یافتن پست: #مینا

متین (میراثدار مجنون)
3.jpg متین (میراثدار مجنون)
زن به توجه نیاز دارد و مرد به اعتماد و اطمینان.

زن به درک شدن نیازمند است و مرد به پذیرفته شدن.

زن به احترام نیاز دارد و مرد به قدر دانی .

زن به مهر و محبت نیاز دارد و مرد به تمجید و تحسین .

زن به تایید نیاز دارد و مرد تصدیق.

زن به اطمینان خاطر نیاز دارد و مرد به تشویق !
... ادامه
MINA
حفغف.jpeg MINA
تصور کن:

با اونی که خیلی دوستش داری در حال حرف زدن باشی تماسا...

یه دفعه یه اتفاق براش بیفته

که منجر به فوتش شه...

اون...

تو...

و دنیای تو...
... ادامه
MINA
rain-medium.jpg MINA
این روزها

باران که می بارد

حتی خودش هم گیج دلتنگی ست...
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
d566ca82b3ead6d131f4b4c0f3f908ad-425.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
{-54-}
Noosha
df5d9f5932891c5945155269c18ae2b1-425 Noosha
روزی روزگاری رسم زندگی ما این شکلی نبود. مردم خوش بودن و خرم، سالم و درستکار. به کوچکترین بهانه ائی شاد میشدن و به راحتی شادیهاشون رو تقسیم میکردن. رحم داشتن و دست بده. کی اینهمه غم داشتیم و درد و مرض؟
کجا رسممون اینطور جدائی بود و دوری؟ توی فرهنگ لغاتمون هرگز معنی شارلاتان، آدم زرنگ نبود. هرگز فرصت طلب و کلاش، آدم تیز نبود. دزد معنیش آدم کار درست نبود و آدم درستکار هم به ولله که اسمش اسگول نبود! آئین همه چیز رو به هم ریختیم و فکر کردیم این یعنی نوگرائی و روشنفکری. رفتارهامون رو دگرگون کردیم. به سیره گذشتگانمون پشت کردیم. حتی از خودمون و روابط زناشوئیمون هم زدیم و فقط به فرزندانمون پرداختیم. فکر کردیم شاهکار میکنیم! روابط عاطفی رو کم رنگ کردیم. گشت و گذار دست جمعی و درکنار اقوام و آشنایانمون بودن رو با خانه نشینی معاوضه کردیم. فکر کردیم به این میگن آرامش!
هر روز گفتیم وقت نداریم . همش غر زدیم از گرونی و مشکلات و به تفریحات و دلخوشی های ارزون هم وقتی نگذاشتیم.
ضرب المثل هامون شده، این چشمت به اون چشمت اطمینان نکنه...
یا دیگی که برای من نجوشه، میخوام سر سگ توش بجوشه !
الان هم که در دنیای مجازی داریم غرق میشیم. حوصله حرف زدن با همدیگه رو نداریم و فردا هم احتمالا چشم دیدن هم رو ! دور از جون شما ، خودم رو میگفتم!{-60-}
1 دیدگاه · 1392/09/5 - 11:42 در Lawless ·
10
MINA
163550_445890682168343_497876380_n.jpg MINA
رضا
رضا
Mohammad
04.jpg Mohammad
هشت سال از درگذشت آغاسی گذشت + عکس
✲ميــMisS.ArEzoOــس✲
✲ميــMisS.ArEzoOــس✲
سَلامتــے خــــ♥ــــودم ツ


چہ باشم چہ نباشم


هیچڪس واسَش مٌهم نیست ...!!!
ოօհʂεղ
ოօհʂεղ
گر کسی سلطنتی یافت به خود مینازد، من کنم ناز به عالم که رفیقم تو شدی.
Mostafa
66057735768664565846.gif Mostafa
قانون اول به هیچ کس اعتماد نکن {-7-}
ოօհʂεղ
ოօհʂεղ
بارالها ای خدای عدل و داد
هر که کرده یادی از ما زنده باد
ما که معتاد رفیقیم و خمار روی یار
در مرام ما نباشد ترک این نوع اعتیاد
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
سلاممممممممممممممم یه همگی و صد سلام به گلها یخودم
bamdad
bamdad
ﺩﺭﺩ " ﺑﻌﻀﯽ ﺁﺩﻣﺎ ﺭﻭ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﺩﯾﺪ
ﻧﻪ ﮐﻪ ﻧﺸﻪ، ﺷﺎﯾﺪ ﺭﻭ ﻧﻤﯿﮑﻨﻦ
ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﻣﯿﺮﺳﻦ ﮐﻪ، ﺑﻪ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﭘﻨﺎﻩ ﻣﯿﺒﺮﻥ
ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ،
ﺑﻌﻀﯽ ﺑﻪ ﺳﺎﺧﺘﻦ،
ﺑﻌﻀﯿﺎ ﮐﺸﯿﺪﻥ،
ﺑﻌﻀﯽ ﺑﻪ ﻧﻮﺷﺘﻦ
ﻭ ﺑﻌﻀﯽ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺧﻮﻧﺪﻥ ...
ﻫﻤﯿﻨﺎ ﻫﺴﺘﻦ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺣﺎﻟﺸﻮﻧﻮ ﻣﯿﭙﺮﺳﯽ،
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﯿﺰﻥ "ﺧﻮﺑﻢ " ، " ﺧﻮﺑﯿﻢ " ...
ﻣﻦ ﮐﻪ ﺧﻮﺑﻪ ﺧﻮﺑﻢ ...
ﺷﻤﺎ ﭼﻄﻮﺭﯾﺪ؟ ...
... ادامه
دیدگاه · 1392/08/20 - 18:50 ·
8
bamdad
bamdad
کم کم یاد خواهی گرفت …

تفاوت ظریف میان

نگه داشتن یک " دست " و زنجیر کردن یک " روح" را …

اینکه عشق تکیه کردن نیست !!!

و رفاقت اطمینان خاطر !!!

یاد میگیری که بوسه ها قرار داد نیستند !!!

کم کم یاد میگیری باید باغ خودت را پرورش دهی !!!

به جای آنکه منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد !!!

یادمیگیری که میتوانی محکم باشی !!!!

پای هر خداحافظی یاد میگیری که خیلی می ارزی …!!!
... ادامه
دیدگاه · 1392/08/18 - 18:39 ·
5
MINA
MINA
سلام

بیا{-107-}
Noosha
f6c0f2cade9138302.jpg Noosha
... و هر بار که آزادیم را محدود میکنی، میگویی من به تو اطمینان دارم،

"اجتماع" خراب است...

سیمین دانشور{-41-}
دیدگاه · 1392/08/15 - 12:17 ·
5
صوفياجون
hi-hello-61.jpg صوفياجون
MINA
سلووووووو خوووووش اوووومدی دوستم
صوفياجون
صوفياجون
امشب چرا خلوته حالا که من هستم کسی نیست
یعنی همه رفتن عزاداری؟؟؟؟؟؟؟{-36-}{-60-}
bamdad
bamdad
دوستت دارم !
گفتنش ساده است
شنیدنش هم
اما فهمیدنش
دشوارترین کارِ دنیاست این روزها
اما همین دشواری زیباست !
زیباست برایِ خاطرِ اطمینانِ دلت
که بفهمد
هر آواره ای عاشق نیست
هر رهگذری مجنون
و تو لیلیِ خاطره هایِ هرکس نخواهی بود !
دوستت دارم ساده ترین دشوارِ دنیاست
برایش باید از
من
گذشت
باید به
ما رسید
باید به
عشق
رسید
... ادامه
دیدگاه · 1392/08/12 - 00:52 ·
9
Morteza
Morteza
خانم حمیدی برای دیدن پسرش مسعود ، به محل تحصیل او یعنی لندن آمده بود. او در آنجا متوجه شد که پسرش با یک هم اتاقی دختر بنام Vikki زندگی می کند. کاری از دست خانم حمیدی بر نمی آمد و از طرفی هم اتاقی مسعود هم خیلی خوشگل بود. او به رابطه میان آن دو ظنین شده بود و این موضوع باعث کنجکاوی بیشتر او می شد...
مسعود که فکر مادرش را خوانده بود گفت : " من می دانم که شما چه فکری می کنید ، اما من به شما اطمینان می دهم که من و Vikki فقط هم اتاقی هستیم ! "

حدود یک هفته بعد ، Vikki پیش مسعود آمد و گفت : " از وقتی که مادرت از اینجا رفته ، قندان نقره ای من گم شده ، تو فکر نمی کنی که او قندان را برداشته باشد؟"
" خب، من شک دارم ، اما برای اطمینان به او ایمیل خواهم زد . "

او در ایمیل خود نوشت :
مادر عزیزم، من نمی گم که شما قندان را از خانه من برداشتید، و در ضمن نمی گم که شما آن را برنداشتید . اما در هر صورت واقعیت این است که قندان از وقتی که شما به تهران برگشتید گم شده . "
با عشق، مسعود


روز بعد ، مسعود یک ایمیل به این مضمون از مادرش دریافت نمود :
پسر عزیزم، من نمی گم تو با Vikki رابطه داری ! ، و در ضـــمن نمی گم که تو باهاش رابطه نداری . اما در هر صورت واقعیت این است که اگر او در تختخواب خودش می خوابید ، حتما تا الان قندان را پیدا کرده بود.
با عشق ، مامان !!!
... ادامه
MINA
MINA
{-83-} {-83-} یکی بیاد بگه این تصاویر به همین صورت میاد فقط عایا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

{-88-}{-88-}{-88-}




چراااااااااااا؟؟؟؟{-287-}{-287-}{-287-}
... ادامه
صفحات: 4 5 6 7 8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ