یافتن پست: #عشوه

Mostafa
Mostafa
مواد لازم برای تهیه یک دختر امروزی:



انواع لوازم آرایش: 7کیلو

عشوه و ادا و اطوار: 40خروار

قر و فر : 50 دور در دقیقه

زبان: 20 متر

قدرت بیان: 4300 اسب بخار

قدرت اشک ریزی: 6 لیتر در ساعت

منطق: 25 گرم

قدرت درک: نیم مثغال

لجبازی : به میزان لازم
... ادامه
دیدگاه · 1392/04/11 - 17:17 ·
7
MahnaZ
941141_542398415811559_8943.jpg MahnaZ
{-57-}
36 دیدگاه · 1392/04/6 - 02:21 در Art ·
8
صوفياجون
صوفياجون
در انتخاب همسر
یه آهو بود که خیلی خوشگل بود.
روزی یک پری به سراغش اومد و بهش گفت:
آهــو جون!… دوست داری شوهرت چه جور موجودی باشه؟
آهو گفت: یه مرد خونسرد و خشن و زحمتکش.
پری آرزوی اون رو برآورده کرد و آهو با یک الاغ ازدواج کرد.
شش ماه بعد آهو و الاغ برای طلاق و جدایی، سراغ حاکم جنگل رفتند.
حاکم پرسید: علت طلاق؟
آهو گفت: توافق اخلاقی نداریم، این خیلی خره.
حاکم پرسید: دیگه چی؟
آهو گفت: شوخی سرش نمیشه، تا براش عشوه میام جفتک می اندازه.
حاکم پرسید: دیگه چی؟

آهو گفت: آبروم پیش همه رفته، همه میگن شوهرم حماله.
حاکم پرسید: دیگه چی؟
آهو گفت: مشکل مسکن دارم، خونه ام عین طویله است.
حاکم پرسید: دیگه چی؟

آهو گفت: اعصابم را خـرد کرده، هر چی ازش می پرسم مثل خر بهم نگاه می کنه.
حاکم پرسید: دیگه چی؟
آهو گفت: تا بهش یه چیز می گم صداش رو بلند می کنه و عرعر می کنه.
حاکم پرسید:دیگه چی؟
آهو گفت: از من خوشش نمی آد، همه اش میگه لاغر مردنی، تو مثل مانکن ها می مونی.
حاکم رو به الاغ کرد و گفت: آیا همسرت راست میگه؟
الاغ گفت: آره.
حاکم گفت: چرا این کارها رو می کنی ؟
الاغ گفت: واسه اینکه من خرم.
{-7-}{-7-}
صوفياجون
صوفياجون

یکی بود ، دو تا نبود ، زیر گنبد کبود که شایدم کبود نبود و آبی بود ، یه دختر خوشگل بی پدر مادر زندگی می کرد. اسم این دختر خوشگله سیندرلا بود که بلا نسبت دخترای امروزی، روم به دیوار روم به دیوار ، گلاب به روتون خیلی خوشگل بود .سیندرلا با نامادریش که اسمش صغرا خانم بود و 2 تا خواهر ناتنیاش که اسمشون زری و پری بود زندگی می کرد . بیچاره سیندرلا از صبح که از خواب پا می شد باید کار می کرد تا آخر شب . آخه صغرا خانم خیلی ظالم بود . همش می گفت سیندرلا پارکت ها رو طی کشیدی؟ سیندرلا لوور دراپه ها رو گرد گیری کردی؟ سیندرلا میلک شیک توت فرنگیه منو آماده کردی ؟ سیندرلا هم تو دلش می گفت : ای بترکی ، ذلیل مرده ی گامبو ، کارد بخوره به اون شکمت که 2 متر تو آفسایده ، و بلند می گفت : بعله مامی صغی ( همون صغرا خانم خودمون ) . خلاصه الهی بمیرم برای این دختر خوشگله که بدبختیهاش یکی دو تا نبود . .... القصه ، یه روز پسر پادشاه که خاک بر سرش شده بود و خوشی زیر دلش زده بود ، خر شد و تصمیم گرفت که ازدواج کنه . رفت پیش مامانش و گفت مامان جونم ..... مامانش : بعله پسر دلبندم ....
... ادامه
♥هـــُدا♥
images.jpg ♥هـــُدا♥


بیاد زلف نگونسار شاهدان چمن
ببین در آینه ی جویبار گریه ی بید
نشان داغ دل ماست لاله ای که شکفت
به سوگواری زلف تو این بنفشه دمید
بیا که خاک رهت لاله زار خواهد شد
ز بس که خون دل از چشم انتظار چکید
گذشت عمر و به دل عشوه می خریم هنوز
که هست در پی شام سیاه صبح سپید
کراست سایه در این فتنه ها امید امان
شد آن زمان که بود دلی در امان امید
... ادامه
iman
iman
این هم یه شعر واسه بعضی دختر های امروزی....!!!!!!

آخر یه روز تیک میگیری لباسهای شیک میگیری

بابا ت رو میکنی کچل تا بینی رو کنی عمل

با همراهت زنگ میزنی عینک رنگ رنگ میزنی

این دل و اون دل میکنی هی به موهات ژل میزنی

جنس لباسات تریکو موزیک فقط از انریکو

جورابهای فسقلکی روسریهای الکی

با عشوه های شتری میشینی پشت موتوری

تو خیالت خیلی تکی فکر میکنی با نمکی

خوشی با این تیپ خفن حالا قشنگی مثلا؟؟؟
... ادامه
دیدگاه · 1392/03/13 - 15:14 ·
3
shaghayegh
shaghayegh
تو رقص ایرانی ۲۰درصد حرکاته ۸۰درصد عشوه !
صوفياجون
صوفياجون
میگن آرامش یعنی هروقت کنی ، مطمئن باشی کسی جاتو نمی گیره{-40-}
ما که تا یه عشوه اومدیم طرف عروسی کرد رفت !
{-109-}{-109-}{-124-}
.
.
برای چشمانت

هواتر است به رنگ هوای چشمانت

دوباره فال گرفتم برای چشمانت

اگرچه کوچک وتنگ است حجم این دنیا

قبول کن که بریزم به پای چشمانت

بگو چه وقت دلم را زیاد خواهی برد؟

اگر چه خوانده ام از جای جای چشمانت

دلم مسافر تنهای شهر شب بو هاست

که مانده در عطش کوچه های چشمانت

تمام آینه ها نذر یاس لبخندت

جنون آبی دریا فدای چشمانت

چه می شود تو صدایم کنی به لهجه ی موج

به لحن نقره ای وبی صدا ی چشمانت

تو هیچ وقت پس از صبر من نمی آیی

در انتظار چه خالیست جای چشمانت

به انتهای جنونم رسیده ام اکنون

به انتهای خود وابتدای چشمانت

من و غروب وسکوت وشکستن وپاییز

تو ونیامدن وعشوه های چشمانت

خدا کند که بدانی چقدر محتا ج ست

نگاه خسته ی من به دعای چشمانت
... ادامه
MONA
1ba70f4e663b53110753526e7118d814.jpg MONA
دختر فراش باشی
با پیرهنای خش خشی
عشوه و ناز می فروشی
عاشقت می کشی یار عاشقت می کشی
عاشقت می کشی یار عاشقت می کشی

[لینک]
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
شیرین لبی شیرین تبـار مست و مـی آلود و خمار

مـه پـاره ای بی بند و بار بـا عشوه های بی شمار

هم کرده یـــاران را ملـول هـم بــرده از دلهــــا قـــرار

مجموع مـه رویـــان کنــار تـو یــار بــی همتـــا کنــار

زلفت چو افشان میکنی مــا را پریشـــان میکنــی

آخــر من از گیســوی تــو خـود را بیاویــــزم بــــه دار



یاران هــوار ، مردم هــوار از دست این بی بند و بار

از دست این دیـوانــــه یار از کـــف بــــدادم اعتبــــار

می میزنـم ، می میزنـم جـــام پیاپــی می زنــــم



هی میزنم هی میزنم بی اختیار



کندوی کامت را بیار، بر کام بیمارم گذار، تا جان فزاید جان تو

بر جان این دلخسته ی بشکسته تار
سربازان مهدی عج
2d26d579e6976467867943e44ad07e65-425.jpg سربازان مهدی عج
گوش دِه یک لحظه بر من بدحجاب

پوشش تو،بوده مُزد انقلاب؟

میکنی بر پای خود شلوار تنگ

این،جوابت بوده بر مردان ِ جنگ؟

موی خود کردی برون از روسری؟

میکنی با ناز و عشوه دلبری؟

گشته ای مانند یک ضرب المثل؟

میکنی از چه دماغت را عمل؟

در خیالت دختری تک میشوی؟

بهر نامحرم،عروسک میشوی؟

داده ام خون،غرق آسایش شوی

در خیابان غرق آرایش شوی؟

داده ام خون،دل شود قاموستان

تا بماند در امان،ناموستان

لحظه ای پس گوش کن بر پند ِ من

کن حیا از خون و از سربند من...(بهلول حبیبی زنجانی)
... ادامه
دیدگاه · 1391/12/28 - 09:30 ·
5
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
اى همه شكل تو مطبوع و همه جاى تو خوش {-35-} دلم از عشوه ء شيرين شكرخاى تو خوش همچو گلبرگ طرى هست وجود تو لطيف {-35-} همچو سرو چمن خلد سرا پاى تو خوش شيوه و ناز تو شيرين خط و خال و تو مليح {-35-} چشم و ابروى تو زيبا قد و بالاى تو خوش هم گلستان خيالم ز تو پر نقش و نگار {-35-} هم مشام دلم از زلف سمن ساى تو خوش در ره عشق كه از سيل بلا نيست گذار {-35-} كرده ام خاطر خود را به تمناى تو خوش شكر چشم تو چه گويم كه بدان بيمارى {-35-} مى كند درد مرا از رخ زيباى تو خوش در بيابان طلب گرچه ز هر سو خطريست {-35-}مى رود حافظ بى دل بتولاى تو خوش
دیدگاه · 1391/12/2 - 17:27 ·
fahimeh
fahimeh
هنگامی که من و شعر نامه هایم

از ابتدای نگاه تو

به انتهای سرزمین تمسخر پرتاب می شویم

دیگر

نه جایی برای ماندن من است

و

نه جایی برای شعرنامه های بی وزنم

گر توان رفتن نیست

باید

شعر سکوت را پیشه خود ساخت.
... ادامه
Mohammad
Mohammad
سفر کردم به هر شهری دویدم
چو شهر عشق من شهری ندیدم

ندانستم ز اول قدر آن شهر
ز نادانی بسی غربت کشیدم

رها کردم چنان شکرستانی
چو حیوان هر گیاهی می چریدم

پیاز و گندنا چون قوم موسی
چرا بر من و سلوی برگزیدم

به غیر عشق آواز دهل بود
هر آوازی که در عالم شنیدم

از آن بانگ دهل از عالم کل
بدین دنیای فانی اوفتیدم

میان جان‌ها جان مجرد
چو دل بی‌پر و بی‌پا می پریدم

از آن باده که لطف و خنده بخشد
چو گل بی‌حلق و بی‌لب می چشیدم

ندا آمد ز عشق ای جان سفر کن
که من محنت سرایی آفریدم

بسی گفتم که من آن جا نخواهم
بسی نالیدم و جامه دریدم

چنانک اکنون ز رفتن می گریزم
از آن جا آمدن هم می رمیدم

بگفت ای جان برو هر جا که باشی
که من نزدیک چون حبل الوریدم

فسون کرد و مرا بس عشوه‌ها داد
فسون و عشوه او را خریدم

فسون او جهان را برجهاند
کی باشم من که من خود ناپدیدم

ز راهم برد وان گاهم به ره کرد
گر از ره می نرفتم می رهیدم

بگویم چون رسی آن جا ولیکن
قلم بشکست چون این جا رسیدم


shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
تو که چشمات رو منه
یکمی اخمات تو همه
تک تویی باز تو همه
مال منی ایول ، ایول
ای تویی که موهات بوره
چشم حسود ازت دوره
حالا که جهیزیت جوره
مال منی ایول ، ایول
آخ جون که مال منی
راه بیا با ما یه کمی
می خوام که داد بزنی
عاشقمی ایول ، ایول
جیگیلی تو با نمکی
عشوه نیا باز الکی
توی خوشگلا تکی
عاشقمی ایول ، ایول
هی جیگیلی جیگیلی جیگیلی جیگیلی
اخماتو وا کن
هی جیگیلی جیگیلی جیگیلی جیگیلی
یه نیگاه به ما کن
تو ما رو تا می بینی عشق تو دلت باز می گیری
جیگیلی جیگیلی چرا حال مارو هی می گیری
منو اذیت می کنی و بعد میگی تو دلم هیچی نی
اگه منو دوست نداری چرا گل عشقمو می چینی
بدون این دله قاطی داره با دل تو تله پاتی
جایی بری می فهممو نرو آخه مگه وله لاتی
جان چقد جیگری تو دلو هر جا می خوای می بری تو
از این ورا رد میشی تو رو خدا یه نگاهم اینوری کن
جیگیلی دوست دارم
بیا بشین ور دلم
جیگیلی عاشقتم
به روت بازه در دلم
تو که اینو خوب می دونی
بدون تو می میرم
جیگیلی جیگیلی
محل بده یه ذره به من
هی جیگیلی جیگیلی جیگیلی جیگیلی
اخماتو وا کن
هی جیگیلی جیگیلی جیگیلی جیگیلی
یه نیگاه به ما کن
تو که چشمات رو منه
یکمی اخمات تو ه
... ادامه
iman
iman
دخترا نمیتونن............

ـ با داشتن ران هاي بد ترکيب دامن کوتاه نپوشن و قر ندن!!!

ـ با ديدن يک پسر خوشتيپ ميگرن درد نگيرن و غش نکنن!!

ـ قبل از بيرون رفتن از خونه ۳ کيلو پودر به سر وصورت و ته و ماتحت خود نزنن!!!!!!!

ـ کفش پاشنه ۶۰ سانتي نپوشن و احساس مانکني نکنن!!!!!

ـ با داشتن پاهايي پشمالو جوراب شيشه اي نپوشن و شيلنگ تخته نندازن!!!!!!!

ـ روزي ۱۴ ساعت با تلفن حرف نزنن!!!!

ـ زير مانتوي کوتاه٬دامن بلند خال خالي نپوشن!!!!!!!

ـ روزي ۴۰ هزار تومن آشغال جات نخرن!!!!!

ـ ۲ ساعت به ۲ ساعت لباس عوض نکنن و رنگ و وارنگ نپوشن!!!

ـ با داشتن هيکل جنيفري ؟! بندري نرقصن و سينه نلرزونن!!!!!!

ـ از دوست پسرهاشون براي هم نگن و لايه اوزون را جر ندن!!!!

ـ با داشتن چشماي بابا قوري خط چشم نکشن و چشمک نزنن!!!!

ـ عشوه شتري نيان و ناز نکنن!!!!

ـ از ۳۰ تا پسر شماره نگيرن و به هر ۳۰ تا زنگ نزنن!!!!!!
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/9 - 00:25 ·
5
iman
iman
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺭﻓﺘﻢ ﺩﺍﺭﻭﺧﻮﻧﻪ

ﺑﻌﺪ ﯾﻪ ﭘﺴﺮِ ﺍﻭﻣﺪ ﺍﺑﺮﻭﺍﺵ ﺍﺯ ﺍﺑﺮﻭﺍﯼ دختر خاله ﻣﻨﻢ

ﺑﺎﺭﯾﮑﺘﺮ ﺑﻮﺩ

ﺍﺻﻦ ﯾﻪ ﻭﺿﯽ

ﺷﻞ ﻭ ﻭﻟﻢ ﺭﺍ ﻣﯿﺮﻓﺖ

ﺍﻭﻣﺪ ﺑﺎ ﮐﻠﯽ ﻋﺸﻮﻩ ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ:

ﺑﺒﺨﺸﯿــــــﺪ ﺿﺪ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺩﺍﺭﯾـــــــﻦ؟

ﯾﻪ ﻧﮕﺎ ﺑﻬﺶ ﮐﺮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ:ﻧﻮﺍﺭ ﺑﻬﺪﺍﺷﺘﯽ

ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﯼ؟؟؟

ﺑﻌﺪ ﮔﻔﺖ:ﭼﯽ ﮔﻔﺘﯿﯿﯽ؟

ﻣﻨﻢ ﺩﯾﺪﻡ ﺍﻻﻥ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﮔﯿﺲ ﮐﺸﯽ ﺭﺍ ﺑﻨﺪﺍﺯﻩ

ﺑﯽ ﺳﺮﻭﺻﺪﺍ ﺭﻓﺘﻢ ﺳﻤﺖ ﺍﻓﻖ
... ادامه
iman
iman
به نظر شما يه دختر چند نوع داداش داره ؟

يكي،دوتا ....چند تا ؟

اين ليست داداشايي كه بيشتر به كارشون مياد؟

و با گفتن كلمه داداش .... و عشوه ..... اومدن

سعي دارن .......

1.داداش اينترنتي تا ازش اكانت مجاني بگيرن

2.داداش خر زور تا در موقع لزوم حال بعضي ها رو بگيره...

3.داداش خوش تيپ تا به دوستشون بگن اين بي-اف منه...

4.داداش خر خون تا موقع امتحان براش تقلب بنويسه...

5.داداش ماشين دار تا اونو اينور اونور ببره...

6.داداش اس ام اس تا هي ازش كارت شارژ بگيره...

7.داداشي كه چشم ديدنشو نداره(همون داداش واقعي خودشه!!
... ادامه
SAJEDEH
SAJEDEH
نظرتون درباره اختلاف سنی در ازدواج چیه؟
دوست دارید دختر یا پسر مورد نظرتون از نظر سنی از شما کوچکتر یا بزرگتر باشه؟{-30-}
iman
iman
مواد به کار رفته در ساخت زن :گوشت و استخوان60کیلو/عشوه40خروار/قر و فر511دور در دقیقه/زبان27متر//توانایی بیان2000اسب بخار/قدرت اشکریزی9لیتر در ساعت/منطق1گرم/عقل0.001گرم/لجبازی به مقدار کافی
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/16 - 03:03 ·
4
رضا
رضا
شمه‌ای از داستان عشق شورانگیز ماست/این حکایتها که از فرهاد و شیرین کرده‌اند

هیچ مژگان دراز و عشوهٔ جادو نکرد/آنچه آن زلف دراز و خال مشکین کرده‌اند

ساقیا می ده که با حکم ازل تدبیر نیست/قابل تغییر نبود آنچه تعیین کرده‌اند

در سفالین کاسهٔ رندان به خواری منگرید/کاین حریفان خدمت جام جهان‌بین کرده‌اند

نکهت جانبخش دارد خاک کوی دلبران/عارفان آنجا مشام عقل مشکین کرده‌اند

ساقیا دیوانه‌ای چون من کجا دربر کشد/دختر رز را که نقد عقل کابین کرده‌اند

خاکیان بی‌بهره‌اند از جرعهٔ کاس الکرام/این تطاول بین که با عشاق مسکین کرده‌اند

شهپر زاغ و زغن زیبا صید و قید نیست/این کرامت همره شهباز و شاهین کرده‌اند



قطعه شماره ۱۲
Mostafa
pictures-fun-radsms40.jpg Mostafa
عشوه شتری دیدین !؟

این مدل اسبشه !
دیدگاه · 1391/08/20 - 14:39 ·
7
رضا
رضا
هیچ مژگان دراز و عشوهٔ جادو نکرد/آنچه آن زلف دراز و خال مشکین کرده‌اند
دیدگاه · 1391/08/20 - 00:51 ·
5
صفحات: 1 2 3 4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ