یافتن پست: #پارچه

شلاله
شلاله
شرکت یو پی اس CyberPower (سایبرپاور)
شرحی مختصر بر معرفی شرکت یو پی اس سایبر پاور
تاریخچه شرکت
سیستمهای سایبر پاور (USA) در سال ۱۹۹۷ پی ریزی شدند. طراحی، تولید و بازاریابی ویژگیهای غنی و مقرون به صرفه با کیفیت بالای منابع تغذیه بی‌وقفه (UPS). سایبر پاور یک تولیدکننده خوب با امکانات تولید فراوان می‌باشد. سایبرپاور یک بخش تحقیق و توسعه با بیش از ۹۰ مهندس را استخدام کرده است و گواهینامه زنجیره تامین iso 9001 را گرفته است. سایبرپاور با توجه به کیفیت بالا، قابلیت اطمینان و توانایی اثبات شده سه سال ضمانت برای محصولات یو پی اس را در نظر گرفته است. همچنین سایبر پاور برای تجهیزات ارتباطی پیشرفته و محصولات ضربانی خود ضمانت نامه تمام عمر در نظر گرفته است.

ازآنجایی که سایبر پاور به گسترش یکپارچه جهانی زیر نظر مرکز خود در امریکا ادامه داد، محصولات سایبر پاور رشد به سزایی داشته‌اند. امروزه سایبرپاور تولید کننده شماره ۲ محصولات ضربانی و UPS هم با واحد فرخته شده و هم با ارزش سهام در شبکه خرده فروشی می‌باشد. سایبر پاور یک خط کامل از سیستمهایتیبانی باتری اضطراری برای کامپیوترها، الکترونیک و تجهیزات مخابراتی پیشنهاد می‌کند.

ماموریت شرکت یو پی اس
سایبر پاور در بازار امروز یو پی اس های بسیار مشهور با قیمت مناسب و قابلیت اطمینان بالا را تولید می‌کند. ویژگیهای غنی آن، محصولات مستعد را برای رسیدن به استانداردهای طراحی پشتیبان انرژی و نوآوری در بازار یو پی اس پیش می‌برد. سایبر پاور به بهبود ویژگیهای سیستمهای یو پی اس به منظور داشتن بیشترین ارزش برای مصرف کننده اختصاص یافته است.

سایبر پاور بر گسترش خطوط تولید ادامه می‌دهد. با نگهداری در قیمت پایینتر برای خریدار، سایبر پاور برای نیازهای تنظیم خودکار ولتاژ (AVR) و یا خروجی سینوسی امواج، یو پی اس های با بار بالاتر را پیشنهاد می‌کند. یو پی اس های بار بالا با خط تولید خرده فروشی هم تراز شده اند. در حقیقت، یو پی اس های باربالا فرصتی را برای نمایندگان سایبرپاور ایجاد می‌کند تا یک پشتیبانی کامل را از تجارت خرد و متوسط و بخشهای مجموعه خود به انجام برسانند. خط تولید یو پی اس های بار بالا به چهار مقوله اصلی تقسیم شده است.

این چهار مقوله شامل: رشته برنامه‌های هوشمند با برنامه‌های هوشمند آنلاین، برنامه هوشمند موجی سینوسی، برنامه‌های هوشمند LCD هوشمند
... ادامه
[لینک]
دیدگاه · 1394/10/2 - 14:28 ·
آرمین
IMG_20151212_000221.jpg آرمین
زائر شدم نسیم، صدای مرا گرفت
از دستم التماس دعای مرا گرفت
یک شب کنار پنجره فولاد، مادرم
آن قدر گریه کرد، شفای مرا گرفت
یک پارچه گره زد و تا سالهای سال
« سهمیه امام رضا » ی مرا گرفت 
... ادامه
دیدگاه · 1394/09/21 - 00:03 ·
1
صوفياجون
عکس۰۹۹۴.jpg صوفياجون
البته اینا تیکه های کوچیکشن هنوز بزرگه رو شروع نکردم مونده {-7-}خب نمیدونستم چه پارچه ای رو انتخاب کنم {-9-}{-15-}
9 دیدگاه · 1394/09/7 - 14:13 در Art ·
3
صوفياجون
صوفياجون
من برم نماز بخونم واسه فردا دعا کنم {-7-}{-17-} برمیگردم اگه بودین که هیچ اگه نبودین خدافظ {-22-}
صوفياجون
عکس۰۹۸۴.jpg صوفياجون
امروز بردم قابش گرفتم {-7-} واسه بامداد پارچه خریدم {-29-}{-29-} bamdad خوشحال باش ولی به زودی نمیتونم تموم کنم ولی سعیمو میکنم خوشگل بدوزم پارچه رو قهوه ای گرفتم روش ربان روشن کار میکنم {-29-}
1 دیدگاه · 1394/09/4 - 13:23 در Art ·
2
صوفياجون
عکس۰۹۸۳.jpg صوفياجون
{-41-}{-41-}شده {-7-} چطور شده؟ طی دو روز تمومش کردم
3 دیدگاه · 1394/09/3 - 00:20 در Art ·
4
صوفياجون
عکس۰۹۷۹.jpg صوفياجون
مثلا شده هست پارچه اضافه داشتم گفتم درست کنم واسه نمونه {-7-}{-7-} ولی باید برم پارچه بخرم {-7-} جانماز بامداد
1 دیدگاه · 1394/08/30 - 14:33 در Art ·
3
صوفياجون
عکس۰۹۴۹.jpg صوفياجون
دارم واسه دکورمونم میدوزم 8تیکه پارچه بریدم دارم میدوزم {-41-}{-41-} یکیو با سنجاق ته گرد مثلثی گذاشتم
دیدگاه · 1394/08/7 - 23:48 در Art ·
3
bamdad
photo_2015-10-17_19-51-21.jpg bamdad
صوفياجون
عکس۰۹۱۷.jpg صوفياجون
سلووووو امروز رفتم اولین کارمو قاب گرفتم البته رو پارچه معمولی واسه یاد گیری بود ولی خوشگله دوسش دارم {-7-}{-29-}{-41-}
دیدگاه · 1394/06/29 - 23:27 در Art ·
3
رضا
503972_601.jpg رضا
رضا
رضا
کی سیستم یکپارچه اطلاعات شهری و روستایی تو ایران راه بیفته معلوم نیست .
دیدگاه · 1394/01/27 - 13:44 ·
6
Mohammad
Mohammad
،
.............................................
** روال کار **
در اين پست هركسی بايد اول به سوال نفر قبلش جواب بده
و بعد يه سوال از نفر بعديش كه معلوم نيست كيه بپرسه !!!

** نكته مهم: **
در صورتی كه دو نفر همزمان دیدگاه دادند٬ پست نفر اول قبوله و از اون دیدگاه بايد ادامه داد !
نفر بعدی هم بايد دیدگاه خودش رو حذف كنه !

** قوانين: **
1- بی احترامی نکنید.
2- سوالها باید عمومی باشند.
3- سوالات تكراری، توچی ...، تو بگو... و اينچنين نپرسيد.
4- دیدگاه پشت سر هم اکیداً ممنوع است.
5- دیدگاه شما مطابق با قوانین کلی سایت نمیدونم باشد.
... ادامه
رضا
auslogics-disk-defrag-screenshot-04.png رضا
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
خانمها چطور نیمرو درست میکنن؟

> ۱-ماهیتابه را میزارن رو گاز
> ۲- توی ماهیتابه روغن میریزن
> ۳- اجاق گاز زیر ماهیتابه رو روشن میکنن
> ۴- تخم مرغها رو میشکنن و همراه نمک توی ماهیتابه میریزن
> ۵- چند دقیقه بعد نیمروی آماده رو نوش جان میکنن

آقایون چطور نیمرو درست میکنن؟

> ۱- توی کابینتهای بالایی آشپزخونه دنبال ماهیتابه میگردن
> ۲- توی کابینتهای پایینی دنبال ماهیتابه میگردن و بلاخره پیداش میکنن
> ۳- ماهیتابه رو روی اجاق گاز میذارن
> ۴- توی ماهیتابه روغن میریزن
> ۵- توی یخچال دنبال تخم مرغ میگردن
> ۶- یه دونه تخم مرغ پیدا میکنن
> ۷- چند تا فحش میدن
> ۸- دنبال کبریت میگردن
> ۹- با فندک اجاق گاز رو روشن میکنن و بوی سرکه همراه دود آشپزخونه رو بر میداره
> ۱۰- ماهیتابه رو میشورن (بگو چرا روغنش بوی ترشی میداد )!
> ۱۱- ماهیتابه رو روی اجاق گاز میذارن و توش روغن واقعی میریزن
> ۱۲- تخم مرغی که از روی کابینت سر
> خورده و کف آشپزخونه پهن شده رو با دستمال پاک میکنن ۱۳- چند تا فحش میدن و لباس میپوشن
> ۱۴- میرن سراغ بقالی سر کوچه و ۲۰ تا تخم مرغ میخرن و برمیگردن
> ۱۵- تلویزیون رو روشن میکنن و صداش رو بلند میکنن
> ۱۶- روغن سوخته رو میریزن توی سطل و دوباره روغن توی ماهیتابه میریزن
> ۱۷- تخم مرغها رو میشکنن و توی ماهیتابه میریزن
> ۱۸- دنبال نمکدون میگردن
> ۱۹- نمکدون خالی رو پیدا میکنن و چند تا فحش میدن
> ۲۰- دنبال کیسهء نمک میگردن و بلاخره پیداش میکنن
> ۲۱- نمکدون رو پر از نمک میکنن
> ۲۲- صدای گزارشگر فوتبال رو میشنون و میدون جلوی تلویزیون
> ۲۳- نمکدون رو روی میز میذارن و محو تماشای فوتبال میشن
> ۲۴- بوی سوختگی رو استشمام میکنن و میدون توی آشپزخونه
> ۲۵- چند تا فحش میدن و تخم مرغهای سوخته رو توی سطل میریزن
> ۲۶- توی ماهیتابه روغن و تخم مرغ میریزن
> ۲۷- با چنگال فلزی تخم مرغها رو هم میزنن
> ۲۸- صدای گــــــــــل رو از گزارشگر فوتبال میشنون و میدون جلوی تلویزیون
> ۲۹- سریع برمیگردن توی آشپزخونه
> ۳۰- تخم مرغهایی که با ذرات تفلون کنده شده توسط چنگال مخلوط شده رو توی سطل میریزن
> ۳۱- ماهیتابه رو میندازن توی سینک
> ۳۲- دنبال ظرفهای مسی میگردن
> ۳۳- قابلمهء مسی رو روی اجاق گازمیذارن و توش روغن و تخم مرغ میریزن
> ۳۴- چند دقیقه به تخم مرغها زل میزنن
دیدگاه
صوفياجون
1497632_259912650830186_457395169_n.jpg صوفياجون
Mohammad
644680_8huGdiu8.jpg Mohammad
ابی(بهروز وثوقی):خیلیا منو زدن ... پاسبونا ... شوفرا ... پارچه فروش های کوچه مهران ... آدمای ممد ارباب ... سیاهی های کوچه سرخپوستا ... می دونی ... همیشه بعدِ هر یه کتک خوردنِ مفصل یه جوری میشم ... مثل آدمی که خارش داشته باشه و حسابی بخاروننش ... از دردش خوشم میاد ... مثلِ این می مونه که حکمِ مرخصیمو امضا کرده باشن....

-
رضا
18.jpg رضا
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
url.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
امروز همین مدل پارچه گرفتم که اینو درست کنم ولی نمیدونم چرا الان خیلی پشیمونم{-30-}
ReyHaNE (دختر همسایه)
ReyHaNE (دختر همسایه)
دختر بودن یعنی تمام عمر پای آینه بودن!

دختر بودن یعنی پنکک زدن به جای صورت شستن!

دختر بودن یعنی كله قند و لی لی لی لی ...

دختر بودن یعنی پس این چایی چی شد؟؟!

دختر بودن یعنی الگوی خیاطی وسط مجله های درپیت

دختر بودن یعنی همونی باشی كه مادر و خاله و عمه ت هستن

دختر بودن یعنی انتظار خاستگار مایه دار!

دختر بودن یعنی چرا خونه اونقد کثیفه ؟؟!

دختر بودن یعنی دختر و چه به رانندگی؟ تو باید ماشین ظرفشویی برونی !

دختر بودن یعنی باید فیلم مورد علاقه تو ول كنی پاشی چایی بریزی!

دختر بودن یعنی نخواستن و خواسته شدن!

دختر بودن یعنی حق هر چیزی رو فقط وقتی داری كه تو عقدنامه نوشته باشه!

دختر بودن یعنی شنیدی شوهر سیمین واسه ش یه سرویس طلا خریده 12 میلیون؟

دختر بودن یعنی ببخشید میشه جزوه تونو ببینم؟!

دختر بودن یعنی به به خانوم خوشگل....هزار ماشالااااااا...

دختر بودن یعنی برو تو ، دم در وای نستا!

دختر بودن یعنی لباست 4 متر و نیم پارچه ببره!

دختر بودن یعنی خوب به سلامتی لیسانس هم كه گرفتی دیگه باید شوهرت بدیم!

دختر بودن یعنی كجا داری میری؟!

دختر بودن یعنی تو نمیخواد بری اونجا ، من خودم میرم!

دختر بودن یعنی كی بود بهت زنگ زد؟! با كی حرف میزدی؟! گوشیت و بده ببینم !

دختر بودن یعنی خیلی خودسر شدی!

دختر بودن یعنی اول ناموس پدر و برادر بعد هم ناموس شوهر !

دختر بودن یعنی با لباس سفید اومدن با کفن رفتن !

دختر بودن یعنی چون پیر شدم میخواد طلاقم بده رفته صیغه کرده !

دختر بودن یعنی فقط میتونی معشوق باشی..عاشق شدن هرگز !

دختر بودن یعنی اجازه گرفتن واسه هرچی ، حتی نفس كشیدن !!
دختر بودن یعنی وا یعنی چی کتکت میزنه مگه کم تو خونه از بابات خوردی..برو سر خونه زندگیت..مردم حرف در نیارن !!! ...
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/3 - 19:39 ·
13
zoolal
zoolal
داستان زیبا را بخوانید و در صورت تمایل آن را برای دوستان خود ارسال کنید
میتوانی بروی وسوسه اش کنی که همسرش را طلاق دهد ؟ شیطان گفت : آری و این کار بسیار آسان است پس شیطان به سوی مرد خیاط رفت و به هر طریقی سعی می کرد او را وسوسه کند اما مرد خیاط همسرش را بسیار دوست داشت و اصلا به طلاق فکر هم نمی کرد پس شیطان برگشت و به شکست خود در مقابل مرد خیاط اعتراف کرد سپس زن گفت : اکنون آنچه اتفاق می افتد ببین و تماشا کن زن به طرف مرد خیاط رفت و به او گفت : چند متری از این پارچه ی زیبا میخواهم پسرم میخواهد آن را به معشوقه اش هدیه دهد پس خیاط پارچه را به زن داد سپس آن زن رفت به خانه مرد خیاط و در زد و زن خیاط در را باز کرد وآن زن به او گفت : اگر ممکن است میخواهم وارد خانه تان شوم برای ادای نماز ، و زن خیاط گفت :بفرمایید،خوش آمدید و آن زن پس از آنکه نمازش تمام شد آن پارچه را پشت در اتاق گذاشت بدون آنکه زن خیاط متوجه شود و سپس از خانه خارج شد و هنگامی که مرد خیاط به خانه برگشت آن پارچه را دید و فورا داستان آن زن و معشوقه ی پسرش را به یاد آورد و همسرش را همان موقع طلاق داد سپس شیطان گفت : اکنون من به کید و مکر زنان اعتراف می کنم و آن زن گفت :کمی صبر کن نظرت چیست اگر مرد خیاط و همسرش را به همدیگر بازگردانم؟؟؟!!! شیطان با تعجب گفت : چگونه ؟؟؟ آن زن روز بعدش رفت پیش خیاط و به او گفت همان پارچه ی زیبایی را که دیروز از شما خریدم یکی دیگر میخواهم برای اینکه دیروز رفتم به خانه ی یک زنی محترم برای ادای نمازو آن پارچه را آنجا فراموش کردم و خجالت کشیدم دوباره بروم و پارچه را از او بگیرم و اینجا مرد خیاط رفت و از همسرش عذرخواهی کرد و او را برگرداند به خانه اش. و الان شیطان در بیمارستان روانی به سر میبرد و اطلاعات دیگری از شیطان نداریم
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/23 - 20:51 ·
2
Majid
Majid
گویند مردی بود منافق اما زنی داشت مومن و متدین.


این زن تمام کارهایش را با

"بسم الله"

آغاز می کرد. شوهرش از توسل جستن او به این نام مبارک بسیار غضبناک می شد و

سعی می کرد که او را از این عادت منصرف کند.


روزی کیسه ای پر از طلا به زن داد تا آن را به عنوان امانت نکه دارد زن آن را گرفت و با

گفتن " بسم الله الرحمن الرحیم"

در پارچه ای پیچید و با " بسم الله " آن را در گوشه ای از خانه پنهان کرد،

شوهرش مخفیانه آن طلا را دزدید و به دریا انداخت تا همسرش را محکوم و خجالت زده

کند و "بسم الله" را بی ارزش جلوه دهد.


وی بعد از این کار به مغازه خود رفت.

در بین روز صیادی دو ماهی را برای فروش آورد آن مرد ماهی ها را خرید و به منزل

فرستاد تا زنش آن را برای نهار آماده سازد.


زن وقتی شکم یکی از آن دو ماهی را پاره کرد دید همان کیسه طلا که پنهان کرده بود

درون شکم یکی از ماهی هاست آن را برداشت

و با گفتن "بسم الله" در مکان اول خود گذاشت.

شوهر به خانه برگشت و کیسه زر را طلب کرد.

زن مومنه فورا با گفتن "بسم الله" از جای برخاست و کیسه زر را آورد شوهرش خیلی

تعجب کرد و سجده شکر الهی را به جا آورد و از جمله مومنین و متقین گردید.
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:03 ·
صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ