یافتن پست: #پسر

صوفياجون
صوفياجون
ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﭘﺴﺮﯼ ﻋﺎﺷﻖ ﻫﻢ ﻣﯿﺸﻦ ﻭ ﺗﺼﻤﯿﻢ
ﻣﯿﮕﯿﺮﻥ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﻨﻨﺪ ﭘﺪﺭِ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ . ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺘﻮنه
ﺭﺿﺎﯾﺖ ﭘﺪﺭ ﺭﻭ ﺑﮕﯿﺮﻩ,ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﭘﺴﺮ
ﻓﺮﺍﺭ ﮐﻨﻪ ﭘﺪﺭ ﺩﺧﺘﺮ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺘﻮﺟّﻪِ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻣﯽ ﺷﻪ ﺑﺎ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝِ ﺍﻭﻧﻬﺎ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ یک
ﻫﻔﺘﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺭ ﭼﺎﻟﻪ ﺍی
ﻣﯽﺍﻓﺘﻪ ﻭ ﺗﻤﻮﻡ ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﺵ ﮔﻠﯽ ﻣﯿﺸﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮ ﻣﯿﮕﺮﺩﻩ ﻭ ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺭﻭ ﻣﯿﺸﻮﺭﻩ ﻭلی
ﺑﺎﺯ ﻟﮑّﻪ ﺍﯼ ﺭﻭﯼ ﻟﺒﺎﺳﺶ ﻣﯽ ﻣﻮﻧﻪ شب
ﻓﺮﺷﺘﻪﺍﯼ ﺑﻪ ﺧﻮﺍبهﺩﺧﺘﺮﻩ ﻣﯿﺎﺩ ﻭ ﺍﺯﺵ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺩ ﮐﻪ ﺣﺘﻤﺎ ﺗﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺍﻭﻥ ﻟﮑّﻪ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﺮ ﻃﺮﻑ ﮐﻨﻪ ﻭﻟﯽ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﻭ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ ! ﺷﺐ ﺑﻌﺪ ﻫﻤﺎﻥ ﻓﺮﺷﺘﻪ به
ﺧﻮﺍﺏِ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻣﯿﺮﻩ ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺭو
ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ . ﻣﺎﺩﺭِ ﺩﺧﺘﺮ ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻣﯿﺸﻮﺭﻩ ﻭﻟﯽ ﺍﻭﻥ ﻫﻢ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻪ ﻟﮑﻪ ﺭو
ﺑﺮﻃﺮﻑ ﮐﻨﻪ . ﻓﺮﺩﺍ ﺷﺐ ﺯﻧﮓِ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺻﺪﺍ ﺩﺭﻣﯿﺎﺩ ﻭ ﺍﻭﻧﻬﺎ ﻣﺘﻮﺟّﻪ ﻣﯿﺸﻦ ﮐﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﺱ ﮐﻪ ﻣﯿﺎﺩ ﺟﻠﻮ ﻭ ﯾﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺩختر
میدﻩ . ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺗﺮﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ به ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻣﯿﮕﻪ : ﭘﻮﺩﺭ ﺷﺴﺘﺸﻮﯼ ﭘﺮﺳﯿﻞ ﺑﺎ ﻗﺪﺭﺕ تمیز
ﮐﻨﻨﺪﮔﯽ ﻓﺭﺍﻭﺍﻥ ﻟﮑﻪ ﻫﺎﺭﻭ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﻣﯿﺒﺮﻩ ﻭ ﻫﯿﭻ ﺭﺩﯼ ﺍﺯ ﻟﮑﻪ ﻫﺎ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﻤﯿﻤﻮﻧﻪ " ﺷﺴﺘﺸﻮ ﯾﻌﻨﯽ ﭘﺮﺳﯿﻞ ....
ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﮔﻪ لایک نکنین ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ
ﺩﺍﺳﺘﺎناﯼ ﻗﺸﻨﮓ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻡ !!{-18-}{-18-}{-18-}{-7-}{-7-}{-7-}{-11-}{-7-}
soheil
soheil
ﺗﺎﺭﺯﺍﻥ ﻟﺨﺖ ﺑﻮﺩ
.
.
.
ﺳﯿﻨﺪﺭﻻ ۱۲ ﺷﺐ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﻣﯿﻮﻣﺪ ﺧﻮﻧﻪ
.
.
.
ﭘﯿﻨﻮﮐﯿﻮ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯿﮕﻔﺖ
.
.
.
ﺑﺘﻤﻦ ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﺑﺎﻻﯼ ۳۰۰ ﻣﺎﯾﻞ ﺑﺮ ﺳﺎﻋﺖﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩ
.
.
.
ﺳﻔﯿﺪﺑﺮﻓﯽ ﺗﻮﯼ ﯾﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺎ ﻫﻔﺖ ﺗﺎ ﻣﺮﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽﻣﯿﮑﺮﺩ
.
.
.
ﭘﺲ ﺗﻘﺼﯿﺮ ﻣﺎﻫﺎ ﻧﯿﺴﺖ !!

ﺍﻟﮕﻮﻫﺎﻣﻮﻥ ﻣﻮﺭﺩﺩﺍﺷﺘﻦ
.
.
.
ﭼﺮﺍ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﯾﻢ ﺑﺎﻭﺭﮐﻨﯿﻢ ﻣﻠﻮﺍﻥ ﺯﺑﻞ ﺍﺳﻔﻨﺎﺝﻧﻤﯿﺨﻮﺭﺩ ﻣﺎﺭﻱ ﺟﻮﺍﻧﺎ ﺑﻮﺩ!

آﺧﻪ ﮐﺪﻭﻡ ﺑﺮﮒ 7 ﭘﺮﯼ
ﺍﺳﻔﻨﺎﺟﻪ؟
ﺑﻌﺪﺷﻢ ﮐﺪﻭﻡ ﺍﻻﻏﯽ ﺗﻮ ﭘﯿﭗ ﺍﺳﻔﻨﺎﺝ
ﻣﯿﺮﯾﺰﻩ؟!!
ﺗﺎﺯﻩ ﮐﺪﻭﻡ ﺍﺳﻔﻨﺎﺟﻲ ﺍﻧﻘﺪ ﺍﻧﺮﮊﻱ ﺯﺍﺳﺖ؟!؟
ﻋﻤﻮﯼ ﺳﻮﺑﺎﺳﺎ ﻫﻢ ﻋﻤﻮﺵ ﻧﺒﻮﺩ ﺩﻭﺳﺖ ﭘﺴﺮ
ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺑﻮﺩ !
خلاصه ی کلام اینکه بدجوری ﮔﻮﻟﻤﻮﻥ ﺯﺩﻥ
{-15-}{-15-}{-15-}{-15-}
FATI
FATI
ﺗﻮ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺭﻓﺘﻢ ﮐﻨﺎﺭﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻧﺸﺴﺘﻢ ..
ﺍﺯ ﺁﺭﺍﯾﺸﺶ ﺧﻮﺷﻢ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﺨﺼﻮﺹ ﺍﺑﺮﻭﻫﺎﺷﻮ ﺧﯿﻠﯽ
ﺧﻮﺏ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩ
ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﺷﻮﻫﺮﺕ ﺑﻬﺖ ﮔﯿﺮ ﻧﻤﯿﺪﻩ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺁﺭﺍﯾﺶ
ﻣﯿﮑﻨﯽ؟؟؟
ﺑﺎ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﻧﮕﺎﻡ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺍﻭﻧﻄﺮﻑ ﻧﺸﺴﺖ :|
ﺑﻌﺪﺃ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻡ ﭼﻪ ﺳﻮﺗﯽ ﺩﺍﺩﻡ
ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﭘﺴﺮ ﺑﻮﺩ{-7-}{-1-}
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
سوهان فروشای قم فکر میکنن اگه اسم سوهانشون حاج فلانی و پسران نباشه . . . . . . . . ما فکر میکنیم کار حاج خانم و دختراشه {-7-}
raha
raha
دختر گفت : بشمار پسرک چشمانش را بست و شروع کرد به شمردن :یک... دو... سه... چهار..... دخترک رفت پنهان شود آن طرفتر پسردیگری را دید که گرگم به هوا بازی میکند، برّه شد و با گرگ رفت پسرک قصه هنوز می شمارد ...!
... ادامه
bamdad
bamdad
زمان مکالمات تلفني:
قبول داريد ؟
پسر به پسر = 00:00:59
دختر به دختر = 00:29:59
مادر به پسر = 00:10:30
مادر به دختر = 00:59:00
پدر به پسر = 00:00:36
پدر به دختر = 00:03:35
پسر به دختر = 01:45:01
دختر به پسر = 00:00:05 (اونم زنگ زده بگه بهم زنگ بزن )

"در مورد آخر که من میگم 0 ثانیه ، فقط تک زنگه و در تماس که بهش زنگ بزنه"

{-27-}
رضا
00990211.jpg رضا
10 دیدگاه · 1393/05/10 - 14:29 در ورزش ·
7
✔♥Дℓɨ♥✔
1406657252852669_large.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
بگیر ام، اما مخور برادر جان
که من در این
غم بود...

مهدی اخوان ثالث
صوفياجون
صوفياجون
از خونه همسایه صدای دادو فریاد و گریه میومد.{-18-}{-1-}{-11-}..
منم رفتم فهمیدم که دخترشون از خونه فرار کرده . منم راستش خجالت کشیدم بابام اینا اینو بگم بهشون گفتم بابا دزد ماشین همسایه رو برده
عاقا این پدر ما هم رفت که مثلا بهشون دلداری بده !!!!!!!!!!!!!!!!
گفت: ناراحت نشو بابا ! بالاخره از دستش راحت شدی !!!!!!!!!!!!!!
همش با دوستای پسرت میدیدمش!!!!!!!!!!
چند نفری سوراس بودن!!!!!!!!!!
هر دفعه پیش یکی بود!!!!!!!!!!
با خودم میگفتم اصن توان راه رفتن داره!!!!!!!!{-7-}!
بس که سوارش میشم!!!!!!!!
هر روز میخواستم بهت بگم ئلی نمیخواستم توی مسائلت دخالت کنم!!!!!!!!{-7-}
ولی باور کن راه دوری نمیتونه بره!!!!!!!!!
من مطمئنم که پیش یکی از این لات و لوتهای محله که !!!!!!!!!{-7-}
بعد از اینکه ازش استفاده کرد و خسته شد میاره میندازتش جلوی خونتون و فرار میکنه !!!!!!!!!!!!{-7-}
راستش خودمم یه بار سوارش شدم اما باهاش حال نکردم !!!!!!!!!!{-16-}
بابای دختره هم اکنون در CCU می باشد !!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
soheil
soheil
پسری دختر زیبایی را تو خیابون دید.....

شیفته اش شد

با ادب و احترام جلو رفت وسلام کرد

یک ساعتی قدم زنان با یکدیگر صحبت میکردند

که یهویه مازراتی جلو پاشون ترمز کرد........

دختره به پسره گفت

خوش گذشت اما من همیشه نمیتونم پیاده راه برم....کاری نداری؟بای

پسر ساکت شد و آرام نگاه میکرد

دختر نشست تو ماشین

راننده بهش گفت خانوم ببخشید میشه پیاده بشی ؟

من راننده این آقا هستم
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/6 - 12:49 ·
3
iman
13368aac0e75bd84115b99dbd56e85a0-430.jpg iman
...
soheil
51.jpg soheil
فرق حموم رفتن دخارا با پسرا
دیدگاه · 1393/05/5 - 14:55 ·
2
zahra
zahra
آهای آقا پســـــــــری که وقتی نمیتونی دختـــــری رو بدستش بیاری
بهش میگی آبجـــــیم شو...
آره داداش با توام این رسمش نیست اون دختر با هزار امید آبجـیت میشه
آبجــیت میشه تا حرفایی رو که به داداش واقعیش نمیتونه بزنه به تو بزنه
آبجـــــیت میشه تا درد و دلای خودشو به تــــو بگه
آبجــیت میشه تا وقتی نمیتونه با کسی حرف بزنه وقتی بغض تو گلوشه
و نمیتونه داد بزنه بیاد و تو آرومــــش کنی
اگه قبول میکنی که داداشــش باشی باید مثه آبجــــی خودت مراقبش باشی
نـــــزاری آزاری از کسی ببینه
اینا نصیحــت نیسحرفایه دلمــه تو این چن وقتــه که اومدم نــــــت
اینقدر ازیـــن چیزا دیدم که دیگه...
داداشــای گــــلم نکنین این کارارو هیچ فک میکنی اون دختـــــری که
آبجـــــــــــیت شده چقد روحش لطیفه؟
هیچ میدونی وقتی بهش بعد یه مدت پیشنهاد رفاقت میدی اون چه حالی میشه؟
هیچ میدونی اگه نتونه جواب رد بده چون داداششی واسش عزیزی
چه حالی پیدا میکنه همه اینارو میدونی و بعد اسم خودتو میزاری مـــرد
... ادامه
zahra
zahra
دختر :من دارم میرم بیرون عشقم ^_^


دوس پسر الکی : برو عشقم!
دوست پسر معمولی :اوووووم، مواظب خودت باشیا عزیزم!
دوست پسر فاب :شما جایی نمیری! بشین سر جات تا سگ نشدم
... ادامه
Majid
taranom-Small-1.jpg Majid
تو پســَـــر:
اگر به جُز خُشگِلی و هیکل و رابطه چیزی نمیبینی ،نمیخواهی،
مُشکل از ذات تو نیســت!
از فرهنگ خرابی است که برای خودَت جا انداخته ای دُختر یعنی لذت،
حال کردن،خوشگذرانی...
اما سعی کن بفهمی: دختر یعنی : حُرمت،عِشق،عَلاقه،مُحبت،احساس،آرامِش،"زَن"،"مــادَر"...
و اگر دستت به عشق برسد همه را به قصد لِذت هَدف نمیگیری!

و تو دختر:
اگر برای خُودت جا انداخته ای پسر یعنی قَد ،تَه ریش ،هِیکل ،قیافِه،پول ، ماشین،شُهرت!
تقصیر از تو نیست ،
از عقده نداشتن چیزهایی است که سالها گوشه دِلت مانده و روزگارَت را سَخت گذرانده!
اما درک کن ؛ پسَر یعنی تِکیه گاه،سایه سَر، پَناه، امنیت،"مَرد"،"پــدَر"... و رابطه دو نفره یعنی اعتماد ، وفا، دَرک....

و ای کاش خَراب شود این دیوارهای بی اعتِمادی.
تــَـمام..
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/4 - 03:25 ·
10
Majid
1470251_1399084290333953_225975548_n.jpg Majid
تا حالا فكر كرديد چرا دخترا بهتون ميگن داداش؟
خوبه بعضي از پسرا بدونن كه چرا دخترا بهشون ميگن داداش:
ميگن داداش : يعني زياد بهم نزديك نشو
ميگن داداش : كه وقتي مزاحم پيدا كردن بتونن با كمک داداشي ردش كنن
ميگن داداش : كه وقتي ناراحتن با يكي حرف بزنن
ميگن داداش : كه وقتي ميخوان لج يكي رو در بيارن از داداش كمك بگيرن
ميگن داداش : كه گاهي چيزايي رو كه نميدونن ازشون ياد بگيرن
ميگن داداش : يعني من نميخوام دوست پسر داشته باشم بيخيال من شو
ميگن داداش : كه هم باهات حرف بزنن و هم از هر پيشنهاد ناراحت كننده اي در امان باشن
ميگن داداش : چون محبت داداش از دوست پسر بيشتره!
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/4 - 03:17 ·
8
سید محمد محمدی
20080907(020).jpg سید محمد محمدی
پسر خاله عزیزم در حال خوردن کتف
پارک چیتگر
سال 1387
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
مورد داشتیم پسره سر جلسه امتحان کف دستش عدد پنج نوشته واسه رسوندن تقلب، نشونه دختره داده بعد دختره فک کرده قلبه!از ذوقش امتحانو که گند زده هیچ، همونجا بله رو هم گفته{-7-}
صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ