یافتن پست: #چگونه

setareh 22
setareh 22
دکتر شریعتی
چگونه میتوان کسی را دوست داشت و به آغوشش نکشید؟
اغوش کشیدن کسی ک دوستش داری حلال وحرام و گناه ندارد..
این معجزه ی طبیعت است..
هرزگی به دلهاییست که برای همه اند..
هرزگی به نگاهیست ک میچرخد
به انگشتیست که برای همه اشاره دارد...
... ادامه
دیدگاه · 1393/11/23 - 10:37 ·
1
Mohammad
farajok-aks-neveshte-93-5.jpg Mohammad
کلفتی صدای خود را به رخ مادری که چگونه صحبت کردن زا به شما آموخته است، نکشید....
ساراملوس
ساراملوس
در دوستی ماست
از من می‌خواهی
جامه‌ی کریستین دیور بر تن کنم
و خود را به عطر شاه زاده‌ی موناکو
عطرآگین سازم
و فرهنگ لغات بریتانیکا را
حفظ کنم
و به موسیقی یوهان برامز
گوش دهم
به شرط این‌که
همانند مادر بزرگم بیندیشم!!...
از من می‌خواهی که دانشمندی چون
مادام کوری باشم
و رقاصه‌ای دیوانه در شب سال نو چون مادونا
به این شرط که
حجابم را هم چون عمه‌ام حفظ کنم
و زنی عارف باشم چون رابعه‌ی عدویه
اما فراموش کردی به من بگویی چگونه...؟؟؟
... ادامه
دیدگاه · 1393/10/23 - 16:56 ·
1
bamdad
bamdad
هرگز به دستش ساعت نمی‌بست

روزی از او پرسیدم

پس چگونه است سر ساعت به وعده می‌آیی ؟

گفت:

ساعت را از خورشید می‌پرسم

پرسیدم:

روزهای بارانی چه‌طور ؟

گفت:

روزهای بارانی

همه ساعت‌ها ساعت عشق است !

-راست می‌گفت

یادم آمد که روزهای بارانی

او همیشه خیس بود.

:)
دیدگاه · 1393/10/21 - 19:41 ·
2
bamdad
bamdad
هر ان کس که در زندگی چرایی دارد با هر چگونه ای می سازد
دیدگاه · 1393/10/21 - 19:39 ·
3
bamdad
bamdad
خندیدن یک نیایش است
اگر بتوانی بخندی،آموخته‌ای که چگونه نیایش کنی

کوتاه‌ترین راه برای گفتن دوستت دارم لبخند است!

کمی موسیقی گوش کن، برقص، بخند (حتی به زور)،

آنگاه بنشین و نظاره کن آثار شگرف همین حرکات به اصطلاح اجباری را!

فراموش نکن!همین لحظه را،اگر گریه کنی یا بخندی‌! بالاخره می‌گذرد،امتحان کن‌!

{-126-}
دیدگاه · 1393/10/18 - 18:34 ·
5
bamdad
bamdad
پاییز خود را چگونه گذراندید؟؟؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
به نام خدا...
بدون گوجه... {-177-}

{-7-}{-7-}{-7-}
ıllı YAŁĐA ıllı
IMG-20150107-WA0017.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
رضا
fc1e928c42b36feac065bf0a03d774fa.jpg رضا
چگونه ادویه (افزودنی) به داغ اضافه کنیم .

How To Spice Up Your Hot Chocolate
دیدگاه · 1393/10/12 - 14:56 ·
5
حامد دراگون
حامد دراگون
ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮊﺍﭘﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ

ﺷﺨﺼﯽ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻮﺳﺎﺯﯼ ﺧﺮﺍﺏ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ
‏(ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﮊﺍﭘﻨﯽ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﻓﻀﺎﯾﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﯿﻦ ﺩﯾﻮﺍﺭﻫﺎﯼ ﭼﻮﺑﯽ
ﻫﺴﺘﻨﺪ ‏)
ﺍﯾﻦ ﺷﺨﺺ ﺩﺭ ﺣﯿﻦ ﺧﺮﺍﺏ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺩﺭﺑﯿﻦ ﺍﻥ
ﻣﺎﺭﻣﻮﻟﮑﯽ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﯽ ﺍﺯ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺶ ﮐﻮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﺩﻟﺶ ﺳﻮﺧﺖ ﻭ ﯾﮏ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﻨﺠﮑﺎﻭ ﺷﺪ
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﺦ ﺭﺍ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﮐﺮﺩ ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩ ﺍﯾﻦ ﻣﯿﺦ
ﺩﻩ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﻫﻨﮕﺎﻣﺴﺎﺧﺘﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﮐﻮﺑﯿﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ !
ﭼﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ؟
ﻣﺎﺭﻣﻮﻟﮏ ﺩﻩ ﺳﺎﻝ ﺩﺭ ﭼﻨﯿﻦ ﻣﻮﻗﻌﯿﺘﯽ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﻮﻧﺪﻩ !
ﺩﺭ ﯾﮏ ﻗﺴﻤﺖ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺑﺪﻭﻥ ﺣﺮﮐﺖ
ﭼﻨﯿﻦ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﻏﯿﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﺼﻮﺭ ﺍﺳﺖ
ﻣﺘﺤﯿﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﮐﺎﺭﺵ ﺭﺍ ﺗﻌﻄﯿﻞ ﻭ ﻣﺎﺭﻣﻮﻟﮏ ﺭﺍ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ
ﮐﺮﺩ
ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﭼﮑﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻩ؟
ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻭ ﭼﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩﻩ؟
ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﺎﺭﻣﻮﻟﮏ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﯾﮑﺪﻓﻌﻪ
ﻣﺎﺭﻣﻮﻟﮑﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺎ ﻏﺬﺍﯾﯽ ﺩﺭ ﺩﻫﺎﻧﺶ ﻇﺎﻫﺮ ﺷﺪ
ﻣﺮﺩ ﺷﺪﯾﺪن ﻣﻨﻘﻠﺐ ﺷﺪ ﺩﻩ ﺳﺎﻝ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ
ﭼﻪ ﻋﺸﻘﯽ !
ﭼﻪ ﻋﺸﻖ ﻗﺸﻨﮕﯽ !
ﺍﮔﺮ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﻋﺸﻖ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ
ﺑﺎﺷﺪ
ﭘﺲ ﺗﺼﻮﺭ ﮐﻨﯿﺪ ﻣﺎ ﺗﺎ ﭼﻪ ﺣﺪﯼ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﻢ ﻋﺎﺷﻖ ﺷویم
... ادامه
دیدگاه · 1393/10/11 - 01:49 ·
4
zahra
zahra
من به مردي وفا نمودم و او

پشت پا زد به عشق و اميدم

هر چه دادم به او حلالش باد


غير از آن دل كه مفت بخشيدم



دل من كودكي سبك سر بود

خود ندانم چگونه رامش كرد

او كه مي گفت دوستت دارم

پس چرا زهر غم به جامش كرد؟



اگر از شهد آتشين لب من

جرعه اي نوش كرد و شد سرمست

حسرتم نيست زآنكه اين لب را

بوسه هاي نداده بسيار است



باز هم در نگاه خاموشم

قصه هاي نگفته اي دارم

باز هم چون به تن كنم جامه

فتنه هاي نهفته اي دارم



باز هم مي توان به گيسويم

چنگي از روي عشق ومستي زد

باز هم مي توان در آغوشم

پشت پا بر جهان هستي زد



باز هم مي دود به دنبالم

ديدگاني پر از اميد و نياز

باز هم با هزار خواهش گنگ

مي دهندم بسوي خويش آواز



باز هم دارم آنچه را كه شبي

ريختم چون شراب در كامش

دارم آن سينه را كه او مي گفت

تكيه گاهيست بهر آلامش



زانچه دادم به او مرا غم نيست

حسرت و اضطراب و ماتم نيست

غير از آن دل كه پر نشد جايش

به خدا چيز ديگرم كم نيست



كو دلم كو دلي كه برد و نداد

غارتم كرده، داد مي خواهم

دل خونين مرا چكار آيد

دلي آزاد و شاد مي خواهم



دگرم آرزوي عشقي نيست

بي دلان را چه آرزو باشد

دل اگر بود باز مي ناليد

كه هنوزم نظر به او باشد



او كه از من بريد و تركم كرد

پس چرا پس نداد آن دل را

واي بر من كه مفت بخشيدم

دل آشفته حال غافل را
فروغ فرخزاد
متین (میراثدار مجنون)
دیدگاه · 1393/10/7 - 11:55 ·
1
مرجان بانو :)
1419149104773.jpg مرجان بانو :)
باج به استاد راهنما!{-7-}
از نوع صنایع دستی!!!
(سفارش دادم یکی دو روز دیگه از اصفهون می رسه)
مبلغ 54000 هزار تومان وجه نقد!
حرومش بشه ایشالا
bamdad
bamdad
وقتی تو نیستی

شادی کلام نامفهومی ست

و دوستت می‌دارم رازی‌ ست

که در میان حنجره‌ ام دق می‌کند...

و من چگونه بی‌ تو نگیرد دلم ؟

اینجا که ساعت ، آیینه و هوا به تو معتادند...

:(
دیدگاه · 1393/09/27 - 11:51 ·
1
شهرزاد
Screenshot_۲۰۱۴-۱۲-۱۰-۱۳-۴۵-۱۹-1.png شهرزاد
حیف که کسی نیس و گرنه بحث می کردیم، حالا اومدین مدیونین نظرتون و نگین{-7-}
✔♥Дℓɨ♥✔
1231685_231494267006491_139306587_n.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
بابام زمان شاه گرفته زيرش نوشتن:

" به پاس تلاش و مجاهـدت ١٢ ساله تان براى كسب علم و دانش اين تصديق به شما اهدا ميگردد تا هم از مزاياى قانونى آن بهره مند شويد و هم نقشى در عمران و آبادانى ميهن عزيزمان ايران ايفا كنيد"


حالا ما رفتیم گرفتیم زيرش نوشتن:

"اين مدرك بنا به درخواست نامبرده صادر گرديده و هـيچگونه ارزش قانونى ديگرى ندارد"
bamdad
bamdad
دیروز و فردا هر دو نامردند ...!
دیروز با خاطراتش
و
فردا با وعده هایش ...
مرا فریب دادند
تا

نفهمم امروزم چگونه گذشت

:(
دیدگاه · 1393/09/12 - 20:16 ·
7
bamdad
bamdad
" به خاطر بسپار "
*****
- زندگی بدون چالش ؛ مزرعه بدون حاصل است.
*************************
- تنها موجودی که با نشستن به موفقیت می رسد؛ مرغ است.
*******************************
-زندگی ما با " تولد" شروع نمی شود؛ با "تحول" آغاز میشود.
*****************************
- لازم نیست "بزرگ " باشی تا "شروع کنی"، شروع کن تا بزرگ شوی ...
***************************
- اگر قبل از رفتن کسی خوشبخت بودید ؛ بعد از رفتنش هم می توانید خوشبخت باشید...
********************************
- باد با چراغ خاموش کاری ندارد ؛ اگر در سختی هستی بدان که روشنی...
*********************************
- ما فقط برای یک بار جوان هستیم ؛ولی با یک تفکر غلط می توانیم برای همیشه نابالغ بمانیم ...
******************************
- بخشش؛ گذشته را دگرگون نمی سازد؛ ولی سبب گشایش آینده می شود...
********************************
- و در آخر :
ما نمی توانیم تعیین کنیم چند سال زنده خواهیم بود؛ اما می توانیم تعیین کنیم چقدر از زندگی بهره ببریم...
نمی توانیم تک تک اعضای صورتمان را انتخاب کنیم؛ اما می توانیم انتخاب کنیم که چهره مان چگونه به نظر برسد...
نمی توانیم پیش آمدن لحظات دشوار زندگی را متوقف کنیم؛ اما میتوانیم تصمیم بگیریم زندگی را کمتر سخت بگیریم..

{-35-}
دیدگاه · 1393/08/9 - 21:04 ·
4
ıllı YAŁĐA ıllı
IMG_20141027_114048.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
Mohammad
19.jpg Mohammad
پسری از مادرش پرسید:

چگونه می توانم برای خودم زنی لایق پیدا کنم؟

مادر پاسخ داد:

نگران پیدا کردن زن لایق نباش ؛

روی مردی لایق شدن تمرکز کن ....
... ادامه
صوفياجون
صوفياجون
به ” خدا ” گفتم : تو را چگونه میتوانم ببینم , ” خدا ” گفت :
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
تو من را نخواهی دید اما کسی را برات گذاشتم که نیمی ازمن است
{-35-}{-35-}
zahra
zahra
متین (میراثدار مجنون)
نگران نباش

من میدانم چگونه

با حسرت نبودنت تا کنم

فقط برایم بنویس

هنوز میخندی
دیدگاه · 1393/07/30 - 12:07 ·
5
Majid
40.jpg Majid
خیلے دوستت دارم ،

اما نمیدانم ، خیلے را چگونه


بنویسم که خــیـــلے خوانده شود...
دیدگاه · 1393/07/27 - 16:21 ·
3
مرجان بانو :)
Avazak_ir-Autumn12.jpg مرجان بانو :)
مانده‌ام چگونه تو را فراموش كنم
اگر تو را فراموش كنم
بايد سال‌هايي را نيز كه با تو بوده‌ام فراموش كنم
دريا را فراموش كنم
و كافه‌هاي غروب را
باران را
اسب‌ها و
جاده‌ها را
بايد دنيا را زندگي را و
خودم را نيز فراموش كنم
تو با همه‌ چيز درآميخته‌اي ....{-153-}
دیدگاه · 1393/07/27 - 08:46 ·
5
صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ