یافتن پست: #نمیدانم

صوفياجون
1384277658775430.png.jpg صوفياجون
...
نمیدانم چه بنویسم
نمیدانی چه دشوار است
نمیدانی که در خلوت
غم و اندوه بسیار است
{-35-}{-35-}{-35-}
نمیدانی که بعد از تو
دلم تنهای تنها شد
نمیدانم که این قصه
کجا آغاز و پیدا شد ؟!
{-35-}{-35-}{-35-}
نمیدانم که تنهایی
چرا غمخوار من گشته ؟
غم تنها شدن حالا
نمیدانی که برگشته
{-35-}{-35-}{-35-}
نمیدانی که شبها من
به کارم سخت مشغولم
سحرگاهان که بیدارم
به فکر تو مجبورم
{-35-}{-35-}{-35-}
نمیدانم چه بنویسم
که کم گردد ز غم هایم
که بغضم نشکند وقتی
خیالم هست تنهایم
{-35-}{-35-}{-35-}
نمیدانی که میدانم
تو دلخور از منی اما
دو خط شعری که من گفتم
چه دامنگیر شد بر ما !!
{-35-}{-35-}{-35-}
من آن را گفته بودم که
دلم آسوده تر گردد
که شاید بعد از آن نامه
نگارم باز برگردد
{-35-}{-35-}{-35-}
من حالا حس دلتنگی
شده یار و هم آغوشم
به اجبارم شده من بعد
لباس مشکی می پوشم
{-35-}{-35-}{-35-}
برای آخرین جمله
بگویم از ته قلبم
که هر شب در وجود خود
به دنبال تو می گردم
{-35-}{-35-}{-35-}
نمیدانم چه بنویسم
به غیر از "دوستت دارم"
نمیدانی که اما من
یه دنیا دوستت دارم
{-35-}{-35-}{-35-}
شاعر: {-35-}{-35-}بامداد{-35-}{-35-}
...
...
ماههاست فراموشش کرده ام؛
خاطراتش راهم...!
ولی نمیدانم دستانم چراهنوزبه نوشتن نامش ذوق میکند!
دیدگاه · 1392/10/18 - 22:01 ·
3
bamdad
bamdad
فریاد میزدم " فراموشش کرده ام "

اما امروز !

فقط یک عکس شبیه او مرا به سقوط وا داشت !

نفسم را زیر پاهایم گم کردم...

او فقط شبیه او بود !

و من را دیوانه کرد...

نمیدانم اگر او ، او بود چه میشد؟!

این دل بیچاره با چه حرفهایی تنش را گرم کرده . . . ! ! !
... ادامه
...
دوستت دارم ...
روزهارفتندومن دیگر؛
خودنمیدانم
کدامینم؛
آن من سرسخت مغرورم؛
یامن مغلوب دیرینم؟
بگذرم گرازسرپیمان؛
میکشداین غم دگربارم
می نشینم شایداوآید
عاقبت روزی به دیدارم
{-35-}
دیدگاه · 1392/10/8 - 18:34 ·
5
...
...
نمیدانم چرااینگونه هست..؟!
وقتی نگاه عاشق کسی به توست
میبینی
اما
دلت بسته به مهردیگری است..
بی اعتنامیگذری
وعاشقانه
به کسی مینگری
که دلش پیش تونیست..!
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/6 - 18:36 ·
9
mostafa AZ
mostafa AZ
همه چیز زود شروع شد
عاشقی !
دلتنگی !
رفتن تو …
اما نمیدانم چرا تمام نمیشود ؟
عشق تو در من !
دیدگاه · 1392/10/3 - 15:12 ·
6
Majid
Majid
حرفهای زیادی داری
سکوت علامت چیست
نمیدانم علامت رضایت است یا همان جواب ابلهان خاموشی است
معنی جدیدی به سکوت داده ای
سکوتت را میفهمم
یعنی انتظار
... ادامه
...
romantic-separation8.jpg ...
همه چیززودشروع شد
عاشقی
دلتنگی
رفتن تو...
امانمیدانم
چراتمام نمیشود؟
عشق تودرمن..!
دیدگاه · 1392/09/30 - 22:23 ·
7
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
1367960800797598_large.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
میگویند یک روزی هست ..

که چرتکـه دست میگیرند و حساب و کتاب میکنند ...

و آن روز تـــو باید تــــاوان آن چه با من کردی را بدهی!

فقط نمیدانم ....

تاوان دادن آن موقع تـــو ، به چه درد من میخورد!؟!
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/30 - 15:19 ·
7
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﮐﺪﺍﻡ ﺭﺍ ﺭﺍﺿﯽ ﮐﻨﻢ؟؟؟ ﻗﻠﺒﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﻋـــــــــــــــــــــــــــــــــــــﺎﺷﻖ ﺑﺎﺷﺪ؟؟؟ ﯾﺎ ﻋﻘﻠﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﻋــــــــــــــــــــــــــــــــﺎﻗﻞ ﺑﺎﺷﺪ؟؟؟{-38-}
دیدگاه · 1392/09/29 - 23:01 ·
6
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
rgf.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
قلــــــب
مهـــمانخانه نیست ،
که آدمــــها بیایند ...
دو سه ساعت ، یا دو سه روزی توی
آن بمانند و بعد بروند !
قلب لانه ی گنجشک نیست که در بهـــار
ساخته بشود ،
و در پائـــیز ، باد آن را با خودش ببرد !
قلــــــــــــــــــــب ؟!
راستش نمیدانم چیست !
امــــا این را میدانم ...
که جای آدمـــــهای خیلی خوب است ... آدمهـــــــــــای خوب !!!!!!
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/28 - 21:21 ·
6
bamdad
bamdad
ﻫﯽ ﺗﻮ…
ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﻧﺎﻣﺖ ﺭﺍ ﭼﻪ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ…
.ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺧﺎﺹ!
.ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻧﺪﮔﯽ!
. ﺩﻟﯿﻞ ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻥ!
. ﻫﻤﻪ ﯼ ﻭﺟﻮﺩ …ﯾﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﻋﺸﻘﻢ…
… ﺑﻪ ﻫﺮﻧﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﺪﺍﻥ…
… آﺭﺍﻡ…
…ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺟﺎﻥ ﻣﯿﺪﻫﻢ
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/28 - 15:05 ·
2
ali
ali
سالهاست منتظر آمدن روز های بهترم ولی نمیدانم چرا هنوز هم دیروز ها بهترند...!!
دیدگاه · 1392/09/27 - 21:43 ·
5
mostafa AZ
mostafa AZ
تو را با تیشه عشقم کنار مرمر قلبم تراشیدم

از آن پس من تو را چون بت پرستیدم چرایش را نمیدانم
دیدگاه · 1392/09/27 - 20:31 ·
8
حامد@ پسر تنها
حامد@ پسر تنها
ببخشید دوستان من برم زیاد تنظیم نیستم نتونسم واسم
شب همگی خوش
نمیدانم چرا امشب دلم گریه میخواهد
{-31-}
bamdad
bamdad
من که جز تو کسی را ندارم،ولی نمیدانم چرا تو را هم ندارم!
دیدگاه · 1392/09/23 - 21:12 ·
9
bamdad
bamdad
هی تو…


نمیدانم نامت را چه بگذارم…


.مخاطب خاص!


.تمام زندگی!


.دلیل نفس کشیدن!


.همه ی وجود…یا تنها عشقم…


…به هرنامی که باشی بدان…


…ارام…


…برایت جان میدهم…
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/22 - 18:54 ·
5
zahra
zahra
رشت
نام قدیم رشت دارالمرز بود. نمیدانم از کی به رشت تغییر یافت. روایتی است که چون این شهر یکی از مراکز بزرگ ابریشم ریسی بود نام رشت که مشتق از ریسیدن و رشتن است روی آن گذاشته شد. به روایتی دیگر کلمه رشت از دوبخش “رش” یا وارش که به معنی باران ریز است و پسوند “ت” که تداوم را میرساند تشکیل شده است، و مجموع آن می شود شهر باران های همیشگی. به عقیده دهخدا کلمه رشت به حساب ابجد سال ۹۰۰ هجری می شود و چون شهر در این سال ساخته شده است آنرا رشت نامیدند
... ادامه
صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ