یافتن پست: #فهمی

bamdad
bamdad
دوست داشتن آدم ها را از روی توجهشان میتوان فهمید

.

.

.

حرف را که همه میزنند...
دیدگاه · 1393/04/17 - 22:19 ·
5
ıllı YAŁĐA ıllı
652137227_orig.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
احترام که میزاری فکر میکنن حق با اونهاست

یک بار هم این احتمالو نمیدن که

شاید احترام ما به اونها از سر علاقه یا محبت باشه...!

اینجوری شده دیگه وقتی به یه آدم زیادی لطف می کنی

بعد از مدتی هم خودشو گم میکنه ... هم تــــورو...!

" " {-35-}
صوفياجون
صوفياجون
سلووووو من اووومدم {-35-}{-35-}
الان تو اخبار شنیدم میخواد کد رشت عوض شه از 0131 به 0113 تغییر کنه من نمیخوام {-31-}{-16-} تازه همه شماره هامونم میخواد 8رقمی بشه کد شهسوارم عوض شدش از 0192 به 0115تازه فهمیدم چرا چون کد ساری 0151 {-15-}{-15-}{-9-}
zoolal
zoolal
حکایت رفاقت من با تو ،
حکایت "قهوه" ایست ،
که امروز به یاد تو .....
تلخِ تلخ نوشیدم !
که با هر جرعه ،
بسیار اندیشیدم... ،
که این طعم را دوست دارم یا نه ؟!
و آنقدر گیر کردم بین دوست داشتن و نداشتن ،
که انتظار تمام شدنش را نداشتم !
و تمام که شد ،
فهمیدم ،
باز هم قهوه می خواهم !
حتی ،
تلخِ تلخ !
شبیه "باز هم " ماندنِ من ،
با توی تلخِ بی معرفتِ بی معرفت ...
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/13 - 21:57 ·
5
soheil
soheil
قابل تو جه خانم ها


1 وقتی مردی شما را بخواهد، هیچ چیز نمی تواند جلوی او را بگیرد.

2 اگر شما را نخواهد، هیچ چیز نمی تواند نگهش دارد.

3دست از بهانه گیری برای یک مرد و رفتار او بردارید.

4 هیچوقت خودتان را برای رابطه ای که ارزشش را ندارد تغییر ندهید.

5 رفتار آرامتر همیشه بهتر است.

6 قبل از اینکه بفهمید واقعاً چه چیز خوشحالتان می کند، با کسی ارتباط برقرار نکنید.

7 اگر رابطه تان به این خاطر که مردتان آنطور که لیاقتش را دارید، با شما رفتار نمی کند، به اتمام رسید، هیچوقت سعی نکنید که با هم دو دوست معمولی باشید.

8 یک دوست با دوست خود بدرفتاری نمی کند.

9 پاگیر نشوید. اگر فکر می کنید که شما را در حالت تعلیق نگه داشته است، مطمئن باشید که حتماً اینکار را کرده است.

10 هیچوقت به خاطر اینکه فکر می کنید گذر زمان ممکن است اوضاع را بهتر کند، در یک رابطه نمانید. ممکن است یکسال بعد به خاطر اینکار از خودتان عصبانی شوید، چون اوضاع هیچ تغییری نکرده است.

11 تنها کسی که در رابطه می توانید کنترلش کنید، خودتان هستید.

12 از مردانی که پیش از ازدواج تقاضای رابطه جنسی میکنند دوری گزینید.

13 برای رفتاری که با شما دارد، حد و مرز بگذارید.

14 اگر چیزی ناراحتتان می کند، حتماً با او درمیان بگذارید.

15 هیچوقت اجازه ندهید، طرفتان همه چیزتان را بداند. ممکن است بعدها بر ضد شما از آن استفاده کند.

16 شما نمی توانید رفتار هیچ مردی را تغییر دهید. تغییر از درون ناشی می شود.
17 هیچوقت نگذارید احساس کند او از شما مهمتر است...حتی اگر تحصیلات یا شغل بهتری نسبت به شما داشته باشد. او را به یک بت تبدیل نکنید.
18 او یک مرد است، نه چیزی بیشتر، و نه کمتر.
# اجازه ندهید مردی هویت و وجود شما را توصیف کند.
19 هیچوقت مردِ کس دیگری را هم قرض نگیرید.
20 اگر به کس دیگری خیانت کرد، مطمئن باشید که به شما هم خیانت خواهد کرد.
21 مردها طوری با شما رفتار می کنند که خودتان اجازه می دهید رفتار کنند.
22 همه مردها بد نیستند.
23 نباید فقط شما همیشه انعطاف از خودتان نشان دهید...هر مصالحه ای دو جانبه است.
24 بین از دست رفتن یک رابطه و شروع یک رابطه جدید، به زمانی برای ترمیم و التیام نیاز دارید....قبل از شروع کردن یک رابطه تازه، مسائل قبلیتان را باید به کل فراموش کنید.
26 هیچوقت نباید دنبال کسی باشید که مکمل شما باشد.......
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/13 - 19:17 ·
4
bamdad
bamdad
زنِ مغرور شعرهای من!
حسرتم را ببین و باور کن . . .
تو اگر در کنار من بودی این همه غم نبود، می فهمی؟ !
مثلا فکر کن تو " آرژانتین " . . .
مثلا فکر کن که من "ایــــــــــــران ". . .
مثلا فکر کن خدا "داور ". . . .
باخت حقم نبود!
می فهمی؟ !!

{-152-}
دیدگاه · 1393/04/13 - 18:17 ·
4
setareh 22
setareh 22
شازده کوچولو از سیارشون زنگ زد به روباه و گفت :
چرا آدمها اینقدر از یکدیگر بت می سازند؟
صدا آمد :از بی ادبان!
فهمید اشتباهی شماره لقمان رو گرفته، قطع کرد…!{-33-}
دیدگاه · 1393/04/13 - 11:58 ·
7
zoolal
zoolal
سخت ترین دو راهی ، دوراهی بین فراموش کردن و انتظار است !
گاهی کامل فراموش میکنی
و بعد میبینی که باید منتظر می ماندی
و گاهی آنقدر منتظر میمانی
تا وقتی که میفهمی
زودتر از این ها باید فراموش میکردی . . .
.
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/12 - 17:35 ·
5
zoolal
zoolal
به ﺑﻌﻀﯿﺎﻡ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ : ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﻓﻬﻢ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺣﺪ ﻧﻔﻬﻤﯿﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﯿﺴﺖ !
دیدگاه · 1393/04/12 - 14:27 ·
6
zoolal
y.jpg zoolal
خستس بفهمین خسته خسته خسته!!!!
zoolal
zoolal
از شاملوی عزیز،
بعد از یک فنجان قهوه
به هوایی سرد برمی گردم
در پی رویاهایم …
در پی تو …
احتیاجی به مستی نیست
یک فنجان قهوه هم دیوانه ام می کند
وقتی میزبانم چشمان تو باشد …
یک استکان چای از میان دستانت و یک جرعه غزل از میان چشمانت
دلم آرام ، نگاهت را می خواهد و شهد شیرین کلامت
خسته ام
دوباره باورم میکنی؟
عصرانه ای به طعم همین واژه های تلخ
من تو ، غروب ، و لبخندهای تلخ
تف می کنی تو شعر مرا روی میز و بعد
می ریزد از دهان تو این قطره های تلخ
- —– – —– – —— – —– – —– -

گارسون کمی شکر و تو لبخند می زنی
حالم به هم می خورد از طنزهای تلخ
گفتم هوا چه گرم و سر حرف باز شد
گفتی هزار لعنت بر این هوای تلخ
عادت کرده ام به طعم قهوه
به آد مهای پشت پنجره کافه
دست هایی که می روند
آدم هایی که نمی مانند
به تو
که روبرویم نشسته ای
قهوه ات را به هم می زنی
می نوشی
می روی
یکی به آدم های پشت پنجره ی کافه اضافه می شود…
حالا فهمیده ام که چرا قهوه و کیک را با هم می خورم
قهوه می نوشم برای زندگی تلخم و همراهش کیک برای شیرینی لحظاتی که با تو بودم
اما باز تلخی قهوه بر شیرینی کیک پیروز می شود
لحظات با تو بودن کوتاه بود… خیلی کوتاه…
ولی زندگی تلخم خیلی بلند است … خیلی…
لعنت بر قهوه تلخ سرد شده ام
تو
پاییز
قهوه
اکنون کنارم هست
پاییز
قهوه
اما تو…
روی صندلی همیشگی می نشینم و سفارش میدم : دو فنجون قهوه
هنوز هم با این که نیستی ولی برات سفارش میدم…
خودت نیستی خیالت که هست…
یک فنجان درد دل بدون شکر برای تو آورده ام
بنوش … تا از دهان نیفتاده … بنوش …
آب در هاون کوبیدن است اینکه من شعر بنویسم و تو فال قهوه بگیری
وقتی آخر همه شعرهای من تو می آیی و ته همه فنجان های تو من می روم …
امشب دلم تو را می خواهد
نشسته روبروی صندلی مقابلم
در سکوت سرد این جا
هوا سرد شده …
نه ! نه …
هوای من سرد شده …
حتی گرفتن فنجان قهوه هم ، دردی را دوا نمی کند …
چرا صندلی رو به رو خالی ست ؟
در ته فنجان قهوه ام کفش های توست
فقط نمی دانم می آیی یا می روی …
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/8 - 19:19 ·
6
bamdad
bamdad
کوله بارت بربند


شاید این چند سحر فرصت آخر باشد


که به مقصد برسیم


بشناسیم خدا


و بفهمیم که یک عمر چه غافل بودیم


می شود آسان رفت


می شود کاری کرد که رضا باشد او


ای سبکبال


در این راه شگرف


در دعای سحرت


در مناجات خدایی شدنت


هرگز از یاد مبر


من جا مانده بسی محتاجم...

{-47-}
دیدگاه · 1393/04/7 - 23:59 ·
3
صوفياجون
files_photos__MG_0486[7e7582581feea90b5574bd8ea39daba0].jpg صوفياجون

من که هیچ وقت نفهمیدم چجوری باهاش حساب میکنن{-7-}{-36-}
bamdad
bamdad
یک (روز) خانواده ی لاک پشتها تصمیم گرفتند که به پیکنیک بروند.

از آنجا که لاک پشت ها به صورت طبیعی در همه ی موارد یواش عمل می کنند، هفت سال طول کشید تا برای سفرشون آماده بشن! در نهایت خانواده ی لاک پشت خانه را برای پیدا کردن یک جای مناسب ترک کردند.

در سال دوم سفرشان (بالاخره) پیداش کردند.

برای مدتی حدود شش ماه محوطه رو تمیز کردند، و سبد پیکنیک رو باز کردند، و مقدمات رو آماده کردند. بعد فهمیدند که نمک نیاوردند!

پیکنیک بدون نمک یک فاجعه خواهد بود، و همه آنها با این مورد موافق بودند.

بعد از یک بحث طولانی، جوانترین لاک پشت برای آوردن نمک از خانه انتخاب شد.

لاک پشت کوچولو ناله کرد، جیغ کشید و توی لاکش کلی بالا و پایین پرید، گر چه او سریعترین لاک پشت بین لاک پشت های کند بود!

او قبول کرد که به یک شرط بره؛ اینکه هیچ کس تا وقتی اون برنگشته چیزی نخوره.

خانواده قبول کردن و لاک پشت کوچولو به راه افتاد.

سه سال گذشت… و لاک پشت کوچولو برنگشت. پنج سال … شش سال …

سپس در سال هفتم غیبت او، پیرترین لاک پشت دیگه نمی تونست به گرسنگی ادامه بده .

او اعلام کرد که قصد داره غذا بخوره و شروع به باز کردن یک ساندویچ کرد.

در این هنگام لاک پشت کوچولو ناگهان فریاد کنان از پشت یک درخت بیرون پرید،« دیدید می دونستم که منتظر نمی مونید. منم حالا نمی رم نمک بیارم»!!!!!!!!!!!! !!!!!

نتیجه اخلاقی: بعضی از ماها زندگیمون صرف انتظار کشیدن برای این می شه که دیگران به تعهداتی که ازشون انتظار داریم عمل کنن. آنقدر نگران کارهایی که دیگران انجام میدن هستیم که خودمون (عملا) هیچ کاری انجام نمی دیم.

{-15-}
دیدگاه · 1393/04/6 - 23:23 ·
8
soheil
soheil
می دانی … !؟

به رویت نیاوردم … !

از همان زمانی که جای ” تو ” به ” من ” گفتی : ” شما “

فهمیدم پای ” او ” در میان است
دیدگاه · 1393/04/3 - 19:11 ·
4
javad mehrban
javad mehrban
وزیر ارشاد گفته از سال 56 که دکترشریعتی توی سوریه دفن شده ،وصیت کرده که جنازه منو توی حسینیه ارشاد دفن کنین.اما میگه اگه نظام موافقت کنه ماحاضریم اینکاررو بکنیم.ما که آخرنفهمیدیم داستان شریعتی با جمهوری اسلامی قراره کی حل بشه
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
زززز.png ıllı YAŁĐA ıllı
باخت حقم نبود! می فهمی؟ {-60-}
2 دیدگاه · 1393/04/2 - 09:40 در ورزش ·
9
رضا
brazil2014.gif رضا
خطای زابالتا بروی اشکان دژاگه تو منطقه جریمه آرژانیتن که داور خطا و پنالتی نگرفتش {-60-}
SANAZ
SANAZ
چیزهایی هست .... خیلی بدتر از تنهــــــــــایی .....

اما ....

ســــــــــالها طول میکشد .... تا این را بفهمی ....


وقتی هم که آخــــر سر ...

می فهمی اش ....

دیگر خـــــیلی دیر شده .....


و هیـــــــــچ چیز .....



بدتـــــر از .... خیــــــلی دیر نیست .....
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/31 - 15:17 ·
1
bamdad
bamdad
حرفی نیست. . .

خودم سکوت را معنی میکنم. . .

کاش میفهمیدی. . .

گاهی. . .

همین نگاه سردت. . .

روی زمستان را هم کم میکند. . .
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/29 - 20:41 ·
5
bamdad
bamdad
نمی دونم چرا همیشه آخرش می فهمیم از اولش اشتباه بوده …!!!!
دیدگاه · 1393/03/26 - 22:43 ·
4
صوفياجون
صوفياجون
سلوووووووو منم اووومدم {-35-}{-35-}
orkhan
orkhan
zoolal بعضی وقتا فکر میکنم تو کامپیوتری هر 24 ساعت هفته اینجای تو بابا مامانت دعوات نمیکنه حوصله تو سر نمیره ؟خخخ
mostafa AZ
xf1qlhx2tiyly1hg6ga.jpg mostafa AZ
آقای همساده : ﺁﻗﻮ ﻣﺎ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺗﻮ ﯾﻪ ﻗﺒﺮﺳﺘﻮﻧﯽ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺩﯾﺪﻡ ﯾﻪ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺧﺘﻢ ﻭﺍﺱ ﯾﻪ ﺑﺎﺑﺎﯾﯽ ﮔﺮﻓﺘﻦ، ﮔﻔﺘﯿﻢ ﻣﺎﻡ ﺷﺮﮐﺖ ﮐﻨﯿﻢ ﺛﻮﺍﺏ ﺩﺍﺭﻩ!ﻫﻤﻪ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ، ﯾﯿﻬﻮ ﺧﻮﻧﻮﺍﺩﻩ ﺯﻥ ﺩﻭﻡ ... ﻣﺮﺣﻮﻡ ,ﭘﯿﺪﺍﺷﻮﻥ ﺷﺪ ! ﺁﻗﻮ ﺩﻭﺗﺎ ﺧﻮﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ ﺭﻭ ﺳﺮ ﻣﺎ ! ﻣﺎﻡ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ ﭼﯿﺘﻮ ﺷﺪ . ﺍﻭﻥﻗﺪﺭ ﻣﺸﺖ ﻭ ﻟﮕﺪ ﺧﻮﺭﺩ ﺗﻮ ﭘﻮﺯﻣﻮﻥ ﻓﮑﻤﻮﻥ ﺍﺯ 36 ﺟﺎ ﺷﯿﮑﺴﺖ!
ﺁﺧﺮﺷﻢ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﻣﺎ ﺭﻭ ﺟﺎﯼ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺩﻓﻦ ﮐﺮﺩﻥ!
ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺍﻭﻥ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﺎ ﺭﻭ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻥ ﺷﻮﻓﺎﮊ ﺧﻮﻧﻪ ﺟﻬﻨﻢ ! ﺍﻭنجو ﻓﻘﻂ ﻣا ﺑﻮﺩﯾﻢ ﻭ ﻫﯿﺘﻠﺮ! ﺗﺎ ﻣﺎ ﺭﻭ ﺩﯾﺪ، ﮔﻔﺖ ﻫﻤﺴﺎﺩﻩ ﯾﻪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻣﻨﻮ ﻧﮕﻪﺩﺍﺭ ﺑﻨﺪ ﮐﻔﺸﻤﻮ ﺑﺒﻨﺪﻡ ! ﺩﻗﯿﻘﺎ ﻫﻤﻮ ﻣﻮﻗﻊ ﺩﻭﺗﺎ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﻭﻣﺪﻥ ﻭﺍﺱ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻋﻤﺎﻝ! ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﮔﺮﺩﻥ ﻣا، ﻫﯿﺘﻠﺮﻡ ﺑﻬﺸﺘﯽ ﺷﺪ! ﯾﻨﯽ ﺍﻻﻥ ﺩﺍﻏﻮﻧﻤﺎ ..لِه لِهَم
... ادامه
صفحات: 9 10 11 12 13

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ