یافتن پست: #فراموش

bamdad
bamdad
انگار روزهای فراموش شدنم آغاز شده اند

از امروز

از حالا

تا زمانی که استخوانهایم به فرمان حق جمع شوند و انگاه

بایستم تمام قد رو به روی تو

چشم در چشم تو

و فریاد بر اورم

من همان خاطره ی یک عشق تلخم

یک عشق نافرجام

کوهی از حسرت بغض شده در گلو

مانده های آخرین احساس تو

تو چه داری به من بگویی

به چشمهایم نگاه کن و بگو...

:(
دیدگاه · 1393/02/5 - 20:53 ·
4
iman
iman
ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﺮﭼﯽ ﺑُﺮ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺱ ﻣﻮﻧﺪﻥ … به سلامتی همه رفقایی که نه دنیا عوضشون میکنه نه من با دنیا عوضشون می کنم ! سلامتیه اونی که فکر میکنیم تونستیم فراموشش کنیم اما وقتی تنهاییم تو سکوت شب میبینیم که چقدر دلمون هواشو کرده … به سلامتی خدا که گرونی رو کارش تاثیر نمیزاره و بعد از این همه سال با ۵٠تومن صدقه ٧۰ نوع بلا رو دفع میکنه !
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/5 - 13:10 ·
14
bamdad
bamdad
عطرها وآهنگ ها بی رحمترین عناصر زمینند!
بی انکه بخواهی می برندت تا قعر خاطراتی..

که برای فراموشییشان تا پای غرور جنگیدی….
دیدگاه · 1393/02/4 - 22:54 ·
8
zahra
zahra
من عشقت را فراموش كرده ام
اما هنوز
پشت هر پنجره ای
چون تصويری گذرا
می بينمت!
به خاطر تو
عطر سنگين تابستان
عذابم می دهد!
به خاطر تو
ديگر بار
به جستجوی آرزوهای خفته بر می آيم؛
شهاب ها
سنگ های آسمانی!
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/4 - 11:04 ·
6
zahra
zahra
تا حالا شده دلت تنگ بشه اما ندونی واسه کی ؟ تا حالا شده ناراحت بشی اما ندونی چرا ؟
تا حالا شده سر دوراهی بمونی اما ندونی سرِ چه دو راهی ای ؟ تا حالا شده دلت بگیره اما دلیلشو ندونی ؟
چرا اینجور موقع ها خدا کمکمون نمی کنه ؟ یا شایدم ما کمکشو متوجه نمی شیم و درک نمی کنیم .
یا اینکه ...
یا اینکه انقد بارِ گناهامون زیاد شده که کاری بهمون نداره ، ما رو جز بنده هاش نمی دونه ،
یا حداقلش اینه که منتظره برگردیم پیشش ؟! عنی ممکنه هنوز بعد از اینهمه گناه ، بعد از اینهمه
عهد شکنی منتظر باشه تا ما بازم برگردیم سمتش ؟! اگه آره ، واقعا منتظرمون باشه ،
من با چه رویی باید برگردم ؟! اون بخشندس اون می بخشه من چجوری فراموش کنم ؟!
با چه امیدی پیشش برگردم ؟! چه قدر از اینکه برگردمو دیگه کارای گذشته رو تکرار نکنم مطمئنم ؟!
اینکه میگه تو یه قدم بیا سمتم من چند قدم میام سمتت بازم میشه روش حساب کرد اونم بعد از اینهمه
خطا ؟!
الآن که می بینم و فکر می کنم می فهمم اونا دلتنگی واسه کسی ، ناراحتی واسه چیزی ،
سر دوراهی قرار گرفتن ، دلگیری یا هر چیزی که فکر می کردم نیست . تنها دلیلِ این بغض ،
این احساسِ گنگِ وجودِ آدم بعد از مرور بعضی چیزا فقط یه دلیل می تونه داشته باشه :
تا حالا شده از خودت متنفر باشی و دلیلشم بدونی و رنج بکشی ؟!
بغض کنی ؟!
احساس پوچی کنی ؟!
ولی کاری برای از بین بردن این تنفر نکنی ؟!
کاش یه روز این تا به حال شده ها هم بگذره و راحتت کنه از این عذاب . :(
✔♥Дℓɨ♥✔
1398153996584644_large.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
کن
را
را
و به ماجرای بیندیش
که در میانه ی میدان
به جست و جوی شاخه است...
... ادامه
bamdad
bamdad
چه زود فراموش می شوم

انگار سالهاست که من مرده ام

اما هنوز ذهن زخمی ام

یاد تو را نشانه می رود
دیدگاه · 1393/02/2 - 18:53 ·
5
atefe
atefe
یادمان باشد.....
یادمان باشدوقتی کسی را به خودمان وابسته کردیم دربرابرش مسئولیم....

دربرابر

اشکهایش...

شکستن غرورش

لحظه های شکستنش در تنهایی...

لحظه های بی قراریش...

واگر یادمان برود

درجایی دیگر سرنوشت یادمان خواهد اورد

واین بار خودمان فراموش خواهیم شد...
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/31 - 19:06 ·
4
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
رویاهای خیس روزگارم را به آسمان نمی سپارم چون باران آن ها را می شوید و از صحنه زمینی دلم پاک می کند.

آنها را به پرواز پرستو ها نمی سپارم چون اوج می گیرد و از دیدگانم دور می شود شاید فراموشم شود.

آنها را به دریا نمی دهم زیرا خورشید سوزان آسمان آنها را بر ابرها می دهد و از آینه ی چشمانم می گذرد.

رویاهای آسمانی و دریایی و بلندم را به تو می سپارم چون تو می دانی و مرا می فهمی که قلب من جایگاه محبت های توست.

پس تو را به سخاوتت و محبتت سوگند می دهم تنهایم مگذار و مرا به خودم رها مکن یا اجود الاجودین...
... ادامه
bamdad
bamdad
چه سخت است،

تشییع عشق بر روی شانه های فراموشی ،

و دل سپردن به قبرستان جدایی ،

وقتی که میدانی پنج شنبه ای نیست ،

تا رهگذری ،

بر بی کسی ات فاتحه ای بخواند…
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/30 - 19:20 ·
5
bamdad
bamdad
به یه جایی از زندگی که رسیدی ،میفهمی اونی که زود میرنجه زود میره ،ولی اونی که دیر میرنجه دیر میره اما دیگه بر نمیگرده .


به یه جایی از زندگی که رسیدی ،میفهمی رنج رو نباید امتداد داد باید مثل چاقو که چیزها رو میبره و از میونشون میگذره از بعضی آدم ها بگذری و برای همیشه قائله رنج آور رو تموم کنی .


به یه جایی از زندگی که رسیدی ،میفهمی بزرگ ترین مصیبت برای یک انسان اینه که نه سواد کافی برای حرف زدن داشته باشه و نه شعور لازم برای خاموش موندن .


به یه جایی از زندگی که رسیدی ،میفهمی مهم نیست که چه اندازه می بخشیم بلکه مهم اینه که در بخشایش ما چه مقدار عشق وجود داره .


به یه جایی از زندگی که رسیدی ،میفهمی شاید کسی که روزی با تو خندیده از یاد ببری ،اما هرگز اونی که با تو اشک ریخته فراموش نمیکنی .


به یه جایی از زندگی که رسیدی ،میفهمی عشق ورزیدن بزرگ ترین هنر دنیاست .


به یه جایی از زندگی که رسیدی ،میفهمی از دردهای کوچیکه که ادم میناله ولی وقتی ضربه سهمگین باشه آدم لال میشه .


به یه جایی از زندگی که رسیدی ،میفهمی اگه بتونی دیگری رو همون طور که هست بپذیری و هنوزم عاشقش باشی عشق تو کاملا" واقعیه .


به یه جایی از زندگی که رسیدی ،میفهمی کسی که دوستت داره همش نگرانته به خاطر همین بیشتر از اینکه بهت بگه "دوستت دارم " میگه " مواظب خودت باش ".


و بالاخره خواهی فهمید که :

همیشه یه ذره حقیقت ،پشت هر " فقط یه شوخی بود " هست .

یکم کنجکاوی ،پشت " همین طوری پرسیدم " هست .

قدری احساسات ،پشت "به من چه اصلا" هست .

مقداری خرد ،پشت "چه میدونم " هست .

و اندکی درد ،پشت "اشکالی نداره " هست ....
... ادامه
رضا
رضا
نباشی راحت میشی .
bamdad
bamdad
امروز بیش از هر روز دیگری

دلم برای خودم تنگ شده

سالهاست که او را فراموش کرده ام
bamdad
bamdad
می آیی . . .
عاشق می کنی . . .
محو میشوی . . .
تا فراموشت می کنم ، دوباره می آیی . . .
تازه می کنی خاطراتت را . . .
محو میشوی . . . .
دیدگاه · 1393/01/29 - 18:57 ·
4
zoolal
zoolal
یاد من باشد از فردا صبح



جور دیگر باشم

بد نگویم به هوا، آب ، زمین

مهربان باشم، با مردم شهر

و فراموش کنم، هر چه گذشت

خانه ی دل، بتکانم ازغم

و به دستمالیاز جنس گذشت ،

بزدایم دیگر،تار کدورت، از دل

مشت را باز کنم، تا که دستی گردد

و به لبخندی خوش

دست در دست زمان بگذارم


یاد من باشد فردا دم صبح

به نسیم از سر صدق، سلامی بدهم

و به انگشت نخی خواهم بست

تا فراموش، نگردد فردا

زندگی شیرین است، زندگی باید کرد

گرچه دیر است ولی

کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم ،شاید

به سلامت ز سفر برگردد

بذر امید بکارم، در دل

لحظه را در یابم

من به بازار محبت بروم فردا صبح

مهربانی خودم، عرضه کنم

یک بغل عشق از آنجا بخرم


یاد من باشد فردا حتما

به سلامی، دل همسایه ی خود شاد کنم

بگذرم از سر تقصیر رفیق ، بنشینم دم در

چشم بر کوچه بدوزم با شوق

تا که شاید برسد همسفری ، ببرد این دل مارا با خود

و بدانم دیگر قهر هم چیز بدیست


یاد من باشد فردا حتما

باور این را بکنم، که دگر فرصت نیست

و بدانم که اگر دیر کنم ،مهلتی نیست مرا

و بدانم که شبی خواهم رفت

و شبی هست، که نیست، پس از آن فردایی


یاد من باشد

باز اگر فردا، غفلت کردم

آخرین لحظه ی از فردا شب ،

من به خود باز بگویم
این را

مهربان باشم با مردم شهر

و فراموش کنم هر چه گذشت......
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/29 - 16:19 ·
5
bamdad
bamdad
یه عالمه قرص خواب اور میخورم تا خوابم بره وفراموشش کنم
ولی وقتی از خواب بیدارمیشم میبینم دلتنگم ، دلتنگ کسی که برای فراموشیش خوابیده بودم...!
:(
دیدگاه · 1393/01/28 - 21:15 ·
7
zoolal
zoolal
یاد من باشد فردا دم صبح
جور دیگر باشم
بد نگویم به هوا، آب ، زمین
مهربان باشم، با مردم شهر
و فراموش کنم، هر چه گذشت
خانه ی دل، بتکانم ازغم
و به دستمالی از جنس گذشت ،
بزدایم دیگر،تار کدورت، از دل
مشت را باز کنم، تا که دستی گردد
و به لبخندی خوش
دست در دست زمان بگذارم
یاد من باشد فردا دم صبح
به نسیم از سر صدق، سلامی بدهم
و به انگشت نخی خواهم بست
تا فراموش، نگردد فردا
زندگی شیرین است، زندگی باید کرد
گرچه دیر است ولی
کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم ،شاید
به سلامت ز سفر برگردد
بذر امید بکارم، در دل
لحظه را در یابم
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/28 - 15:47 ·
4
zoolal
zoolal
آدمها فراموش نمی کنند
فقط ساکت می شوند
دیدگاه · 1393/01/28 - 15:42 ·
5
zoolal
zoolal
دخترکم برای کسی که برایت نمیجنگد نجنگ
چرا اشکهایت را هر روز پاک کنی
کسی که باعث گریه ات میشود پاک کن
دخترکم به سوی کسی که ناز میکند دست نیاز دراز نکن
بیاموز این تو هستی که باید ناز کنی
دخترکم تو زیباترینی
همیشه با این باور زندگی کن
خودت را فراموش نکن
شاید گریه یا خنده ات برای بعضی ها بی ارزش باشد
اما به یاد داشته باش
کسانی هستند که وقتی میخندی جان تازه میگیرند
دخترک من هیچگاه برای شروع دوباره دیر نیست
اشتباه که کردی برخیز
اشکالی ندارد
بگذار دیگران هر چه دوست دارند بگویند
خوب باش ولی سعی نکن این را به دیگران بفهمانی
کسی که ذره ای شعور داشته باشد خاص بودنت را در می یابد
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/28 - 15:24 ·
4
atefe
78884175854188004487.jpg atefe
غصه هایت که ریخت، تو هم همه را فراموش کن
دلت را بتکان
اشتباهایت وقتی افتاد روی زمین
بگذار همانجا بماند
فقط از لا به لای اشتباه هایت، یک تجربه را بیرون بکش
قاب کن و بزن به دیوار دلت …
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/28 - 14:50 ·
6
صفحات: 9 10 11 12 13

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ