مامانم یه قابلمه جدید خریده،
بعد امروز به شوخی گفتم اگه توش خط بندازم چی کار میکنی
بر گشت گفت :هیچی فقط یکی مثل همون خط تو صورتت میندازم...
من
روحیه عاطفی مادرانه
سازمان حمایت از کودمان بی سرپرست
جات خالی قهوه هم زدیم که هر دو مـَ بـَیـت
از دست این امیر دیگه نه ولنتاین منو بیرون برد نه سپندار مزدگان منو برد اصن 3 هفتست فقط از دور میبینمش همش کار دارهامروزم قرار بود بریم بیرون اقا انقد کار داره یادش رفت دعوا گرفتم باهاش اومد 10 دقیقه منو از کافه رسوند تا خونه...اخه من ایوب هستم اونم نوع زنونش
خب کار و گرفتاری زیاده
درکش میکنم
همه همینطور هستن
منم صبح زود میرم ساعت 6-7 غروب خسته میام
همونطوری هم که میبینی 10:30-11 میخوابم ، از بس که خسته ام
این زندگی هم همینجوری ادامه داره
ولی متأسفانه به هیچ جایی هم نمیرسیم
ناراحت نباش ، بالاخره یه روزی درست میشه
درست میشه...
اونم حتمأ سرش مثل من شلوغه دیگه
باید ماها رو درک کنید
ما واسه خاطر زندگی و آیندمون اینجوری کار میکنیم
وگرنه همه دوست دارن صبح تا دیر وقت بخوابن و راحت باشن...
ولی روزگار نمیزاره
درکش کن...
ای خدا رو شکر
ما که کاسبی نداریم که
میریم سر کار و واسه مردم کار میکنیم
سر ماه هم یه غرون دوزار ازشون میگیریم و اموراتمون رو میگذرونیم
خدا رو شکر ، نا شکر نیستیم ، میگذره ، به لطف خدای خوب و مهربون
عبضی الان کوجاش فحشه؟؟؟؟؟؟؟/ الان نوشته فحش ازاد یه سری بچه مچه میان یهو دید ی جدی فحش دادن بعدش میدونم مرتضی شوخی کرده ولی بعضی ها که نمیدونن این شوخیه منظورم نوشته فحش ازادش یه جوریه یه چیزه دیگه بنویسه
موفق باشی
1392/12/8 - 01:28ممنون رضا
1392/12/8 - 12:12مگه پستام چشه سامان