یافتن پست: #قطره

zahra
zahra
دیدگاه · 1393/02/2 - 22:05 ·
5
bamdad
bamdad
Noosha
بغض راه گلوتو میبنده ...

نفس کشیدن برات سخت میشه ...

اولین قطره از چشات سرازیر میشه ...

شروع شد ...

دوباره خاطراتش شروع میکنن به رژه رفتن جلو چشات ...

وقتی به خودت میای میبنی که بالشت خیس خیسه و ساعت

چهار پنج صبح...

یه آه سرد ... از ته دل ... دیگه گریه نمیکنی ...

آره اشکات تموم شدن ...

دیگه وقت خوابه ... شب خوش
bamdad
bamdad
تـو هم تلخ بودی ! تلــخ !

درست مثل قطره های فلج اطفالی که در کودکی به خوردم می دانند !

غافل از اینکه این بار تلخی تــو دلم را فلــج کرد . . . !
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/2 - 18:55 ·
7
hamnafas
hamnafas
اشک ها قطره نیستند

بلکه کلماتی هستند که می افتند

فقط بخاطر اینکه پیدا نمیکنند کسی را که



معنی این کلمات را بفهمد . . .
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/1 - 19:42 ·
6
ıllı YAŁĐA ıllı
44696246444046824809.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
دلتنگم و پرواز گلستان هوسم نیست
گلزار به آسایش کنج قفسم نیست

می گریم و چون شمع امیدی ز کسم نیست
می نالم و مانند جرس دادرسم نیست

در هجر تو بایست که یک عمر بنالم
افسوس که از ضعف بجز یک نفسم نیست

گرمست ز بس صحبت دستم به گریبان
مخمورم و بر ساغر می دسترسم نیست

بر هم زدم از ذوق اسیری پر و بالی
ورنه سر پرواز ز کنج قفسم نیست

چیند همه کس دامن گل زین چمن و من
چون غنچه بجز چیدن دامان هوسم نیست

از قطره شبنم ز گلستان چه درآید
از بهر تماشای تو این دیده بسم نیست

دل بسکه طبیب از غم عشقش شده روشن
برخاطر آیینه غبار از نفسم نیست
-

{-35-}{-35-}{-35-}
atefe
atefe
پس از اَفرینش اَدم خدا گفت به او: نازنینم اَدم....

با تو رازی دارم !..

اندکی پیشتر اَی ..

اَدم اَرام و نجیب ، اَمد پیش !!.

زیر چشمی به خدا می نگریست !..

محو لبخند غم آلود خدا ! دلش انگار گریست .

نازنینم اَدم!!. ( قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید ) !!!..

یاد من باش ... که بس تنهایم !!.

بغض آدم ترکید ، .. گونه هایش لرزید !!

به خدا گفت :

من به اندازه ی ....

من به اندازه ی گلهای بهشت .....نه ...

به اندازه عرش ..نه ....نه

من به اندازه ی تنهاییت ، ای هستی من ، .. دوستدارت هستم !!

اَدم ،.. کوله اش را بر داشت

خسته و سخت قدم بر می داشت !...

راهی ظلمت پر شور زمین ..

طفلکی بنده غمگین اَدم!..

در میان لحظه ی جانکاه ، هبوط ...

زیر لبهای خدا باز شنید ،...

نازنینم اَدم !... نه به اندازه ی تنهایی من ...

نه به اندازه ی عرش... نه به اندازه ی گلهای بهشت !...

که به اندازه یک دانه گندم ، تو فقط یادم باش !!!!

نازنینم اَدم .... نبری از یادم ؟؟!!!!..
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/26 - 14:37 ·
9
ParNiyA
amine-couple-love-hug-kiss-happy-art-694x417.jpg ParNiyA
چه حس قشنگیه وقتی میشی مَحرمِ دل یکی ..
یکی که بهش اعتماد داری ..
بهت اعتماد داره ..
از دلتنگی هاش برات میگه ..
از دلتنگی هات براش میگی ..
آروم میشه ..
آروم میشی ..
حسی که هیچ وقت به تنفر تبدیل نمیشه ..
این حس مثل قطره های باران پاکه ..
... ادامه
zoolal
zoolal
اشک ها قطره نیستند

بلکه کلماتی هستند که می افتند
فقط بخاطر اینکه پیدا نمیکنند کسی را که معنی این کلمات را بفهمد .
دیدگاه · 1393/01/23 - 20:39 ·
2
مائده
عکس-های-هنری-و-مفهومی-سیاه-و-سفید-8.jpg مائده
شب میآید
و پس از شب، تاریکی
و پس از تاریکی
چشم ها
دست ها
و نفس ها و نفس ها و نفس ها ...
و صدای آب
که فرو میریزد قطره قطره قطره از شیر
بعد دو نقطهٔ سرخ

* *
از دو سیگار روشن
تیک تاک ساعت
و دو قلب
و دو تنهائی ..

"فروغ فرخزاد"
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/23 - 16:38 ·
3
bamdad
bamdad
بی شک

یک روز ، سی سال بعد

از کنار عابران که رد می شوی

بوی عطری گیجت می کند ...



پرتاب می شوی به سی سال قبل

و دعا می کنی همان لحظه باران ببارد

تا گم شود قطره ی اشکی ...



که به یاد شاعر عاشقانه های «تقدیم به تو»

با حوصله پایین می افتند از چشم هایت

از همان چشم هایی که ...



...



آه !

تو مرا به یاد خواهی آورد



بدون شک ، یک روز

شاید سی سال بعد !
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/21 - 15:58 ·
6
Noosha
806478-414f68b1503b04bee43bdb5f0c194be5-org.jpg Noosha
می توان در قاب خیس پنجره /
چک چک آواز باران را شنید /
می توان دلتنگی یک ابر را در بلور قطره ها بر شیشه دید /
می توان در زیر باران گام زد /
لحظه های تازه ای آغاز کرد
/ پاک شد در چشمه های آسمان
/ زیر باران تا خدا پرواز کرد
... ادامه
bamdad
bamdad
چه شبی است!

چه لحظه‌های سبک و مهربان و لطیفی،

گویی در زیر باران نرم فرشتگان نشسته‌ام.

می‌بارد و می‌بارد و هر لحظه بیش‌تر نیرو می‌گیرد.

هر قطره‌اش فرشته‌ای است که از آسمان بر سرم فرود می‌آید.

چه می‌دانم؟

خداست که دارد یک ریز، غزل می‌سراید؛

غزل‌های عاشقانه‌ی مهربان و پر از نوازش.

هر قطره‌ی این باران،

کلمه‌ای از آن سرودهاست.
... ادامه
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
توی تنهایی هام...برای باریدن درنگ نمیکنم...

قطره های بارون از اینکـه به دریا رسیده اند به خود میبالند....

..............پــــس میــبارم.................
... ادامه
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
داشتم اشک هایم راروی نامه ای عاشقانه باقطره چکان جعل می کردم خاطرم آمدشاید دلتنگ خنده هایم باشی

ببخش اگر این روز ها عشق با گریستن اثبات می شود
... ادامه
bamdad
bamdad
گاه که بی تاب میشوم
از چشمه ی دلم
مهر تو لبریز میشود
و عشق تو سرریز
نگاهم کن و دوباره در جانم
قطره ای عشق بریز
وقتی که از شدت خواستنت
سرخ میشود رنگِ رخسارم
نگاهم کن
به خدا همینم بس است
قطره ای از چشمه ی پاکِ عشق ما
اقیانوس بیکرانِ اطلس است .....
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/14 - 11:27 ·
9
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
soheil چه حس قشنگیه وقتی میشی مَحرمِ دل یکی…
یکی که بهش اعتماد داری …
بهت اعتماد داره …
از دلتنگی هاش برات میگه …
از دلتنگی هات براش میگی …
آروم میشه …
آروم میشی …
حسی که هیچ وقت به تنفر تبدیل نمیشه …
این حس مثل قطره های باران پاکه…
soheil
soheil
مرا پرسی که چونی بين که چونم خرابم بيخودم مست جنونم

مرا از کاف و نون اورد در دام از ان هيبت دو تا چون کاف و نونم

پريزاده مرا ديوانه کرده است مسلمانان که می داند فسونم

پری را چهره ای چون ارغوانست بنالم که ارغوان را ارغنونم

مگر من خانه ی ماهم چو گردون که چون گردون ز عشقش بی سکونم

غلط گفتم مزاج عشق دارم ز دوران و سکونتها برونم

درون خرقه ی صدرنگ قالب خيال باد شکل ابگونم

چه جای باد و ابست اب برادر که همچون عقل کلی من ذوفنونم

بکش ای عشق کلی جزو خود را که اينجا در کشاکش ها زبونم

ز هجرت می کشم بار جهانی که گويی من جهانی را ستونم

به صورت کمترم از نيم ذره ز روی عشق از عالم فزونم

يکی قطره که هم قطرهست و دريا من اين اشکالها را ازمونم

نمی گويم که من اين گفت عشقست در اين نکته من از لا يعلمونم

که اين قثه هزاران سالگانست چه دانم که من طفل از کنونم

سخن مقلوب می گويم که کرده است جهان بازگونه بازگونم

سخن انگه شنو از من که به جهد ازين گرداب ها جان حرونم

حديث اب و گل جمله شجونست چه يکرنگی کنم چون در شجونم

غلط گفتم که يکرنگم چو خورشيد ولی در ابر اين دنيای دونم

خمش کن خاک ادم را مشوران که اينجا چون پری من در کمونم
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/5 - 21:27 ·
3
ıllı YAŁĐA ıllı
021.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
...
نیما جان ممنونم ازت که به وبلاگم و سایتم سر میزنی یه دنیا تشکر که به یادمی {-35-}{-35-}{-35-}
bamdad
bamdad
من و ضربان قلب تمام آهو های جهان...
من و اولین لحظهء رهش جوجه های در حال آموختن پرواز از لبهء صخره ها...
من و تلاش غزال فراری از دست شیر گرسنه...
من و لحظهء آخر پنهان شدن خورشید زیر ماه...
من و تقلای پلنگی که از سرعت زیادش در تعقیب شکار نتوانسته خوب بپیچد...
من و لحظهء شکار پروانه با شلیک آب از دهان ماهی تفنگی برکه...
من و وقتی که قلب تو را شکار کردم...
من و لحظهء "بعله" ات زیر چادری از ریزه های شیرین قند...
من و لحظهء امضای نا امیدانه ها...
من و گاهِ "آخ" های مادر...
من و "آنِ" اولین چکهء اولین قطرهء اشکِ اولین لحظهء اولین دیدار حریم و حرمت!

ســـــــــــــــــــلام ... ای ماهِ ماه تابِ من ! ... ســــــــــــــــــــــلام ...
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/28 - 17:49 ·
3
✔♥Дℓɨ♥✔
baran.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
گر ببارد،
باز می آیم درون کوچه ی ،
و از ترکیب دستانم برایت می سازم
مبادا ای باران،
بیازارد نگاه را.{-41-}
MINA
1394720417724114.jpg MINA
خیلی چاق بود...

پای تخته که می رفت ، کلاس پر می شد از نجوا...

تخته را که پاک می کرد ،بچه ها ریسه می رفتند و او با صورت گوشتالو و مهربانش فقط لبخند می زد...

آن روز معلم با تأخیر وارد کلاس شد...

کلاس غلغله بود.یکی گفت:"خانم اجازه!؟گلابی بازم دیر کرده."

و شلیک خنده کلاس را پر کرد...

معلم برگشت,

چشمانش پر از اشک بود,

آرام و بی صدا آگهی ترحیم را بر سینه سرد دیوار چسباند...

لحظاتی بعد صدای گریه دسته جمعی بچه ها در فضا پیچید و جای خالی او را هیچ کس پر نکرد...
... ادامه
صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ