یافتن پست: #فراموش

zoolal
zoolal
ب همین سادگی...
نمے بخشمت
ولے ؛
ولے فراموشت مے کنم
همیشـﮧ بـﮧ همیـטּ سادگے از [ادماـے] بے ارزش مے گذرم
دیدگاه · 1393/03/6 - 23:01 ·
6
bamdad
bamdad
در میان این جماعت از درد بگویی ،

موعظه گل میکند ، حرف هایت تکراری می شوند ،

متهم به پرحرفی میشوی ،

ازت فاصله میگیرند ، بدهکار هم میشوی


و در آخر غریبــــانه فراموش ...

پس میزنم به طبل بی عاری و میخندم

چون من که میدانم هم درد هم درمان تویی ...

{-164-}
دیدگاه · 1393/03/6 - 22:48 ·
7
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
خیلی از آدم ها فراموش نمی‌کنند،
فقط نقش آدم فراموش کرده را خوب بلدند بازی کنند ...
دیدگاه · 1393/03/6 - 19:38 در دوستها ·
6
zoolal
zoolal
دلت را بتکان.......
غصه هایت که ریخت، تو هم همه را فراموش کن
دلت را بتکان
اشتباهایت وقتی افتاد روی زمین
بگذار همانجا بماند
دیدگاه · 1393/03/5 - 21:07 ·
7
bamdad
bamdad
خواب رویای فراموشی هاست!

خواب را دریابم،

که در آن دولت خاموشی هاست...

من شکوفایی گل های امیدم را در رویاها می بینم،

و ندایی که به من می گوید:

گرچه شب تاریک است

"دل قوی دار"

سحر نزدیک است...
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/4 - 22:30 ·
7
bamdad
images.jpeg bamdad
مــــاه را

بیشــــتر از همه دوست می داشتی

و حالا

ماه، هر شب

تـــو را به یاد مـــن می آورد

می خواهم فراموشت کنم

اما این مــــاه

با هیچ دســـتمالی

از پنجــــره پــاک نمی شـــود . . .

:(
ReyHaNE (دختر همسایه)
ReyHaNE (دختر همسایه)
ﻫﯽ آقا ﭘﺴﺮ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﺗﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﻧﺸﺪﯼ ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭﺵ ﻧﮑﻦ ...
ﺗﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﻧﺸﺪﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﺏ ﺩﺭﺩ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩ ﯾﺎ ﻧﻪ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﻧﺪﺍﺭ ...
ﻫﻢ ﺧﻮﺍﺏ ﻧﺸﻮ ...
ﺣﺘﯽ ﺑﻮﺳﺶ ﻫﻢ ﻧﮑﻦ ...
ﺍﻭن ﻫﻢ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ ...
ﻣﻌﺘﺎﺩ ﻣﯿﺸﻮﺩ ..
ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻮﺳﯿﺪ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪ ...
ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻔﺮ ﺑﻌﺪﯼ ﺳﺮ ﺳﺨﺘﯽ ﺏ ﺧﺮﺝ ﻧﻤﯿﺪﻫﺪ ...
ﻋﺎﺩﯼ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭﺗﻮ ﻣﺪﯾﻮﻥ ﺍﯾﻦ ﭘﺎﮐﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻓﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﯼ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺧﺘﺮ ﭘﺎﮐﯽ ﺭﺍ ﻫﺮﺯ ﮐﺮﺩﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺍﺑﺎﻧﺪﻥ ﻭﺟﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩﺕ ...
ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍﮔﻮﻝ ﻧﺰﻥ ﮐﻪ ﺍون ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻫﻢ ﯾﮏ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﻩ ...
ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﮔﻨﺎﻩ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻣﻌﺼﻮﻣﯿﺖ ﯾﮏ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ
ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﮑﻦ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺏ ﺗﻮ ﻧﺼﯿﺤﺖ؛ ﺯﻣﯿﻦ ﮔﺮﺩ ﺍﺳﺖ ، ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﻣﯿﺪﻫﯽ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻥ ﺩﺳﺖ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ ...
به ﻫﻤﯿﻦ ﺭﺍﺣﺘﯽ
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/3 - 19:30 ·
12
Mohammad
images Mohammad
پاييز هم كه برسد :x :x فراموش ن م ي ش و د
دیدگاه · 1393/03/1 - 13:24 ·
8
bamdad
bamdad
آنقدر زمین خورده ام که رنگ آسمان را فراموش کرده ام

بوی خاک می دهند تمام آرزوهایم.
دیدگاه · 1393/02/26 - 21:13 ·
4
کاپیتـان رستمی
کاپیتـان رستمی
پنجره را باز میکنم طلوع را می بینم و غروب را فراموش میکنم...!

از این که هنوز در قلبم هستی و عشق من ماندی به خود افتخار میکنم@
صوفياجون
صوفياجون
به به ببین کی اوووومده Noosha
آجی گلم خووووووش اووووووومدی {-35-}{-35-}{-35-}{-41-}{-41-}{-41-}{-23-}{-23-}{-23-}{-49-}
zoolal
6.gif.jpg zoolal
گفتم تو فرهاد منی
گفتی تو شیرینی مگر؟
گفتم خرابت می شوم
گفتی تو آبادی مگر؟
گفتم ندادی دل به من
گفتی تو جان دادی مگر؟
گفتم ز کویت می روم
گفتی تو آزادی مگر؟
گفتم فراموشم نکن
{-35-}گفتی تو در یادی مگر؟!؟!؟
دیدگاه · 1393/02/25 - 22:12 ·
5
zoolal
zoolal
مراقب باش
بعضی حرف ها فقط قابل بخشش هستند نه فراموش شدن !
دیدگاه · 1393/02/24 - 16:04 ·
4
zoolal
zoolal
داستان زیبا را بخوانید و در صورت تمایل آن را برای دوستان خود ارسال کنید
میتوانی بروی وسوسه اش کنی که همسرش را طلاق دهد ؟ شیطان گفت : آری و این کار بسیار آسان است پس شیطان به سوی مرد خیاط رفت و به هر طریقی سعی می کرد او را وسوسه کند اما مرد خیاط همسرش را بسیار دوست داشت و اصلا به طلاق فکر هم نمی کرد پس شیطان برگشت و به شکست خود در مقابل مرد خیاط اعتراف کرد سپس زن گفت : اکنون آنچه اتفاق می افتد ببین و تماشا کن زن به طرف مرد خیاط رفت و به او گفت : چند متری از این پارچه ی زیبا میخواهم پسرم میخواهد آن را به معشوقه اش هدیه دهد پس خیاط پارچه را به زن داد سپس آن زن رفت به خانه مرد خیاط و در زد و زن خیاط در را باز کرد وآن زن به او گفت : اگر ممکن است میخواهم وارد خانه تان شوم برای ادای نماز ، و زن خیاط گفت :بفرمایید،خوش آمدید و آن زن پس از آنکه نمازش تمام شد آن پارچه را پشت در اتاق گذاشت بدون آنکه زن خیاط متوجه شود و سپس از خانه خارج شد و هنگامی که مرد خیاط به خانه برگشت آن پارچه را دید و فورا داستان آن زن و معشوقه ی پسرش را به یاد آورد و همسرش را همان موقع طلاق داد سپس شیطان گفت : اکنون من به کید و مکر زنان اعتراف می کنم و آن زن گفت :کمی صبر کن نظرت چیست اگر مرد خیاط و همسرش را به همدیگر بازگردانم؟؟؟!!! شیطان با تعجب گفت : چگونه ؟؟؟ آن زن روز بعدش رفت پیش خیاط و به او گفت همان پارچه ی زیبایی را که دیروز از شما خریدم یکی دیگر میخواهم برای اینکه دیروز رفتم به خانه ی یک زنی محترم برای ادای نمازو آن پارچه را آنجا فراموش کردم و خجالت کشیدم دوباره بروم و پارچه را از او بگیرم و اینجا مرد خیاط رفت و از همسرش عذرخواهی کرد و او را برگرداند به خانه اش. و الان شیطان در بیمارستان روانی به سر میبرد و اطلاعات دیگری از شیطان نداریم
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/23 - 20:51 ·
2
bamdad
bamdad
برایت رویاهایی آرزو می‏کنم تمام نشدنی



و آرزوهایی پرشور



که از میانشان چندتایی برآورده شود.



برایت آرزو می‏کنم که دوست داشته باشی



آنچه را که باید دوست بداری



و فراموش کنی



آنچه را که باید فراموش کنی.



برایت شوق آرزو می‏کنم. آرامش آرزو می‏کنم.



برایت آرزو می‏کنم که با آواز پرندگان بیدار شوی



و با خنده‏ ی کودکان.



برایت آرزو می‏کنم دوام بیاوری


در رکود، بی ‏تفاوتی و ناپاکی روزگار
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/22 - 23:23 ·
8
...
...
همیشه دعاکنید:
چشمانی داشته باشید
که بهترینهارادرآدمهاببینند..
قلبی که خطاکارترینهاراببخشد..
ذهنی که بدیهارافراموش کند..
وروحی که هیچگاه ایمانش بخداراازدست ندهد
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/21 - 20:17 ·
5
zahra
zahra
فراموش کردن خوبانی چون شما,بی احترامی به قانون هاست ,ارادت ما را هر روز در سر رسیدتان تیک بزنید
دیدگاه · 1393/02/20 - 16:10 ·
8
bamdad
bamdad
فراموش کردنت کار آسانی است !

کافی است دراز بکشم ،

چشمهایم را ببندم
و نفس نکشم
دیدگاه · 1393/02/19 - 22:51 ·
3
bamdad
bamdad
رنجشی نیست
آدم‌ها همینند
خوبند ولی‌ فراموش کار
می‌آیند
می‌ مانند
می روند
مثل مسافران کاروان سرا
مثل ازدحام بی‌ انتهایِ یک خیابان
...
کسی‌ برایِ بودن
نیامده ... نمی‌‌آید
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/19 - 13:40 ·
6
bamdad
bamdad
صبرکردن سخت است و فراموش کردن سخت تر ٬

اما سخت تر از هردو اینها این است که ندانی باید صبر کنی یا فراموش ؟!!
دیدگاه · 1393/02/18 - 21:30 ·
5
...
...
نبودن هیچکس سخت نیست؛
فراموش کردن یک بودن سخت است!
دیدگاه · 1393/02/18 - 17:05 ·
1
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
فراموش نکن قطاری که ار ریل خارج شده ، ممکن است آزاد باشد

ولی راه به جائی نخواهد برد . . .
ıllı YAŁĐA ıllı
1333908996.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
آهــــاے בُختر سرزمیــטּ مــטּ
آخ ببخشید باز جنسیتت را فراموش کرבم
آهــــاے پسر سرزمیــטּ مــטּ

معلوم هســـت کجایـے ؟؟
خیلی وقت است که تورا گم کرבه ایم
בیروز داشتـے مرבانه در میــבان میجنگیـבے
امروز בارے توی آرایشگاه ها ابرو برمیـבارے
مو رنگ میکنـے .. בَماغت را سربالا میکنـے
آهــــاے پـــسر ســرزمیــטּ مــטּ
בُختران سر زمیــטּ مــטּ
احتیاج به مرבے دارنـב
که محکم باشـב
آنقدر قوے باشـב که تمام בُنیا در برابرش کم بیاورב
آهاےپسر سرزمیــטּ مــטּ
کمــے آهـــسته بــُرو
به کـــجا چــنیــטּ شتـــاباטּ ؟!
... ادامه
...
...
عادت میکنم:
به داشتن چیزی وسپس به نداشتنش
به بودن کسی وسپس به نبودنش
تنهاعادت میکنم...
امافراموش نه!!!!
دیدگاه · 1393/02/18 - 12:41 ·
5
صفحات: 7 8 9 10 11

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ