یافتن پست: #سرای

Morteza
Morteza
دختره پست گذاشته : مُردم از تنهایی ...
پسره زیرش نوشته :
نشونی بده با بچه محلا بیایم خونتون از تنهایی در بیای !!!

واقعا این پسرای با معرفت كه به فكره بچه محلاشون هستن رو می بینم بغضم میگیره ...
ببخشید اشك نمی زاره مانیتورو ببینم ... :(
Morteza
Morteza
ﻣﯿﮕﻦ ﭘﺴﺮﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ 5 ﺗﺎ ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺍﺭﻥ . . . .
ﺑﻬﺸﻮﻥ ﻭﺍﻡ ﻭﻟﻨﺘﺎﯾﻦ ﺗﻌﻠﻖ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ
دیدگاه · 1392/11/9 - 12:41 ·
8
...
...
بازباران
باترانه
چشم خیس و
یک بهانه
شعله عشقی درونم
میکشدهردم زبانه
یادآنروز
زیرباران
باتومیخواندم ترانه
خیس بارانه
شاعرانه
هردوباهم
عاشقانه
یادآنشب من سرودم
ازدل وجان این ترانه
آری
آنشب که تورفتی
زیر باران بی بهانه
حال بی تو
زیرباران
میسرایم
شاعرانه
ازتووآن عاشقانه
یک ترانه
این دلم کرده هوایت
ای دلیل این بهانه
شعرازنیما
زیرباران
درحیاط{-38-}
دیدگاه · 1392/11/8 - 20:14 ·
6
...
...
بی تودرخلوت تنهایی خویش
دراتاقی که به تابوت شبیه است
دریغ!
رفتنت را
به هزاران واژه
میسرایم
به گه هجروزوال
گوکجایی؟!
که تورامیطلبد
این جانم!
مانده بی توبرهت چشمانم
همچونیما
شاعرچشم براه یوشم
که تورامیخوانم
تونمی آیی دگر
من خودم میدانم
بی تودرخلوت تنهایی خویش
تاابدمیمانم
من خوداین میدانم
من خوداین میدانم
که چه بیهوده تورامیخوانم
خودندانم که چه میگویم باز
بگذرازهذیانم
تب عشقت برده
چوقرارازجانم
تونمی آیی باز
من خوداین میدانم
من خوداین میدانم
شعرازنیماراد
تقدیم به تویی که نشناختمت
تهران
دراتاقم
ساعت16:40دقیقه
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
464b9e2eaa0dc0d1fca3a95fcd3af3f9.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
zoha
zoha
دیدگاه · 1392/11/1 - 17:21 در دوستها ·
7
Morteza
Morteza
به سلامتی پسرایی که برای روز ولنتاین باید یه گونی عروسک بخرن

و به سلامتی اون دخترایی که توی این روز نمیدونن گونی عروسکارو کجا قایم کنن !

مام که کلا نمیدونیم ولنتاین چی هست
... ادامه
دیدگاه · 1392/11/1 - 16:47 ·
5
...
...
قافیه هاردیف
ابیات به صف
واژگان درکنارهم
میخواهم
غزل خداحافظیش رابسرایم
پس کجاست
این احساس لعنتی!
اشک چراجاری شد..
غزل رفتنت
را
پیش ازمن
توسروده بودی
آری
اینگونه شد
که من
قافیه راباختم!
نیما{-38-}
صوفياجون
صوفياجون
shaghayegh(پارتی_السلطنه) به منم سرایت کرده {-43-}{-43-}{-43-}{-43-} ولی من تو اتاق گرم خیلی سردمه دلیلش چیه که خمیازه میکشم حامد@ پسر تنها
{-103-}{-103-}{-103-}
ıllı YAŁĐA ıllı
Fereydoun-Asraei-Saze-Baroon.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
...
...
هنگام دفن آریل شارون دراسراییل زلزله ای به بزرگی ۳/۱دهم ریشترسرتاسراسراییل رالرزاند
هنگام دفن این قاتل خونخواراسراییلی گفته شده زمین جسدوی راپس میزده!
زلزله نگاری ااسراییل مکان زلزله رامکان دفن شارون اعلام کرده!!
... ادامه
صوفياجون
1384277658775430.png.jpg صوفياجون

میرسد
و من اینجا تنها به تو می اندیشم
و خدایی که جدا کرده دو از هم
میرسد
به تو می اندیشم
که هنوزم که هنوزاست به هستی؟
و به خود میگویم:
چه خیال خامی
یادم از یادش رفت
و به یادش هستم
میرسد
من همین جا هستم
من همین جا ماندم
یاد دیروز هستم
یادم امد روزی به تو گفتم
هرچه قدر خواهی باش
من به پایت هستم
تو فقط باش
تو به یادم هستی؟
تو هنوزم که هنوز است به پایم هستی؟
میرسد
و من اما اینجا می توانم تنها، جمله ای را گویم:
هر کجا هستی باش
یادت اما اینجاست
این کنار
من سخن ها دارم که بگویم ، آری
میرسد
و سخن میگویم
که

{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}
شاعر:{-35-}{-35-}بامداد{-35-}{-35-}
{-35-}{-35-}
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
1389726885610368_large.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
{-41-}
...
...
اوناکه توخلوت شب
شعرایه حافظو خوندن
همه رامرتب اما
برسردوراهی موندن
اوناکه توزندگیشون
قصه های بدشنیدن
توقمارزندگانی
همه جوربازی رودیدن
بهشون بگین که اینجا
یه نفرهمیشه مسته
یه نفرهمیشه تنها
سراین کوچه نشسته
{-60-}
دیدگاه · 1392/10/24 - 16:00 ·
5
صوفياجون
1384277658775430.png.jpg صوفياجون
..
اگه حرفی میزنم بدت نیاد
آخه من خسته شدم از زندگی
میدونی تنهای تنهام به خدا
واسه من عادی شده این خستگی
{-35-}{-35-}{-35-}
بعدِ رفتن تو آسمون من
دیگه هیچ ستاره ای به خود ندید
حتی شبها واسه من عوض شده
خوابم از چشمای من دیگه پرید
{-35-}{-35-}{-35-}
بعدِ رفتن تو من مسافرم
از میون کوچه های زندگیم
یاد تو همسفر دل منه
چیزی که کم میکنه از خستگیم
{-35-}{-35-}{-35-}
اگه حرفی میزنم بدت نیاد
آخه بعضی وقتها پُر میشه دلم
همینم بهم فشار میاره که
شعر خستگی هامو واست بگم
{-35-}{-35-}{-35-}
اما رفای منو جدی نگیر
وقتی میشینه توی این دلم
وقتی که حس میکنم تنها شدم
هرچی داغ زندگیمه من میگم
{-35-}{-35-}{-35-}
که کل بدونن
تورو من خیلی زیاد
اینو از ته دلم دارم میگم
اگه حرفی میزنم بدنت نیاد ...
شاعر: {-41-}{-41-} بامداد{-35-}{-35-}
{-35-}{-35-}{-35-}{-37-}
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
این پسرایی که ابرو بر میدارن...ناخن بلند میکنن...باعشوه حرف میزنن ایشالله پارک دوبل رو هم فراموش کنن......ایشالله ... تا دیگه خانومها رو مسخره نکنن...{-18-}
صوفياجون
1384277658775430.png.jpg صوفياجون

اگه مستم اگه بیمار
اگه خوابم اگه بیدار
_ _ _ _ _ _ _ _{-35-}
اگه قلبم پر درده
پر غصه واسه دیدار
_ _ _ _ _ _ _{-35-}
اگه چشمای سیاهت
منو باز دیوونه کرده
_ _ _ _ _ _ _{-35-}
اگه اون نگاه سادت
خونمو ویرونه کرده
_ _ _ _ _ _ _{-35-}
اگه خواب مثل یه قصه ست
قصه ای تا مرز فردا
_ _ _ _ _ _ _{-35-}
من میخوام تو خواب بمونم
توی تردید یا که رویا
_ _ _ _ _ _ _ _{-35-}
همه جا تورو ببینم
همه جا نگات کنم من
_ _ _ _ __ _ _ _{-35-}
تا که باز از روی عادت
قلبمو فدات کنم من
_ __ _ _ _ _ _{-35-}
تکیه گاه من تو هستی
زیر رگبار ندامت
_ _ _ _ _ {-35-}
جون پناه من تو هستی
که برم راهو سلامت
_ _ _ _ _ _ _ _{-35-}
تو برام ترانه سازی
مثل آب توی چشمه
_ _ _ _ _ __ _{-35-}
مثل یک جام پر از می
واسه ی لبای تشنه
_ _ _ _ _ _ _{-35-}
تو بدون که این من
شده مقهور نگاهت
_ _ _ _ _ _{-35-}
من هنوز به فکرت هستم
فکر چشمای سیاهت
_ _ _ _ __ __ _ {-35-}
شاعر: {-35-}{-35-}بامداد{-35-}{-35-}
{-35-}{-35-}{-35-}
صوفياجون
1384277658775430.png.jpg صوفياجون

تیک تاک تیک تاک
میگذره بالتهاب
تیک تاک تیک تاک
ساعت شماته بخواب
{-35-}
{-35-}
{-35-}
داریم به آخر میرسیم
آخر هر چی قصه بود
قصه ی ما به سر رسید
قصه که نه یه غصه بود
{-35-}{-35-}{-35-}
چه این وری چه اون وری
تموم، این آخرشه
تموم میشه ،قول شرف
هرچی میخواد بزار بشه
{-35-}{-35-}{-35-}
میخوام دوباره بشم
، من گذشته ها
بزار با شادی طی کنیم
زندگی رو تا انتها
{-35-}{-35-}{-35-}
اگر که باشی من خوشم
باهم میریم این جاده رو
باهم تمومش میکنیم
غمهای خیلی ساده رو
{-35-}{-35-}{-35-}
رو میکنیم
باهم ، نه من تنها فقط
غمهامونو دور میریزیم
عشق رو میزاریم این وسط
{-35-}{-35-}{-35-}
اگه بخوای باهم باشیم
دنیا رو باهم میسازیم
تو جنگمون با مشکلات
نمی شکنیم، نمی بازیم
{-35-}{-35-}{-35-}
اگر ولی تو هم نخوای
تا آخرش باید برم
این دیگه آخر منه
تمومه،من
{-35-}{-35-}{-35-}
باید برم تا آخرش
راه به من رسیدنو
باید بخوام ، میتونم
کنم ندیدنو
{-35-}{-35-}{-35-}
چه این وری چه اون وری
تمومه، این آخرشه
تموم میشه، قول شرف
هر چی میخواد بزار بشه
{-35-}{-35-}{-35-}
تیک تاک تیک تاک
میگذره با التهاب
تیک تاک تیک تاک
ساعت شماته بخواب...
{-35-}{-35-}{-35-}
شاعر: {-35-}{-35-}بامداد{-35-}{-35-}
صوفياجون
1384277658775430.png.jpg صوفياجون
...
نمیدانم چه بنویسم
نمیدانی چه دشوار است
نمیدانی که در خلوت
غم و اندوه بسیار است
{-35-}{-35-}{-35-}
نمیدانی که بعد از تو
دلم تنهای تنها شد
نمیدانم که این قصه
کجا آغاز و پیدا شد ؟!
{-35-}{-35-}{-35-}
نمیدانم که تنهایی
چرا غمخوار من گشته ؟
غم تنها شدن حالا
نمیدانی که برگشته
{-35-}{-35-}{-35-}
نمیدانی که شبها من
به کارم سخت مشغولم
سحرگاهان که بیدارم
به فکر تو مجبورم
{-35-}{-35-}{-35-}
نمیدانم چه بنویسم
که کم گردد ز غم هایم
که بغضم نشکند وقتی
خیالم هست تنهایم
{-35-}{-35-}{-35-}
نمیدانی که میدانم
تو دلخور از منی اما
دو خط شعری که من گفتم
چه دامنگیر شد بر ما !!
{-35-}{-35-}{-35-}
من آن را گفته بودم که
دلم آسوده تر گردد
که شاید بعد از آن نامه
نگارم باز برگردد
{-35-}{-35-}{-35-}
من حالا حس دلتنگی
شده یار و هم آغوشم
به اجبارم شده من بعد
لباس مشکی می پوشم
{-35-}{-35-}{-35-}
برای آخرین جمله
بگویم از ته قلبم
که هر شب در وجود خود
به دنبال تو می گردم
{-35-}{-35-}{-35-}
نمیدانم چه بنویسم
به غیر از "دوستت دارم"
نمیدانی که اما من
یه دنیا دوستت دارم
{-35-}{-35-}{-35-}
شاعر: {-35-}{-35-}بامداد{-35-}{-35-}
صوفياجون
1384277658775430.png.jpg صوفياجون

سلام میکنم ترا
همیشه من تویی
سلام میکنم به تو
تو ی منی
{-35-}{-35-}{-35-}
سلام من به تو
تو بهترین ترانه ام
تویی که در کنارمی
تویی فقط بهانه ام
{-35-}{-35-}{-35-}
تو بهترین من
به گفته خودم
هزار و یک غریبه رو
به تار موهات نمیدم
{-35-}{-35-}{-35-}
مثل هدیه ای
یه حس تازه و نویی
مثل همون کتاب خوب
آره تو هم همون تویی
{-35-}{-35-}{-35-}
دلم میخواد که تو نری
بمونی در کنار من
منم همش بهت بگم

{-35-}{-35-}{-35-}
رویای خوب من نرو
دلتنگتم هر شب و روز
بمون کنار قلب من
دلم که تنگته هنوز
{-35-}{-35-}{-35-}
گرفتم استرس شدید
تو لحظه های واپسین
چیز زیادی نمی خوام
بمون کنار من همین...
شاعر: {-35-}{-35-}بامداد{-35-}{-35-}
{-35-}{-35-}{-37-}{-37-}
صوفياجون
1384277658775430.png.jpg صوفياجون

ساکت شدم من این چنین
توی دلم صد خاطره است
اگه بخوای خودت بری
اصرار من بی فایده است
{-35-}{-35-}{-35-}
بد بودم اما عاشقم
شاید دوباره دیدمت
شاید گذشتم از خودم
برای آروم بودنت
{-35-}{-35-}{-35-}
می بخشمت آرامشی
با درک کل غصه هات
گر تو بخواهی میروم
تا کم شود این مشکلات
{-35-}{-35-}{-35-}
این بستگی داره به تو
با من بمونی یا بری
خسته شدم از انتظار
ساکت شدم تا تو بگی
{-35-}{-35-}{-35-}
تنها یه خواهش دارمت
قلب مرا هم پس بده
بگذار غصه از دلم
بعد از یه آتش بس بره
{-35-}{-35-}{-35-}
خدا نسیبت نکنه
سخت بیانش بکنم
به جون هر چی آدمه
میخوام تمومش بکنم
{-35-}{-35-}{-35-}
من شعر گفتن واردم
اما چه سود از فاصله؟!
گفتار من بر قلب تو
اصلا" ندارد فایده
{-35-}{-35-}{-35-}
این آخرین شعر منه
از انتظار تب زده
از غصه ی تنها شدن
از روزهای شب زده
شاعر: {-35-}{-35-}بامداد{-35-}{-35-}
{-35-}{-35-}{-35-} {-37-}{-37-}
صفحات: 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ