منم تولدت رو صمیمانه تبریک میگم و همونجوی که آبجی یلدا گفت ازت تشکر میکنم برای اینکه با تمام مشکلات و با چنگ و دندون (اینجوری ) شبکه رو حفظ کردی و میکنی
امیدوارم سال آینده از اینی که هستی بهتر ببینمت ، همینطور سایت رو
رضا سلام ببینید #تولد کیه #مدیر سایت میخواستم عرایضی رو خدمتتون عرض کنم که اوایلی که من اومدم #سایت فک میکردم ایشون خیلی #مغروره اما بعدترها که زمان گذشت و با ایشون بیشتر #اشنا شدم دیدم نهههه ایشون خیلی ادم #خاکی و #تحصیل کرده و متشخصی هست نگم برات که پسرای #گیلان در اینجا سنگ تموم گذاشتن و بسیار #خونگرم هستن و ازت #تشکر ویژه میکنم با وجود #مشکلات زیاد هنوز سایت رو #پابرجا نگه داشتی و اینکه من به شخصه از ایشون خیلی چیزا یاد گرفتم #سپاسگزارم ازت بخاطر همه چی و بعنوان برادر بزرگترم براش خیلی #احترام قایلم و ازش #تشکر میکنم بخاطر کمک هایی که تو #زندگیم بهم کرده #عشق و محبت ردپای #خدا در زندگیست #امیدوارم#زندگیت پر از #ردپای#خدا باشه #تولدت_مبارک باشه #رضا_جان
داش رضا، اولین ماه رمضان زندگیه مشترکتون رو تبریک میگم، باشد که مورد لطف و عنایت خداوند متعال قرار گیرید و سال های زیادی را در کنار هم به خوبی و خوشی سپری کنید
اگر لر نبود .......
لُر، بزرگ ترین قومِ ایران و جهان با بیشترین گونه هاى نژادی: لُر بَختیاری… لُر لرستانى… لُر بویراحمدی… لُر لَك… لُر بوشهری… لُر مَمسَنی… لُر بَهمِئی… کدامین تبار این همه گوناگون از نژاد است؟ قومی که در تمامیِ رویدادهاى تاریخ حضور داشته است، تنها قومی که توانست بابل را به مدت ٦ قرن فتح کند... قومی که در كوههاى بختیارى ٢ زخمِ کاری به اسکندر ِجهانگشا وارد کرد و باج و خراج از او سِتاند… قومی که ١٢ هزار گاردِ جاویدانِ هخامنشی بودند و سپاهِ قدرتمندِ ایران را تشکیل می دادند… آری قومِ کاسی(لُر) متمدن ترین قومِ جهان… اتابکانِ(لُرستان) ٥٣٠ سال حکومتِ بی وقفه بر ایران داشتند... سپاهِ یِکّه تاز ِنادرشاهِ افشار و فاتحانِ قندهار از قومِ دلیر ِمن بودند... قیامِ بابکِ خرّمدین و سرخ جامگان مدیونِ قومِ من است... پادشاهانِ من کورُش ها و کریم خان ها هستند… سردارانِ من آریوبرزن ها و لطفعلی خان ها هستند… شیرزنانِ قومِ من پروشات ها هستند، اولین فرمانده ى نیرویِ دریاییِ ایران در دورانِ پرشكوهِ هخامنشى… قدم خیرها هستند رهبر مبارزانِ با انگلیس... قومِ من چنگیزها و تیمورها را رانده اند... قومِ من در هشت سال دفاع مقدس رشادت هاوازخودگذشتگی های فراوانی ازخودنشان داد.. قوم من بودکه درتنگ تامرادی ارتش تابن دندان مسلح رضاخان میرپنج رابه زانودرآورد.آنهم درجنگی نابرابرکه ارتش رضاخان باپیشیبانی توپخانه سنگین ونیروی هوایی درمقابل سلاح سبک برنوی قوم من تاآخرین نفرمثل سگ کشته شدند .. قوم من شیرزنی بنام بی مریم داشت.که فرماندهی سواران متحدبختیاری وبهمئی وبویراحمدی راداشت وبه همراه برادرش سرداراسدتهران رافتح وازشرحکومت دیکتاتوری إقامحمد قاجارنجات داد.وبعدهادرجریان جنگ جهانی اول سفیرآلمان راازدست انگلیس وآمریکا درخانه شخصی چندماه پناه دادواورااز راه عراق به آلمان فرستاد تاامپراطورآلمان نشان مدال شجاعت به اوبدهد.نشانی که به غیرازبی مریم هرگزبه کسی داده نشد.وبعدازآن بودکه رایش سوم امپراطورآلمان اعلام که لرهاباآلمانها ازیک نژادهستند.وازآن موقع برسرزبانهأافتادوحالاایرانیهاهمه جا پوزش رامیدهندونمیداننداگرشیرزن قوم من نبود.ادعای هم نژادی باآلمان هم نبود... قوم من بود.که مردی بنام رکل به رضاخان دیکتاتور ومخوف گفت اگرمیخواهی باتو صلح کنم بایددخترت رابه عقدپسرم دربیاوری....قوم من بودکه اعلام کرداگ
مسی در مصاحبهای با Coach Magazine به صحبت در مورد مسائل مختلفی مانند آیندهاش در بارسلونا، پپ گواردیولا و رقابتش با کریستیانو رونالدو، پرداخت. در این خبر، متن کامل این مصاحبه جالب را بخوانید.
در کودکی از چه بازیکنی تقلید میکردی و چه کسی الهامبخش تو بود؟
«به طور مشخص مارادونا را تحسین میکردم و او یک الهامبخش بزرگ برای من بود. همچنین وقتی پابلو آیمار خودی نشان داد، من از تماشای بازی او بسیار لذت میبردم».
زمانی که برای نخستین بار به بارسلونا رفتی، چه کسی به تو کمک کرد تا با محیط وفق پیدا کنی؟
«ترک کشورم در آن سن برایم بسیار دشوار بود، اما خیلی زود با سسک فابرگاس در لاماسیا دوست شدم و ما هنوز هم دوستان خوبی برای هم هستیم».
کدام سرمربی بیشترین تأثیر را بر روی تو به عنوان بازیکن داشت؟
«از همه سرمربیانی که در طول دوران بازیگریام تحت هدایت آنها بودهام، چیزهایی آموختم، اما شما همیشه آن کسی که نخستین شانس را به شما داده، اهمیت بسیار بالایی دارد – برای من، او فرانک ریکارد بود. او آن باور را در من ایجاد کرد که با تیم نخست تمرین کنم و سپس اولین بازیام را برای بارسا انجام دهم. همه چیز برای من از او آغاز شد».
بزرگترین چالشی که باید بر آن غلبه میکردی، چه بود؟
«من در کودکی به این خاطر که با سرعت مناسبی رشد نمیکردم، مجبور به تزریق هورمون شدم و بارسلونا پذیرفت که هزینه آنها را به عهده بگیرد. اگرچه این دلیلی نبود که ما را به اسپانیا بیاورد، و به عنوان یک خانواده، در 13 سالگی به اسپانیا رفتیم. این بهترین تصمیمی بود که میتوانستیم بگیریم، اما به عنوان یک پسربچه، ترک کشور و رفتن به جایی ناشناخته... چالش بسیار بزرگی بود».
چه چیزی تو را برمیانگیزد؟
«بردن جام برای کشور و باشگاهم. به همین خاطر است که من هیچگاه به عقب و موفقیتهایی که داشتهام نگاه نمیکنم. اینکار را میتوانم زمانی که کفشهایم را آویختم انجام دهم؛ در حال حاضر، تنها باید به آینده و کسب موفقیتهای بیشتر فکر کنم».
چرا همکاریات با سوارز و نیمار تا این حد موفقیتآمیز بوده است؟
«در درجه اول، ما در تمرینات به سختی کار میکنیم تا آنچه در بازیها اتفاق میافتد را رقم بزنیم. اگرچه یک رابطه طبیعی بسیار خوب میان ما وجود دارد – منظورم دوستی بسیار خوب در خارج از زمین است – و این مسئله هم بسیار کمک میکند».
آیا به بازی در لیگ جزیره فکر میکنی؟
«همیشه گفتهام که بارسا به من همهچیز داده است و من تا زمانی که آنها بخواهند، در اینجا خواهم ماند».
فکر میکنی در این فصل چهکسی قهرمان لیگ جزیره میشود؟
«لیگ جزیره بسیار پیچیده است و فصل قبل هم این را به عینه دیدیم، بنابراین پیشبینی سرنوشت قهرمانی کار بسیار دشواری است. البته پپ سرمربی بسیار موفقی است و فارغ از وضعیت فعلیاش، مطمئنم که با فضای آنجا وفق پیدا میکند و موفق میشود».
بهترین بازیکن بریتانیایی که در مقابلش بازی کردی، چه کسی بوده است؟
«در طول این سالها با تیمهای بریتانیایی بسیاری در لیگ قهرمانان روبرو شدیم که بازیکنان بسیار با کیفیتی در ترکیب خود داشتند، اما من همیشه احترام خاصی برای وین رونی قائل بودهام. او سالهای زیادی در بالاترین سطح بازی کرده و یکی از خاصترین بازیکنان این نسل است».
چه کسی تو را قانع کرد که دوباره برای آرژانتین بازی کنی؟
«بعد از فینال ناامیدکنندهای که در تابستان پشت سر گذاشتیم، من فرصت زیادی داشتم تا فکر کنم و به مشور بپردازم، و به این نتیجه رسیدم که از تصمیمم بازگردم. من همچنان میخواهم با آرژانتین جامهای بینالمللی بهدست بیاورم».
گل مورد علاقهات میان گلهایی که به ثمر رساندی، کدام است؟
«من این گل را نه بهخاطر زیباییاش، بلکه بهخاطر اهمیتش انتخاب میکنم: آن گلی که به ضربه سر مقابل منچستر در فینال لیگ قهرمانان در سال 2009 به ثمر رساندم. ما 1-0 پیش بودیم و آن گل کار را تمام کرد».
کدام مهمتر است: یک سوپرگل با نبوغ فردی، یا یک گل تعیینکننده در فینال؟
«من همیشه گل تعیینکننده را انتخاب میکنم. نبوغ گل چه فایدهای دارد وقتی در نهایت جام قهرمانی را بهدست نیاورید؟».
مهمترین جامی که در آن به قهرمانی رسیدی، کدام است؟
«در بارسا ما میخواهیم همهچیز را ببریم. در ابتدای هر فصل این انتظار وجود دارد که ما در نهایت میتوانیم همه جامها را بهدست بیاوریم، ما سعی میکنیم که اولویتبندی نکنیم و یک جام را مهمتر از دیگری ندانیم».
رونالدو در مصاحبهاش با ما، از وجود «یک احترام دوطرفه» میان شما دو نفر سخن گفت. رونالدو را چگونه میبینی؟ آیا بازی در یک دوره با بازیکن بزرگ دیگری، انگیزههای تو را افزایش داده است؟
«احترام دو طرفه میان ما وجود دارد. من او را به عنوان بازیکن بزرگی میبینم که به دستاورهای بزرگی دستیافته است، و این مسئله صحت دارد. اگرچه، انگیزه من همیشه از تمایلم برای بهترینبودن برای بارسا و آرژانتین و هواداران سرچشمه گرفته و نه چیز دیگری».
بزرگترین درسی که فوتبال به تو داده، چیست؟
«اینکه من از باختن متنفرم. این احساس فقط برای ساعاتی پس از باخت بر من اثرگذار نیست و تا مدتها با من میماند. نمیتوانم این احساس [احساس باختن] را تحمل کنم. شما میتوانید از این مسئله استفاده کنید تا مطمئن باشید که هرآنچه میتوانستید برای کسب پیروزی دادهاید».
آیا در FIFA 17، هیچیک از نمراتت را تغییر میدهی؟
«نمراتی که در بازی برای بازیکنان به کار رفته همیشه دقیق است!».
همه تو تهران ناراحتیم
پسرخاله مامانم اونجا مغازه داره چند دقیقه قبل از ریزش اومده بیرون فیلم گرفته کلی آدم معمولی و آتش نشان تو هر طبقه هستن اونوقت قالیباف بی کفایت میگه 25 نفر بیشتر نبودن
اونیکه ما تو فیلم دیدیم حدود 50 نفر فقط توی یه طبقه بودن
تاریخچه رنگ پیراهن بارسا: آبی و اناری، از کجا آمدهاند؟
در طول بیش از یک قرن فعالیت تیم فوتبال بارسلونا و به تن کردن پیراهن های آبی و اناری، همواره این سوال مطرح بوده که این رنگها از کجا نشات گرفته اند؟ تئوری های زیادی در طول این سالها در پاسخ به این سوال مطرح شده است. اخیرا باشگاه به شواهد قابل قبولی دست یافته که یکی از این تئوری ها را تایید می کند. در این مقاله با هم تئوری های موجود را مرور خواهیم کرد تا به ریشه رنگهای آبی و اناری بارسا دست یابیم!
دیدگاه
در طول سالهای متمادی، حدس و گمان بسیاری در مورد ریشههای رنگ پیراهن بارسا وجود داشته است. میدانیم که در نخستین جلسه تاریخ باشگاه، نام باشگاه جدید انتخاب شده است، اما رنگ پیراهن تیم، نه. در جلسه دوم میان سران باشگاه در تاریخ 13 دسامبر 1899، پیراهن آبی و اناری برای تیم انتخاب شد، که تا ده سال با شورتهای سفید پوشیده میشد.
تئوریهای بسیاری وجود دارند که دلیل انتخاب این رنگها را توضیح میدهند. یکی از این تئوریها این بود که مادر یکی از بازیکنان بوده که به دلیل در اختیار داشتن این رنگهای پیراهن، پیشنهاد پوشیدن لباسهایی با این لعاب را داده است، که البته این فرضیه با توجه به این نکته که بازیکن مورد نظر، کوماماله، نخستین بازی خود را در سال 1903 با پیراهن بارسا انجام داد، رد شد. همچنین گفته شده بود که این رنگها انتخاب شدند، زیرا خودکارهایی که توسط حسابداران در آن زمان مورد استفاده بود، دو رنگ داشت: قرمز و آبی. سپس اشاره شد که این رنگها، پرچم بخشی از کشور سوییس بودند که مؤسس باشگاه، خوان گمپر، در آن به دنیا آمده بود، اما این ادعا به طور قطعی رد شد. در سال 2008، وقتی بارسا و بازل در لیگ قهرمانان به مصاف هم رفتند، گفته شد که رنگ پیراهن بارسا از باشگاه سوییسی گرفته شده است. اما گمپر، نوه مؤسس باشگاه، در کتابی اشاره کرد که تیم گمپر در سوییس، اکسلسیور - که سپس زوریخ نام گرفت - بوده است که او آن را پایهریزی و رهبری کرده، در حالی که او رابطه بسیار کمتری با تیم بازل داشته و تنها مدت کوتاهی در آن به بازی مشغول بوده است.
در واقع، در تاریخ باشگاه، اشارات بسیار مختصری در این مورد وجود دارد. دنیل کاربیو، روزنامهنگاری که در سال 1924 «تاریخ باشگاه بارسلونا» را نوشت، در بیست و پنجمین سالگرد تأسیس باشگاه، گفت: «توافق شد که رنگ پیراهن باشگاه آبی و اناری باشد». نه چیزی بیش از این. آلبرت مالوکر، در سال 1949، رنگ پیراهن باشگاه را به تیم سوییسی نسبت داد که گمپر در آن بازی کرده بود، اما به طور دقیق مشخص نکرد که کدام تیم. همهچیز نشان میدهد که در حالی که حتی شاهدانی وجود داشتهاند که مؤسسین باشگاه را میشناختهاند، هیچ پاسخ تأیید شدهای در این مورد وجود ندارد، و شاید هم کسی اهمیتی به این پرسش که در حال حاضر آن را مطرح کردهایم، نداده بود.
یک عصر با براداران ویتی و خوان گمپر
همه هواداران بارسلونا با نام خوان گمپر آشنا هستند، اما افراد کلیدی دیگری هم در تأسیس باشگاه محبوب ما دست داشتهاند. آنها، براداران ویتی بودهاند: فردریک آرتور و ارنست؛ که در سالهای نخست باشگاه فعالیتهای بسیاری داشتند. آنها در جلسه 13 دسامبر 1899، دومین جلسه تاریخ باشگاه که در آن رنگ پیراهن تیم مشخص شد، حاضر بودند. نوادگان این افراد کلیدی، به دنبال این پرسش بودند که چرا این رنگها را انتخاب کردند.
مانل گمپر، نوه خوان گمپر، همیشه از اینکه از پدرش، خوان-ریچارد گمپر، که در سال 1970 مدیریت باشگاه را برعهده داشت و مطمئناً ساعات بسیار زیادی را به صحبت با خوان گمپر در مورد بارسای محبوبش اختصاص داده بود، بیشتر سؤال نپرسیده، احساس پشیمانی میکند. از طرف دیگر، مایکل ویتی، نوه فردریک آرتور ویتی، خوششانس بود که پدرش تا سن 89 سالگی زیست و او توانست به صحبت با او در این زمینه بپردازد. مایکل همواره از پدرش شنیده بود که رنگ پیراهن باشگاه از مدرسهای گرفته شده است که پدربزرگش در آن درس میخواند: مارچنت تیلورز در کروسبی، لیورپول.
در هفتاد و پنجمین سالگرد تأسیس باشگاه، تئوریهای بسیاری در مورد تاریخچه ابتدایی بارسا جمعآوری مجدد شد. در همان زمان بود که فردریک ویتی، پسر فردریک آرتور و پدر مایکل، وقتی دید که هیچکسی در مورد ریشههای رنگ پیراهن باشگاه صحبت نمیکند، تصمیم گرفت که به لیورپول نامهای بفرستد و مطمئن شود که آیا رنگ پرچم مدرسه مورد نظر، آبی و قرمز بوده است؟ پاسخی که فردریک دریافت کرد، کاملاً واضح بود: آبی و اناری، رنگ پیراهن راگبی مدرسه در اواخر قرن نوزدهم بوده است، که برادران ویتی در آن، ضمن درس خواندن، بازی میکردند. این پاسخ واضح و قابل ملاحظه به نظر میآمد، اما کسی به آن توجهی نکرد و پس از آن هم صحبتی در موردش نشد.
سالها گذشت و داستان ریشههای رنگ پیراهن باشگاه دوباره به گفتگوها میان ویتیها و گمپرها، که به دنبال فرضیات احتمالی میگشتند، بازگشت. و این همانچیزی بود که چند هفته پیش به باشگاه ابلاغ شد، ابتدا به مرکز اسناد و سپس به رئیس حال حاضر باشگاه، ماریو بارتمئو.
مانو و خاویر گمپر، و همچنین مایکل ویتی، یک تصویر از تیم راگبی مدرسه مرچنت تیلورز در اواخر قرن نوزدهم که راهراههای آبی و قرمز به تن داشتند، به همراه مدارکی از سوی دو خانواده برای باشگاه ارسال کردند و این تئوری را مطرح ساختند: در جلسهای که در آن رنگ پیراهن باشگاه مشخص شد، برادران ویتی رنگ پیراهن تیم راگبی دوران مدرسه خود را پیشنهاد دادند و خوان گمپر، که مؤسس اصلی بوده، به این خاطر که پیش از این مدتی در سال 1896 در بازل سوییس، هرچند کوتاه، این پیراهن را به تن کرده بود، ایده مطرح شده را پسندید.
اگر گمپر میخواست رنگ یکی از باشگاههای قدیمی خود را پیشنهاد بدهد، اکلسیسیور یا زوریخ، که آن را تأسیس کرده بود و – درست مانند بارسلونا – نام شهر را به آن داده و در آن کاپیتانی کرده بود، انتخاب میکرد. این مسئله هم که رنگ پیراهن باشگاه دقیقاً در جلسهای انتخاب شد که برادران ویتی به باشگاه پیوسته بودند، به این احتمال قوت میبخشد. در واقع، این نوه خوان گمپر، مانل گمپر بود که قطعیت بیشتری در این مورد داشت: «اینکه صحت این نکته را هر چه زودتر مشخص کنیم، عمل مناسبی است، زیرا این مسئله از ترویج تئوریهای ناصحیح جلوگیری میکند. باید بیشتر در این مورد صحبت کنیم، زیرا این نسخه رسمی باشگاه خواهد بود».
مایکل ویتی نیز گفت: «پدر من همواره آنچه پدربزرگم به او گفته بود را به من میگفت. و خود من نیز، وقتی جوان بودم، با پدربزرگم، فردریک آرتور، در مورد این مسئله صحبت کردم و او تئوری مدرسه مارچنت تیلورز را تأیید کرده بود، اما با توجه به تواضع بسیاری که داشت، هیچگاه به این مسئله توجهی نمیکرد».
به هر حال، در نبود اسناد ثبتشده، شهادت شفاهی کلیدی به نظر میآید. از این رو، تئوری مطرح شده توسط افراد مرتبط به مؤسسین باشگاه، قویترین تئوری در مورد ریشههای پیراهن تیم به نظر میرسد و توسط باشگاه تأیید شده است. شاید یک روز، در شرایطی که دور از ذهن است، مدرکی یافت شود و از این تئوری دفاع کند. اما تا آن روز، ما از این تئوری به عنوان محتملترین تئوری یاد خواهیم کرد.
یکی از مهم ترین مراحل زندگی انسان ها ، مرحله ازدواج می باشد . با توجه به اینکه ازدواج اهمیت زیادی دارد که بر احساس خوشبختی فرد و هم چنین طرز تربیت فرزندان او تاثیر می گذارد ، بنابراین ضروری است که دختران و پسران قبل از ازدواج از خدمات مشاوره ای بهره مند شوند و نسبت به جنس مخالف خود شناخت کافی پیدا کنند .
متاسفانه برخی افراد بدون مطالعه و شناخت نسبت به ابعاد مختلف جنس مخالف ، فقط از سر احساسات با یکدیگر ازدواج می کنند و بعد از ازدواج نیز به خاطر عدم آگاهی کافی ، به مشکلات زندگی مشترک دامن می زنند .
باید به این مهم توجه شود که دختر و پسر قبل از اینکه در مراسم خواستگاری قرار بگیرند می بایست درباره نحوه صحیح خواستگاری و نحوه سوال پرسیدن در جلسه خواستگای اطلاعات کسب کنند تا بتوانند شایستگی طرف مقابل برای زندگی مشترک را بهتر بسنجند .
وبسایت یک زوج برای دختران و پسران در شرف ازدواج مقالات کاملی در زمینه های شناخت جنس مخالف قبل از ازدواج ، خواستگاری ، شناخت جنس مخالف بعد از ازدواج و مسائل جنسی ازدواج گرد آوری کرده است که تمام مقالات گردآوری شده از طریق آدرس های زیر قابل دسترسی می باشند :
آموزش ازدواج
آموزش قبل از ازدواج
خواستگاری
آموزش بعد از ازدواج
آموزش جنسی ازدواج
اصلا موضوع قابل هضم نیست
1400/02/31 - 20:16خیلی ترسناک بود...
1400/03/21 - 09:29اوهوم .
1400/03/21 - 20:49