یافتن پست: #قصه

Majid
Dlovan-Big-06.jpg Majid
خراطها نامه

قصه ی ما شروع میشه از یکی بود یکی نبود / از نت های عشقی که باز بینش سکوت افتاده بود

جوابم کردن دکترا نمی دونم چه مرگمه / اونی که عاشقش بودم الان تو فکر ترکمه

پرنسس قصه ی من بهم میگه مسافره / من غمگینم ولی اون چی؟خیلی آسوده خاطره

وقتی که دلت می گیره از من شکایت می کنی / بگی نگی باز داری به بی مهری عادت می کنی

از دلتنگی حرف می زنم درخواست مهلت می کنی / زنگ میزنم باز اشغاله تو با کی صحبت می کنی؟

من که تو تکیه گاهمو روی چشام نشوندمت / حرف آخر گفتی بهم تو عاشقی پیچوندمت

شکستی بالمو حالا بیا و مرهمم بده / زیاد بال و پرت دادم یه بار بال و پرم بده

اینو زدم تا بدونی که مرد تو دردی داره / باورم کن زدم ولی هنوزم اشکام می باره

زندونی نگاهتم تو دیگه داغونم نکن / اگه میخوای بری برو یه لحظه آرومم نکن

نمی دونی نمی تونی که بمونی واسه قلبم / نمی ذارم که برگردی می مونم به پای حرفم

قبل رفتن بهم بگو دلیل رفتنت چیه؟ / بهم نگو قسمت نبود بگو که همدمت کیه؟

عزیز من بهم بگو کی اومده به جای من؟ / خداییش این همه بدی بدون نبود سزای من

دیگه مجبور نیستی گلم هر جا میری بهم بگی / تک ستاره ی قلب من بی تو چه تلخه زندگی

فردا داره پاییز می یاد کمین کرده واسه گلم / از تنها عشق زندگیم چطور باید دل ببرم؟

قرار تنهایی ما روز جدایی مون رسید / عشق من حواسش نبود چشمای خیسمو ندید

خدانگهدار عزیزم اما بدون دوست دارم / میخوام که قبل رفتنت سر روی شونت بذارم

قلب تو دریاست گل من نگاهت چه دل نشینه / داری میری ولی بدون جای اسمت نقطه چینه

نفرین تو رو نمی کنم الهی که خوشت باشه / دعا می کنم که خدا مواظب خودت باشه

خداحافظ گل نازم برو دیگه نکن دل دل / اگه دوسم داری برگرد بکن رفتنتو کنسل

وای گل من داره میره زود باش خدا کاری بکن / تسلیت قلب صبورم بشین گریه زاری بکن

بیا حالا منو ببین که همدم غم ها شدم / به لطف بی وفایی هات تنهاترین تنها شدم

وقتی که رفتی غرق شدم تو این دریای بی کسی / جز عکس و گل خشک تو ندارم من هم نفسی

از بعد رفتنت شدم یه بی پناه بی نشون / من موندم و مردم پست با یک دنیا زخم زبون

کار من این روزا شده کارتن خوابی و ولگردی / چشم به راهتم با این که می دونم برنمی گردی

همخونه ی سابق تو الان آواره هست دیگه / با این که داره می میره با لحنی دلواپس میگه

خاکم نکنید بذارید که عشقمو صدا ک
... ادامه
zoolal
zoolal
راستي محرم دل،
كوچه ي خاطره‌هاي تو و من، يادت هست؟!
كوچه‌اي مثل همان، كوچهْ مهتاب مشيري
كوچه ي مهر و صفا، كوچه ي پنجره‌ها
پاي آن تير چراغ، وه چه شبهايي بود
خنده‌ها مي‌كرديم، قصه‌ها مي‌گفتيم
از اميد، عشق، محبت كه در آن نزديكي،
در صميميت و پاكي فضا جاري بود
و سخن از دل ما، كه به دريا زده بود
حيف از آن همه اميد دراز
حيف از آن همه اميد دراز
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/23 - 18:46 ·
4
ParNiyA
beautiful-girl-hd-wallpaper-1280x720-694x417.jpg ParNiyA
من قصه تو را تا ابد اینگونه آغاز میکنم :
یکی بود
هنوزم هست
خدایا همیشه باشد …
دیدگاه · 1393/01/23 - 01:01 ·
4
حمید
حمید
درهیاهوی زندگی دریافتم :
چه دویدن ها که فقط پاهایم را از من گرفت، در حالی که گویی ایستاده بودم…
چه غصه ها که فقط باعث سپیدی مویم شد، درحالی که قصه ای کودکانه بیش نبود…
دریافتم کسی هست که اگر بخواهد می شود و اگر نخواهد نمی شود!
کاش نه می دویدم و نه غصه می خوردم …
بلکه فقط خدا را می خواندم
فقط خدا را…
... ادامه
zoolal
zoolal
غریب است دوست داشتن...

و عجیب تر از آن ... دوست داشته شدن

وقتی می‌دانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد ؛

و نفس‌ها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده؛

به بازیش می‌گیریم

هر چه او عاشق‌تر، ما سرخوش‌تر، هر چه او دل نازک‌تر، ما بی رحم ‌تر!!!

تقصیر ما نیست که

تمامیِ قصه هایِ عاشقانه، این گونه به گوشمان خوانده شده‌اند .
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/21 - 20:41 ·
4
bamdad
bamdad
بهترین قصه ی دنیا عشق است وبدترین ان عادت............ اما بدتر از همه عادت به کسی است که روزی عاشقش بودی......
Noosha
images (1).jpg Noosha
@Taraneh-376
مثل یک درنای وحشی تا افق پرواز کن...
قصه ای دیگر برای فصل زیبا ساز کن...
زندگی تکرار حرف کهنه دیروز نیست...
بالهای بسته ات را روبه فردا باز کن...{-23-}
مائده
مائده
حدسم بیش از یک رسوب ساده نبود
ولی، بهانه ام خیال شد
تراویدی...
و تمام قصه به حقیقت پیوست.
و حالا وقتی همه جا تاریک می شود،
تنها چشمهایت است که مانند یک پری سرچشمه ای را بوجود می آورد:
نیمی نور و نیمی حقیقت نگاهت
که سهم سبزی شد در این دنیای سیمانی....
... ادامه
حمید
حمید
درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند
معنی کور شدن را گره ها می فهمند

سخت بالا بروی، ساده بیایی پایین
قصه ی تلخ مرا سرسره ها می فهمند

یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن
چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند

آنچه از رفتنت آمد به سرم را فردا
مردم از خواندن این تذکره ها می فهمند

نه نفهمید کسی منزلت شمس مرا
قرن ها بعد در آن کنگره ها می فهمند
کاظم بهمنی
... ادامه
bamdad
bamdad
من همیشه ازاول قصه مادربزرگ میترسیدم



وآخرهم به واقعیت میپیوست....



یکی بود....یکی نبود....!!!
... ادامه
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
زندگی قصه تلخیست که از اغازش بس که ازرده شدم چشم به پایان دارم
zoolal
zoolal
ای که از تازگی زخمـ دلمـ تازهـ تری
یعنی از قصه دلتنگی من باخبری
مثل مهتابـ که از خاطر شب میگذرد
هرشب آهسته از آفاق دلمـ میگذری
دیدگاه · 1393/01/14 - 13:01 ·
6
soheil
soheil
مانده ام در خلوت تاریک دیواری بلند
بردلم پر می زند یاد سپیداری بلند

می شود یک بار دیگر بشنوی حرف مرا ؟

بنگری آیینه حیران افکاری بلند ؟

روزها پیوسته تکرار سکوت کوچه ام

شب اسیر لحظه های خواب و بیداری بلند

بیکران تا ساحل سبز نگاهت میدوم

تا بخوانم قصه های تلخ تکراری بلند

نبض درد آلود چشمانم گواهی خسته اند

بر نبود لحظه های خوب دیداری بلند

خاطراتم حرمت خورشید در خاکسترند

مانده در د امان سرد باغ اسراری بلند

باز هم گم می شوم در ماجرای سایه ها

تا ببینم سایه ی سبز سپیداری بلند
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/8 - 14:10 ·
6
bamdad
bamdad
وارد زندگی­ات می­شوند.

برای شب­هات قصه، برای قصه­ها شهرزاد می­شوند.

جزئی از لحظه­ها، دلیل خنده­ها، شریک بغض­های تو می­شوند.

بعد یک روز صبح به طرز وحشتناکی کشف می­کنی که دیگر هیچ جا نیستند، جز در شعرهای تو.

شعرهایی که به طرز غمگینی هیچ کس نمی­خواند، جز خودت...
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/7 - 21:54 ·
7
ParNiyA
13697458567.jpg ParNiyA
عشق به شکل پرواز پرندست
عشق خواب یک آهوی روندست
من زائری تشنه زیر باران
عشق چشمه آبی اما کشندست
من میمرم از این آب مسموم
اما اونکه از مرده عشق تا قیامت هر لحظه زندست
من میمیرم از این آب مسموم
مرگ عاشق عین بودن اوج پرواز پرندست
تو که معنای عشقی به من معنا بده ای یار
دروغ این صدا را به گور قصه ها بسپار
صدا کن اسممو از عمق شب از لب به دیوار
برای زنده بودن دلیل آخرینم باش
منم من بذر فریاد خاک خوب سرزمینم باش
طلوع صادق عصیان من بیداریم باش
عشق گذشتن از مرز وجوده
مرگ آغاز راه قصه بوده
من راهی شدم نگو که زوده
اون کسی که سرسپرده مثل ما عاشق نبوده
من راهی شدم نگو که زوده
اما اونکه عاشقونه جون سپرده هرگز نمرده...
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/7 - 02:10 ·
8
bamdad
bamdad
چند وقتیست همه دلگیرند از من...
دلیل میخواهند
مدرک میخواهند برای غمگین بودنم

برای ناامید بودنم
برای تلخ شدنم
نگران نباشید من نه غمگینم
نه ناامیدنه تلخ فقط مدتیست به دنبالشان میگردم

مدتیست گم شده اند
صبرم، تحملم، امید هایم، انگیزه ام...

نمیدانم کدام صفحه ی قصه ی سر گذشتم را جا گذاشتمشان !
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/3 - 22:43 ·
11
soheil
soheil
از چی بگــــم برات ؟ شاید قصه دوس داری قصهء امتحان تو دانشــگاهِ روستایی
اگه قصه تلخه ، مثه چایی تو استکانِ بد ترین جای دنیا ، سالنِ امتحانِ
که نشستند مثه بُــز و هی میگن کاشکی یه مراقبِ خوب جای این لجن داشتیم
رضا برگـشــت ، از بغلی جوابِ گرفت یهو مراقب پرید روش تقلبو گرفت
اون مراقـبِ بد ، با داد و فریاد گفــت زود برو بیرون ، ولـی دَرَم قفل بود …
بدبخــــت شدم ، تقلبُ گرفت ازم ایـــــزد ای کاش جای گرفتنش، یکم منو میزد
اون دانشجو مُـــرد ، در راه کلاسـی که مراقبـش دل نداره ، مثـه پلاسـتیکه
اصَـن سیـنگل میخواد، دفتـرو کتابُ ببـنده دیگه درس نمیخونه، میگه مدرک کیـلو چنده
از چی بگـــــــــم؟ استادی که خیلی خوشگله یا جوابِ ســؤالی که خیلی مشگله؟
یا اون مراقـب که تقـلـبُ هی کِــــــش بده دلم میخواد با خوار مادرش وفقش بده
هی گفت جاتُ عــوض کنُ من حوصله کــردم تـــو سالن امتحانات یه مُدلِ برده ام
یـهـو دیـدی برگـهء امتــحانُ ذره ذره کــردمُ کارِ خودمــو خودشــو یه سَــــره کردم
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/3 - 22:29 ·
8
soheil
soheil
خاک ایران یکسر از دکتر پر است
هرکه دکتر نیست نانش آجر است
ملک ایران سرزمین دکتران
این‌قدر دکتر نباشد در جهان
شهر دکتر، کوچه دکتر، باغ دک
کبک دکتر، فنچ دکتر، زاغ دک


عابران هر خیابان دکترند
دانه‌های برف و باران دکترند
هم وزیران هم مدیران دکترند
بیشتر از نصف ایران دکترند
هرکه پستی دارد اینجا دکتر است
دیپلم ردی‌ست، اما دکتر است

هرکه شد محبوب از ما بهتران
هرکه شد منصوب بالا دکتر است
هرکه رد شد از در دانشکده
یا گرفته دکتری، یا دکتر است
شعر نو مدیون دکترها بوَد
تو ندانستی که نیما دکتر است؟



شاعر تیتراژهامان دکتر است
مجری اخبار سیما دکتر است
آن‌که مثل آفتاب نیمه‌شب
سر زد از صندوق آرا دکتر است
شاد باش ای دکتر آرای ما
دکترای جمله دانش‌های ما

ای تو افلاطون و جالینوس ما
دکترایت نخوت و ناموس ما
در جهانی که پر است از نابغه
دکتری چندان ندارد سابقه
بی‌سبب افسرده‌ای، غم می‌خوری
سرزمین ماست مهد دکتری

خط‌مان وقتی شبیه میخ بود
ای‌بسا دکتر در آن تاریخ بود
این‌همه آدم که در عالم نبود
آدمی کم بود و دکتر کم نبود
من نگویم، شاعران فرموده‌اند
رخش و رستم هردو دکتر بوده‌اند

گرچه باشد قصه‌ها پشت سرش
دکتری دارند ملا و خرش
شاعران از رودکی تا عنصری
بی‌گمان دارند هریک دکتری
شعله‌های عشق چون گر می‌گرفت
آتشی در خیل دکتر می‌گرفت

عشق با دکتر نظامی قصه‌گو
عشق با دکتر سنایی رازجو
عارف شوریده دکتر مولوی
نام پایان‌نامه او مثنوی
حافظ و سعدی و خواجو دکترند
سروقدان لب جو دکترند
وحشی و اهلی و صائب دکترند
تاجر و دهقان و کاسب دکترند

عالمان را خود حدیثی دیگر است
حجت‌الاسلام دکتر بهتر است
بحث‌های جعل مدرک نان‌بری‌ست
بهترین سرگرمی ما دکتری‌ست
عده‌ای مشغول دکترسازی‌اند
عده‌ای سرگرم دکتر‌بازی‌اند
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/3 - 22:25 ·
7
soheil
soheil
نی قصه‌ی آن شمع چگل بتوان گفت
نی حال دل سوخته دل بتوان گفت
غم در دل تنگ من از آن است که نیست
یک دوست که با او غم دل بتوان گفت
عمری ز پی مراد ضایع دارم
وز دور فلک چیست که نافع دارم
با هر که بگفتم که تو را دوست شدم
شد دشمن من وه که چه طالع دارم
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/3 - 21:31 ·
2
حمید
یاس3.jpg حمید
میگی بازم کنار همدیگه واژه بچین
راجب چی…. باشه بشین
چشاتو باز کن..یه لحظه مال من باش
یه لحظه بیا توی حس و حال من باش

پس میکروفونو به دست من تو بده بگم
از این زمونه و از دلی که تکه تکه است
هر آهنگ منم مساوی ذکر یک درد
جز اینم ندارم یه فکر بهتر
از جومونگی بگم که شده سمبل رشادت
ایران براش شده مثل صندوق تجارت
پس هنرمند وطن الان کجاس؟نیس؟
اون تو زیرزمین می خونه چون که مجاز نیس

از چی بگم برات
انتظار داری چه چیزی از جیب من دراد
به جز کاغذ سفید پاره
خب آره رفیق
حرف توشه ، ولی با خودکاره سفید
تو هم مثل منی ، تو هم کم درد نداری
درد اصلیت اینه که تو هم درد نداری
من کسی نیستم با این زخما دردم بگیره
ولی این اشک ها رو کی می خواد گردن بگیره

از چی بگم
خدا از این بنده های خسته
از این همه درد تموم دنده هام شکسته
خنده هامو نبین، این خنده هام یه چسبه رو لبم
این منم با یه رد پای خسته

از چی بگم
بگو از یه روح زخمی
که باید یه تنه بره تو قلب کوه سختی
از روزهایی که خط خوردن توی تقویم
خبر میدن از یه اجتماع رو به تخریب

از چی بگم
از بچه های پایین شهر
که غذا واسه خوردن دارن ماهی یه شب
اون که تنها دلیل خوابش به عشق فرداست
تنها پاتوق عشق و حالش بهشت زهراست
یا که بگم از اون رفقای کاخ نشین
که هستن تو واردات کالای ساخت چین
تو به من اینو بگو ، من از چی بگم خب
ما گفتیم و تموم دردا ریشه کن شد؟

از چی بگم برات
شاید قصه دوست داری
مثل قصه ی اون هم کلاسیان روستایی
اگه قصه تلخه ، گناه واقعیت
داستان نرگس و گلای باغ میهن
که نشستن با صد چرا و افسوس کاشکی
یه بخاری جای چراغ نفت سوز داشتیم
چراغ افتاد توی کلاس و گر گرفت
آتشی که پوست بچه ها رو مثل گرگ گرفت
یه طفل معصوم با داد و فریاد گفت
زود بدویین سمت در، ولی درم قفل بود
چشام خشک شد یکم بهم اشک بده، ایزد!
این بچه ها با کدوم دست مشق بنویسن
کودکی مرد در راه کلاسی که
سوخت و منتظر یه جراح پلاستیکه
یاس نمی خواد ته قصه رو هرگز ببنده
چون باز دلش می خواد که نرگس بخنده

از چی بگم
که صبح نشده غروب زد
تو قلب بچه های مدرسه ی درودزن
غصه نخور صدامو بشنو از زیرخونت
من صداتو به گوش همه می رسونم

از چی بگم
از دلی که فقط اسمش دله
یا عمری که نصفش اشکه نصفش گله
یا از روح توی زندون که جسمش وله
آدم مجبوره که با شرایط وفقش بده

از چی بگم
بگو از یک روح زخمی
که باید یک تنه بره توی قلب
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/1 - 22:09 ·
6
صوفياجون
yas.jpg صوفياجون


When I look at the world I am thinking about
Most people don’t wanna know the power of togetherness
But I still think that real music can settle this
And good people, not evil teaching the little ones
How to be devilish
Thank God I’m livin, ain’t odd I’m driven
Fake frauds, y’all pitching flaws
With the music we kill hate
Then we design applause,
Everybody could mend the gap
Just take a look at TECH N9NE & YAS
I know it’s possible, saw thru my optical
That we headed for better, when I can rock a show
With YAS, I know it’s God who pushed him
And I know that all of us are different
But mother was a Christian, on a mission
Cause that Christian married a Muslim
……. یاس ….
من ، کنار تو تا ابد ،این مسیر و ادامه میدم
بدون تا آخر دنیا من همراهتم با یه قلب
هـــی ، پر از حقیقت های تلخ
هـــی ،این مسیر و ادامه میدم
بدون تا آخر دنیا من همراهتم تا پای مرگ
دنیا مثل ماشینه که هر چرخش داره یه طرف میره
و تنها اتفاق اینه که تو داری میبینی که دنیا داره به درک میره
گوش من شده پر از حرفاتون
صدا من شده بلند تر با تو
ای کاش یه دولت مرد با بمب
که جاشو میدادبه هنرمند با ذوق
آه ، ولی حالا وقتشه منو تو با کلمات جدید
کمک کنیم قبل از اینکه برسه
به تلفات سرطان زمین
کشورها میخوان که پرچم همدیگه رو ببرن پایین
با اینکه، ما ادما فقط از ته دلمون یه هدف داریم
SOLH
اینو میدونم که توهم ،هم نیتی
تو هم مثل من فقط در به در به دنبال امنیتی
کلمه یعنی یکبار دیگه
منو تو و تکرار اینکه
دنیای ما نیاز مند به رفتار ، گفتار، پندار نیکه

من ، کنار تو تا ابد، این مسیر و ادامه میدم
بدون تا آخر دنیا من همراهتم با یه قلب
هـــی ، پر از حقیقت های تلخ
این مسیر و ادامه میدم
بدون تا آخر دنیا من همراهتم تا پای مرگ
♫♫♫
That’s why most people like my dark side
Cause evil is ruling and that should not be achieved
Take a look at our lives, all of us bein apart lies
Hard cries, from our eyes, so we start ties
Iran to Missouri, we’re calming the fury
ا
Aaron in this surely keeping it real honest and purely
It’s hope, the name of Iran and Missouri
ایمان اسمه این
ایران و میزوری
اینو میدونی ما کاراکترای بیدار قصه ایم
... ادامه
صفحات: 4 5 6 7 8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ