#دختری از
#پسری پرسید : آیا من نیز چون
#ماه زیبایم ؟ پسر گفت : نه ، نیستی دختر با نگاهی مضطرب پرسید : آیا حاضری تکه ای از
#قلبت را تا
#ابد به من بدهی ؟ پسر خندید و گفت : نه ، نمیدهم دختر با گریه پرسید : آیا در هنگام
#جدایی گریه خواهی کرد ؟ پسر دوباره گفت : نه ، نمیکنم دختر با دلی
#شکسته از جا بلند شد در حالی که قطره های الماس
#اشک چشمانش را
#نوازش میکرد اما پسر دست دختر را گرفت ، در چشمانش خیره شد و گفت : تو به انداره ی ماه زیبا نیستی بلکه بسیار
#زیباتر از آن هستی من تمام قلبم را تا ابد به تو خواهم داد نه تکه ای کوچک از آن را و اگر از من جدا شوی من گریه نخواهم کرد بلکه خواهم
#مُرد
بسیار زیبا
1392/09/20 - 00:53