یافتن پست: #پناه

bamdad
bamdad
کشتی که در هم شکست

همه به قایق های نجات پناه بردند!

همیشه چیزی یا کسی هست که بعد از هر شکست به آن

پناه ببری

ولی ما در همان دقایق اول غرق شدیم

من به تو پناه بردم

تو به من!

:(
دیدگاه · 1393/05/7 - 22:16 ·
4
bamdad
bamdad
پدرم همیشه می گفت: به زندگی بعد از مرگ اعتقاد داشته باش امـــــا من با این مردم به مرگ قبل از زندگی اعتقاد پیدا کردم و هر روز میمیرم بی آنکه زندگی کرده باشم...

... حسین پناهی ...
... ادامه
Majid
10416592_542506692542378_4461031256001231804_n.jpg Majid
خداوند از عزراییل پرسید : تابحال گریه نکردی زمانیکه جان بنی آدمی را میگرفتی؟

جواب داد:یک بارخندیدم یک بار گریه کردم و یک بار ترسیدم

"خنده ام" زمانی بود که به من فرمان دادی جان مردی را بگیرم ٰٰ، او را در کنار کفاشی یافتم که به کفاش میگفت کفشم را طوری بدوز که یک سال دوام بیاورد ! به حالش خندیدم و جانش را گرفتم .

"گریه ام " زمانی بود که به من دستور دادی جان زنی را بگیرم ، او را در بیابان گرم و بی آب و درختی یافتم که در حال زایمان بود .منتظرم ماندم تا نوزادش را به دنیا امد سپس جانش را گزفتم . دلم به حال آن نوزاد بی سرپناه در ان بیابان گرم سوخت و گریه کردم .

"ترسم" زمانی بود که به من امر کردی جان فقیهی را بگیرم ، نوری از اتاقش می آمد هر چه نزدیک تر میشدم نور بیشتر میشد و زمانی که جانش را گرفتم از درخشش چهره اش وحشت زده شدم ...

در این هنگام خدا به عزراییل گفت : میدانی آن عالم نورانی کیست؟ ... او همان نوزادیست که در بیابان به حالش گریستی ، من مسئولیت حمایتش را عهده دار بودم .

هر گز گمان مکن که با وجود من ،موجودی در جهان بی سرپناه خواهد بود.
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/3 - 03:40 ·
8
bamdad
bamdad
دلتنگ که میشوم



تنها پناهگاهم عکسهای توست



چقدر خوب نگاهم میکنی!!!

:(
دیدگاه · 1393/04/26 - 21:39 ·
6
ıllı YAŁĐA ıllı
87528052_orig.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
bamdad
bamdad
Noosha
همیشه دیر می‌فهمیم!

وقتی چیزی در حال تمام شدن باشد

یک لحظه آفتاب در هوای سرد غنیمت می‌شود.

خدا در مواقع سختی‌ها تنها پناه می‌شود.

یک قطره نور در دریای تاریکی همه‌ی دنیا می‌شود.

یک عزیز وقتی که از دست رفت همه کس می‌شود.

پاییز وقتی که تمام شد٬ به نظر قشنگ و قشنگ‌تر می‌شود…

امروز به همه چیز خوب بنگر

قدر داشته‌هایت را بدان و سپاسگزار پروردگارت باش!

عزیزانت را در آغوش بگیر

بگو که چقدر آنها را دوست داری!

به زندگی‌ات عشق بورز و زیبا زندگی کن…

فرصت‌ها را از دست نده!

زندگی آنقدرها هم طولانی نیست…

شاید فردایی نباشد!

قدرش را بدان!

{-35-}
دیدگاه · 1393/04/23 - 19:37 ·
5
bamdad
bamdad
ایـن روزهــا....
دروغ گفتــــن را خــــــوب یـاد گرفتــــــــــه ام
حــال مـ ــن خــــــــوب است
خــوبِ خــوب
فقـط زیــــاد تا قسمتــی هــــوای دلــ ــم طوفــــانی
همــراه با غبـــارهـای خستگـــــــــــــی ست
و فکـر مـی کنـــم
ایـن روزهـــا...
خــدا هـم از حـــرف هـای تکـــ ــراری مــ ــن خستـــه است
چـه حــس مشتـرکـــی داریــم مــ ــن و خـــدا
او...
از حــرف هـای تکـــ ـــراری مــن خستـــه است
و مـــن...
از تکـــ ــرار غـــــم انگیــز روزهــــایم...

... حسین پناهی ...

{-60-}
دیدگاه · 1393/04/23 - 13:41 ·
2
رضا
رضا
سعی کنین دیگران باشین تا بهتون اطمینان کنن روی بودن شما حساب کنن .
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/19 - 04:16 ·
8
setareh 22
1363515898408022_thumb.jpg setareh 22
گاهي دلت از سن و سالت مي گيرد

ميخواهي کودک باشي

کودک به هر بهانه اي به آغوش غمخواري پناه مي برد

و آسوده اشک مي ريزد

بزرگ که باشي

بايد بغض هاي زيادي را بي صدا دفن کني...
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/9 - 13:48 ·
5
رضا
رضا
به ملازمان سلطان که رساند این دعا را/که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را

ز رقیب دیوسیرت به خدای خود پناهم/مگر آن شهاب ثاقب مددی دهد خدا را

مژه سیاهت ار کرد به خون ما اشارت/ز فریب او بیندیش و غلط مکن نگارا

دل عالمی بسوزی چو عذار برفروزی/تو از این چه سود داری که نمی‌کنی مدارا

همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی/به پیام آشنایان بنوازد آشنا را

چه قیامت است جانا که به عاشقان نمودی/دل و جان فدای رویت بنما عذار ما را

به خدا که جرعه‌ای ده تو به حافظ سحرخیز/که دعای صبحگاهی اثری کند شما را




غزل شماره ۶
zoolal
zoolal
به درگاهی پناه آورده‌ام کز در نمی‌راند
که هرکس را که درمانده‌ست سوی خویش می‌خواند
*****
امید اولی که هر زمان او را رها کردم،
امید آخرم شد نام او را تا صدا کردم
*****
خداوندا، خداوندا قرارم باش و یارم باش
جهان تاریکی محض است، می‌ترسم، کنارم باش
*****
اگر گم کرده‌ام در این همه بی‌راهه راهم را
تویی که می‌بری سوی سپیدی‌ها نگاهم را
*****
صدایم می‌کنی وقتی صدایم غیرِ آهی نیست
خطابخشی، به اشک و توبه می‌بخشی گناهم را
*****
خداوندا، خداوندا قرارم باش و یارم باش
جهان تاریکی محض است، می‌ترسم کنارم باش
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/5 - 17:13 ·
6
zoolal
zoolal
خداوندا، پناهم باش، یارم باش... جهان تاریکی محض است
دیدگاه · 1393/04/5 - 17:12 ·
7
raha
raha
امتحانامون . . . هماهنگه. . .
نگاهامون . . . روی برگه . . .
تنت بیده . . . میلرزه . . .
همون حسی . . . که میخوامش . . .
تو این دنیا . . . واسه درسام . . .
جز گام به گام . . . پناهی نیست . . .
با این حالی . . . ک من دارم . . .
جز شهریور . . . دیگه ماهی نیس . . .
همینجا که . . . درس انباره . . .
نفس تو سینه میگیره . . . دلم واسه نمره میکوبه . . .
من یه خر خونم . . . وقتشه آدم شم . . .
تو ته خنگی . . . منم باید خنگ شم . . .
خودمو کشتم . . . شاگرد ممتاز شم . . .
هیچی نمیفهمم . . . فقط باید پاس شم . . .

عه ؟ اگه پایینی هارو نخوندید حتما بخون !
اصن از درس و مشق و امتحانتون هم واجب تره ، خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/1 - 00:28 ·
6
bamdad
bamdad
تاوقتی ک تو هستی

تالحظه ای که یادتو در خاطرم جاریست

تازمانی که دست های گرمت همراه دستای خسته ی منه

تاوقتی که نگاهت تنها پناهگاه و تکیه گاه نگاه سرگردان منه

تازمانی که تو همسفر جاده زندگی من هستی

تا وقتی که شونه های تو امن ترین جای دنیاست برای من
.
.
.

من زنده هستم


{-41-}
دیدگاه · 1393/03/19 - 22:07 ·
5
bamdad
64177432595814967111.jpg bamdad
ما

در هیأت پروانه ی هستی

با همه توانایی ها و تمدن هامان شاخکی بیش نیستیم !

برای زمین ، هفتاد کیلو گوشت با هفتاد کیلو سنگ تفاوتی ندارد

یادمان باشد کسی مسئول دلتنگی ها و مشکلات ما نیست

اگر ردپای دزدِ آرامش و سعادت را دنبال کنیم

سرانجام به خودمان خواهیم رسید.

... حسین پناهی ...

{-15-}
دیدگاه · 1393/03/13 - 19:26 ·
5
bamdad
bamdad
وقتی به دریای دلت زدم
پنداشتم کرانه اش نزدیک ست
نمیدانستم بیکران محبتت مرا در خود غرق میکند
و پناهگاهم می شود.......
دیدگاه · 1393/03/12 - 19:12 ·
2
bamdad
bamdad
ترس من از مردن و رفتن به آن دنیا

دیدن دوباره آدم های این دنیاست

... حسین پناهی ...
دیدگاه · 1393/03/6 - 22:34 ·
6
zoolal
zoolal
کاش این قصه گو من نبودم
راوی تنهایی و درد و رنجتون نبودم
کاش بتونم همراه دلاتون بمونم
واسه تنهایی هاتون یه سر پناه بمونم
می دونم غصه زیاده واسه هممون
یادمون باشه اینجا کنار همیم، هممون ...
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/30 - 19:56 ·
6
bamdad
bamdad
مشکلات راه مدرسه در روزهای بارانی مجبورم کرد بخاطر پاها و کفشهایم به باران با همه ی لطافتش بدبین شوم . .
( حسین پناهی )
دیدگاه · 1393/02/30 - 19:47 ·
6
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
بعضی مردها شبیه ودکا هستن. با یخ، بدون یخ؛ با نوشابه، با اب پرتقال، با سودا، خلاصه همه جوره جواب میدن. همه چیزشون میزونه، مستی شون میزونه؛ بعد از مستی شون میزونه؛ بدیشون اینه که تقاضا براشون زیاده، اینه که چشمت رو که برگردونی می بینی بطری ت تو دست یکی دیگه س. با اینجور مردها باید یاد بگیری که اجازه بدی بقیه هم گاهی یه لبی تر کنن.( مثل متین )
... ادامه
Majid
438892_9E9oL59B.jpg Majid
در چمنزاری خرها و زنبورها در کنار هم زندگی می کردند.

روزی از روزها خری برای خوردن علف به چمنزار می آید و مشغول خوردن می شود. از

قضا، گل کوچکی را که زنبوری در بین گلهای کوچکش مشغول مکیدن شیره بود،

می کند و زنبور بیچاره که.....


خود را بین دندانهای خر اسیر و مردنی می بیند،

زبان خر را نیش می زند و تا خر دهان باز می کند او نیز از لای دندانهایش

بیرون می پرد. خر که زبانش باد کرده و سرخ شده و درد می کند،

عر عر کنان و عربده کشان زنبور را دنبال می کند. زنبور به کندویشان پناه می برد.

به صدای عربده خر،

ملکه زنبورها از کندو بیرون می آید و حال و قضیه را می پرسد.

خر می گوید :

« زنبور خاطی شما زبانم را نیش زده است باید او را بکشم.»

ملکه زنبورها به سربازهایش دستور می دهد که زنبور خاطی را گرفته و پیش او بیاورند.

سربازها زنبور خاطی را پیش ملکه زنبورها

می برند و طفلکی زنبور شرح


میدهد که برای نجات جانش از زیر دندانهای خر مجبور به نیش زدن

زبانش شده است و کارش از روی دشمنی و عمد نبوده است.

ملکه زنبورها وقتی حقیقت را می فهمد،

از خر عذر خواهی می کند و می گوید:

« شما بفرمائید من این زنبور را مجازات می کنم.»

خر قبول نمی کند و عربده و عرعرش گوش فلک را کر می کند

که نه خیر این زنبور زبانم را نیش زده است و باید او را بکشم.

ملکه زنبورها ناچار حکم اعدام زنبور را صادر می کند.

زنبور با آه و زاری می گوید:

« قربان من برای دفاع از جان خودم زبان خر را نیش زدم.

آیا حکم اعدام برایم عادلانه است ؟

»ملکه زنبورها با تاسف فراوان می گوید: «

می دانم که مرگ حق تو نیست.

اما گناه تو این است که با خر جماعت طرف شدی که زبان نمی فهمد و سزای کسی که

با خر طرف شود همین است»
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:24 ·
1
bamdad
bamdad
بینِ مرگ و زندگی، جائیست
که من سالهاست، به آن پناه بُرده‌ام!

"سکوت"...
دیدگاه · 1393/02/11 - 23:23 ·
5
bamdad
bamdad
ﺩﻧﯿﺎ ﭘﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺗﺮﺳﻮ ﻫﺎ . ﺩﺳﺖِ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻫﻢ
ﻧﯿﺴﺖ. ﺍﯾﻨﻄﻮﺭ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻢ. ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ، ﻣﺪﺭﺳﻪ،
ﻣﺴﺠﺪ، ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ، ﭘﺸﺖِ ﺗﻠﻔﻦ، ﺩﺭ ﺣﻤﺎﻡ، ﺣﺘﯽ ﺩﺭ
ﺭﺧﺘﺨﻮﺍﺏ ، ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﯾﺎ ﮐﺎﺭﯼ ﺗﺮﺳﯿﺪﻩ ﺍﯾﻢ.
ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﭘﻨﺎﻩ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﻭ ﺑﺎﺯ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ
ﻭ ﺩﺭﻭﻍﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺗﺮﺳﯿﺪﻩ ﺍﯾﻢ.
ﺑﺮﺍﺳﺘﯽ ﺑﺎ ﻣﺎ ﭼﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ؟؟
ﺑﺎ ﺭﻭﺡِ ﻟﻄﯿﻒِ ﺑﯽ ﮔﻨﺎﻩ ﯾﮏ ﮐﻮﺩﮎ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺴﺖ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﺳﺎﺩﻩ ، ﺷﺎﺩﻣﺎﻧﻪ ﻭ ﺭﻧﮕﺎﺭﻧﮓ
ﺑﺒﯿﻨﺪ ﭼﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ؟؟
ﺑﺎ ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﺎ ﻋﺸﻖ ﻫﻤﺎﻧﻘﺪﺭ ﺁﺷﻨﺎ ﺑﺎﺷﺪ
ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﺑﺮﯾﺸﻤﯿﻦِ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﺳﯿﺎﻩِ ﺳﯿﺎﻫﺶ، ﺑﺎ ﻣﺮﺩﯼ ﮐﻪ
ﻟﺒﺨﻨﺪِ ﺑﯽ ﭘﺮﻭﺍﯾﺶ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺴﺖ، ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺭﺍ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ
ﻫﺮ ﺧﺎﻧﻪﺍﯼ ﮐﻨﺪ، ﺑﺎ ﺑﮑﺎﺭﺕِ ﻗﻠﺐ ﻫﺎﯼ ﺷﯿﻔﺘﻪ ﯼِ ﻣﻦ ﻭ
ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ؟؟
... ادامه
2 دیدگاه · 1393/02/11 - 21:33 در Lawless ·
10
✔♥Дℓɨ♥✔
1398265546754143_large.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
پدرم میگوید ...
مادرم میگوید ...
و من میدانم ...
که زیباترین تعریف را ،
فقط باید از زبان شنید ... !

حسین پناهی
صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ