یافتن پست: #عیدی

شعر جدید دخترای کلیپسی :
ی کلیپس دارم قلقلیه
سرخ وسفید نیم متریه
میزنم رو سرم هوا میرم
نمیدونی تا کجا میرم
من این کلیپسا رونداشتم
قد کوتاهی داشتم
افسردگی می داشتم
بی افم بهم عیدی داد
ی کلیپس نیم متری داد...!!!!! :))) {-18-}
دیدگاه · 1392/09/5 - 09:39 ·
8
Morteza
Morteza
سلام به همگی من برگشتم
ıllı YAŁĐA ıllı
Ahmad-Saeedi-Khodamo-Yadam-Mire.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
MahnaZ
babol2011-4.gif MahnaZ
سربلندی
آرامش
امیدواری

و را برای شما .
!
شبتون زیبا.... {-162-}
Mohammad
masoud-asadolahi.jpg Mohammad
مسعود اسدالهی

مسعود اسدالهی: بیک چهره ای جدا از کلاه مخملی های فیلم فارسی آن روزگار بود
مجتبی نظری: مسعود اسدالهی گفت: بیک چهره ای جدا از کلاه مخملی های فیلم فارسی آن روزگار بود که با قیصر آمدند تا به مرز ابتذال رسیدند. بیک ایمانوردی قبل از اینکه در بیشتر نقش ها کلاهی هم سر او بگذارند با ساموئل خاچکیان (کارگردان معروف) به سینما آمد که آنوقت ها با سبک ویژه ای که داشت از نور و زاویه و شناخت تصویر در سینما، جای ویژه ای در سینمای ایران را به خودش اختصاص داده بود.
از طرفی دیگر بیک ایمانوردی در اوج فیلم های بروس لی توانست با تجربه ای که در کشتی کج داشت در فیلم ها یی از آن دست، خودش را نشان بدهد. در سال های بعد از آن با الهام از شکل و قیافه پیتر فالک (هنرپیشه آمریکایی ستوان کلمبو) با آن بارانی و کلاه و صدای او که منوچهر اسماعیلی دوبلور خوب سینما جای او حرف می زد، توانست تمشاگرانش را به سالن های سینما بکشاند. و اما من با او کار نکردم ولی لحظاتی با او زندگی کرده بودم. قرار بود بعد از فیلم «همسفر» فیلمی که جدا از همه این نقش های تکراری را با تهیه کنندگی خودش بسازیم که متأسفانه نشد. من به اروپا رفتم که سریالی در آنجا بسازم و بعد هم که انقلاب شد و همه چیز به هم ریخت و او هم مثل خیلی ها تن به مهاجرت یا خود تبعیدی داد و به این طرف دنیا آمد.
... ادامه
شهرزاد
Yas Ft Aamin - Amen [128].jpg شهرزاد
ترانه هامو گوش بده وقتی که بارون میزنه
وقتی که اشک ادما معنیه فریاد منه

ترانه هامو گوش بده وقتی دلت پر از غمه
وقتی تو سفرت شب و روز یه چیزی مثل نون کمه

با من بخون از مادری که توی درداش سوخته بود
از اون جوونی که برا نون شبش کلیه اشو فروخته بود

از پدری بخون که صد هیچ باخته بود به سرنوشت
از بچه ای که گشنه بود ولی مشق بابا نون داد مینوشت
... ادامه
MahnaZ
Avazak_ir-Love10306.jpg MahnaZ
ﺩﯾﮕﻪ #ﺩﻟﻢ ﻧﻪ #ﭘﻮﻝ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﻧﻪ#ﺁﻏﻮﺵ ﻧﻪ #ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ
ﻧﻪ ﺣﺘﯽ
#ﺁﯾـــــــــــﻨﺪﻩ ....
#ﺩﻟﻢ ......
.
.
.
.
#ﺑﭽـــــــﮕﯿﻤﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ !
#ﭘﺎﻫﺎﯼ ﺷﻨــﯽ #ﺩﺳﺘﺎﯼ ﮐﺎﮐﺎﺋﻮﯾﯽ !
#ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﻭﻗﺘﯽ#ﺑﻼﻝ ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ ﮐـــﻞ #ﺻﻮﺭﺗﻢ
#ﺯﻏﺎﻟﯽ ﺷﻪ !
100# ﺑﺎﺭ ﯾﻪ ﺳﺮﺳﺮﻩ ﯼ ﻣﺘﺮﯼ ﺭﻭ ﺑﺮﻡ
ﺑﺎﺯﻡ #ﺧﺴﺘﻪ ﻧﺸﻢ !
#ﭼﺎﯾﯽ ﺭﻭ ﺑﺎ 10 ﺗﺎ #ﻗﻨﺪ ﺑﺨﻮﺭﻡ !
#ﺑﺴﺘﻨﯽ ﻭ #ﭘﻔﮏ ﻭ #ﻟﻮﺍﺷﮑﻮ ﺑﺎﻫﻢ ﺑﺨﻮﺭﻡ !
ﺳﺮﭼﯿﺰﺍﯼ #ﻣﺴﺨﺮﻩ
ﺍﻧﻘﺪ #ﺑــــﺨﻨﺪﻡ #ﺑﯿﺎﻓﺘﻢ ﮐﻒ #ﺍﺗﺎﻕ !
#ﺁﺩﺍﻣﺲ ﺑﭽﺴﺒﻮﻧﻢ ﺯﯾﺮ #ﻣﯿﺰ #ﮐﻼﺳﺎ !
#ﻋﯿﺪﯾﺎﻣﻮ ﺑﺮﯾﺰﻡ ﺗﻮ ﺍﻭﻥ #ﻗﻠﮏ
#ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺑﺎﺯﻡ ﺭﻭ ﺩﯾﻮﺍﺭ #ﻧﻘﺎﺷﯽ ﮐﻨﻢ ...
#ﻣﻮﺭﭼﻪﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﮑﺸﻢ !
#ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﻭﻗﺘﯽ #ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻢ #ﻣــﺎﺩﺭﻡ #ﺍﺷﮑﻤﻮ
ﭘﺎﮎ ﮐﻨﻪ
#ﻧﻪ #ﭘﯿﺮﻫﻦ_ﺗﻨﻢ !
#ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ #ﺷﺒﺎ ﺗﻮ #ﺧﻮﺍﺏ #ﻏﻠﺖ ﺑﺰﻧﻢ
ﺟﺎﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ #ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻢ !
1000# ﺗﻮﻣﻦ ﺗﻮ #ﺟﯿﺒﻢ ﺑﺎﺷﻪ
ﺍﻣﺎ #ﺩﻟﻢ_ﺧــــﻮﺵ ﺑﺎﺷﻪ !
ﺍﺯ ﺷﺎﺧﻪ #ﺩﺭﺧﺘﺎ #ﺑﺎﻻ ﺑﺮﻡ
#ﻏﺮﻭﺑﺎﯼ ﺑﻌﻀﻲ ﺭﻭﺯﺍ
ﻓﻘﻂ ﻣﻨﺘﻈﺮ " #ﺁﻧﺸﺮﻟﻲ " ﺑﺎﺷﻢ !
ﻭﻟﻢ ﮐﻨﯽ ﺗﺎ ﺻﺐ ﺗﻮ #ﺷﻬﺮﺑﺎﺯﯼ ﺑﻤﻮﻧﻢ !
.
.
.
#ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ #ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﻢ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ
#ﺁﺭﺯﻭ ﮐﺮﺩﻡ #ﺑﺰﺭﮒ ﺷﻢ !

#ﺩﻧﯿﺎﯼ #ﺁﺩﻡ_ﺑﺰﺭﮔﺎ #ﺧﯿـــــــﻠﯽ #ﺳﺮﺩ ﻭ #ﺗﻨﻬﺎﺱ....
شهرزاد
images.jpg شهرزاد
همیشه وقتی مهمونی ها تموم میشه، حس غریبی دارم
چه برسه به این دفعه که مهمونی خدا داره تموم میشه . . .

دوستای خوبم پیشاپیش عیــدتــون مبــارکـــ و نماز و روزه هاتون قبول حق
... ادامه
MahnaZ
MahnaZ
شَب خوآبیدی توی تَختِت هِی قِل میخوری بَعد گوشیت رو بَر میداری می نِویسی"خوابَم نمیبَره" سَرد میشی...
بُغض می کُنی... میبینی هیچکَس رو نَداری کهـ اینو واسَش بِفرِستی تَنهایی سَخته...خِیــــــلی! {-118-}
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
ما بدهکاریم به یکدیگر و به تمام ” دوستت دارم” های ناگفته ای که پشت دیوار غرورمان ماند و آنها را بلعیدیم تا نشان دهیم که منطقی هستیم
دیدگاه · 1392/05/1 - 14:43 ·
8
Mostafa
Mostafa
داستـان زیبـای خاطـره معلـم
amir hossein
amir hossein
بدانید و آگاه باشید . . .
این روزها اس ام اس هایی برای شما فرستاده میشوند با این مضمون:
“داداش من یه جا گیر کردم احتیاج به شارژ دارم یکی واسم میخری؟”
بعد که شما این لطف رو بهش میکنید
اس ام اس میده:
“بابت عیدی که بهم دادی ممنون”
زخم خوردم که میگما
گفتم که در جریان باشید
... ادامه
غزل
غزل
انقدر چهره ات پر احساسه که دردامو میبره
حسی که من دارم به تو از یه عشق ساده بیشتره
انقدر زیباست لبخندت که اخمامو میشکنه
من خاموشم اما مطمئنم که قلب تو روشنه
واسه یه بار بشین به پای حرفام از ته قلبم تو رو میخوام
وابستت شدم و به تو کردم عادت
دیوونتم عشقم تو باید ماله من باشی ماله من باشی
وابستت شدم و به تو کردم عادت دیوونتم عشقم تو باید ماله من باشی ماله من باشی
انقدر مهربونی که هیچ کی نمیخواد از تو بگذره
حسی که من دارم به تو از یه عشق ساده بیشتره
انقدر دلنشینه خیالت که هر لحظه ای با منه من زنده ام و نبضم فقط با وجود گرم تو میزنه
واسه یه بار بشین به پای حرفام از ته قلبم تو رو میخوام
وابستت شدم و به تو کردم عادت دیوونتم عشقم تو باید ماله من باشِی ماله من باشی
وابستت شدم و به تو کردم عادت دیوونتم عشقم تو باید ماله من باشی ماله من باشی
"وابستت شدم" از احمد سعیدی
... ادامه
LeilA
LeilA
به بابام میگم : چقدر عیدی میدی امسال بهم؟
میگه : چطور؟
میگم : هیچی ، میخوام روش حساب کنم.
میگه : برو خدارو شکر کن امسال با این گرونیا هنوز از خونه پرتت نکردم
بیرون :|
.
.
هیچی دیگه ، شب اول عیده، اومدم بیرون دنبال پدر و مادر واقعیم میگردم
ıllı YAŁĐA ıllı
1347395544_423581_266180460166487_1644019030_n.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
... ادامه
iman
00000111111111.jpg iman
ای بابا..
یه دوست دخترم نداریم که دستشو بگیریم بیاریمش خونمون بریم پیشه مامانمون بگیم بفرما مادر
اینو اوردم برات دمه عیدی دست تنها نباشی به خوبی خونه رو یه دسته گلش کنی :دی
اونم بگه مادر خدا عمرت بده یه کار خوب هم بلدی .. :قهقهه :دی
... ادامه
♥هـــُدا♥
AxS (162).jpg ♥هـــُدا♥
ما آدم ها بدهکاریم!!

به یکدیگر و به تمام دوستت دارم های ناگفته ای که

پشت دیوار غرورمان ماندند و ما آنها را بلعیدیم...

که نشان دهیم منطقی هستیم!!
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
1365507618358018_large.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
قیافه من زمانی که میخوام عیدی بگیرم{-18-}
دیدگاه · 1392/01/24 - 15:57 ·
2
parsa
57944_455120657890742_1964217519_n.jpg parsa
یاد سیزده بدرهای دسته جمعی بخیر
از کوچیک تا بزرگ همه بودن
اون موقع که از صبح زود با زیرانداز و بالش ، قابلمه بزرگ غذا ، جانماز و تخته نرد ، حتی منچ و ورق ، گاز پیک نیکی و کتری رویی ، یه دست لباس اضافی ، آفتابه ، بادبزن ، دمپایی پلاستیکی یا ابری و آهنگ بهار بازم بیا عشقو بیارش مارتیک و بلای اندی و ... می رفتیم اطراف تهران
مامانها غذا درست می کردن برنجشون رو دم می انداختن سالاد درست می کردن
باباهامون مسئول چایی ذغالی می شدن
تاب می بستیم
ما هم اون وسط ، وسطی بازی م یکردیم یا لب رودخونه می پلکیدیم
جک و جونور جمع می کردیم تو آتیش می ریختیم و فرار می کردیم
قایم موشک
بالا بلندی
...
عصر که می شد همه لباسمون بوی چوب و دود می گرفت
شکایت های بچه گونه
قهر و آشتی های 5 دقیقه ای
اصرار واسه اینکه نیم ساعت بیشتر بمونیم
و فردا که مدرسه باز می شد
تمام این سیزده روز رو با خاطرات و عیدی ها و لباس های تازمون واسه دوستامون تعریف می کردیم
توقعمون از زندگی پائین بود و شاد بودیم
ولی حالا یه جورایی این کارها رو بی کلاسی می دونیم
زشت می دونیم
با شلوار راحتی و دمپایی لاستیکی مشکل داریم
رومون نمیشه با قابلمه و گاز
... ادامه
hossein
hossein
امسال یه وظیفه ی خطیر به من محوّل شده بود
اونم این بود که هر بچه ای که به بابام گفت عمو عیدی بده ،
من حواس بقیه رو پرت کنم تا بابام یه پس گردنی بهش بزنه!
ینی در این حد بی اعصابیم امسال{-15-}
دیدگاه · 1392/01/12 - 03:49 ·
6
MONA
MONA
یعنی شب ِ عیدی بشینی گزارش کار بنویسی..
دیدگاه · 1392/01/11 - 00:20 ·
8
صفحات: 1 2 3 4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ