خوک روزی به گاو گفت: مردم از طبیعت آرام و چشمان حزن انگیز تو به نیکی سخن می گویند و تصور می کنند
تو خیلی بخشنده هستی. زیرا هر روز برایشان شیر و سرشیر می دهی.
اما در مورد من چی؟...
من همه چیز خودم را به آنها می دهم از گوشت ران گرفته تا سینه ام را.
حتی از موی بدن من برس کفش و ماهوت پاک کن درست می کنند.
با وجود این کسی از من خوشش نمی آید. علتش چیست؟
می دانی جواب گاو چه بود؟جوابش این بود:
شاید علتش این باشد که"هر چه من می دهم در زمان حیاتم می دهم"
مرد ثروتمندی به کشیشی می گوید:
نمی دانم چرا مردم مرا خسیس می پندارند.
کشیش گفت:
بگذار حکایت کوتاهی از یک گاو و یک خوک برایت نقل کنم.
خوک روزی به گاو گفت: مردم از طبیعت آرام و چشمان حزن انگیز تو به نیکی سخن می گویند و تصور می کنند تو خیلی بخشنده هستی. زیرا هر روز برایشان شیر و سرشیر می دهی.
اما در مورد من چی؟ من همه چیز خودم را به آنها می دهم از گوشت ران گرفته تا سینه ام را. حتی از موی بدن من برس کفش و ماهوت پاک کن درست می کنند. با وجود این کسی از من خوشش نمی آید. علتش چیست؟
می دانی جواب گاو چه بود؟
جوابش این بود:
شاید علتش این باشد که
“هر چه من می دهم در زمان حیاتم می دهم”
می بخشم کسانی را که هر چه خواستند
با من ، با دلم ، با احساسم کردند
و مرا در دور دست خودم تنها گذاردند
و من امروز به پایان خودم نزدیکم ،
پروردگارا. به من بیاموز در این فرصت حیاتم
آهی نکشم برای کسانی که دلم را شکستند
بگذار حکایت کوتاهی از یک گاو و یک خوک برایت نقل کنم.
خوک روزی به گاو گفت: مردم از طبیعت آرام و چشمان حزن انگیز تو به نیکی سخن می گویند و تصور می کنند تو خیلی بخشنده هستی. زیرا هر روز برایشان شیر و سرشیر می دهی.
اما در مورد من چی؟...
من همه چیز خودم را به آنها می دهم از گوشت ران گرفته تا سینه ام را. حتی از موی بدن من برس کفش و ماهوت پاک کن درست می کنند. با وجود این کسی از من خوشش نمی آید. علتش چیست؟
آرامش پیدا می کنم
میان دوستت دارم هایی که از چشمانت
به سمت قلبم سرازیر می شود…
::
::
چیزی در کلامم نیست
جز دوستت دارم هایی
که واژه نیستند
مثل دم در پی بازدم
حیاتم را رقم می زنند…
<strong>می بخشم کسانی را که هر چه خواستند با من ، با دلم ، با احساسم کردند<br> و مرا در دور دست خودم تنها گذاردند و من امروز به پایان خودم نزدیکم ، <br>پروردگارا. به من بیاموز در این فرصت حیاتم آهی نکشم برای کسانی که دلم را شکستند</strong>