یافتن پست: #فامیل

رضا
00990211.jpg رضا
10 دیدگاه · 1393/05/10 - 14:29 در ورزش ·
7
mostafa AZ
mostafa AZ
آقا دیروز یکی از فامیلامون که یک گودزیلا تخریب چی هم داره اومده بودن خونمون نیم ساعت گذشته بود که داداشم رفت دستشویی(گلاب بروتون)حالا صدا های عجیبی که میومد: تتتتتتتتتر پوف تتتتتر تتتتتتتتر شبیه شلیک مسلسل بود حالا فامیل هامون هم داشتن آروم زیر لب می خندیدن داداشم اومد بیرون عرق کرده بود حسابی بعد گودزیلای ما هم چنین گفت:عمو سوسکاهم مسلح بودن یا نه؟ همون جا کل فامیل ترکیدن از خنده منم تمام فرش ها رو جویدم روزم باطل شد
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/2 - 04:49 ·
7
iman
iman
به سلامتی پسری که وقتی دلت گرفته داغونی و پشت تلفن سرش دادو بیداد میکنی و تلفنو روی قطع میکنی اما میدونی چقدر اون لحظه محتاجشی ، پشت سر هم زنگ میزنه تا آرومت کنه

پسری که وقتی سوار ماشینشی تمام مدت دستش روی دستته

پسری ک چشاش مغروره ، راه ب راه شعرای عاشقونه ی الکی برات نمیخونه ، لوس حرف زدنم بلد نیست ، اما هردفه ک میگه تا تهش هستم چشاش از عشق برق میزنه

پسری ک وقتی صبح بهش زنگ میزنی تازه از خواب بیدار شده و آروم میگه جوووونم،صدای خواب آلودش دیووونت میکنه

پسری که خاطرخواه کم نداره اما وقتی باهات عهد رفاقت میبنده نفر سومی تو برنامش نیست

پسری که وقتی باهاش میری رستوران غذاخوردنتو با لبخند نگاه میکنه

پسری که براش مهم نیست GF دوستش از تو خوشگلتره ، هربار تو چشات زُل میزنه و میگه تکی تو دختر

پسری که دستاتو ک تو دستاش میگیره حس امنیت وجودتو پر میکنه

پسری که وقتی میره مهمونی خونه ی فامیل زنگ میزنه و نیم ساعت تو حیاط باهات حرف میزنه ک بهت نشون بده تو نخ هیچ کدوم از دخترای تو مهمونی نیست

پسری که گل مورد علاقتو میدونه و هرازگاهی با یه شاخه از اون گل خوشحالت میکنه

پسری که عاشقی بلده

پسری ک حرف نمیزنه ک نتونه بهش عمل کنه ، هر حرفی زد پاش وایمیسته

پسری که تو خیابون تا یکی بهت کج نگاه کنه دکور صورتشو عوض میکنه

پسری ک بعد یه دعوای مفصل ک باهم آشتی کردین ، ازش میپرسی هنوز دوسم داری؟؟؟لبخند میزنه دستشو دور گردنت حلقه میکنه و میگه عاشقتم به مولا

پسری ک وقتی تو پاییز تک سرفه میزنی با حرص میگه:مریض نشیاااا

پسری که وقتی میبینه به دخترای دورورش حساسی و حسادت میکنی دستتو میگیره و میگه:دلت قرص باشه ، بقرآن من فقط مال خودتم

با این پسر چیکار میشه کرد؟؟؟!

مگه میشه دوسش نداشت؟!!!

مگه میشه عاشقش نبود؟!

این اینجور پسری داری از دستش نده...هیچ جوره از دستش نده

چه فرقی میکنه ماشینش پرایده یا پرادو ، لباسش مارکه یا ساده ، ببین پسری رو که عاشقی بلده رو از دست نده ، تنهاش نذار ، غرورشو نشکن ، بهش وفادار باش ... اگه غیر از این کنی کمرش میشکنه....از درون نابود میشه .... تنهاش نذار

عاشقی کن براش اونوقته که همه دنیاشو میریزه به پات ،

به سلامتی اینجور پسرا ...

کمــن ولی وجود دارن
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
73633_orig.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
iman
iman
تهمت :

اعتراف میکنم چند سال عروسی یکی از فامیلا بود، ما طرف داماد بودیم، عروسی تو یه خونه بزرگ برگزار شده بود، عصر بود من دستشویی شدید داشتم، یه دستشویی تو حیاط بود.رفتم جلو دستشویی دیدم یکی داخله منتظر شدم تا بیاد بیرون

، وقتی طرف اومد بیرون یه مرد تقریبا 150 کیلویی از خانواده عروس بود، خلاصه رفتم تو دستشویی گلاب به روتون چشمتون روز بد نبینه یه کاری کرده بود به قطر تقریباً 5 اینچ و طول حدوداً 25 الی 30سانتیمتر، طوری که از اون سوراخه پایین نمیرفت.... نزدیک بود حالم به هم بخوره ... از دستشویی کردن پشیمون شدم... اومدم بیرون دیدم 2تا دختر منتظر دستشویی هستند... تا من اومدم بیرون، یکیشون زودی رفت تو. منم زود دور شدم ...

لامصبا تا آخر عروسی هرجا منو میدیدن با انگشت منو به همدیگه و دوستاشون نشون میدادن... خدا نصیبتون نکنه تهمت ناروا بد چیزیه!!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/21 - 16:16 ·
3
صوفياجون
صوفياجون
سلامتی اون دختری که موقع عقد به جای اینکه بگه با اجازه بزرگترها گفت با اجازه ی عشقم ک نذاشتن بهش برسم... بعد چشمتون روز بد نبینه دوماد چنان کوبید تو صورتش ک صدا اب هویج داد عقدشم نکرد.مادر شوهر خواهر شوهرشم گیساشو کندن چون جلو فامیلا آبروشون رفته بود..... و اما بابای عروس!!! با کمربند افتاد به جونش تا جایی ک جا داشت زد سیاهو کبودش کرد.! الانم طفلک ترشیده هیچکسم نمیاد بگیرتش. باباشم نمیذاره از خونه بره بیرون. عشقشم الان دوتا بچه داره زنشم خعلی دوس داره..!!!! نتیجه ی اخلاقی: در زمان عقد از پدر و مادر خویش اجازه بگیرید...!
باتشکر {-7-}{-7-}
setareh 22
setareh 22
دیروز بابام اومد اتاقم در زد گفت : اجازه هست بیام تو ؟
منم گفتم نه الان وقت ندارم …
آره دیگه خونه ما اینجوریاس ؛
فقط قراره آخر هفته بزرگای فامیل بیان خونمون جمع بشن
بابامو قانع کنن که از ارث محرومم نکنهi{-31-}
setareh 22
setareh 22
سلامتی اون دختری ک موقع عقد به جای اینکه بگه با اجازه بزرگترها گفت با اجازه ی عشقم ک نذاشتن بهش برسم..........
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بعد چشمتون روز بد نبینه دوماد چنان کوبید تو صورتش ک صدا اب هویج داد عقدشم نکرد.مادر شوهر خواهر شوهرشم گیساشو کندن چون جلو فامیلا آبروشون رفته بود.....و اما بابای عروس!!! با کمربند افتاد به جونش تا جایی ک جا داشت زد سیاهو کبودش کرد.! الانم طفلک ترشیده هیچکسم نمیاد بگیرش.باباشم نمیذاره از خونه بره بیرون.عشقشم الان دوتا بچه داره زنشم خعلی دوس داره..!!!!
نتیجه ی اخلاقی:
در زمان عقد از پدر و مادر خویش اجازه بگیرید...! باتشکر!!!!
... ادامه
setareh 22
setareh 22
وﺍﻗﻌﺎ ﻧﺎﻣﺮﺩﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﻭ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﻣﻌﻠﻢ
ﻭ ﺍﯾﻨﺎ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭﻟﯽ .
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺭﻭﺯ ﻋﻤﻪ
ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ !
ﺧﺪﺍﯾﯽ ﭘﺮﮐﺎﺭﺑﺮﺩ ﺗﺮﯾﻦ ﺁﺩﻡ ﻓﺎﻣﯿﻠﻪ :|{-33-}
دیدگاه · 1393/04/10 - 11:49 ·
5
ıllı YAŁĐA ıllı
87.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
پسرعمه: میخوام کنکور بدم برم دانشگاه... مجری: بچه من بهت میگم برو دوتا دونه نون بگیر اول 45بار میگی "ها؟" بعد از نیم ساعت میری نونوا رو واس من میاری...چجوری میخوای کنکور بدی؟ فامیل: بله،کار هر خر نیست خرمن کوفتن... جیگر: جیگرم! جیگرم! جیگرم! فامیل: راس میگه،مملکتی که دانشجوش تو باشی خراش هم جیگرن! مجری: حالا واس چی میخوای بری دانشگاه؟ پسرعمه: میخوام برم اونجا عاشق شم! مجری: مگه دانشگاه جای عاشق شدنه؟ پسرعمه: نه پس جا درس خوندنه!؟{-39-}{-177-}
sam
sam
فامیل دور: آقای مجری من اگه یه بریط(بلیط) داشته باشم میتونم خودم بشینم بچه رو بزارم روی پام؟
مجری: نه نمیشه،هرکی باید بلیط جداگونه بخره.
فامیل: ای بابا هواپیماهم مث این تاکسی مسخره هاس که میگه اونم باید آدم حساب بکنی؟... آقای مجری اصن بریط مگه واسه صندری(صندلی) نیست؟
مجری: چرا هست.
فامیل: خب چیکار دارن من یه صندری خریدم درم(دلم) میخواد ده نفرو سوار کنم!

مجری: نمیشه عزیزم آخه.
فامیل: آقای مجری اگه بخوام شمارو ببرم...اران(الان) نه ها، یوقت توقع ایجاد نشه! چون پورشو (پولشو) ندارم! اگه من مثرا (مثلا) یدونه صندری خریدم؛ ما میتونیم با هم بشینیم دیگه؟ من میشینم بغرت (بغلت)، بچه هم میشینه بغر شما، دوره هم میشنه بغر من!
مجری: عزیزم نمیشه مث موتور نیست که چند نفر سوار میشن، عجیبم هست،
فامیل: آقای مجری مگه باهم ازین حرفا داریم! آقا شاگرد شوفره بامن!
مجری: نمیشه، هواپیما نمیشه، مهماندار داره!
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/31 - 12:52 ·
4
...
09.jpg ...
525تافیلم توآرشیونیما...
اینم عکس چندتاشون
{-15-}
Hosein
Hosein
درسته امسال سال اسبه
اما چیزی از خریتت کم نمیکنه
فامیل دور
ıllı YAŁĐA ıllı
10151433_767589649925698_1613722904_n.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
عکس و خانم {-64-}
غزل
غزل
ﺩﯾﺎﻟﻮﮒ ﻫﺎﯼ ﻣﺎﻧﺪﮔﺎﺭ ﺍﺯ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﺩﻭﺭ :
- ﻣﻦ ﺩﺳﺘﻢ ﺑﻨﺪﻩ ، ﯾﻪ ۵ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺧﻮﺩﺗﻮ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭ
- ﯾﻪ ﻭﻗﺘﺎﯾﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺣﺴﺶ ﻧﯿﺴﺖ ﻏﺼﻪ ﺑﺨﻮﺭﯼ ﺭﺳﻤﺎً
ﻏﺼﻪ ﺗﻮ ﺭﻭ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ
- ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﺷﮑﺴﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺧﻮﺭﺩﻡ , ﺑﻪ
ﺧﺎﻃﺮ ﺩﺭﻭﻍ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﯽﮔﻔﺘﻢ , ﺍﻣﺎ ﻧﮕﻔﺘﻢ!
- ﺷﺎﻧﺲ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺧﻮﻧﻪ ﺁﺩﻣﻮ ﻣﯿﺰﻧﻪ؛ ﺑﺪﺷﺎﻧﺴﯽ ﺩﺳﺘﺶ
ﺭﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺯﻧﮓ ﺑﺮﻧﻤﯿﺪﺍﺭﻩ؛ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ ﻫﻢ ﮐﻪ ﮐﻼً ﮐﻠﯿﺪ
ﺩﺍﺭﻩ !!!
- ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮ ﻳﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺩﭼﺎﺭ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﺷﺪﻳﺪ ﺷﺪﯼ
ﺑﺪﻭﻥﺧﻮﺩﺕ ﻧﻴﺴﺘﯽ , ﺧﺮﺩﺭﻭﻧﺘﻪ ...
- ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺍﻟﮑﯽ ﺧﻨﺪﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﻢ ﮐﺴﯽ ﺟﺪﯾﻢ
ﻧﻤﯿﮕﯿﺮﻩ
- ﺁﻗﺎﯼ ﻣﺠﺮﯼ ﻣﺎ ﺑﯽ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ ، ﺗﺮﺑﯿﺖ ﺩﺍﺭﯾﻢ
ﻣﻨﺘﻬﺎ ﺻﻼﺡ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﯿﻢ ﺍﺯﺵﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﻢ
- ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﻗﺸﻨﮓ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯿﮕﻨﺪ ﺁﺩﻡ ﺣﯿﻔﺶ ﻣﯿﺎﺩ
ﺑﺎﻭﺭ ﻧﮑﻨﻪ
- ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﺸﮑﻮﮐﻲ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻬﻢ ﺧﻮﺵ ﻣﻲ ﮔﺬﺭﻩ ﻓﮑﺮ
ﮐﻨﻢﺩﺍﺭﻡ ﻣﻴﻤﻴﺮﻡ
- ﯾﻪ ﻋﺪﻩ ﺁﺩﻡ ﻫﺴﺘﻦ ﮐﻪ ﻣﯿﻔﻬﻤﻦ ﮐﻪ ﻧﻔﻬﻤﻦ ﺍﻣﺎ
ﻧﻤﯽﻓﻬﻤﻦ ﮐﻪ ﻣﯿﻔﻬﻤﯿﻢ ﻧﻔﻬﻤﻦ
- ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻨﯿﺪ ﺑﻌﻀﯽ ﻭﻗﺘﺎ ‏« ﺑﺎﺷﻪ ﻣﺮﺳﯽ ‏» ﯾﻌﻨﯽ ﺧﻔﻪ ﺷﻮ
- ﻣﻦ ﻧﻈﺮﻣﻮ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺗﺤﻤﯿﻞ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ ، ﺍﻣﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ
ﻧﻈﺮﺵ ﺑﺎ ﻣﻦ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺍﺳﺖ ، ﺧﺮ ﺍﺳﺖ ، ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ ﺭﻓﺖ !
... ادامه
sam
sam
آقای مجری: فامیل نمیدونی کی به این ماهی چلو کباب میده؟!
فامیل: چی شده؟ اعتراض کرده؟ اینم دیگه واسه ما اعتراض میکنه! میخوری بخور، نمیخوری نخور!
مجری: یعنی چی؟ یعنی شما بهش میدی؟
فامیل: من؟؟چیه گفته به من کباب مونده داده؟؟
مجری: ایناها، اینجا، برنجا رو آب معلومه!
فامیل: هه هه کباباشو خورده، برنجاش مونده!
مجری: فامیل میشه خواهش کنم دیگه به ماهی چلوکباب ندی؟
فامیل: نمیدم دیگه آقای مجری، چشم! همون قیمه بستشه!
مجری: اِ اِ قیمه چیه؟؟ چرا بهش غذا میدی؟؟؟ این ماهیه! من خودم بهش غذای ماهی میدم،.
فامیل: غذای ماهی چیه آقای مجری؟ چرا بدعادتش میکنین؟ من از دور اومدم، شما به من غذای دوری دادین؟! آشِ در دوره تاحالا یبار درست کردین بدین به من؟؟!!
مجری: نه ببین فرق میکنه، من چه جوری توضیح بدم...
فامیل: آقای مجری دهن داره دیگه! کسی که در دهنشو باز کنه، هرچی گذاشتن جروش تشکر میکنه میخوره!
... ادامه
رضا
رضا
Mostafa مصطفی دستت درد نکنه بابت پوسترها عالی بودن .
Noosha
9245648163d1e7e7596cd5a64ef46d8d-425 Noosha
فامیل دور:
اینایی که میگن پول خوشبختی نمیاره.
آقا بیاید و منو بدبخت کنید.
اینقدر بهم پول بدید تا به خاک سیاه بشینم.
نامردم اگه اعتراضی کنم...........!!!!
... ادامه
alireza
53d4ed81981db1b96b42ed3574482fd0.jpg alireza
{-18-}
sam
sam
شب شعر:
آقای مجری: یکی از شعرایی رو که بلد هستین رو بگین، فامیل، اگر در بند در ماند قبول نیستا! یه شعر جدید بخون.
فامیل دور: از در درآمدی و من از خود به در شدم...
آقای مجری: این دیوونم کرد از دست این دره!
فامیل دور: ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم... که با این درد اگر در بند در مانند ، درمانند...
آقای مجری :اینوکه ۳۰ بار خوندی .حالا معنیش چیه؟
فامیل دور: این معنیش خیلی عمیقه !!! درمورد درهای در مانند هست آقای مجری ، یعنی دری که واقعا در نیست شبیه درهست . کنار خیابون دیدی نقاشی در کشیدن؟ فکر میکنی در هست ولی در نیست ، در ماننده !؛ یعنی این دردها مارو شبیه اون درها میکنه!
ببعی :
It's nice to be important, but it's more important to be nice
آقای مجری: نه شعر فارسی بخون.
ببعی :در گلستانه چه بوی علفی می آمد ، به به!
کلاه قرمزی :دستم استخون نداره ، نون خورده و جون نداره ، دیلا دیلای لالای لای لای
پسرعمه زا: سلطان غم مادر، بی تو پسر نمی‌شود!
آقای مجری: نه بچه جان! یه شعر قشنگ؛ باید میم هم داشته باشه.
پسرعمه زا: می تو پسر نمی‌شود... خوبه؟! آقای مجری این می‌تو پسر نمی‌شود یعنی چی؟
آقای مجری: بی تو به سر نمی شود
پسر عمه: چی نمی شود؟
آقای مجری: به سر نمی شود ، یعنی نمیتونم بی تو زندگی کنم.
پسرعمه: با پسرش؟
آقای مجری: پسر نیست که ، بی تو به سر نمی شود.
کلاه قرمزی: یعنی کلاه ما رو میگه دیگه ، میگه اگه تو نباشی من به سرم نمیرم
آقای مجری: نه نه ، بچه ها ، خیلی ساده ست . یعنی من بدون تو نمیتونم زندگی کنم.
فامیل دور : منو میگی آقای مجری؟ منم بدون تو نمیتونم زندگی کنم ، من از بچگی آرزوم بود شما بگید به من نمیتونید بدون من زندگی کنید!!!!!!!
ببعی: مرنجان دلم را که این مرغ وحشی، ز بامی که برخاست، مشکل نشیند، ببببعععع! عین بده...
پسرعمه زا: سلطان غم مادر!!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/26 - 11:40 ·
7
zoolal
zoolal
حیف نون چند متر دورتر از قبری گریه میکرد
ازش پرسیدند چرا نمیری نزدیک؟
گفت: مرحوم از فامیلای دورمون بود !
دیدگاه · 1393/02/11 - 14:39 ·
6
orkhan
orkhan
سلام {-35-}{-69-}{-69-}{-69-}
ıllı YAŁĐA ıllı
5480cb9d1ef35fe782751b66efbea995_1024.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
یکمی صبر کن / من هنوز اینجا کلی کار دارم
یکمی صبر کن یکمی صبر کن
من سوال نیستم جواب دارم
یکمی صبر کن یکمی صبر کن
یه خورده وایستا یکمی صبر کن {-41-}
صفحات: 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ