#طرز_تهیه #کوکی #با #چیپس_شکلات
#مواد_لازم :
آرد 1،1/4 پیمانه
کره 1/2 پیمانه
شکر قهوه ای 1/2 پیمانه ( اگر شکر قهوه ای ندارید به همین مقدار به شکر سفید اضافه کنید )
شکر سفید 1/3 پیمانه
تخم مرغ 1 عدد
شکلات سیاه چیپسی 100 گرم
وانیل شکری 1/4 قاشق چای خوری
بیکینگ پودر 1 قاشق چای خوری
طرزتهیه:
طبق معمول پخت همه شیرینی ها فر رو روی 180 درجه روشن کنید. کره رو آب می کنید.(همین که از حالت شلی پیدا کنه کافیه ، کره نباید گرم بشه )
شکر سفید و قهوه ای و کره رو با همزن بزنید . بعد از اینکه کاملا مخلوط شدن تخم مرغ و وانیل رو اضافه کنید و مواد رو هم بزنید تا خوب مخلوط شن،بعد هم آرد و بیکینگ پودر رو الک کنید و به مواد اضافه کنید.
بعد از اینکه آرد با مواد مخلوط شد ، شکلات رو اضافه کنید و با لیسک کمی مواد رو هم بزنید تا شکلات تو خمیر پخش بشه.
داخل سینی رو کاغذ روغنی بذارید و کمی با قلمو و روغن کاغذ رو چرب کنید.
به اندازه یک قاشق از مواد رو بر دارید و با فاصله از هم داخل سینی قرار بدید . لازم نیست اصلا بهش فرم بدید , چون در حین پخت تو فر باز می شه و شکل کوکی به خودش می گیره.
سینی رو داخل فر به مدت 10 دقیقه قرار بدید.
بعد از 10 دقیقه وقتی چک کنید انگار کوکی ها هنوز نرمند و به زمان بیشتری نیاز دارن, ولی اگه بذارید بیشتر بمونه اول خیلی خوب به نظر میاد ولی وقتی سرد بشه خیلی خشک می شه.
بعد از این که از فر درآوردید , صبر کنید تا کوکی ها کاملا خنک بشن بعد از کاغذ جدا کنید تو یک ظرف در بسته نگهدارید.
بعد از این که همه کوکی ها خنک شدن, می بینین که کم کم خودشون رو می گیرین .
... ادامه
مرسی...
1392/08/20 - 19:19من عاشق فریدون مشیری هستم...
خواهش![{-173-} {-173-}](https://nemidoonam.com/i/icons/d46.gif)
![{-153-} {-153-}](https://nemidoonam.com/i/icons/d26.gif)
1392/08/20 - 19:20فریدون
1392/08/20 - 19:28کوچه
مهتاب
لااااااایک
آه یلدا
آه
آ..
بی تو ، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
1392/08/20 - 19:31همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم !
در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید
یادم آید که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
یادم آید : تو بمن گفتی :
ازین عشق حذر کن !
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب ، آئینة عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا ، که دلت با دگران است
تا فراموش کنی ، چندی ازین شهر سفر کن !
با تو گفتنم :
حذر از عشق ؟
ندانم
سفر از پیش تو ؟
هرگز نتوانم
روز اول که دل من به تمنای تو پَر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو بمن سنگ زدی ، من نه رمیدم ، نه گسستم
باز گفتم که : تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو درافتم ، همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم ، نتوانم … !
اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب نالة تلخی زد و بگریخت !
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید
یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم
نگسستم ، نرمیدم
رفت در ظلمت غم ، آن شب و شبهای دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزده خبر هم
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم !
بی تو ، اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم
نیما قابلی نداشت![{-35-} {-35-}](https://nemidoonam.com/i/icons/s43.gif)
1392/08/20 - 19:37بامداد خیلی قشنگ بود![{-231-} {-231-}](https://nemidoonam.com/i/icons/t27.gif)
1392/08/20 - 19:37خواهش میشه...
![:) :)](https://nemidoonam.com/i/icons/s33.gif)
1392/08/20 - 19:40بسیار زیبا بود
1392/08/20 - 22:29ممنون ندا جون![{-154-} {-154-}](https://nemidoonam.com/i/icons/d27.gif)
1392/08/24 - 18:20