یافتن پست: #گریه

Majid
Majid
ﻫﺮﮔﺰ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺁﺯﺍﺭﺩ ﮔﺮﯾﻪ ﻧﮑﻨﯿﺪ
ﺩﺭ ﻋﻮﺽ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻧﯿﺪ
ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ، ﻣﻤﻨﻮﻥ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﺻﺘﯽ ﺩﺍﺩﯼ ﺗﺎ ﮐﺴﯽ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﻢ . . .
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 08:59 ·
zahra
zahra
یک مرد مجرد برای هضم دلتنگی هاش گریه نمی کنه

میره ۲۰۱۲ PES بازی می کنه !

زن واسه هضم دلتنگی هاش گریه نمیکنه

خریـــــــــد میکن
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 08:54 ·
1
Majid
Majid
عاشق خجالتی
وقتی سر کلاس درس نشسته بودم تمام حواسم متوجه دختری بود که کنار دستم نشسته بود و اون منو “داداشی” صدا می کرد . به موهای مواج و زیبای اون خیره شده بودم و آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه . اما اون توجهی به این مساله نمیکرد . آخر کلاس پیش من اومد و جزوه جلسه پیش رو خواست . من جزومو بهش دادم .بهم گفت:”متشکرم”.
میخوام بهش بگم ، میخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط “داداشی” باشم . من عاشقشم . اما… من خیلی خجالتی هستم ….. علتش رو نمیدونم .
تلفن زنگ زد .خودش بود . گریه می کرد. دوستش قلبش رو شکسته بود. از من خواست که برم پیشش. نمیخواست تنها باشه. من هم اینکار رو کردم. وقتی کنارش رو کاناپه نشسته بودم. تمام فکرم متوجه اون چشمهای معصومش بود. آرزو میکردم که عشقش متعلق به من باشه. بعد از ۲ ساعت دیدن فیلم و خوردن ۳ بسته چیپس ، خواست بره که بخوابه ، به من نگاه کرد و گفت :”متشکرم ” .
روز قبل از جشن دانشگاه پیش من اومد. گفت :”قرارم بهم خورده ، اون نمیخواد با من بیاد” .
من با کسی قرار نداشتم. ترم گذشته ما به هم قول داده بودیم که اگه زمانی هیچکدوممون برای مراسمی پارتنر نداشتیم با هم دیگه باشیم ، درست مثل یه “خواهر و برادر” . ما هم با هم به جشن رفتیم. جشن به پایان رسید . من پشت سر اون ، کنار در خروجی ، ایستاده بودم ، تمام هوش و حواسم به اون لبخند زیبا و اون چشمان همچون کریستالش بود. آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه ، اما اون مثل من فکر نمی کرد و من این رو میدونستم ، به من گفت :”متشکرم ، شب خیلی خوبی داشتیم ” .
یه روز گذشت ، سپس یک هفته ، یک سال … قبل از اینکه بتونم حرف دلم رو بزنم روز فارغ التحصیلی فرا رسید ، من به اون نگاه می کردم که درست مثل فرشته ها روی صحنه رفته بود تا مدرکش رو بگیره. میخواستم که عشقش متعلق به من باشه. اما اون به من توجهی نمی کرد ، و من اینو میدونستم ، قبل از اینکه خونه بره به سمت من اومد ، با همون لباس و کلاه فارغ التحصیلی ، با گریه منو در آغوش گرفت و سرش رو روی شونه من گذاشت و آروم گفت تو بهترین داداشی دنیا هستی ، متشکرم.
میخوام بهش بگم ، میخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط “داداشی” باشم . من عاشقشم . اما… من خیلی خجالتی هستم ….. علتش رو نمیدونم .
نشستم روی صندلی ، صندلی ساقدوش ، اون دختره حالا داره ازدواج میکنه ، من دیدم که “بله” رو گفت و وارد زن
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:25 ·
1
Majid
Majid
یک روز لوبیا به نخود گفت:"زن من می شی؟!"

نخود از خجالت قرمز شد و گفت:" خدا مرگم بده! این چه جور خواستگاری کردنه؟!"

لوبیا گفت:"ای بابا! مگه چه کار باید بکنم؟!"

نخود گفت:" نه سلامی ، نه علیکی!"

لوبیا به خود امد و گفت:"ببخشید.سلام علیکم! زن من می شی؟!"

نخود گفت:" دِ بیا! این چه جور خواستگاری کردنه؟!"

لوبیا گفت:" ای دفعه اشکالش چی بود؟"

نخود تکانی به سرو گردنش داد و گفت:" ننه ای، بابایی، کس و کاری نداری که بیاری

خواستگاری؟"

چشم های لوبیا از اشک خیس شد و گفت:" تمام افراد خانواده ام در یک جنگ نابرابر به

دست ادم های شکم گنده کشته و خورده شدند."

نخود گفت:" حالا گریه نکن! چون این بلا هم بر سر پدرو مادر من اومده."

لوبیا گفت:" تسلیت عرض می کنم.حالا بعد از همه این حرفا زن من می شی؟"

نخود در حالی که به اسمان نگاه می کرد، گفت:"یک نخود تنها به هیچ دردی

نمی خوره،جز اینکه زن یک لوبیای تنها بشه."

لوبیا گفت:" واسه من شعر نگو! زن من می شی یا نه؟"

نخود لبخندی زد و گفت:" با اجازه نویسنده و خواننده های این قصه :

بله!"خیال باطلنیشخند
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:19 ·
Majid
akserver.ir_13968526521.jpeg Majid
ﺳﺎﻝ 92 ﻫﻢ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪ.

ﭼﻘﺪﺭ ﺗﻮﯼ ﻣﺠﺎﺯﯼ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮﻭ ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩﯾﻢبغل

ﭼﻘﺪﺭ 18 ﺳﺮﮐﺎﺭﯼ ﺧﻮﻧﺪﯾﻢ- ﭼﻘﺪ ﺗﺴﺒﯿﺢ ﮔﻢ ﺷﺪ !نیشخند

ﭼﻘﺪﺭ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻫﻤﺪﯾﮕﻪ ﭘﯿﮏ ﺯﺩﯾﻢخوشمزه

ﭼﻘﺪﺭ ﭘﺴﺮﺍ ﺳﺎﭘﻮﺭﺗﻮ ﮐﯿﻠﯿﭙﺲ ﺩﺧﺘﺮﺍﺭﻭ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩﻥشیطان

ﭼﻘﺪﺭ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺍﺑﺮﻭ ﻫﺎ ﻭ ﻣﺎﺭﮎ ﺷﺮﺕ ﭘﺴﺮﺍﺭﻭ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩﻥاز خود راضی

ﭼﻘﺪﺭ ﭘﺴﺖ ﻫﺎﯼ ﻫﻤﻮ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﮐﭙﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢچشمک

ﭼﻘﺪﺭ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺧﻨﺪﯾﺪﯾﻢ - ﭼﻘﺪﺭ ﺑﺎ ﻫﻢ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﯾﻢگریه

ﭼﻘﺪﺭ ﺑﻬﻤﻮﻥ ﮔﻔﺘﻦ ﻋﻘﺪﻩ ﺍﯼ ﭼﻘﺪﺭ ﻻﯼ ﺟﻤﯿﻌﺖ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻮﺩﯾﻢافسوس

ﭼﻘﺪﺭ ﺟﻨﺘﯽ ﺭﻭ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺑﻨﺪﻩ ﯼ ﺧﺪﺍ ﺭﻭقهقهه

ﭼﻘﺪﺭ ﺗﻮ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﭘﺴﺘﺎﯼ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺭﻭ ﻻﯾﮏ ﮐﺮﺩﯾﻢلبخند

ﭼﻘﺪﺭ ﺑﻬﻤﻮﻥ ﮔﻔﺘﻦ ﻫﻮﯾﺞ ﻓﺮﻧﺪزبان

ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻟﻤﻮﻥ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺷﮑﺴﺖدل شکسته

ﻭ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﭼﻘﺪﺭ ﻫﺎ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ !نیشخند

ﺭﺍﺳﺘﯽ ﻣﯿﺪﻭﻧﯿﺪ (ﭼﻘﺪﺭ) ﺩﻭﺳﺘﻮﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﯼ ﻣﺠﺎﺯﯼ؟؟؟؟قلب
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:07 ·
Majid
52653592776121899386.jpeg Majid
بار اول که دیدمش تو کوچه بود...

یه لباس گل گلی تنش بود...با موهای بلند و خرمایی...

اومد طرفم و گفت داداشی؟میای باهام بازی کنی؟از چشمای نازش التماس

می بارید...خیلی کوچیک بودم اما دلم لرزید...

تو همون نگاه اول عاشقش شدم...

سه سال ازش بزرگتر بودم...قبول کردم و کلی بازی کردیم!اخرش گفت:

تو بهترین داداش دنیایی...سالها گذشت هر روز خودم تا مدرسه می بردمش...

هر روز به عشق دیدنش بیدار میشدم...

اما اون همیشه میگفت:تو بهترین داداش دنیایی...

داغون شدم که عشقم منو داداش صدا میزنه...

گذشت و گذشت...تا اینکه عروسی کرد و ماشین خودم شد ماشین عروسش...

منم رانندش بودم...هی گریه میکردم و اشکامو پاک میکردم...

سالها گذشت که تصادف کرد و واسه همیشه رفت...خودم زیر تابوتشو گرفتم...

اگه بود بازم می گفت:تو بهترین داداش دنیایی...

رفت...واسه همیشه رفت و حتی یکبار هم نتونستم بگم اخه دیوونه...

من عاشقتم...من میمیرم واست...چشمهات همه دنیامه...

یه شب شوهرش رفت دفترچه خاطراتشو اورد...

دیدم چشاش پر اشک بود...دفترو داد و رفت...

وقتی خوندمش مردم...نابود شدم...نابود...نوشته بود داداشی...

دوست داشتم...عاشقت بودم...اما میترسیدم بهت بگم!میترسم داداشی..

.امید وارم زود تر از تو بمیرم که اینو بخونی...داداشی ببخش که عاشقت

شدم...داداشی تمام ارزوهام تو بودی...داااااااادااااااااشی.... نگرانگریه
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:04 ·
Majid
438892_ffzEnTKi.jpg Majid
روزی، وقتی هیزم شکنی مشغول قطع کردن یه شاخه درخت بالای رودخونه بود ،

تبرش افتاد تو رودخونه وقتی در حال گریه کردن بود یه فرشته اومد و ازش پرسید:

چرا گریه می کنی؟ هیزم شکن گفت که تبرم توی رودخونه افتاده.

فرشته رفت و با یه تبر طلایی برگشت. ''

آیا این تبر توست؟ هیزم شکن جواب داد:

'' نه "

فرشته دوباره به زیر آب رفت و این بار با یه تبر نقره ای برگشت و پرسید که آیا این تبر

توست؟ دوباره، هیزم شکن جواب داد : نه فرشته باز هم به زیر آب رفت و این بار با یه تبر

آهنی برگشت و پرسید آیا این تبرتوست؟ جواب داد:

آره.

فرشته از صداقت مرد خوشحال شد و هر سه تبر را به او داد و هیزم شکن خوشحال روانه

خونه شد یه روز وقتی داشت با زنش کنار رودخونه راه می رفت زنش افتاد توی آب.

(هههههههه )هیزم شکن داشت گریه می کرد که فرشته باز هم اومد و پرسید که چرا

گریه می کنی؟ اوه فرشته،

زنم افتاده توی آب فرشته رفت زیر آب و با جنیفر لوپز برگشت و پرسید

: زنت اینه؟ '' آره ''

هیزم شکن فریاد زد فرشته عصبانی شد. ''

تو تقلب کردی، این نامردیه ،هیزم شکن جواب داد :

اوه، فرشته من منو ببخش. سوء تفاهم شده. میدوونی، اگه به جنیفر لوپز

'' نه''

میگفتم تو میرفتی و با کاترین زتاجونز می اومدی.

و باز هم اگه به کاترین زتاجونز

''نه''

میگفتم تو میرفتی و با زن خودم می اومدی و من هم میگفتم آره .

اونوقت تو هر سه تا رو به من می دادی اما فرشته،

من یه آدم فقیرم و توانایی نگهداری سه تا زن رو ندارم،

و به همین دلیل بود که این بار گفتم آرهخنده
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:01 ·
zoolal
zoolal
تو نیستی اما من برایت چای می ریزم
دیروز هم … … نبودی که برایت بلیط سینما گرفتم
دوست داری بخند دوست داری گریه کن
و یا دوست داری مثل آینه مبهوت باش
مبهوت من و دنیای کوچکم
دیگر چه فرق می کند باشی یا نباشی
من با تو زندگی می کنم
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 00:07 ·
3
zoolal
zoolal
تو نیستی اما من برایت چای می ریزم

دیروز هم … … نبودی که برایت بلیط سینما گرفتم

دوست داری بخند دوست داری گریه کن

و یا دوست داری مثل آینه مبهوت باش

مبهوت من و دنیای کوچکم

دیگر چه فرق می کند باشی یا نباشی

من با تو زندگی می کنم…!
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/14 - 23:45 ·
1
عسل
عسل
از مسیر اگه پنهونم
اگه ظاهرا میخندم از درون داغوووونم
اگه روزگار من با گریه همرنگ شده{-128-}
اینا درد نیست
فقط
برات تنگ شده{-128-}
دیدگاه · 1393/02/14 - 14:50 ·
7
Morteza
Morteza
اینم یه دیس لاو از اهنگای البوم نظر بدید لطفا

ببین عزیزم
یادته بهم میگفتی بازیچه بودی واسه تفریحم ؟
ولی الان اینو من بهت میگم
بازیچه ای واسه تفریحم
اینو واسه اونایی میخونم که بازیچه ی دست اینو اون میشن

حیف خدا از این روزگار من
که نتای گیتار رفتن روی فاز غم
باشه من بد ، اصلا فدای سرت
انگار روزگار سخت فقط برای منه
که تو خوش باشی ، منم از غم بگم
تو که خوشحال میشی وقتی پشتم بد میگن
گلم فکر نمیکردم پشت رو شی
واسش ذوق مرگ میشی آره پشت گوشی
من که عکسم قاب بود گوشه ی اتاقت
دیدم انداختیش تو سطل زباله
ای دل اونکه میگفت فقط تورو داره
اونم شبا به یاد یکی دیگه ای بیداره
وقت رفتنت داشتم حسرت به چشم
الان پیش اونی به من میگی حسرت بکش
نمیدونی ، نه نمیدونی
تو که می گفتی تا تهش پیشم میمونی
باشه حالا بخند ، تو که درکم نداری
کاش میشد دستاتو توی دستم بزاری
درست مثل قدیما که خیلی دوستم داشتی
تو الان شعر نفرتو رو سینم کاشتی
همه دارن میگن که تو چقدر تغییر کردی
تو که عشقو جلو خودم تعبیر کردی
اما الان میگی واسه شروع خیلی دیره
رضا جلو چشات ، آره میزاره میره

نگیر سراغ از چشم گریون دل داغون
عمرمو دادم زندگیم سوخت اشتباه بود
داغ رو سینم بد میسوزونه رد میشی آروم
این عاشق دیوونه چشم به رات بود
میرم عزیزم من که از عشقت خیری ندیدم
نبین اشکامو از زمونه از خودم دلگیرم
بی ستارس شبای تار آسمونم
خستم از این دنیا دیگه بریدم

داری میخندی ؟ به این روزگار من ؟
کاش صدا خندت میشد آره زیر صدای من
اشکام چکید رو عکسای دو نفره
تو هم بد بگو پشتم پیش همه
تو که رفتی ، منم پر از استرسم
اما گریه نکن تو با قصه ی من
بخند ، به این روزای سختم
یه روز میشه میای سر سنگ قبرم
بخند ، خنده هام مال خودت
همه خوشی های زندگیم مال توئه
باهات پایه بودم همه جوره تو روزای بدت
دیگه منو میخوای چیکار ؟ همه هستن دورو ورت
همه دارن میگن سرت چقدر شلوغه
کاش میشد بگی اینا همش دروغه
میگن تو روزای بدت منو یادت میاری
کسی هست که سرتو روی شونش بزاری ؟
آره بزار قلبت انقدر آروم باشه
من که رفتم اصلا بی آبرو باشه
هرچی خدا بخواد ، هرچی قسمت باشه
اصلا بزار یکی دیگه توی قصه ت باشه
من که نبودم واست فرد ایده آلی
ولی رو اون یکی عقیده و ایده داری
تو که رفتی ، ازم فاصله داری
یادت باشه فقط توی خاطره هامی

نگیر سراغ از چشم گریون دل داغون
عمرمو دادم زندگیم سوخت اش
... ادامه
Morteza
Morteza
اخرین اهنگ البومم به سلامتی ضیط شد اینم متنش


این سیگارایی که من می کشم همون اشکایی که نمی تونم بریزم

نسخ که می شم هفت هشتا در میون نفس می کشم

روز ندارم یعنی شبم می شه شب و با یه سری هله هوله تلف می شه وقت

فاصله که می گیره این لب با لب پشت بند هم روشن می شه نخ با نخ

دنیای بی ناموس هم هی جفت شیش میاره این غم نرفته پشتیش میاد

یه رفیق دارم که جینگ خودمه جدا از اینایی که ریخته دورم زیر پا له می شه

با لباس سفیدش ولی بازم نمیره از کنار رفیقش

اولیشو رضا سال هشتاد و هفت روشن کرد تا بکنه درداشو کم

ولی حالا اگه بخوای غمات بمیره دیگه روزی یه پاکتم جواب نمیده

یه اتاق دودی مثل هوای تهرون تاریکه و تب مثل شبای زندون

سرطان چیه که عامل اصلیش داداش، سرطان دلِ مائه که گندید داداش بی خیال

نمی شه که گله کرد یا که امروزو به فردا گره زد

شاید فردا همه فقط صدام بمونه تو هم سر خاک من بکنی گریه مَرد

tanha rafigho doste samimim toyi to

بی حسم ولی مثل اینکه تنم گرمه پس زندم انگاری خفم کرده

همه کامای حبس دورم دود غلیظ تو این اتاق تاریک مثل یه کور مریض

تن لشم به اشتباه زاییده شد رفت جوونیمم به اصطلاح گ … شد رفت

من مرامی از دوستا ندیدم سر پام زیر سایه اُستا کریمم

تنهایی خوشم با تو خوشترم وقتی رفیق تو رگیا مارو دور زدن

تو موندی جز تو هیشکی نیست هر چی لاشخور بود شد شیفت دلیت

کام بده تا دردی نمونه بامرام معرفتت می ارزه به تموم آدما

ضد حال زیاد زده زندگی به من ولی دایورت کردم رو قلقلی چپ

tanha rafigho doste samimim toyi to

بخند و بگو رو به راهی حتی شده به زور، به زور گاری

همه می خوان داستانو ماست مالی کنن نخو پر می کنن تا پاس کاری کنن

من بازیکنم بشم گل نمی زنم رفیقای قدیمیمو دور نمی زنم

سیگارو می گم رفیق فابریک دودی که هنوز به لب من کام میده لوتی
... ادامه
bamdad
bamdad
خدایا


محکم بغلم کن


آنقدر که


محکمی طناب دار را


حس نکنم...


میخواهم گریه کنم


آنقدر که


چشمانم


ستاره را در آغوش شب


وتنهایی ماه را


نبیند....


خدایا


محکم بغلم کن...
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/12 - 20:56 ·
7
hamnafas
hamnafas
برای ماندنش به خدا التماس کردم

به خدا گفتم که من بی او هیچم

نیمه شب ها برایش دعا کردم

آه کشیدم ولی او رفت

و خدا گریه هایم را نشنید و ندید

و دعا هایم را نشنید

و او را برد

و آن زمان بود که من از همه و هر چه داشتم بریدم

و او رفت و من فقط ناظر رفتن او بودم

رفتنی که هیچ امیدی به بازگشت آن ندارم

و امروز من او را برای همیشه از دست داده ام

نه می توانم او را حس کنم و نه در آغوش بگیرم

او رفت ...

گر چه برایم همیشه ماندگار است
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/12 - 01:42 ·
5
zoolal
zoolal
حیف نون چند متر دورتر از قبری گریه میکرد
ازش پرسیدند چرا نمیری نزدیک؟
گفت: مرحوم از فامیلای دورمون بود !
دیدگاه · 1393/02/11 - 14:39 ·
6
zoolal
zoolal
حرف بی ربطی است که مرد گریه نمیکند...
گاهی
آنقدر بغض داری
که فقط باید مـــــــــرد باشی
تا بتونی گریه کنی
دیدگاه · 1393/02/11 - 13:37 ·
3
zoolal
zoolal
وقتی دیدین یه دختر ریمل نزده بدونین نقشه کشیده یه جا گریه کنه تا کارش راه بیفته... اینا که من میگم همش درس زندگیه، یاد بگیرید تا شاید رستگار شوید
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/9 - 00:26 ·
7
poone
poone
دیدید این فیلمارو که بچه گم میشه وقتی پدر مادرش پیداش میکنن

نیم ساعت تو بغل همدیگه گریه میکنن

والا ما که بچه بودیم گم که میشدیم

بعد از اینکه پیدامون میکردن نیم ساعت کتک میخوردیم :|{-15-}
Noosha
11139_8865.jpg Noosha
«عمو پورنگ» به خاطر ماجرای
تهیه‌کننده مجموعه برنامه‌های «عمو پورنگ» گفت: این هفته آخرین قسمت‌های برنامه کتابخانه عموپورنگ روی آنتن می‌رود و بعد از آن از بچه‌ها خداحافظی می‌کنیم.

«مسلم آقاجان زاده» در گفت و گو با فارس گفت: روزهای سه شنبه، چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه آخرین قسمت های برنامه تلویزیونی «کتابخانه عمو پورنگ» به روی آنتن خواهد رفت و ما در قسمت آخر که روز جمعه پخش خواهد شد، از بچه ها خداحافظی خواهیم کرد.

وی درباره خداحافظی عمو پورنگ و دلایل آن به فارس گفت: در حقیقت طی سال گذشته ما از سوی برخی جریانات سختی های بسیاری کشیدیم. مثلا در بحث کلید یکسری جریانات به ما حمله کردند در حالی که ما بارها اعلام کردیم این ماجرا به هیچ عنوان ربطی به مسائل سیاسی نداشته و ندارد. یا درباره حضور اسپانسر در برنامه اصلا ما مقصر نبودیم و تصمیم گیرنده در این مورد نبودیم. اما یکسری جریانات که می خواستند آقای ضرغامی یا سازمان صداوسیما را بزنند، این ماجرا را دستاویز خود قرار دادند.

آقاجان زاده تصریح کرد: آقای دارابی تاکید دارند که سری جدید برنامه از ماه مبارک رمضان دوباره به روی آنتن برود اما ما قصد داریم با کسب اجازه از ایشان کمی استراحت کنیم. ساخت برنامه برای کودکان به فکر و خلاقیت نیاز دارد و در این رابطه ما به فکر یک یا دو سال استراحت و یا خداحافظی برای همیشه هستیم.

وی در پایان گفت: ما نیاز به تجدید قوا داریم و اگر آقای دارابی موافقت کنند، فعلا با آنتن خداحافظی می کنیم....
... ادامه
bamdad
bamdad
Noosha
راستی ندا یه آهنگ سازی چیزی سراغ نداری چندتا شعر و ترانه از خودم بهش بدم واسم اهنگ بسازه؟
اگه سراغ داری بگو ، ثواب داره ، آخه 15 ساله ترانه و شعر میگم ، یه آهنگساز خوب و بدرد بخور پیدا نکردم!
{-32-}{-32-}

{-27-}{-27-}
bamdad
bamdad
Noosha
نرو خواهش میکنم
فقط یه لحظه صبر کن
که هنوز حرف نگفته واسه تو خیلی دارم
از تو خواهش میکنم
طاقت بیار یه ثانیه
قول مردونه میدم
دستاتو تنها نذارم....
{-165-}{-165-}
خیلی آهنگ پروفایلت رو دوست دارم ندا...
{-165-}{-165-}
bamdad
bamdad
هوای تو از دود سیگارم هم مضر تر است

دود سیگار به سرفه ام می اندازد هوای تو به گریه
دیدگاه · 1393/02/7 - 20:53 ·
7
ی اتاق ی گوشی... تنها... گریه... فرذ...
دیدگاه · 1393/02/6 - 21:58 ·
9
صفحات: 8 9 10 11 12

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ