یافتن پست: #پرده

...
7atpbhbyjnivvm4fqnka.jpg ...
Nooshaماه اسفندمه چوآمدبرزمین
گشت نزدجمله عالم بهترین
ماه عالم تاب٫مهسارخ نباشدهمچواو
برترازشمس الضحی باشدندای مه جبین
مه خجل گشت چون که مه روی نداگشتش عیان/
گشت به پرده چون نهان ازخجالت به کمین
واژه ازوصف رخ مهسای اوچون قاصراست
دردوعالم مه نباشدچون نداگویم:همین
شعربداهه ازنیما
تقدیم به نداجان
خواهرگلم
امیدکه مقبول افتد
برگ سبزیست تحفه درویش
تولدت راباردگرتبریک میگویم
""تولدت مبارک""
دوستدارهمیشگی شما:
""نیما""
{-55-}
رضا
رضا
کشمکش سنگین بین و غرب تو کشور آخر این ماجرا کی برسه خدا میدونه .
صوفياجون
صوفياجون
سلوووووو منم اوووومدم یوووووهووووو بعداز کلی خونه تکونی {-115-} {-115-}{-168-}{-168-}
soheil
soheil
نگه دگر بسوی من چه می کنی؟
چو در بر رقیب من نشسته ای
به حیرتم که بعد از آن فریب ها
تو هم پی فریب من نشسته ای
به چشم خویش دیدم آن شب ای خدا
که جام خود به جام دیگری زدی
چو فال حافظ آن میانه باز شد
تو فال خود به نام دیگری زدی
برو ... برو ... بسوی او، مرا چه غم
تو آفتابی ... او زمین ... من آسمان
بر او بتاب زآنکه من نشسته ام
به ناز روی شانه ستارگان
بر او بتاب زآنکه گریه می کند
در این میانه قلب من به حال او
کمال عشق باشد این گذشت ها
دل تو مال من، تن تو مال او
تو که مرا به پرده ها کشیده ای
چگونه ره نبرده ای به راز من؟
گذشتم از تن تو زانکه در جهان
تنی نبود مقصد نیاز من
اگر بسویت این چنین دویده ام
به عشق عاشقم نه بر وصال تو
به ظلمت شبان بی فروغ من
خیال عشق خوشتر از خیال تو
کنون که در کنار او نشسته ای
تو و شراب و دولت وصال او!
گذشته رفت و آن فسانه کهنه شد
تن تو ماند و عشق بی زوال او
... ادامه
دیدگاه · 1392/11/27 - 15:34 ·
3
صوفياجون
صوفياجون
بود
ميروم در ايوان، تا بپرسم از خود

زندگي يعني چه؟

مادرم سيني چايي در دست

گل لبخندي چيد، هديه‌اش داد به من

خواهرم تكه‌ي ناني آورد، آمد آنجا

لب پاشويه نشست

پدرم دفتر شعري آورد، تكيه بر پشتي داد

شعر زيبايي خواند، و مرا برد به آرامش زيباي يقين

با خودم مي‌گفتم:

زندگي، راز بزرگيست كه در ما جاريست

زندگي فاصله‌ي آمدن و رفتن ماست

رود دنيا جاريست

زندگي، آبتني كردن در اين رود است

وقت رفتن به همان عرياني، كه به هنگام ورود آمده‌ايم

دست ما در كف اين رود به دنبال چه مي‌گردد؟

هيچ!!!

زندگي، وزن نگاهي است كه در خاطره‌ها مي‌ماند

شايد اين حسرت بيهوده كه بر دل داري

شعله‌ي گرمي اميد تورا خواهد كشت

زندگي درك همين اكنون است

زندگي شوق رسيدن به همان

فردايي است، كه نخواهد آمد

تو نه در ديروزي، و نه در فردايي

ظرف امروز، پر از بودن توست

شايد اين خنده كه امروز، دريغش كردي

آخرين فرصت همراهي با، اميد است

زندگي ياد غريبي است، كه در سينه‌ي خاك

به جا مي‌ماند

زندگي، سبزترين آيه، در انديشه‌ي برگ

زندگي، خاطر يك قطره، در آرامش رود

زندگي، حس شكوفايي يك مزرعه، در باور بذر

زندگي، باور درياست در انديشه‌ي ماهي، در تنگ

زندگي ترجمه‌ي روشن خاك است، در آيينه‌‌‌ي عشق

زندگي، فهم نفهميدن‌هاست

زندگي، پنجره‌اي باز به دنياي وجود

تا كه اين پنجره باز است، جهاني با ماست

آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست

فرصت بازي اين پنچره را دريابيم

در نبنديم به نور، در نبنديم به آرامش پرمهر نسيم

پرده از ساحت دل برگيريم

روبه اين پنجره، با شوق، سلامي بكنيم

زندگي، رسم پذيرايي از تقدير است

وزن خوشبختي من، وزن رضايتمنديست

زندگي، شايد شعر پدرم بود كه خواند

چاي مادر، كه مرا گرم نمود

نان خواهر كه به ماهي‌ها داد

زندگي شايد آن لبخنديست، كه دريغش كرديم

زندگي زمزمه‌ي پاك حياتست، ميان دو سكوت

زندگي، خاطره‌ي آمدن و رفتن ماست

لحظه‌ي آمدن و رفتن ما تنهاييست

من دلم مي‌خواهد

قدر اين خاطره را دريابيم


{-41-}{-41-}{-35-}{-35-}
...
...
طرح GPRSایرانسل روکه فعال میکنی ازت به ازای مبلغ موردنظرنت انتخابی کسرکه میکنه هیچ!هنوزچندساعتی ازپیک مصرف نگذشته که ejectمیشی بیرون..اونوقته که پیام پشت پیام میادکه ""دیتای بسته ای دردسترس نمیباشد""
کل تایم یکروزه روسرکاری!بعدکه دهنت صاف شد..سیم همراه اولت روفعال میکنی؛1روزبعددقیقارأس اتمام نت انتخابی پیام میده:
رأس ساعت 21:31:30ثانیه تایم انتخابی شمابه پایان میرسد؛نگران نباشیداگرشارژدرسیم موجودباشدبصورت خودکارکسروتایم جدیدی برای شمامنظورمیگردد!
حالاایناروبی خیال ؛شمامیمونیدو1بسته فعال و
یه بسته معلق ...حالاحساب کنیدازهرمشترک 1000تومان بدین طریق کسرگردد..شهرام جزایری وبابک زنجانی بایدجلوی کلاهبرداری مثل ایرانسل وهمراه اول لنگ بندازن..
اینجوریاس که توی20:30اعلام میکنه که 60میلیاردتومان ایرانسل و40میلیون تومان همراه اول ازطرق خوردن شارژخودکارسیم وطرحهایی ازاینگونه درپس پرده ابهام قراردارندومسئولان این دواپراتوربزرگ(کلاهبرداربزرگ)پاسخگونبوده اند!!!
حالاخودقضاوت کنید؛
کلاهبرداری رسمی وشرعی به چه میگویند؟!!
نیما
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/28 - 20:36 ·
5
mehrab
الهی.JPG mehrab
بی معرفت مباش که در من یزید عشق اهل نظر معامله با آشنا کنند

حالی درون پرده بسی فتنه می‌رود تا آن زمان که پرده برافتد چه‌ها کنند

گر سنگ از این حدیث بنالد عجب مدار صاحب دلان حکایت دل خوش ادا کنند

می خور که صد گناه ز اغیار در حجاب بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/28 - 20:17 ·
6
mehrab
mehrab
آی پسر جان ،
آهای دخترخانم،
خودت میدونی کجای دنیایی!؟
میدونی چی میخوای از زندگیت!؟
خودت میدونی فردا قراره چطور باشه برات!؟؟
نه نمیدونی...
پس براچی تموم دنیات میشه یه دختر یا پسر مثل خودت؟!؟
مثل خودت بی خبر از چیزی که هست...
هرکی به هرکی و هرچی دل ببنده ، سرنوشتش به همون چیز سپرده میشه ...
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/27 - 23:25 ·
3
bamdad
bamdad
نه پیامم نه کلامم



نه سلامم نه علیکم

نه سپیدم نه سیاهم...


نه چنانم که تو گویی

نه چنینم که تو خوانی

و نه آنگونه که گفتند و شنیدی

نه سمائم نه زمینم

نه به زنجیر کسی بسته‌ام و بردۀ دینم

نه سرابم

نه برای دل تنهایی تو جام شرابم

نه گرفتار و اسیرم

نه حقیرم

نه فرستادۀ پیرم

نه به هر خانقه و مسجد و میخانه فقیرم

نه جهنم نه بهشتم

چُنین است سرشتم

این سخن را من از امروز نه گفتم، نه نوشتم

بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتم ...

گر به این نقطه رسیدی

به تو سر بسته و در پرده بگویــم

تا کســی نشنـود این راز گهــربـار جـهان را

آنچـه گفتند و سُرودنـد تو آنـی

خودِ تو جان جهانی

گر نهانـی و عیانـی

تـو همانی که همه عمر بدنبال خودت نعره زنانی

تو ندانی که خود آن نقطۀ عشقی

تو خود اسرار نهانی

تو خود باغ بهشتی

تو بخود آمده از فلسفۀ چون و چرایی

به تو سوگند

که این راز شنیدی و نترسیدی و بیدار شدی در همه افلاک بزرگی

نه که جُزئی

نه که چون آب در اندام سَبوئی

تو خود اویی بخود آی

تا در خانه متروکۀ هرکس ننشـــینی و

بجز روشنــی شعشـعۀ پرتـو خود هیچ نبـینـی

و گلِ وصل بـچیـنی....

...مولانا...
... ادامه
♥هـــُدا♥
tqsv9p6g0x1x6czith3n.jpg ♥هـــُدا♥
آنه...

تکرار غریبانه ی روزهایت چگونه گذشت...؟

وقتی روشنی چشم هایت در پشت پرده های مه آلود اندوه پنهان بود...

با من بگو از لحظه لحظه های مبهم کودکی ات;

از تنهایی معصومانه ی دست هایت; آیا می دانی که در هجوم درد ها و غم هایت;

و دوران ملال آور زندگی ات;

حقیقت زلالی دریاچه ی نقره ای نهفته بود...؟

آنه...

اکنون آمده ام تا دست هایت را;

به پنجه ی طلایی خورشید دوستی بسپاری;

و در آبی بیکران مهربانی ها به پرواز درآیی...

و اینک آنه! شکفتن و سبز شدن در انتظار توست...

در انتظار تو…
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/18 - 12:33 در Lawless ·
7
Reza Babaei
Reza Babaei
تهرانیه تو حج، پرده کعبه رو گرفته بود می گفت:
خدایا توبه… دیگه برای حیف نون جوک نمی سازم!
یه دفعه حیف نون زد رو شونش گفت: داداش قبله از کدوم طرفه؟
تهرانیه داد میزنه: خدایا! خاطره که می تونم تعریف کنم؟
... ادامه
رضا
رضا
معاشران گره از زلف یار باز کنید/شبی خوش است بدین قصه‌اش دراز کنید

حضور خلوت انس است و دوستان جمعند/و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید

رباب و چنگ به بانگ بلند می‌گویند/که گوش هوش به پیغام اهل راز کنید

به جان دوست که غم پرده بر شما ندرد/گر اعتماد بر الطاف کارساز کنید

میان عاشق و معشوق فرق بسیار است/چو یار ناز نماید شما نیاز کنید

نخست موعظه پیر صحبت این حرف است/که از مصاحب ناجنس احتراز کنید

هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق/بر او نمرده به فتوای من نماز کنید

وگر طلب کند انعامی از شما حافظ/حوالتش به لب یار دلنواز کنید





غزل شماره ۲۴۴
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
پرده ی گوشهایش را کشیده است
که نشنود...
صدای عشق مرا
چشم هایش را بسته است
تا نبیند...
بی تابی دل مرا
آهای اهل زمین
به او بگویید
دوستش دارم..
... ادامه
bamdad
bamdad
کاش …
پرده میدانست …
تاپنجره باز است فرصت رقصیدن دارد…!!!
دیدگاه · 1392/10/9 - 19:56 ·
7
mostafa AZ
mostafa AZ
لرزش صدایم،مال سرمای هواست این پرده ی اشک روی چشم هام هم ،همین طور چیزیم نیست به خدا من فقط، دلواپس توام.. لباس گرم در چمدانت گذاشتی؟
...
...
صبرم ازکاسه دگرلبریزاست
اگراین جمعه نیایدچه کنم؟
آنقدرمن خجل ازکارخودم!
اگراین جمعه بیایدچه کنم!)
(اللهم عجل لولیک الفرج)
مرجان
مرجان
دانی كه دلم چه از خدا می خواهد؟
بی پرده بگویمت "تو" را میخواهد...

كسی را كه جای هیچكس نیست، كسی كه شبیه هیچكس نیست، كسی كه جای خالیش در دلم حتی با خودش پر نمی شود، كسی كه فقط با بوی عطر او مست میشوم و
كسی كه شاید نباشد اما همیشه هست...
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/26 - 19:00 ·
9
mostafa AZ
mostafa AZ
پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب
تا در اين پرده جز انديشه ي تو نگذارم.....
دیدگاه · 1392/09/25 - 15:01 ·
7
bamdad
bamdad
لرزش صدایم،مال سرمای هواست

این پرده ی اشک روی چشم هام هم ،همین طور

چیزیم نیست به خدا

من فقط، دلواپس توام..

لباس گرم در چمدانت گذاشتی؟
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/22 - 18:54 ·
5
صوفياجون
simple-curtain-model-1.jpg صوفياجون
... ادامه
صفحات: 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ