رضا جان ،پسرم، آنتی حقیقت عزیز
ما کجااین فید رو نابود می کنیم؟!
ما داریم بهت انگیزه میدیم
الان خودتو ببین چند وقته دست تو شعرای شاعران معروف نبردی پس ببین این نظرات ما باعث بهبود و پیشرفت تو شده
رضا بازم داری به من تهمت میزنی؟ من چه هیزم تری به تو فروختم که اینکارا رو می کنی؟
داری به محمد توهین می کنی ؟ محمد خودش انقدر درک و فهم بالایی داره که بتونه تشخیص بده نیاز به تحت تاثیر قرار گرفتن نداره
بعدم کی تبلیغ میکنه؟ ما یا تو که میگی برید جی پی اسی رد دخترا رو بزنین
من خاطراتم خیلی شیرین نیس
یکی از معلما رو نفرین کردم که بمیره ازبس اذیت می کرد
حتی یه روز روی یکی از میزای مدرسه با خودکار کندم این جمله رو
بعد عید همون سال یعنی دو سه ماه بعد توی یه تصادف خیلی خیلی بد مرد
معلم خیلی بدی بود عقده روانی داشت فقط مانتو کوتاه میپوشید و آرایش میکرد معلم ریاضی مون بود فکر کنم 32-33 سالش بود
وقتی مرد انقدر خوشحال شدم که ی معلم دیگه میاد معلم بعدی هم که اومد خیلی خوب و مهربون بود واقعا دوسش داشتم
کابوس های من از درس ریاضی تموم شد
رضا
اینو یادم رفت اضافه کنم که شعرای زیبایی تو سایت میذاره تا بحث های تخصصی داغ تو سایت راه بیفته
ایده های خوبی داره
ی روز پولدار میشه 100تا سایت مثل اینجا میزنه ماهم 100 اکانت میسازیم تو همه سایتا اشعارش رو تفسیر می کنیم
یاد #بلاک هم میفتم
فردا هم تولد برادر salar هست
حتی از گوشه و کنار شنیده شده سالار عروسیش رو تو همین ماه برگزار کرده فقط اینکه زن دومش بوده یا زن سومش هنوز در هاله از ابهامه
باتچکر
سالار منبع خبري ب ما اطلاع داده اخيرا با گل گلايول و جعبه شيريني زبون و پاپيوني ديده شدي
حرفاي ديگه هم زده شده من نميتونم بگم همه ميفهمن رفتي خواستگاري
وای یاد یکی از استادای دوره ارشدم افتادم
اومد سر کلاس روز زن رو تبریک گفت
من به شوخی گفتم استاد کادو چی خریدین
گفت هیچی تا دیر وقت سرکار بودم بعد دم در خونه یادم افتاد روز زن بوده اون وقت هم گلفروشی جایی باز نبود بخرم رفتم از باغچه خونه دوتا گل کندم با یه کشی و چیزی بستم بعد یه کاغذ در آوردم چندتا خط جمله روش نوشتم بردم خونه دادم خانومم
بهش گفتم استاد راهتون دادن یا نه؟ گفت نه اتفاقا خانومم خیلی از اون گل و متن خوشش اومده بود بهتر از هدیه سالهای قبل جواب داد
این استادمون خیلی باحال بود
یه دختر 4-5 ساله داشت یه بار آورد دانشگاه من رفتم کنار دخترش گفتم وای چ دختر خوشگلی دارین استاد
استاد هم نگذاشت نه برداشت دست بچه رو گرفت آورد سمت من گفت قابل شما رو نداره
یه لحظه شوک شدم جلوی همه بچه ها گفتم استاد حیف کاش ازدواج کرده بودم واسه پسرم می گرفتمش منکه پسر ندارم الان
همه منفجر شدن
صدای گربه از بیرون اومد یه جوری ناله کرد فکر کردم چیزی تو گلوش گیر کرده داره می میره رفتم بیرون دیدم رو دیوار هست منو نگاه میکنه شروع کرد به میو میو گربه داغون .
پسر همسايمون انگار کمپ حمایت از گربه های بی سرپرست و کور و کچل و تصادفی بازکرده هر سری از خونشون صدای گربه میاد مامانشم وسواس داره بعضی اوقات این بدبختارو پرت میکنه بیرون اونا هم کوچه رو سرشون میزارن بعد باباها درو باز میکنه گربه هه میدوه تو در ض من همسایه پشتيمونم از خونشون صدای مرغ و خروس و اردک هم میاد 4 طبقه ساخته ولی باغ وحشم راه انداخته
ممنون،اره من چون بچه ی اول بودم سیسمونی که مادربزرگم واسم گرفته بود هم لباس دخترونه داشت هم پسرونه. البته جریان اسمم ادامه داشت وقتی به دنیا اومدم مامانم یه اسم دیگه واسم انتخاب کرد اما اقوام هر کسی یه اسمی پیشنهاد میداد تا اینکه مامانم اینا برای اینکه دل کسی رو نشکنن چندتا از اونا اسما رو و اسمی که مامانم انتخاب کرده بوده رو گذاشتن بین قرآن و مامانم یکی شون و برداشت که دقیقا همون اسمی بود که خودش می خواست.
بامداد تو تهران فکر نکنم جایی باشه که واویشکا بفروشه شاید هم هست اما کمه مرجان ندیده . اینجور گفتی روده گوسفند حالش بد شده خودش غذا رو ببینه خوشش میاد حتما .
هر فیدی رو نباید نابود کرد
1395/08/8 - 15:46ما که داریم نابود نمیکنیم، فقط داریم در مورد تنهایی حرف میزنیم
1395/08/8 - 16:49باشه .
1395/08/8 - 16:52بقول فریدون فروغی:
1395/08/8 - 16:56غم تنهایی اســــیرت میکنه
تا بخوای بجنبی پیرت میکنه
توی این خانه کسی بعد تو تنها مانده
1395/08/9 - 12:03دهن پنجره از رفتن تو وا مانده
#مهسا_تیموری
رضا جان ،پسرم، آنتی حقیقت عزیز
1395/08/9 - 12:13ما کجااین فید رو نابود می کنیم؟!
ما داریم بهت انگیزه میدیم
الان خودتو ببین چند وقته دست تو شعرای شاعران معروف نبردی پس ببین این نظرات ما باعث بهبود و پیشرفت تو شده
داغون هستید من حرفی ندارم بزنم
1395/08/9 - 12:17رضا داره از افعال معکوس استفاده میکنه
1395/08/9 - 13:09شر به پا نکن محمد
1395/08/9 - 13:23الخیر فی ماوقع
1395/08/9 - 13:30