘﯽ ﻭﻟﯽ ﺍﻣﻀﺎ ﻧﮑﺮﺩﯼ
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/19 - 16:44 ·
4
bamdad
C2946037-1396723544817698large.jpg bamdad
ویولن را کوک نکرده، رها میکنم و
آرشه را روی رگــ هایم میکشم، تا
از ریتم ِ نبض باور کنم هنوز زنده ام.. تا
به خورد خویش دَهم این امید را که هنوز
می شود منتظر ماند، از راه رسیدنِ معشوقی را
که به ملودیِ گوش خراشِ بغض هایم اعتراض کند.. و
به زندگیِ فرمالیته ام، رسمیت ببخشد..

{-206-}
دیدگاه · 1393/02/19 - 13:47 ·
6
bamdad
bamdad
پشت سرم حرف بود…

حدیث شد…

می ترسم آیه شود !

سوره اش کنند به جعل !

بعد تکفیرم کنند این جماعت نا اهل
دیدگاه · 1393/02/19 - 10:15 ·
5
رضا
رضا
ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت/و ای مرغ بهشتی که دهد دانه و آبت

خوابم بشد از دیده در این فکر جگرسوز/کاغوش که شد منزل آسایش و خوابت

درویش نمی‌پرسی و ترسم که نباشد/اندیشه آمرزش و پروای ثوابت

راه دل عشاق زد آن چشم خماری/پیداست از این شیوه که مست است شرابت

تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت/تا باز چه اندیشه کند رای صوابت

هر ناله و فریاد که کردم نشنیدی/پیداست نگارا که بلند است جنابت

دور است سر آب از این بادیه هش دار/تا غول بیابان نفریبد به سرابت

تا در ره پیری به چه آیین روی ای دل/باری به غلط صرف شد ایام شبابت

ای قصر دل افروز که منزلگه انسی/یا رب مکناد آفت ایام خرابت

حافظ نه غلامیست که از خواجه گریزد/صلحی کن و بازآ که خرابم ز عتابت




غزل شماره ۱۵
...
...
ıllı YAŁĐA ıllı
7تاحمدبه نیت سلامتیت خوندم..
من خودم خیلی میترسم خوانواده خودم آب میپره توگلوشون سرفه میکنن دست وپاموگم میکنم میرم سریع آب میارم میزنم پشتشون...
حمدوآیت الکرسی میخونم تابرطرف شه ایشالا..
Mohammad
022.jpg Mohammad
می‌بینم صورتمو تو آینه،
با لبی خسته می‌پرسم از خودم :
این غریبه کیه ؟ از من چی می‌خواد ؟
اون به من یا من به اون خیره شدم ؟

باورم نمیشه هر چی می بینم ،
چشامو یه لحظه رو هم می ذارم ،
به خودم می‌گم که این صورتکه ،
می‌تونم از صورتم ورش دارم!

می‌کشم دست‌ام‌و روی صورت‌ام،
هر چی باید بدونم دست‌ام می‌گه،
من‌و توی آینه نشون می‌ده،
می‌گه: این تو ای، نه هیچ کس دیگه!

جای پاهای تموم قصه‌ها،
رنگ غربت تو تموم لحظه‌ها،
مونده روی صورت‌ات تا بدونی
حالا امروز چی ازت مونده به جا!

*

آینه می‌گه: تو همون ای که یه روز
می‌خواستی خورشیدو با دست بگیری،
ولی امروز شهر شب خونه‌ت شده،
داری بی‌صدا تو قلب‌ات می‌میری!

می‌شکنم آینه رو تا دوباره
نخواد از گذشته‌ها حرف بزنه!
آینه می‌شکنه هزار تیکه می‌شه،
اما باز تو هر تیکه‌ش عکس من ئه!

عکسا با دهن‌کجی به‌ام می‌گن:
چشم امید و ببر از آسمون!
روزا با هم دیگه فرقی ندارن،
بوی کهنه‌گی می‌دن تموم‌شون!

Majid
52653592776121899386.jpeg Majid
بار اول که دیدمش تو کوچه بود...

یه لباس گل گلی تنش بود...با موهای بلند و خرمایی...

اومد طرفم و گفت داداشی؟میای باهام بازی کنی؟از چشمای نازش التماس

می بارید...خیلی کوچیک بودم اما دلم لرزید...

تو همون نگاه اول عاشقش شدم...

سه سال ازش بزرگتر بودم...قبول کردم و کلی بازی کردیم!اخرش گفت:

تو بهترین داداش دنیایی...سالها گذشت هر روز خودم تا مدرسه می بردمش...

هر روز به عشق دیدنش بیدار میشدم...

اما اون همیشه میگفت:تو بهترین داداش دنیایی...

داغون شدم که عشقم منو داداش صدا میزنه...

گذشت و گذشت...تا اینکه عروسی کرد و ماشین خودم شد ماشین عروسش...

منم رانندش بودم...هی گریه میکردم و اشکامو پاک میکردم...

سالها گذشت که تصادف کرد و واسه همیشه رفت...خودم زیر تابوتشو گرفتم...

اگه بود بازم می گفت:تو بهترین داداش دنیایی...

رفت...واسه همیشه رفت و حتی یکبار هم نتونستم بگم اخه دیوونه...

من عاشقتم...من میمیرم واست...چشمهات همه دنیامه...

یه شب شوهرش رفت دفترچه خاطراتشو اورد...

دیدم چشاش پر اشک بود...دفترو داد و رفت...

وقتی خوندمش مردم...نابود شدم...نابود...نوشته بود داداشی...

دوست داشتم...عاشقت بودم...اما میترسیدم بهت بگم!میترسم داداشی..

.امید وارم زود تر از تو بمیرم که اینو بخونی...داداشی ببخش که عاشقت

شدم...داداشی تمام ارزوهام تو بودی...داااااااادااااااااشی.... نگرانگریه
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:04 ·
Morteza
Morteza
اینم یه دیس لاو از اهنگای البوم نظر بدید لطفا

ببین عزیزم
یادته بهم میگفتی بازیچه بودی واسه تفریحم ؟
ولی الان اینو من بهت میگم
بازیچه ای واسه تفریحم
اینو واسه اونایی میخونم که بازیچه ی دست اینو اون میشن

حیف خدا از این روزگار من
که نتای گیتار رفتن روی فاز غم
باشه من بد ، اصلا فدای سرت
انگار روزگار سخت فقط برای منه
که تو خوش باشی ، منم از غم بگم
تو که خوشحال میشی وقتی پشتم بد میگن
گلم فکر نمیکردم پشت رو شی
واسش ذوق مرگ میشی آره پشت گوشی
من که عکسم قاب بود گوشه ی اتاقت
دیدم انداختیش تو سطل زباله
ای دل اونکه میگفت فقط تورو داره
اونم شبا به یاد یکی دیگه ای بیداره
وقت رفتنت داشتم حسرت به چشم
الان پیش اونی به من میگی حسرت بکش
نمیدونی ، نه نمیدونی
تو که می گفتی تا تهش پیشم میمونی
باشه حالا بخند ، تو که درکم نداری
کاش میشد دستاتو توی دستم بزاری
درست مثل قدیما که خیلی دوستم داشتی
تو الان شعر نفرتو رو سینم کاشتی
همه دارن میگن که تو چقدر تغییر کردی
تو که عشقو جلو خودم تعبیر کردی
اما الان میگی واسه شروع خیلی دیره
رضا جلو چشات ، آره میزاره میره

نگیر سراغ از چشم گریون دل داغون
عمرمو دادم زندگیم سوخت اشتباه بود
داغ رو سینم بد میسوزونه رد میشی آروم
این عاشق دیوونه چشم به رات بود
میرم عزیزم من که از عشقت خیری ندیدم
نبین اشکامو از زمونه از خودم دلگیرم
بی ستارس شبای تار آسمونم
خستم از این دنیا دیگه بریدم

داری میخندی ؟ به این روزگار من ؟
کاش صدا خندت میشد آره زیر صدای من
اشکام چکید رو عکسای دو نفره
تو هم بد بگو پشتم پیش همه
تو که رفتی ، منم پر از استرسم
اما گریه نکن تو با قصه ی من
بخند ، به این روزای سختم
یه روز میشه میای سر سنگ قبرم
بخند ، خنده هام مال خودت
همه خوشی های زندگیم مال توئه
باهات پایه بودم همه جوره تو روزای بدت
دیگه منو میخوای چیکار ؟ همه هستن دورو ورت
همه دارن میگن سرت چقدر شلوغه
کاش میشد بگی اینا همش دروغه
میگن تو روزای بدت منو یادت میاری
کسی هست که سرتو روی شونش بزاری ؟
آره بزار قلبت انقدر آروم باشه
من که رفتم اصلا بی آبرو باشه
هرچی خدا بخواد ، هرچی قسمت باشه
اصلا بزار یکی دیگه توی قصه ت باشه
من که نبودم واست فرد ایده آلی
ولی رو اون یکی عقیده و ایده داری
تو که رفتی ، ازم فاصله داری
یادت باشه فقط توی خاطره هامی

نگیر سراغ از چشم گریون دل داغون
عمرمو دادم زندگیم سوخت اش
... ادامه
bamdad
bamdad
مـــــــــــــی توانم بــــــــپرسم چــــــــه عطری می زنــــــــــــی؟
بـــــــــوی خوشــــــبختی می دهـــــــــی انگار!
zoolal
zoolal
ميگن تو اون دنیا تمام اعضايه بدنت شروع ميكنن به حرف زدن...
كاش دلم لال شه هچی نگه....میترسم اشك خدا رو ببينم...
دیدگاه · 1393/02/10 - 19:08 ·
4
مائده
54201150217775465900.gif مائده
تمام سهم من از تو آتشی‌ست
که از دور گرمم می‌کند
و هر بار نزدیک می‌شوم،
پایم پس می‌کشد!
حالا هی بگو،
از می‌ترسی،
می‌گویم از
شدن می‌ترسم...
صفحات: 12 13 14 15 16

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ