حسنی نگو جوون بگو. علاف چش چرون بگو
موی ژلی،ابرو کوتاه،زبون دراز،واه واه واه
نه سیما جون نه رعنا جون،نه نازی و پریسا جون،هیچ کس باهاش رفیق نبود
تنها توی کافی شاپ نگاه میکرد به بشقاب،
باباش میگفت:حسنی میری به سربازی؟،نه نمیرم نه نمیرم
به دخترا دل میبازی. نه نمی دم نه نمی دم
گل پری جون با زانتیا ویبره میرفت تو کوچه ها
گلی چرا ویبره میری؟ دارم میرم به سلمونی
که شب برم به مهمونی،گلی خانوم نازنین با زانتیا نقطه چین،
یه کمی به من سواری میدی؟،نه که نمیدم،چرا نمیدی
واسه این که من قشنگم،درس خونم و زرنگم
اما تو چی؟،نه کار داری نه مال داری،فقط هزار خیال داری
موی ژلی ،ابرو کوتاه،زبون دراز ،واه واه واه
یارقلی
1394/11/8 - 11:13وا یار قلی اسم نی؟
1394/11/13 - 08:43اینم یه اسم باستانی عه من همش اسمای باستانی بذارم شماها اعتراض کنینا
زانیار
جدیداً طوری شده که آدم فرق فحش با اسم رو تشخیص نمیده، یه اسمایی رو بچه هاشون میزارن که آدم فک میکنه فحشه
1394/11/13 - 08:54این نشون میده ما در باستان خیلی فحش میدادیم
1394/11/13 - 16:05آره
1394/11/14 - 08:35تو کی میخوای این عادت چماق به دست بودن رو کنار بزاری خدا می دونه
1394/11/18 - 08:24من جمله ی محمد رو اصلاح می کنم:
1394/11/18 - 10:12سالار تو کی میخوای آدم شی خدا میدونه