نه من خیانت نمیکنم فامیلمونه بچه باید خوب بزرگ بشه
1392/06/17 - 14:01مگه ما بچه بدیم کثابط
1392/06/17 - 14:11الهی ی ی شما یه ذله بدی اخه میدونی معتادی چیه قلبونت بلم
1392/06/17 - 14:23دارم ترک میکنم عزیزم
1392/06/17 - 14:32خداروشکر پس بچه خوبی میشی از این به بعد عجیجم
1392/06/17 - 14:34خوب که بودمخوب تر میشم
1392/06/17 - 14:39اون که صد البته عزیزم
1392/06/17 - 15:50بشنو باورنکن
1392/06/17 - 16:00پس به تو امیدی نیستباید به زور ترکت بدم
1392/06/17 - 20:31امید کیه؟
1392/06/17 - 20:36
درد داشت
اولش یکم سخته اما بعد بیشتر قدر میدونی
1392/05/28 - 13:11خوش امدی
1392/05/28 - 17:37سلام رسیدن بخیــــر، خوش آمدین
1392/05/28 - 19:06از همگی ممنون
رضا سرعت خوبه هنوز چیزی دانلود نکردم ولی که واقعا تست بشه
البته چند روزی هست سرعت دانلود همه افت داشته .
1392/05/28 - 23:18پا قدم منه
1392/05/28 - 23:20خوش برگشتی
1392/05/28 - 23:36نگارجون خدا بت صبر ایوب بده با این بشرکتاب اسکاول شین بده بزا بخونه....به هر که این کتابو دادم معتادش شد...
1392/06/1 - 01:16آقا #شهریار کافرو بهم ریختی نمیدونم رفت رو هوا
1392/06/1 - 09:24مهناز جونبهش دادم اون کتاب بخونه یه کم خوند دوباره داد بهم
1392/06/2 - 02:05من تكذيب ميكنم
1392/06/2 - 20:47شهریار
شهریار تو کلا خودت تکذیبیدیگه نیاز نیست تکذیب کنی بیچاره نگار جونی من چی باید بکشه از دست تو یادم باشه کادو عروسی بش سرویس ماهی تابه و دیگ بدم واسه همچین روزایی
1392/06/5 - 13:26مهناز مگه تو كادو هم ميدي خسيس !
1392/06/7 - 23:38حالا که بیشتر فک میکنم نو نمیخرمولی میرم ی دست دوم میخرم که نگار واس روز مبادا ازش بهره بگیره...فقط واس روز مبادا
1392/06/9 - 02:49اااااااااااااااا نگار جونی ما نیستیم که ، میخان مارو بد نشون بدن ما بدخواه زیاد داریم....
مائده ریلکس ریلکس چرا گریه میکنی الان میفهمن
ما تو ترکیم بیخیال باش....
کی گفته من تو ترکم؟من دقیقه نود ترک میکنم
1392/05/24 - 00:50ببین چه ورزشی میکنهیه بار دیگه ببینم جایی موادی دیگه خود دانیداندفعه رو گذشت میشهدفعه بعد ازمایش گرفته میشه
1392/05/24 - 00:52نگاری حالا باشه
مهنازی جدی نگیر
این دوتا ترک بکن نیستن باید ببندیمشون بندازیمشون زندان آب خنک بنوشن
1392/05/24 - 05:59واااااااااااااااای یلدا نکن اینکارو من از زندان میترسم
اما آب خنک دوس میدارم
دیگه وقتی ترک نمیکنی همینه دیگه ما ماموریمو معذور
اونو نخور اون آب خنک نیس مشروبه یه جرم ب جرمات اضافه شد (مصرف الکل)
وای مهنازی چه کاریه میرم تو زندان راحت تر گیر میاد باور کن به خودا
یلدایی شوما ب کارت برس عزیزم ما حرفی نداریمانوقت که مزه ی دلتنگی چشیدی نیومدیم نمیدونمبهت میگم ی من ماست چی؟؟چقدر کره میده
مائده تو اوضات داغونه باس بری انفرادی
عیبی نداره میام ملاقاتت
باشعه عزیزم
1392/05/24 - 18:17مهنازبرای اینکه امیدم و از دست ندم اصلا زنگ نمیزنم ببینم چی شد چی نشدمن نمیخوامممممم
1392/05/18 - 20:45آخ جوووووووووون بیا خودم اطلاعاتمو دراختیارت میزارم
1392/05/18 - 20:53بلف زدم
1392/05/18 - 20:56دیگه با احساس من بازی نکن...
1392/05/18 - 20:57مهنازمهناز من افسرده میشم اونجا
1392/05/18 - 21:11آره داره خعلی هم درد داره #اعتیاد ش
1392/05/19 - 08:45یلدا مواد هرجور بخای داریما.... بدون درد بدون خارش
البته مث مائده زیاده روی نکنیا ببین چ سرخود شده
چیه؟
1392/05/18 - 01:19ترسیدم چرا قیافت اون شکلی شد؟؟؟؟ خو ناراحنم دیگه .....
1392/05/18 - 01:23نمیدونم...خودسر شد نگاهم
1392/05/18 - 01:23از هرکس و ناکسی مواد بگیری اینطوری میشه....
1392/05/18 - 01:28دارم میام موادمو اماده کن
1392/05/18 - 01:31اوکی بیا عزیزم جنس میدم ناب ناب....
1392/05/18 - 01:38چ داغونن این 2 تا نیگا شبا نمیام مراقبشون باشم معتاد شدن
1392/05/18 - 05:43دیگه از امشب میرم تو ترک ...قوله قول
(مهناز ألَکی میگه مائده امشب منتظرم
وااااااای مائده خیلی بد شد پیش یلدا لو رفتیم .....
از فردا بیا زیرزمین نمیدونم اونجا همدیگرو میبینیم.... فقط مواظب باش کسی نفهمه بچه ها تیزن....
حباسم هس
1392/05/18 - 20:07و ما نیز....
1392/05/17 - 22:38خیلی هم خوب
1392/05/18 - 00:50منم معتادم حتما باید یه چی تو گوشم باشه
1392/05/18 - 06:02معتاد
1392/05/8 - 12:41سعید نه ک تو نیستی
1392/05/8 - 14:16من معتاد چی ام؟
1392/05/8 - 14:35تو هم معتادی دیگه معتاد اینترنت تازه تو بدتری ا ما دهه هفتادی
1392/05/8 - 14:39من که معتاد نیستم تازه ترک کردم پاک پاکم
1392/05/8 - 14:44Did I disappoint you or let you down
آیا تو را ناکام گذاشته ام یا اینکه ناامیدت کرده ام؟
Should I be feeling guilty or let the judges frown?
آیا باید احساس گناه کنم یا اینکه بگذارم قاضی ها قضاوت کنند؟
Cause I saw the end before we'd begun,
برای اینکه من قبل از شروع پایان کار را دیدم
Yes I saw you were blinded and I knew I had won.
بله دیدم که تو کور شده ای و نمی بینی و من برنده شده ام
So I took what's mine by eternal right.
پس من هر چه که به من تعلق داشت را به وسیله ی حق همیشگیم برداشتم
Took your soul out into the night.
و روح تو را به تاریکی بردم
It may be over but it won't stop there,
شاید همه چیز تمام شده باشد ولی اینگونه باقی نمی ماند
I am here for you if you'd only care.
من به خاطر تو اینجا هستم اگر برایت اهمیتی داشته باشد
You touched my heart you touched my soul.
تو قلبم را تسخیر کردی تو روحم را تسخیر کردی
You changed my life and all my goals.
زندگی و تمام هدفهایم را تغییر دادی
And love is blind and that I knew when,
عشق کور است و این چیزی بود که من می دانستم وقتی که
My heart was blinded by you.
تو قلبم را کور کردی
I've kissed your lips and held your hand.
لبهایت را بوسیدم و دستهایت را گرفتم
Shared your dreams and shared your bed.
در خوابهایت شریک شدم و با تو هم بستر شدم
I know you well, I know your smell.
تو را خوب می شناسم و بویت را می شناسم
I've been addicted to you.
معتاد تو شده بودم
Goodbye my lover.
بدرود ای عشق من
Goodbye my friend.
بدرود ای دوست
You have been the one.
فقط تو بودی
You have been the one for me.
فقط تو تنها کس من بودی
I am a dreamer and when i wake,
من در رویا هستم و وقتی بیدارم
You can't break my spirit - it's my dreams you take.
تو نمی توانی روح مرا نابود کنی تنها می توانی رویا هایم را بگیری
And as you move on, remember me,
و وقتی که می روی مرا به یاد داشته باش
Remember us and all we used to be
و ما و تمام آنچه که بودیم را به یاد داشته باش
I've seen you cry, I've seen you smile.
گریه ات را دیده ام خنده ات را دیده ام
I've watched you sleeping for a while.
برای چند لحظه به خواب رفتنت را تماشا کرده ام
I'd be the father of your child.
می توانستم پدر بچه ات باشم
I'd spend a lifetime with you.
می توانستم باقی زندگیم را با تو باشم
I know your fears and you know mine.
با ترس هایت آشنا هستم و تو نیز ترس های مرا می شناسی
We've had our doubts but now we're fine,
تردید های خود را داشتیم اما الان خوب هستیم
And I love you, I swear that's true.
و من عاشق تو هستم و قسم می خورم که راست می گویم
I cannot live without you.
بدون تو نمی توانم زندگی کنم
Goodbye my lover.
بدرود ای عشق من
Goodbye my friend.
بدرود ای دوست
You have been the one.
فقط تو بودی
You have been the one for me.
فقط تو تنها کس من بودی
And I still hold your hand in mine.
و من هنوز دستت را در دستم می گیرم
In mine when I'm asleep.
در دستم می گیرم وقتی که به خواب می روم
And I will bare my soul in time,
و به موقع روحم را آشکار خواهم ساخت
When I'm kneeling at your feet.
وقتی که بر جای پایت زانو می زنم
Goodbye my lover.
بدرود ای عشق من
Goodbye my friend.
بدرود ای دوست
You have been the one.
فقط تو بودی
You have been the one for me.
فقط تو تنها کس من بودی
I'm so hollow, baby, I'm so hollow.
من خیلی پوچ و ناچیز شده ام عزیزم٬ من خیلی پوچ شده ام
I'm so, I'm so, I'm so hollow.
من خیلی پوچ شده ام
I'm so hollow, baby, I'm so hollow.
من خیلی پوچ و ناچیز شده ام عزیزم٬ من خیلی پوچ شده ام
I'm so, I'm so, I'm so hollow.
من خیلی پوچ شده ام
در این روزگار، همه حرف خوب می زنند اما آنچه برای دیگران توصیه، نصیحت و سخنرانی می کنند در عمل ناقص اجرا می شود. درست مثل روشنفکری ایرانی، که مثل بعضی چیزهای دیگر در مملکت ما، ناقص متولد شده است؛ مرور رفتار زشتی که به جهت تکرار تبدیل به فرهنگ فردی ما شده است. اما با کنار گذاشتن آنها می توان دنیای جدیدی را برای خود و کائنات ساخت .
۱. هیچکس عقل کل نیست!
در این جهان و بین مخلوقات خداوند، از شما بهتر نیز وجود دارد. بعضی از ما تصور می کنیم خدا فقط ما را با نهایت درایت و تفکر آفریده است. نشانه دانایی؛ اقرار به نادانی و ناتوانی در برابر دانش حقیقی کائنات است. در بارگاه حضرت عشق، آنها که ندانستند، به نادانی خویش اعتراف کردند اما شیطان که فرشته مغرور خداوند بود به تصور دانایی خویش، جاهلانه عمل کرد.
۲. با یک بار دیدن یک نفر، قضاوت نکنیم
یکی از کارهای زشتی که معمولاً ما انجام می دهیم، قضاوت غیر عادلانه درباره افرادی است که شاید فقط یک بار آنها را دیده باشیم! این نهایت ظلم در حق شخصی است که نمی شناسیمش. آن قدر مطمئن قضاوت می کنیم و به شایعات دامن می زنیم! هیچ اشکالی ندارد که در اظهارنظرهایمان درباره سایرین، عجله نکنیم و برای حرمت و آبروی افراد احترام قائل شویم.
۳. کارشناس چند رشته نباشیم
یک اتفاق زشت در کشور ما خود متخصص انگاری خودمان در زمینه های مختلف است. راستی چرا در بیست موضوع متعدد، یک نفر ثابت احساس می کند که خبره است؟ شاید این نیز شهامت بخواهد که وقتی فردی در موضوعی از ما سوالی پرسید، به او بگوییم که «نمی دانم، بلد نیستم، نیاز به تحقیق و مطالعه دارم
۴. مصرف زیاد، نشان شخصیت هست؟
خارج شدن از جاده اعتدال و میانه روی در هر زمینه ای زشت است. خود را اسیر مارک ها و برندها کردن، بسیار زشت است. بعضی از همسران و مادران ما، آن قدر درگیر وسواس تمیزی و مرتب بودن می شوند که فراموش می کنند، روح زندگی خانوادگی شان، در حال مرگ است! درست و به اندازه مصرف کردن را جایگزین بیماری خرید مدل های جدید کنید.
۵. همیشه فقط حق با ماست؟
همه حق دارند در مسیر احقاق حق خود، تلاش کنند. اما زشتی رفتار برخی از ما این است که همواره حق خود می دانیم که در هر مجادله ای، تصور کنیم حق با ماست. برای لحظه ای به موضوع فکر کنید که چند بار جمله «من اشتباه کردم حق با شماست» را شنیده اید؟ زشت است که فردی همیشه حق را برای خویش بداند!
۶. تفریحی، معتاد هیچ چیز نشویم
خیلی از زشتی های جهان شوخی شوخی جدی می شود. تمام سیگاری ها و معتادان هیچ وقت فکر نمی کردند قرار است در مرداب رفتاری گرفتار شوند که خارج شدن از آن انگیزه مردانه و سلیقه زنانه می خواهد. پس حواس مان به رفقای نارفیق و تفریحاتی که مثل از چاله در چاه افتادن است باشد. این نیز رفتار زشتی است که علیرغم دانستن مان، اما به دلایل مختلف به هر پدیده سرگرم کننده معتاد شویم حتی اگر آن چیز ساعت ها تلویزیون نگاه کردن باشد، که بی تردید به ضرر ماست.
۷. فقط منافع خودمان را جدی نگیریم
همه آنها که زباله اتومبیل خود را در خیابان یا در قلب طبیعت رها می کنند باور دارند که منافع شخصی شان مهمتر از منافع جمعی و ملی است. اگر منافع جمعی ما کمی مهمتر از تامین نیازها و خواسته های خودمان بود بسیاری از کارهای زشتی که تاکنون بعضی از ما انجام داده ایم دیگر اجرایی نمی شد، خلاف های رانندگی سرعت ها و سبقت ها را به خاطر بیاورید. بسیاری از حوادث جاده ای به بهانه و دلیل اجابت منافع آنی و فردی افراد است.
۸. به بهانه انجام احکام، اخلاق را فراموش نکنیم
با آن همه خدای کوچک و بزرگی که بیش از ظهور آخرین پیامبر الهی در مکه وجود داشت و سختگیری بزرگان قریش جهت انجام احکام و رفتارهای خاص مورد نظرشان، چه دلیل موجب ایجاد ضرورت بعثت پیامبر اعظم (ص) و نیز پذیرش دین جدید در بین مردم شد؟ حلقه مفقوده بشر در آن زمان و شاید اکنون، مفهوم «اخلاق» است. اخلاق، دلیل بعثت و ارسال رسالت جدید بوده و هست. حال آیا می شود به بهانه اجرای احکام، اخلاق را کنار گذاشت؟
۹. تغییر از دیگران شروع نخواهد شد
با همه اشکالاتی که اطراف ما وجود دارد اما گروهی فکر می کنند برای اصلاح امور باید اتفاقی از بالا رخ دهد. انگار ما خود نمی توانیم مبنای تغییر باشیم. برای برطرف کردن زشتی نباید به سایرین و تلاش از ما بهتران متکی بود. این نیز یک رفتار زشت است که ما گناه همه ضعف ها را به گردن دیگران بیندازیم و نیز جهت تحول، توقع داشته باشیم که دولت مثلاً افسردگی یا ناآرامی روحی و نداشتن برنامه برای شادی و تفریح پایان هفته ما را تغییر دهد.
۱۰. فردای طبیعت را فدای هوس امروزمان نکنیم
گاهی برخی از ما فراموش می کنیم که طبیعت، امانت و هدیه الهی برای همه نسل هاست. اما بعضی افراد باور دارند که حرمت یک دیگ براساس جوشیدن یا نجوشیدن برای ما تعیین می شود. کنار دریا، میان جنگل و حتی در کوچه منتهی به خانه مان، بی توجهی به طبیعت و آلودگی زیست محیطی، نوعی خودکشی و دیگر کشی است.
۱۱. دروغ مصلحتی، با هر منطقی مصلحت نیست
در ادبیات دینی ما بی نمازی، بی حجابی، بی محاسنی و خیلی بدی های دیگر؛ دشمنی با خدا و بدترین گناه، ذکر نشده بلکه دروغ و دروغگویی عنوان شده است. پس به هیچ بهانه ای نمی توان دروغ گفت: دروغ برای هر کسی و به خصوص برای کسی که خود از زشتی دروغ می گوید زشت تر است اما کسی که خود مدعی زشتی دروغ و همچنین گوینده دروغ است در واقع دروغ و دروغگویی را برای دیگران زشت می داند و نه برای خود. چنین فردی با دروغ دیگر سعی می کند دروغ ثابت شده خویش را کتمان کند.
۱۲. اخمو و عصبانی بودن، نشانه وقار نیست!
یک رفتار زشت که به جهت تکرار زیاد، متاسفانه به عادت و فرهنگ فردی ما تبدیل شده؛ خود درگیری مزمن است. همیشه اخمو بودن و با عصبانیت برخورد کردن، ما را از دیگران جدا می کند. اگر مدیر یا بزرگتر یک خانواده هستید، بد نیست که شخصیت خود را از عینک دیگران ببینید. جدی بودن با عصبانی بودن متفاوت است. معمولاً آدم هایی که ایست قلبی یا سکته قلبی می کنند همان هایی هستند که با لبخند قهر کرده اند.
۱۳. کمتر حرف درست بزنیم و بیشتر درست عمل کنیم
در روزگاری که همه حرف خوب می زنند، خوب عمل کردن باید بیش از پیش مورد توجه مان باشد. یکی دیگر از رفتارهای زشت دیگری که می توان آن را کنار گذاشت، کمتر حرف زدن و بیشتر عمل کردن است. توفیق حرف های معلمان و مربیان تربیتی را باید در تربیت فرزندان و خانواده ایشان جستجو کرد. نکته دیگر، اظهارنظر نکردن درباره همه موضوعاتی که «می دانیم» یا «نمی دانیم» است! اولین گام خردمندی؛ تفکر و سکوت است.
آخه........
1392/04/9 - 00:30چرا اینجوری شدی؟
مهم اون قدمس.که برداشتمو نوشتم..هیشکی ام نیست یه تشکر کنه
1392/04/9 - 00:40حتما چسب.
1392/04/9 - 00:46رفتی خوابیدی دوباره اومدی؟
1392/04/6 - 02:14اااااااا فک کردم رفتی
1392/04/6 - 02:18طعم خاصی داره که معتاد میکنه
1392/04/6 - 15:11
معتاد
1392/06/23 - 13:03هیسسسسسسس اسمشو نگو دوباره میبرنمون تک سلولیا....
1392/06/23 - 13:09چَش عزیزم....
1392/06/23 - 13:25