روحش شاد

خدا رحمتش کنه

خدا رحمتش کنه منم یه عکس دارم دقیقا همینجوزی منم رفتمو برگشتم مث من سمت چپشم هست خدارحمتش کنه

خدا رحمتش کنه

خب نمیرفتین بیرون
میرفتین کافی شاپ قهوه میخوردین
میرفتین مسجد نماز میخوندید
چرا قلیون؟!!!

شوخی کردم بابا ، هرجور که دوست دارین و بهتون خوش میگذره زندگی کنید...
حالا چرا اعصابت خورد بود؟
چه اتفاقی افتاده؟!!!

جات خالی قهوه هم زدیم که هر دو مـَ بـَیـت
از دست این امیر دیگه نه ولنتاین منو بیرون برد نه سپندار مزدگان منو برد اصن 3 هفتست فقط از دور میبینمش همش کار دارهامروزم قرار بود بریم بیرون اقا انقد کار داره یادش رفت دعوا گرفتم باهاش اومد 10 دقیقه منو از کافه رسوند تا خونه...اخه من ایوب هستم اونم نوع زنونش

خب کار و گرفتاری زیاده
درکش میکنم
همه همینطور هستن
منم صبح زود میرم ساعت 6-7 غروب خسته میام
همونطوری هم که میبینی 10:30-11 میخوابم ، از بس که خسته ام
این زندگی هم همینجوری ادامه داره
ولی متأسفانه به هیچ جایی هم نمیرسیم
ناراحت نباش ، بالاخره یه روزی درست میشه
درست میشه...

آخیییییییییییی آجی ناراحن نشو

ینی هر ساعت و هر روز هفتهینی بیکاری نداره

اجی ناراحت نیستم پوستم گلفت شده

بعضی هفته ها 5 شنبه ها تعطیل میشم
بعضی از هفته ها هم اصلأ تعطیلی نداریم
ولی جمعه ها همیشه کاره...

اونم حتمأ سرش مثل من شلوغه دیگه
باید ماها رو درک کنید
ما واسه خاطر زندگی و آیندمون اینجوری کار میکنیم
وگرنه همه دوست دارن صبح تا دیر وقت بخوابن و راحت باشن...
ولی روزگار نمیزاره
درکش کن...

کاری جز درک ندارم بامداد انقد درکش میکنم که درک شم....اخ بزار بعد عید ارایشگامو بزنم اونوقت حالشو میگیرم

تی فدا مدا

منتقد به این میگنه یاد بگیرن

قربونت دادا

هههههههه.ب سلامتیت!!!!!!!!!!

سلام فید rss واسه این هست اگر کاربری رو دنبال کنی و اون کاربر مثل من سایت یا وبلاگ شخصی داشته باشه مطالبش رو وقتی منتشر کنه لینک مطالب میاد تو اون بخش .

صوفیا دلم برای مردم میسوزه فکرشو بکن مثلا آب و برق و گاز بعضی جاها قطع شده مثل سال 83 که تو رشت برف اومده بود .

خوش بحالشونولی خیلی ناراحت کنندست که اب و برق وگاز قط میکنن

به به پیشرفت کردی ... ماشالا ... من فقط تا جلوی در خونمون رفتم میترسم برم بیرون سر بخورم کله پا شم

آری ولی الان خیلی سردمه از صبح پاشدم چسبیدم به بخاری خیلی سرده خیلی خیلی خیلی
سه تا جوراب + سه تا شلوار+ سه تا کاموا و یه بافت روش + شال + دستکش اصن مومیایی شدم رفت

بیرون رفتم پامو گذاشتم رو برف یهو زیرش خالی شد با مغز خوردم زمین

من که دیگه خبره شدم تو این کار...فقط 3 شب پیش با شاهینو دختر عمم پسر عمم رفتیم کاشف السلطنه رو سفره نشستم سر بخورم کمرم محکم خورد به درخچه ها..الان فقط کمر درد دارم خیلی...دیروزم رفتیم دور استخر با دختر داییم یه پسره محکم یهو برفو زد تو صورتم...ولی ای زدمش بیچاره به ...خوردن افتاده بود...

صوفیا من زیاد سرمایی نیستم اما بدنم خیلی بی جنبه ست برم بیرون سرما میخورم و درد مفاصل میگیرم ...
صوفیا و شقایق خدا بتون رحم کرد آسیب جدی ندیدید... حالا یخبندان که بشه اوفففف خدا به اونایی که صبح میرن سرکار رحم کنه... شقایق ی مشکل بیرون رفتن همینه که ادمای بی جنبه هستند که اذیت میکنن...

من برف رو دوست دارم ولی در حد خیلی کم بیاد بباره یه کوچول رو زمین بشینه تموم شه نه اینجوری وحشتناک

دیگه داره لوووس میشه اینجا باز ریز ریز میباره

اره مهنازی دیشبم با دوستم مهسا 2 تا امیرا رفتیم بیرون انقد هوا سرد شده بود در ماشین یخ زده بود باز نمیشد...از اونورم امیرم رفت شیشه ماشینو پاک کنه دید یخ زده با چه مکافاتی تمیزش کرد...

الان افتاد

: )

صوفی جونم اخه چرا انقد زود رفتیمن تازه اومدم

الان زوده؟؟؟ از غروب منتظرمااااا :~

سلام صوفی جونم کجا میری بمون دیگه

من صوفی نیستم من #روحشم
سلوووو خوووش اووومدی

اجی خوب از صب رفتم خونه مامان بابام عمم اینا از تهران اومده بودن رفتیم اونجا تو حیاط یه خونه اسکیمویی درست کردیم از 11 تا 4 داشتیم اونو درست میکردیم....بعدشم از 5 تا 8 با مسا دوستمو شوهرش امیر با امیر خودم رفتیم بیرون...بعدش از 8.30 تا الانم با شاهینو پسر عمه هامو دختر عممو امیرم داشتیم بازی میکردیم...جات خالی بود اجی...انقد تو شیخ زاهد به ماشینای مردم برف زدیم دهن ماشینا سرویس شد امشب همه ریخته بودن اونجا میزدن همو با ماشینارو....بعدشم رفتیم کاشف السلطنه با تیوپ اومدیم پایین کلی کبود شدیم انقدر خوردیم به چراغ برقو درخچه ها....

شیخ زاهد گرفتم کجاست ولی کاشف کجاست؟؟؟ خوووشبحالت بجاش من صبح کمی اوومدم#نمیدونم
بعدازظهر اووومدم #نمیدونم کمی خوابیدم و غروب هم اووومدم #نمیدونم بعدشم ساعت ۱۱اووومدم #نمیدونم الانم زیر پتو بسر میبرم جایی هم نرفتم از سرما فقط مسافت آشپزخونه به پذیرایی و بالعکس

کاشف همون مقبره کاشف السلطنست اجی
خوب توام با جولیا دوستات میرفتی بیرون دیگه گلم....همش خونه موندی

اتفاقا صبح زنگید منم گفتم نمیام تو برف بیرون آخه بند نیومده که میباریدش ، جولی هم گفتش مامانم میگه این تو روز معمولی میلرزه از سرما همش بعد تو روز برفی باهات میاد بیرون

اجی لباس گرم بپوش زیاد حساس نباش

شاید

رفته برف بازی حتما

گف ت که میره برف بازی
اما دیر کرده خب

من اومدم
جاتون خالی از صب برف بازی بودم
الان اومدم خونه
دارم یخ میزنم
انقد به ماشینای مردم برف زدیم
تو کاشف السلطنه هم با تیوپ اومدیم پایینالان کبود شدم
جاتون کلی خالی بود

شقایقم سلاااااااااااااام خوش اومدی...خوش گذشته دیگه حسابی؟

سلام به روی ماهت ندای گلم
جات خالی عسلم عالی بود چون 14 ساعت برف بازی کردیم

الهی...
من که کلی حال کردم از صب با داداشم اینا رفتم دیلمان برف بازی
قرار بود غروبم با امیر برم تا الان که نیومد من مثل یه صنوبر سبز شدم
اینجا دیگه فعلا برف نمیاد بامداد....رشت میاد؟

آره بابا بی صاحاب داره همینجوری میباره
فکر کنم فردا باید 3 کیلومتر پیاده برم سر کار ، اونم تو برف
ای داد بیداد
ماشینم اونجا گیر میکنه
نمیدونم چیکار کنم بخدا...!!!!!
اینم بد شانسیه ماست دیگه
ولی ایرادی نداره ، عوضش هزاران آدم دیگه خوشحالن ، منم این 2-3 روز رو تحمل میکنم دیگه
خدا رو شکر که توان رفتن رو دارم

خوب مرخصی بگیر بامداد اینجوری اذیت میشی

نمیشه بابا
چجوری؟!
مرخصی نمیدن که
باید برم
ایرارد نداره یکاریش میکنم...
خدا بزرگه...

ایشالا برفا رشت بیاد لاهیجان بباره که تو به کارت برسی دیگه 3 کیلو متر پیاده نری

مرسی...

انشالله یه برف توپم تهران بیاد...