یافتن پست: #درد

bamdad
bamdad
و از میان تمام آرزوها

دردناک ترینش

نخواستن تو در نداشتن توست
:(
دیدگاه · 1393/07/17 - 22:02 ·
6
صوفياجون
صوفياجون
{-35-}{-35-}
کجاها نبایدخندید؟؟؟؟؟
به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید ارباب ، نخند !
به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری ، نخند !
به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ی کوتاه معطلت کند ، نخند !
به دبیری که دست و عینکش گچی ست و یقه ی پیراهنش جمع شده ، نخند !
به دستان پدرت...
به جارو کردن مادرت...
به راننده ی چاق اتوبوس...
به رفتگری که در گرمای تیر ماه کلاه پشمی به سردارد...
به راننده ی آژانسی که چرت می زند
به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی...
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان...
به اشتباه لفظی بازیگر نمایشی...
نخند ...
نخند که دنیا ارزشش را ندارد ...
که هرگز نمی دانی چه دنیای بزرگ و پر دردسری دارند:
آدم هایی که هر کدام برای خود و خانواده ای، همه چیز و همه کسند.
آدم هایی که برای زندگی تقلا می کنند...
بار می برند...
بی خوابی می کشند...
کهنه می پوشند...
جار می زنند...
سرما و گرما را تحمل می کنند...
و گا.هی خجالت هم می کشند
خیلی ساده ... نخند دوست من!!!
هرگز به آدم ها نخند...
bamdad
bamdad
دختر که باشی ...

.

.

عزیز پدر میشی



مرحم مادر میشی



همدرد برادر ميشي



.محرم شوهر میشی

.

.

.

ولی حیف عمه میشی و به باد میری

{-15-}

{-7-}
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
این قاعده ی بازی است....

اگر دست دلتان رو شد که دوستش داری ...

باختنت حتمی است ...

مراقبِ آخرین جمله‌ی آخرین دیدار باشید ؛



دردش زیاد است!
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/16 - 18:50 ·
6
Mostafa
Mostafa



افسوس بود و جز افسوس چیزی به شب نمی تابید
هرچشمه ای که می خشکید از چشم ما می افتاد
از روزگار دلگیرم ای کاش رنج آخر داشت
یوسف اگه برادر داشت کی توی چاه می افتاد
دل چشمه بود و می جوشید
وقتی خدا واسه ی مردم
هر روز یک کوزه رو میشکست
از تیکه هاش دل می ساخت
از تیکه تیکه ی قلبم
هی کوزه ساخت اما حیف
هی هرشب واسه من ِ تنها
از خون و خاک گِل می ساخت

بکار و بچین
بچین و ببخش
زمین خدا
برای همست
ببین و نترس
نترس و بگو
خدای تا ابد
خدای همست

تا چشم کار می کرد و
تا اعتماد می کردم
چشمم به هرچی که می دید
بی اعتماد تر می شد
معجون دردمندی از سردرد و دردسر بودم
با هر مسکن ِ تازه دردم زیادتر می شد
خشکیده تر شدم ای ماه
عکست توی کدوم چشمست
اینجا که هرچی می بینم دالون ِ تنگ و تاریکه..

اینجا که هرچی می گردم
راهی به سرپناهی نیست
روح بزرگ من دیدی دنیا چقدر کوچیکه..

بکار و بچین
بچین و ببخش
زمین خدا
برای همست
ببین و نترس
نترس و بگو
خدای تا ابد
خدای همست
بکار و بچین
بچین و ببخش
زمین خدا
برای همست
ببین و نترس
نترس و بگو
خدای تا ابد
خدای همست..

7text.ir
... ادامه
Mostafa
Mostafa

( )

خیال میکردم برای پیشونیم یه خونه ی کوچیک رو شونه هات داری
چه بی دلیل چه زود بهونه گیر شدی چقد دلیل واسه بهونه هات داری

آهای فرصت کم
آهای راه زیاد
یه عمر فاصله بود
از تو به این آغوش
بین منو تو هنوز
یه ریز برف میاد
به دیدنم که میای
لباس گرم بپوش
به دیدنم که میای
برام گلاب بیار
که مزه مزه کنم
نفس کشیدن ِ تو
برای تشنگیام
یکم سراب بیار
که باز دوره کنم
خیال ِ دیدن تو…
بخاطر تو دلم با اینکه زود شکست
نه باز عاشق شد نه دوست پیدا کرد
نه پای درد دل ِ هرکی رسید نشست
نه سفره ی دلشو پیش ِ کسی وا کرد
به دیدنم که میای برام ستاره بیار
چراغ ِ اول این شبو تو روشن کن
بازم اگه حرفام حوصلتو سر برد
هنوز سحر نشده هوای رفتن کن

به دیدنم که میای
برام گلاب بیار
که مزه مزه کنم
نفس کشیدن تو
برای تشنگیام
یکم سراب بیار
که باز دوره کنم
خیال دیدن تو…

7text.ir
... ادامه
ReyHaNE (دختر همسایه)
paeez.jpg ReyHaNE (دختر همسایه)
ﺭﺍﺿﯿﻢ ﺍﺯ ﺗﻮ، ﭘﺎﯾﯿﺰِ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﻣﻦ ..

ﻣﯽ ﺑﻮﺳﻢ ﻭ ﻣﯽ ﺑﻮﯾﻢ ﺑﺮﮔﻬــــﺎﯼ ﺯﺭﺩ ﻭ ﻗﺮﻣﺰﺕﺭﺍ

ﻧﻔﺲ ﻣﯿﮑﺸﻢ ﺩﺭ هوایت

ﺑﻮﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺍﺭﯼ

ﺑﻮﯼ ﺧﺎﮎ ﻭ ﺑﺮﮒ

ﻣﻦ ﺑﻮﯼ ﺧــــــــــﺪﺍ ﻣﯽﻓﻬﻤﻢ ﺍﺯ ﺗـــﻮ.

دوباره پاییز

اما نه «فصل خزان» زرد!

دوباره پاییز

اما نه فصل اندوه و درد!

دوباره پاییز

فصل زیبای سادگی

دوباره پاییز، موسم شدید دلدادگی . . .
۵ می پسندم
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/16 - 12:57 ·
8
MONA
Screenshot_2014-10-06-10-12-52.png MONA


با چی خالی کنم هر شب یه بغضی قد یه کوهُ
شبایی که بغل کردم یه قاب عکس بی روحُ
کجایی که ببینی من چه دردی میکشم بی تو
چه زجری میشکم وقتی میبینم جای خالیتو..

تو رفتی خاطرات تو
رفیق ِ اشک چشمامن
در و دیوار این خونه غریبی میکنن با من
یه دریا بودی و چشمم حریف بغض دریا نیستی
تو اونقدر دور رفتی که ازت
یکــ قطره پیدا نیست..

کجــایی .. که ببینـی
من چقدر دل خسته و تنهام
ببیـنـی ، زندگی بی تـو
داره جون میده رو دستام


♫♫♫

منو تو ما شده بودیم عذابم میده من بودن
با داغ ِ دوری از دستات یه عمری تن به تن بودن
دلم میگیره از تقدیر که دور از هم رهامون کرد
اگه قسمت جدایی بود واسه چی آشنامون کرد..

کجــایی .. که ببینـی
من چقدر دل خسته و تنهام
ببیـنـی ، زندگی بی تـو
داره جون میده رو دستام
... ادامه
[لینک]
bamdad
bamdad
گلـــــــویـــــم درد میکرد...

هیچکس نفهمیــــــــــــد...

دکتـــــــــــــــــر در گلویــــــــم چه دید که تنها نوشت:

فـــــــــــــــــــــریــــــــــاد بــــــــــزن...

:(
√√★nima★√√
√√★nima★√√
...ﺳــــﺮد ﺷـﺪﻩ ام آﻧﻘـﺪر ﮐﻪ از دﻫـﺎندﻧـﯿﺎ اﻓﺘـــﺎدﻩ ام ﺗﻤــﺎم آرزوى اﻣﺸــﺐ ﻣـﻦ،ﻧـــﺪﯾﺪن ﻓﺮداﺳﺖ ﺑﺎور ﮐﻦ ﺑﻌﻀـــﯽ دردﻫـﺎ ﮔﻔﺘـﻨﯽ ﻧﯿــﺴﺖ ...رﻓــــﯿﻖ ﻧــﮕﻮ ﻣﺤــﺮم ﻧــﻤﯿﺪاﻧﻤﺖ!!!ﻧــــَﻪ ...ﺗﻮ ﻣَــﺤـﺮم ﺗــــﺮﯾﻨﯽ ﺑﺮ ﻣـﻦ اﻣـﺎ ﺑﻌﻀﯽ دردﻫــﺎ ﮔﻔـﺘﻦ ﻧـﺪارد ﻣــﺮور ﺑﻌﻀﯽ دردﻫــﺎ آﻧـــــﻘﺪر درد دارد ﮐﻪ ﺗـﮑﺮارش ﺣــﺘﯽ ﺑﺮای ﺧـﻮدم ﻫﻢﺳَﻨﮕــﯿﻦ اﺳﺖ آﻧـﻘﺪر ﺳﻨــــﮕﯿﻦ ﮐﻪ ﺑﻪ زاﻧــﻮ ﻣﯿــﺎﻧﺪازد ﻣﺮا ﺑﻐــﺾ ﭼـﺸﻤﺎﻧﻢ را ﮐﻪ دﯾـــﺪی ﺑﻐـﺾﻧــــَﮑﻦ،ﻓَﻘـﻂ دﺳﺘـﻢ را ﺑﮕﯿــﺮیﮐﺎﻓـــﯿﺴﺖ ﻫﯿـــﭻ ﻧـــــﮕﻮ ﺑﻌـﻀﯽ دردﻫـــﺎ ﺑﺎ دﻟـﺪاری ﺳَﺒُـﮏ ﻧِــــﻤﯿﺸﻮﻧﺪ ...ﺑﻪ ﺧــﺪا ﺑﯿــــــﺸﺘـﺮ دردم ﻣـــــــﯿﺂﯾﺪ !ﺑﻌﻀـﯽ دردﻫــــﺎ ﺑـــــَﺪ دردی ﻫﺴﺘـﻨﺪ{-35-}
دیدگاه · 1393/07/13 - 15:34 ·
3
√√★nima★√√
√√★nima★√√
ﺑﺎز ﻫﻢ ﻋﺼﺮ ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ای دﯾﮕﺮ و ﻣﻦ دﻟﺘﻨﮕﺘﺮ از ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ آﺳﻤﺎن ﺷﻬﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ اﺑﺮﻫﺎ را دﻧﺒﺎل ﻣﯿﮑﻨﻢ و ﻧﺎﮔﻬﺎن ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻗﻠﻪ ی ﮐﻮﻩ ﻣﯿﺮود ﮐﻮﻫﯽ ﮐﻪ ﻣﻪ آﻧﺮا ﻓﺮا ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ !!و ﻗﻠﻪ ای ﮐﻪ در اوج ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺧﻮد ﻧﻤﺎﯾﯽ ﻣﯿﮑﻨﺪ ..ﻣﻦ و ﻗﻠﻪ ﻫﺮدو ﯾﮏ درد ﻣﺸﺘﺮک دارﯾﻢ "ت ن ﻩ ا ئ ی" ...و دﯾﮕﺮ ﻫﯿﭻ{-35-}
دیدگاه · 1393/07/13 - 15:27 ·
3
شهرزاد
1393152481877999_large.jpg شهرزاد
هر چه فکر می کنم ...
تازه می فهم که دردِ بی کسی
خیلی بهتر است ...
از دردِ " باکسی بودن"
مثل من ...
که کسی هست همیشه کنارم
و اصلا نیست که نیست

حمید جدیدی
... ادامه
bamdad
bamdad
سرم گیج رفت{-150-}
با صورت خوردم زمین
دماغم ترکید
خونش بند نمیاد لامصب:(

خیلی دست پا چلفتی هستم نه؟
{-8-}
ıllı YAŁĐA ıllı
orig.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
رضا تقدیم ب ِ خود ِ خودت نوش ِ جون {-62-}
شهرزاد
شهرزاد
" برگ "
تمبری بود ...
پشتِ نامه هایِ
عاشقانه های ِ پاییز،

"باران" ...
کمی خیس اش کرد
و " باد" ...
چسباند به خیابانی ...
که تا امتداد رفتنت،
قد یک فصل ...
درد و دل داشت
.
.
.
"حمید جدیدی"
... ادامه
Mohammad
635322100690703914.jpg Mohammad
اوس موسی: چار ساعته موخام بُرُم مُستراح روم نِمِشه یکی ر بیدار کُنم بُکُم مو رِ ببر.. مو تا حالا سر بار کسی نبودُم، مگه مستراح درد کمیه؟

نقی: یه زحمتی بکش نیاز به دستشویی پیدا کردی اسم دستشویی رو جلوی کسی نبر. بده دیگه، هی می‌گی نقی، نقی.

اوس موسی: یعنی چی بُگُم دستشویی ندارُم؟ ماخای بُگُم سرویس دارُم؟

نقی: نه، مثلا بگو خسته نباشید.

اوس موسی: ها، نقی جان! خسته نباشید. {-7-}{-7-}
Majid
index.jpg Majid
خصوصيات كلي متولدين شهريورماه:
حسّاس ، با هوش ، شاد و سر حال ، دقيق ، وظيفه شناس ، خوش هيكل و خوش تيپ ، سالم و تندرست ، اهل سازش ، سود جو ، خجول ، بد پيله ، واقعاْ ساعي و كوشا ، سرمايه دار ، كمال گرا ، صبور و آرام ، عاشق سلامت خود ، متّكي به نفس ، خونسرد و خوددار ، عاشق كامپيوتر ، روشنفكر و دانشمند ، قابل انعطاف ، وسواسي ، پر انرژي ، مبتكر ، اهل اعتدال و ميانه روي ، كمك رسان ، اهل انتقاد ، معتمد ، وفادار ، با ايمان ، رام نشدني ، بي ريا و بي تزوير ، خوش قلب ، چشم و گوش بسته ، با شرم و حيا ، ثابت قدم ، مورد حسد قرار مي گيرد ، دور از جرّ و بحث ، گول زرق و برق را نمي خورد ، فرشته خو ، خيلي درس خوان ، چابك ، خيال پرداز ، داراي ذائقه قوي ، با انضباط و مستقل ، كاردان و لايق ، نكته سنج ، خود كفا ، پر توقّع ، اهل همدردي ، زود رنج ، قاطع ، دور انديش ، خرده ‌گير و خورده بين .

مرد متولد شهريور
آتش عشق اين مرد بسيار كم شعله اما جاودانه و با حرارت است. مجموعه‌اي است از كمال و هوش و ثبات قدم. بر انگيختن احساساتش كار دشواري است. او مي‌تواند سالهاي سال بدون اينكه قلبش براي كسي بتپد زندگي كند. به كوچكترين چيزهائي كه مورد علاقه همسرش است فكر مي‌كند و به آنها اهميت ميدهد.
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/5 - 21:10 ·
5
bamdad
bamdad
از بین تمام دردها ، سوختنِ بدون شعله دردناکترین است !!!
دیدگاه · 1393/07/3 - 20:49 ·
4
setareh 22
image.jpg setareh 22
می خنــدم

ســــــاده می گیـــرم

ســــــاده می گــــــذرم

بلنــــد می خندم و با هــــر ســــازی میرقصم


نــه اینکه دل خوشــــــم


نــه اینکه شــــادم و از هفــــت دولت آزاد


مدتـــی طولــانی شکســــتم، زمین خــــوردم


سخــــتی دیدم، گــــریه کردم و حالا


برای " زنـــده مـــاندن" خودم را به "کوچه ی علی چپ" زده ام


روحم بزرگ نیــــست!دردم عمیــق است


می خنـــــــــــدم که جای زخــم ها را نبینـــــی!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/3 - 12:50 ·
4
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
برای تــــــو

برای چشم هایــت

برای مـــن

برای درد هایـــم

برای م ا

برای این همه تنـــهایی

ای کــــاش خدا کاری کـــند…
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/2 - 18:44 ·
11
Morteza
Morteza
انصافا خوندنیه
.....................
درددل یک جوان ایرانی
يه خونه مجردي با رفيقامون درست کرده بوديم، اونجا شده بود خونه گناه و معصيت...دیگه توضیحش باخودتون....
شب عاشورا بودهرچي زنگ زدم به رفيقام، هيچکدوم در دسترس نبودند
نه نماز، نه هیئت، نه پیراهن مشکی هيچي
ميگفتم اينارو همش آخوندا درآوردند، دو تا عرب با هم دعواشون شده به ما چه
ماشينو برداشتم برم يه سرکي، چي بهش ميگن؟ گشتي بزنم
تو راه که ميرفتم يه خانمي را ديدم، خانم چادري وسنگینی بود کنارخیابون منتظرتاکسی بود
خلاصه اومدم جلو و سوار ماشينش کردم یه دفعه یه فکری مثل برق توذهنم جرقه زد بله شیطان خوب بلده کجاواردبشه ازچندتاخیابون عبورکردم ورسیدم به میدون ورفتم سمت خونه مجردیمون خانمه که دید مسیری که اون گفته بودنمیرم گفت نگهدارومنم سرعتوبیشترکردموهرچی جیغ ودادمیزدتوجه نمیکردم شانس آوردم درهای ماشین قفل مرکزی داشت وگرنه خودشومینداخت پایین
خلاصه، بردمش توي اون خانه ي مجردي
اينم مثل بيد ميلرزيد و گريه ميکرد و ميگفت بابا مگه تو غيرت نداري؟ آخه شب عاشوراست!!!! بيا به خاطر امام حسين حيا کن
گفتم برو بابا امام حسين کيه؟ اينارو آخوندا درآوردند، اين عربها با هم دعواشون شده به ما ربطي نداره
خانومه که دیگه امیدی به نجات نداشت با گريه گفتش که: خجالت بکش من اولاد زهرام، به خاطر مادرم فاطمه حيا کن!!! من اين کاره نيستم، من داشتم ميرفتم مجلس عزای سیداشهداعزیز فاطمه
گفتم من فاطمه زهرا هم نميشناسم، من فقط يه چيز ميشناسم: جواني، جواني کردن
اينارو هم هيچ حاليم نيست من اینقدرغرق تواین کاراشدم مطمئنم جهنم ميرم پس دیگه آب که ازسرگذشت چه یک وجب چه صدوجب خانمه که ازترس صداش میلرزید باهمون صدای لرزان گفت: تو ازخداوعذاب جهنم نمیترسی درسته ولی لات که هستي، غيرت لاتي داري يا نه؟من شنیدم لاتهااهل لوتی گری ومردونگی هستن
_ خودت داري ميگي من زمين تا آسمون پر گناهم ، اين همه گناه کردي، بيا امشب رو مردونگي کن به حرمت مادرم زهرای مظلومه گناه نکن، اگه دستتو مادرم زهرا نگرفت برو هرکاري دلت ميخواد بکن
آقامن که شهوت جلوچشاموگرفته بود هیچی حالیم نمیشداماباشنیدن کلمه زهرای مظلومه که باصدای لرزان وهمراه باگریه اون زن همراه بود تنم لرزید آقایه لحظه بدنم یخ کرد غيرتي شدم
... ادامه
soheil
soheil
به امید پاییزی كه نه از فاصله خبری باشد نه ازدرد.
نه از زخم نه از جنگ نه از فقر،
به امید پاییزی که وقتی به آخر رسید جوجه ای از جوجه هایمان کم نشده باشد....
به اميد عشق....
به اميد شیرین ترین لبخند ها

...

همه روزهای سال بکامتان...
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/1 - 21:53 ·
6
رضا
رضا
امشب نمی بینم حوصله نیست .
Mohammad
644680_8huGdiu8.jpg Mohammad
ابی(بهروز وثوقی):خیلیا منو زدن ... پاسبونا ... شوفرا ... پارچه فروش های کوچه مهران ... آدمای ممد ارباب ... سیاهی های کوچه سرخپوستا ... می دونی ... همیشه بعدِ هر یه کتک خوردنِ مفصل یه جوری میشم ... مثل آدمی که خارش داشته باشه و حسابی بخاروننش ... از دردش خوشم میاد ... مثلِ این می مونه که حکمِ مرخصیمو امضا کرده باشن....

-
رضا
رضا
واقعا نمیدونم چه مطلب جدیدی واسه وبلاگم بنویسم که به درد بقیه بخوره .
صفحات: 12 13 14 15 16

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ