یافتن پست: #رفتن

bamdad
bamdad
" به خاطر بسپار "
*****
- زندگی بدون چالش ؛ مزرعه بدون حاصل است.
*************************
- تنها موجودی که با نشستن به موفقیت می رسد؛ مرغ است.
*******************************
-زندگی ما با " تولد" شروع نمی شود؛ با "تحول" آغاز میشود.
*****************************
- لازم نیست "بزرگ " باشی تا "شروع کنی"، شروع کن تا بزرگ شوی ...
***************************
- اگر قبل از رفتن کسی خوشبخت بودید ؛ بعد از رفتنش هم می توانید خوشبخت باشید...
********************************
- باد با چراغ خاموش کاری ندارد ؛ اگر در سختی هستی بدان که روشنی...
*********************************
- ما فقط برای یک بار جوان هستیم ؛ولی با یک تفکر غلط می توانیم برای همیشه نابالغ بمانیم ...
******************************
- بخشش؛ گذشته را دگرگون نمی سازد؛ ولی سبب گشایش آینده می شود...
********************************
- و در آخر :
ما نمی توانیم تعیین کنیم چند سال زنده خواهیم بود؛ اما می توانیم تعیین کنیم چقدر از زندگی بهره ببریم...
نمی توانیم تک تک اعضای صورتمان را انتخاب کنیم؛ اما می توانیم انتخاب کنیم که چهره مان چگونه به نظر برسد...
نمی توانیم پیش آمدن لحظات دشوار زندگی را متوقف کنیم؛ اما میتوانیم تصمیم بگیریم زندگی را کمتر سخت بگیریم..

{-35-}
دیدگاه · 1393/08/9 - 21:04 ·
4
ıllı YAŁĐA ıllı
Talking-Ginger-3.jpeg ıllı YAŁĐA ıllı
Talking Ginger 1.5 –

Talking Ginger یکی از محبوب ترین و جذاب ترین اپلیکیشن های صحبت با گربه برای سیستم عاملاندروید می باشد که با برنامه های دیگر متفاوت است. وقت خواب گینگر می باشد و شما می بایستی او را برای رفتن به رخت خواب اماده کنید ! او باید قبل از خوب دوش بگیرد و مسواک بزند ! آیا شما می توانیدبه او کمک کنید و پس از حمام کردن او را خشک کنید تا بخوابد !در این برنامه ی جالب شما با هربار آماده کردن گینگر برای رفتن به رخت خواب یک قطعه ی جدید از رویاهای او را باز خواهید کرد و جذابیت بیشتر می شود. به طور کل ۶۰ رویای مختلف وجود دارد که می توانید همه ی آن ها را باز کنید ! این گربه ی جذاب قادر است صدای شما را با صدای ناز خود تکرار کند و به کارهای شما عکس العمل نشان می دهد مثلا اگر شما او را قلقلک دهید می خندد. :)
رضا
434900_669.jpg رضا
دیدگاه · 1393/08/8 - 16:09 در وبگردی ·
7
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
رفتن که بهانه نمی خواهد
یک چمدان می خواهد
پر از دلخوریهای تلنبار شده
... ... و گاه حتی دلخوشی های انکار شده
. . .
... رفتن که بهانه نمی خواهد
وقتی نخواهی بمانی
با چمدانِ خالی که هیچ
بی چمدان هم می روی
. . .
ماندن
. . .
ماندن امّا بهانه می خواهد
دستی گرم
نگاهی مهربان
دروغهای دوست داشتنی
دوستت دارم هایی که هرگز نمی شنوی
دوستت دارم هایی که می شنوی
امّا باور نمی کنی
یک فنجان چای
بوی عود
یک آهنگ مشترک
خاطرات تلخ
خاطرات شیرین
بحث و جدل های گهگاه
و
. . .
وقتی بخواهی بمانی
حتّی اگر چمدانت پر از دلخوری باشد
خالیش می کنی
و بااااااااااززز هم می مانی
. . .
می مانی
. . .
وقتی بخواهی بمانی
نم باران را رگبار می بینی و
بهانه اش می کنی برای نرفتنت
. . .
آری
آمدن دلیل می خواهد
ماندن بهانه
رفتن هیچ کدام,,,,,,
... ادامه
Mohammad
2014-10-25_donbaler_1414229962661205_orig.jpg Mohammad
: ندیده ای مختار.
به خدا قسم غربت و تنهایی پسر پیامبر را ندیدی
وقتی که کوفیان به طمع غنیمت به خیمه اش ریختند
و سجاده از زیر پایش بیرون کشیدند
: من غربت و تنهایی پدرش علی را دیده ام.
وقتی کوفیان با شمشیرهای آخته به خیمه اش ریختند و قصد جانش را کردند.
تو به قدر من عراق عرب را نمی شناسی کیان.
معاویه و عمروعاص بر اشتر جهل کوفیان سوارند.
آن ها بازی را در صفین بردند.
عراق ، روزی فتح شد که قرآن های مکر عمروعاص برنیزه رفتند
... ادامه
دیدگاه · 1393/08/4 - 15:24 در حسینیه ·
6
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
گاهی آدم می ماند بین بودن یا نبودن ؛
به رفتن که فکر می کنی
اتفاقی می افتد که منصرف می شوی،
می خواهی بمانی
رفتاری می بینی که انگار باید بروی..!
و این بلاتکلیفی
خودش کلــــــی جـــــــهنم است ...

دانشور
صوفياجون
صوفياجون
{-35-}{-35-}{-35-}
طبقه اول: رشتیه اصیل
طبقه دوم:
اونایی که رشتیه اصیل نیستن
اما رشت بدنیا اومدن و زندگی کردن
طبقه سوم:
کسایی که فقط تو رشت بدنیا اومدن
و شناسنامه هم رشت گرفتن
طبقه چهارم:
کسایی که رشت بدنیا اومدن
اما شناسنامه یه جا دیگه گرفتن
طبقه پنجم:
کسایی که یه جا دیگه بدنیا اومدن اما رشت شناسنامه گرفتن
طبقه ششم:
کسایی که یه دوست رشتی دارن
طبقه هفتم:
کسایی که یه بار رفتن رشت
طبقه هشتم:
کسایی که میخواستن برن رشت
اما نتونستن
طبقه نهم:
کسایی که اسم رشت رو شنیدن
طبقه دهم:
کسایی که از شنیدن نام رشت و رشتی بی نصیب بودن اما به خاطر کرم مردم رشت میان بهشت
دمه هر چی رشتیه گرم

{-18-}{-7-}{-7-}{-41-}{-41-}
صوفياجون
صوفياجون
سربازی راهیه برای آدم کردن پسرا
.
.
.
.
.
.
.
اما دخترا از هیچ راهی آدم نمیشن
پسرا جییییغ دسسست هوووووراااااااا
آخه دخترا فرشته ان و فرشته ها آدم نمیشن
دخترا جییییییغ دسسست هوراااااااااااا{-210-}
.
.
.
.
.
.
.
اما مقام ادم از فرشته بالا تره
پسرا موووووووج مکزیییکی{-222-}
ولی کدوم پسری با سربازی رفتن ادم شده
دخترا قرقرقرقرقرقر{-132-}
من برم بخورم اصلا نمیدونم طرفدار کدومم{-15-}{-8-}{-7-}
Mohammad
37027296922445813988.jpg Mohammad
خواهران دوست داشتید به سربازی می رفتید (راستشو بگید):d
Mohammad
FriendShip(7).jpg Mohammad
شادی را هدیه کن حتی به کسانی که آن را از تو گرفتند.

عشق بورز به آنهایی که دلت را شکستند.

دعا کن برای آنهایی که نفرینت کردند.

و بخند که خدا هنوز آن بالا با توست.
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/27 - 11:02 ·
7
Morteza
1412348382860924_thumb.jpg Morteza

من درشهری زندگی میکنم که یکی ازمعروف ترین سمفونی های موزارت راروی دنده عقب وانت میگذارند!
شهریکه روانشناس هایش ازهمسرانشان طلاق گرفته اند!
دكترهايش بيمارند!
تحصيل كرده هايش بيكارند,
شهری که درجدولهای روزنامه هاومجله هاسوال اینست:بی دینی7حرفی
وجواب میشود:سکولاری!
شهریکه میگویندمسلمان سازومسلمان داراست اماباهرنفس تهمت میزنندوغیبت میکنندوبقولی گوشت برادرمرده خودراباولع میخورند

شهری که نظامی اش شهردارمیشود!
رئيس باشگاه فوتبال ميشودو
فوتباليست اش تاجر,
مهندس برقش تاکسی دارد!
آدمهاازدیدن پلیس بجاي احساس امنيت میترسند!
شهریکه دل بدست آوردن سخت است ودل شکستن هنر!
وهنرمعناي خودراگم كرده
شهریکه من دوست دارم هوای توراداشته باشم،
وتوهوای من را،امانه به معنی حمایت! به این معنی که هیچ کدام نمیخواهیم درهوای خودمان نفس بکشیم....

شهریکه مرگ حق است وحق گرفتنی!
شهریکه برنده یعنی کسی که کمترازبقیه میبازد!
شهریکه حتي کف اتوبانش دست اندازدارد!
شهریکه همه فکر می کنند فقط خودشان میفهمند!
شهريكه همه مشكلات را در شخص ديگري ميبينند!
... ادامه
Mohammad
rainy.matalebeziba.ir.jpg Mohammad
هوا بدجورى طوفانى بود و آن پسر و دختر کوچولو حسابى از سرما مچاله شده بودند...
هر دو لباس‌هاى کهنه و گشادى به تن داشتند و پشت در خانه مى‌لرزیدند
پسرک پرسید: «ببخشین خانم! کاغذ باطله دارین» کاغذ باطله نداشتم و وضع مالى خودمان هم چنگى به دل نمى زد و نمى توانستم به آن ها کمکی کنم.
مى‌خواستم یک جورى از سر خودم بازشان کنم که چشمم به پاهاى کوچک آن ها افتاد که توى دمپایى‌هاى کهنه کوچکشان قرمز شده بود.

گفتم: بیایین تو یه فنجون شیرکاکائوى گرم براتون درست کنم.
آن ها را داخل آشپزخانه بردم و کنار بخارى نشاندم تا پاهای شان را گرم کنند، بعد یک فنجان شیرکاکائو و کمى نان برشته و مربا به آن ها دادم و مشغول کار خودم شدم.
زیر چشمى دیدم که دختر کوچولو فنجان خالى را در دستش گرفت و خیره به آن نگاه کرد، بعد پرسید: ببخشین خانم! شما پولدارین؟
نگاهى به روکش نخ نماى مبل هایمان انداختم و گفتم: من اوه نه!
دختر کوچولو فنجان را با احتیاط روى نعلبکى گذاشت و گفت: آخه رنگ فنجون و نعلبکى‌اش به هم مى خوره.
آن ها درحالى که بسته‌هاى کاغذى را جلوى صورتشان گرفته بودند تا باران به صورتشان شلاق نزند، رفتند ...

فنجان هاى سفالى آبى رنگ را برداشتم و براى اولین بار در عمرم به رنگ آن‌ها دقت کردم،
بعد سیب زمینى ها را داخل آبگوشت ریختم و هم زدم.
سیب زمینى، آبگوشت، سقفى بالاى سرم، همسرم، یک شغل خوب و دائمى، همه این ها به هم مى آمدند.
صندلى ها را از جلوى بخارى برداشتم و سرجایشان گذاشتم و اتاق نشیمن کوچک خانه مان را مرتب کردم، لکه هاى کوچک دمپایى را از کنار بخارى، پاک نکردم.
مى خواهم همیشه آن ها را همان جا نگه دارم که هیچ وقت یادم نرود چه آدم ثروتمندى هستم.

*
*

با دلبستن به دلخوشی های زندگی، می توان برای فردای بهتر تلاش کرد
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/26 - 09:17 ·
6
bamdad
bamdad
اینهمه رفتنت چه فایده ای دارد اصلا؟

به پشت سرت نگاه کن!

این سایه ی تو نیست!

منم که به دنبال تو راه افتاده ام!

مثل بادکنکی به دست کودکی!

هرجا میروی با یک نخ به تو وصلم!
نخ را که قطع کنی میروم پیش خدا!!

:(
دیدگاه · 1393/07/25 - 21:18 ·
8
bamdad
bamdad
بـعــــد از رفتنـــت هیـــــچ چـیـــــز عـــــوض نـشـــــد...

فـقــــــط نـمیـــدانــم چـــرا

انـقــــــــــــــدر

بــــــــوی خــــــــاک مـی آیــد...!!!!!!

{-109-}
دیدگاه · 1393/07/25 - 15:18 ·
4
ıllı YAŁĐA ıllı
Screenshot_2014-10-12-06-42-17-1.png ıllı YAŁĐA ıllı
... ادامه
hamed
hamed
می دانی ؟!

دلم یک آمدن می خواهد ،

بی هیچ رفتنی و یک همدم که خیانت نداند !
دیدگاه · 1393/07/19 - 22:06 ·
6
ıllı YAŁĐA ıllı
120275_528.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
iman
iman
می دانی دل آبــــــــــانی ام چه میخواهد؟؟؟؟؟



یکی که وقت رفتن، نرود . همین
Mostafa
Mostafa
bamdad
آقا تو زیاد تو کار شعر هستی یه زحمت داشتم برات , من متن آهنگای محسن چاوشی رو گذاشتم میخواستم تفسیر خودت رو برام بنویسی :) ممنون
صوفياجون
صوفياجون
چند قورباغه از جنگلی عبور می کردند که ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال عمیقی افتادند...
بقیه قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند و وقتی دیدند که گودال چقدر عمیق است، به دو قور باغه دیگر گفتند که چاره ای نیست! شما به زودی خواهید مرد.
دو قورباغه این حرف ها را نادیده گرفتند و کوشیدند که از گودال بیرون بپرند اما قورباغه های دیگر دائما به آنها می گفتند که دست از تلاش بردارید. شما خواهید مرد!
پس از مدتی یکی از دو قورباغه دست از تلاش برداشت و مرد. اما قورباغه دیگر همچنان با حداکثر توانش برای بیرون آمدن از گودال تلاش می کرد....
بقیه قورباغه ها فریاد میزدند که دست از تلاش بردار اما او با توان بیشتری تلاش می کرد و بالا خره از گودال خارج شد .
وقتی از گودال بیرون آمد، معلوم شد که قورباغه نا شنواست. در واقع او تمام این مدت فکر می کرده که دیگران اورا تشویق می کنند!
این جمله شعار امروز ماست:
ناشنوا باش وقتی همه از محال بودن آرزوهایت سخن می گویند{-35-}{-35-}
رضا
رضا
نمیدونم به خواب عصر فرو رفته .
Mostafa
Mostafa

( )

خیال میکردم برای پیشونیم یه خونه ی کوچیک رو شونه هات داری
چه بی دلیل چه زود بهونه گیر شدی چقد دلیل واسه بهونه هات داری

آهای فرصت کم
آهای راه زیاد
یه عمر فاصله بود
از تو به این آغوش
بین منو تو هنوز
یه ریز برف میاد
به دیدنم که میای
لباس گرم بپوش
به دیدنم که میای
برام گلاب بیار
که مزه مزه کنم
نفس کشیدن ِ تو
برای تشنگیام
یکم سراب بیار
که باز دوره کنم
خیال ِ دیدن تو…
بخاطر تو دلم با اینکه زود شکست
نه باز عاشق شد نه دوست پیدا کرد
نه پای درد دل ِ هرکی رسید نشست
نه سفره ی دلشو پیش ِ کسی وا کرد
به دیدنم که میای برام ستاره بیار
چراغ ِ اول این شبو تو روشن کن
بازم اگه حرفام حوصلتو سر برد
هنوز سحر نشده هوای رفتن کن

به دیدنم که میای
برام گلاب بیار
که مزه مزه کنم
نفس کشیدن تو
برای تشنگیام
یکم سراب بیار
که باز دوره کنم
خیال دیدن تو…

7text.ir
... ادامه
Mohammad
1412665636883613_large.jpg Mohammad
پایان آدمیزاد بی خداییست
نه از دست دادن معشوق....
نه رفتن یار...
نه تنهایی...
هیچکدام پایان آدمی نیست...
تنها بی خدایی...
آدم را تمام می‌کند...
خداوندا...لحظه ای به حال خود رهایمان نکن.

آمین.
... ادامه
iman
iman
ﻣﻮﻧﺪﻧﯽ ﺭﺍﻫﺸﻮ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯿﮑﻨﻪ

ﺭﻓﺘﻨﯽ ، ﺑﻬﺎﻧﺸﻮ …
دیدگاه · 1393/07/11 - 00:39 ·
9
صفحات: 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ