یافتن پست: #گشاد

مرکز بستری ترک اعتیاد خانه سپید
etiad.jpg مرکز بستری ترک اعتیاد خانه سپید
ترک اعتیاد ترامادول

با نام های ترامادول ، تدامول ، بايومادول ، …

از دسته داروهاي مسكن مخدر يا اپوئيد هاي مصنوعي مي باشد .
علت مصرف اين دارو در پزشكي براي كاهش درد است .
به علت در دسترس بودن ترامادول ، قيمت نازل آن ، ارائه بدون نسخه در دارو خانه ها و عدم اطلاعات كافي در مورد عوارض سوء مصرف باعث استفاده گسترده آن شده است.
آیا مصرف ترامادول موجب اعتیاد می گردد؟
بله مصرف بیش از دو هفته باعث وابستگي داروئي و اعتياد ميگردد .

چه کسانی از ترامادول استفاده می کنند

1- عمده مصرف كنندگان ترامادول افرادي هستند كه از اين دارو به عنوان جايگزيني براي مواد مخدر و يا ترك آن با هدف كاهش عوارض قطع مواد مصرفي خود استفاده مي كنند اما غافل از اين نكته هستند كه مصرف اين دارو نه تنها هيچ مشكلي از آنها را حل نمي كند بلكه باعث تحمل عوارض ناشي از اين سوء مصرف و جايگزيني مخرب مي شوند .
2 – دسته ديگري از افراد براي رفع مشكلات جنسي و به توصيه افرادي نا آگاه رو به مصرف اين دارو مي آورند كه در نهايت نه تنها اين مشكلات رفع نمي گردد بلكه بازهم عوارض مخرب اين دارو شرايط را وخيم تر كرده و خود زمينه ساز مصرف انواع مواد مخدر ديگر و ورود به دنياي سياه اعتياد مي گردد .

عوارض مصرف

خستگي و ضعف عمومي ، گشاد شدن رگ ها ، نگراني ، گيجي ، اختلالات تعادلي ، حالات عصبي ، اختلالات خواب ، درد شكمي ، بي اشتهائي ، افزايش حركت روده ها يا يبوست ، خارش پوستی، ضایعات جلدي ، اختلالات بينائي ، تكرر ادرار، تشنج
استفاده همزمان ترامادول همراه با این مواد خطرناک است:

-1 الکل یا مواد مخدر
-2 داروهای مخدر ضد درد
– 3 داروهای آرامش بخش از قبیل والیوم
– 4 داروهای ضد افسردگی و ضد اضطراب
درمان وابستگی به ترامادول:
1- قطع ناگهانی مصرف ترامادول بسیار خطرناک است هیچگاه اقدام به قطع مصرف ناگهانی نکنید.
2- حتماً می بایست تحت نظر پزشک باشد.
3- روان درمانی و درمان دارویی
... ادامه
[لینک]
دیدگاه · 1396/07/20 - 10:34 ·
sajjad huseini
sajjad huseini
رونالدو: با کفش قرضی بازی می‌کردم

کریس رونالدو در نامه‌ای سرگشاده به روزهای شروع فوتبال بازی کردن و سختی‌هایی که متحمل شده بود اشاره کرد و از وضع زندگی‌شان در گذشته گفت.
خیلی‌ها در طول سال‌های بازی کردن رونالدو از او انتقاد کرده‌اند. او همه انتقادات را قبول کرد و مدام تلاشش را بیشتر کرد تا تبدیل به یکی از موفق‌ترین بازیکنان دنیا شد. اما این بار در نامه‎ای سرگشاده دیگر این موارد را به شکل راز نگه نداشت و توضیحاتی درباره کودکی‎اش داد.
رونالدو نوشت: پدر من مسئول رختکن تیم سی اف آندورینیا بود، او بود که به من انگیزه داد تا در تیم جوانان این باشگاه مشغول شوم. من می‌دانستم که رفتنم باعث می‌شود او به من افتخار کند، این موضوع را دوست داشتم و حس غرور و برنده شدن به من دست می‌داد.
رونالدو در ادامه نوشت: البته آن زمان ما پول زیادی نداشتیم، در واقع در آن زمان زندگی در مادیرا اصلا کار آسانی نبود. من معمولا با کفش‌هایی کهنه بازی می‌کردم که مدت‌ها هم برادرم آن را پوشیده بود و گاهی هم یک جفت کفش قرض می‎کردم تا بازی کنم. وقتی بچه هستی پول برایت اهمیتی ندارد و به دنبال آرزوها هستی.
ستاره پرتغالی از انگیزه‌هایش هم صحبت کرد: بعد از انجام ۴۰۰ بازی با رئال مادرید هنوز هم انگیزه‌ام بردن است. این برای من همه چیز است و من این طور به دنیا آمده‌ام.
او همچنین درباره شروع کارش گفت: روزی که از جزیره به آکادمی اسپورتینگ لیسبون رفتم ۱۱ سال سن داشتم. سخت‌ترین دوران زندگی‌ام بود، اما به خوبی آن را به یاد دارم. شاید عجیب باشد اما فرزندم، کریستیانو جونیور که ۷ سال سن دارد به خوبی درک می‌کند که اگر از او بخواهم ۴ سال بعد به لندن یا پاریس سفر کند چقدر سخت خواهد بود.
... ادامه
[لینک]
دیدگاه · 1396/07/17 - 12:59 ·
دکتر رضا جعفرقلی
طب سوزنی سینه.jpg دکتر رضا جعفرقلی
طب سوزنی سینه

شل شدن و تغییر فرم سینه ها در بانوان می تواند دلایل متعددی داشته باشد . در اغلب موارد ، افرادی که از سینه بند استفاده دائمی نکرده و یا نمونه های آزاد و گشاد تر را به کار برده اند و یا در بعضی از بانوان بعد از پشت سر گذاشتن دوران شیردهی به دلیل بزرگ شدن سینه و سپس کوچک شدن آن و عدم انجام ورزش های مناسب برای سفت کردن سینه ها و مراقبت نکردن از پستانها ، این فرم از سینه های شل و آویزان دیده می شود .

طب سوزنی در مواردی که سینه ها شل است ولی اندازه آنها در حد معمول می باشد می تواند با سفت کردن بافتهای درونی سینه ، تقریبا سینه را به فرم اول بازگرداند .مدت زمان لازم جهت درمان تقریبا ۶ هفته است که در دو هفته ی اول،دوبار در هفته طب سوزنی ، و در ۴ هفته ی بعد ، در هر هفته ۱ بار طب سوزنی انجام می شود .

که در هر جلسه ابتدا طب سوزنی عمومی بدن انجام شده و بعد در محل مورد نظر طب سوزنی به عمل می آید .در صورت لزوم یک یا دو بار دیگر نیز در ماه های آینده طب سوزنی تکرار خواهد شد .

طب سوزنی سینه

بعضی از خانم ها و دخترانی که از کوچکی سینه های خود راضی نبوده و این اندازه ی سینه با کیفیت و کمیت فرم بدنشان سازگاری ندارد یا در مواردی که به دلیل لاغری و کاهش وزن ، از آنجایی که بافت سینه بیشتر از چربی تشکیل شده با کاهش عمومی سایز در بدن ، سایز سینه ها نیز کاهش پیدا می کند و این حالت ممکن است مورد پسند بعضی از بانوان نباشد ، پیشنهاد ما استفاده از درمان طب سوزنی است.

عوامل موثر در رشد و بزرگی و فرم گرفتن سینه ها با درمان طب سوزنی
۱- افزایش گردش خون و لنف و جریان انرژی حیاتی Qi در ناحیه سینه ها
۲- تقویت تولید بافت همبندی و نسج چربی با افزایش قابلیت ارتجاعی پوست سینه ها
۳- بالانس هورمون های جنسی لازم همراه بازیابی تعادل روانی و تعدیل حالات هیجانی و استرسی
۴- بهبود تغذیه ای
۵- اقدام به تمرین های ورزشی و تقویت کننده موضعی و عمومی و بازیافت بهتر و بیشتر انرژی حیاتی

بعد از انجام این نوع از درمان می توانید مخارج درمان و ریسک عمل های جراحی و عوارض ناشی از آن را در بزرگ و به اندازه کردن سینه هایتان ، با درمان پیشنهادی ساده و بی خطر طب سوزنی مقایسه نمایید .
قطعا از نتیجه ی درمانی به دست آمده با روش های طب سوزنی رضایت مندی بیشتری به دست خواهد آمد.
... ادامه
[لینک]
دیدگاه · 1395/04/11 - 17:14 ·
bamdad
bamdad
ﻣﺮﺩﯼ ﺍﺯ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﭘﺮﺳﻴﺪ : ﻧﺎﻡ ﺍﻋﻈﻢ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﺍﻧﯽ ؟
ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﮔﻔﺖ ﻧﺎﻡ ﺍﻋﻈﻢ ﺧﺪﺍ " ﻧﺎﻥ " ﺍﺳﺖ.
ﺍﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﺟﺎﯾﯽ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﮔﻔﺖ !
ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﻧﺎﺩﺍﻥ ﺷﺮﻡ ﻛﻦ.

ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻧﺎﻡ ﺍﻋﻈﻢ ﺧﺪﺍ ﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ ؟

ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﮔﻔﺖ : ﺩﺭ ﻗﺤﻄﯽ ﻧﻴﺸﺎﺑﻮﺭ ﭼﻬﻞ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺭﻭﺯ ﻣﯽﮔﺸﺘﻢ،ﻧﻪ ﺩﺭ ﻫﻴﭻ ﻣﻜﺎﻧﯽ ﺻﺪﺍﯼ ﺍﺫﺍﻧﯽ ﺷﻨﻴﺪﻡ ﻭ ﻧﻪ ﻫﻴﭻ ﻣﺴﺠﺪﯼ ﺭﺍ ﮔﺸﺎﺩﻩ ﻳﺎﻓﺘﻢ،ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﻧﺎﻡ ﺍﻋﻈﻢ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺑﻨﻴﺎﺩ ﺩﻳﻦ ﻭ ﻣﺎﻳﻪ ﺍﺗﺤﺎﺩ ﻣﺮﺩﻡ " ﻧﺎﻥ " ﺍﺳﺖ.
{-15-}
دیدگاه · 1395/02/5 - 14:45 ·
4
صوفياجون
صوفياجون
با مرد {-7-}{-18-}
مرد متاهل
1- شکم برآمده (نه از اون شکمها ) 2- کله در حال بی مو شدن 3- شلوار گشاد 4- لباس تمام دکمه دار 5- روزی یه بار حمام 6- دستها همیشه تمیز

مرد مجرد:
1- شکم صاف 2- شلوار تنگ 3- تی شرت 4- کلش فرقی نمی کنه 5- حموم چیه 6- دست کدومه
Mohammad
rainy.matalebeziba.ir.jpg Mohammad
هوا بدجورى طوفانى بود و آن پسر و دختر کوچولو حسابى از سرما مچاله شده بودند...
هر دو لباس‌هاى کهنه و گشادى به تن داشتند و پشت در خانه مى‌لرزیدند
پسرک پرسید: «ببخشین خانم! کاغذ باطله دارین» کاغذ باطله نداشتم و وضع مالى خودمان هم چنگى به دل نمى زد و نمى توانستم به آن ها کمکی کنم.
مى‌خواستم یک جورى از سر خودم بازشان کنم که چشمم به پاهاى کوچک آن ها افتاد که توى دمپایى‌هاى کهنه کوچکشان قرمز شده بود.

گفتم: بیایین تو یه فنجون شیرکاکائوى گرم براتون درست کنم.
آن ها را داخل آشپزخانه بردم و کنار بخارى نشاندم تا پاهای شان را گرم کنند، بعد یک فنجان شیرکاکائو و کمى نان برشته و مربا به آن ها دادم و مشغول کار خودم شدم.
زیر چشمى دیدم که دختر کوچولو فنجان خالى را در دستش گرفت و خیره به آن نگاه کرد، بعد پرسید: ببخشین خانم! شما پولدارین؟
نگاهى به روکش نخ نماى مبل هایمان انداختم و گفتم: من اوه نه!
دختر کوچولو فنجان را با احتیاط روى نعلبکى گذاشت و گفت: آخه رنگ فنجون و نعلبکى‌اش به هم مى خوره.
آن ها درحالى که بسته‌هاى کاغذى را جلوى صورتشان گرفته بودند تا باران به صورتشان شلاق نزند، رفتند ...

فنجان هاى سفالى آبى رنگ را برداشتم و براى اولین بار در عمرم به رنگ آن‌ها دقت کردم،
بعد سیب زمینى ها را داخل آبگوشت ریختم و هم زدم.
سیب زمینى، آبگوشت، سقفى بالاى سرم، همسرم، یک شغل خوب و دائمى، همه این ها به هم مى آمدند.
صندلى ها را از جلوى بخارى برداشتم و سرجایشان گذاشتم و اتاق نشیمن کوچک خانه مان را مرتب کردم، لکه هاى کوچک دمپایى را از کنار بخارى، پاک نکردم.
مى خواهم همیشه آن ها را همان جا نگه دارم که هیچ وقت یادم نرود چه آدم ثروتمندى هستم.

*
*

با دلبستن به دلخوشی های زندگی، می توان برای فردای بهتر تلاش کرد
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/26 - 09:17 ·
6
bamdad
bamdad
مردم اینجا چقدر مهربانند ;

دیدند کفش ندارم برایم پاپوش دوختند

, دیدند سرما میخورم سرم کلاه گذاشتند

و چون برایم تنگ بود کلاه گشادتری گذاشتند و

دیدند هوا گرم شد , پس کلاهم را برداشتند و

چون دیدند لباسم کهنه و پاره است به من وصله چسباندند و

چون از رفتارم فهمیدند که سواد ندارم محبت کردند و حسابم را رسیدند

. خواستم در این مهربانکده خانه بسازم ، نانم را آجر کردند گفتند کلبه بساز . . . !

:(
غزل
2e83fb9f055c3ed342e6735b795b0532-425.jpg غزل
{-18-}
رضا
b48c5caa270b97eebb29a18949290e5d_500.jpg رضا
اگر حوصله داشته باشن کنیم .

فقط چند تا نکته رو رعایت کنید :
1. فقط یک بیت از شعر رو تو نظرات بنویسید و حتما اسم شاعر هم همراهش باشه در صورت امکان بزنید مثلا و...

2. شعری که می نویسید حرف اولش باید مشابه آخرین حرف شعری باشه که نفر قبلی نوشته .

3. طوری شعرها رو اضافه کنید تا بقیه هم مشارکت کنن یعنی بعد از نوشتن یک بیت شعر صبر کنید نفر بعدی جواب بده .

4. نظرات اضافی حذف میشن .

من یک بیت از حافظ رو میگذارم تا بقیه ادامه بدن .
دل خرابی می‌کند دلدار را آگه کنید/زینهار ای دوستان جان من و جان شما
mehrab
mehrab
گشاده رویی و خوش خویی دام دوستی است / نهج البلاغه
دیدگاه · 1393/04/15 - 23:09 ·
1
mehrab
mehrab
مومن:
شادی اش در رخسار و اندوهش در سینه است /
سینه اش از هرچیزی گشاده تر است (صبور تر است ) /
فروتنی اش از هر کسی بیشتر است /
نافرمانی و سرکشی را دوست ندارد /
ریا وخودنمایی نمی کند /
غصه اش (غمخواری اش ) زیاد ، همتش بلند ، سکوتش بسیار ، اوقاتش مشغول ( اعمال شایسیته ) و بسیار صبور است /
در اندیشه و تفکراتش فرو رفته /
دست نیاز رو به هیچ کس دراز نکند /
خوش اخلاق ومهربان است ، ودر عین حال دلیر و محکم / نهج البلاغه
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/14 - 19:21 ·
2
...
...
نفس میکشم
نبودنت را...!
هوای بوی تنت راکرده ام؛
میدانی!
پیرهن جدایی ات
بدجوربه قاامتم گشاداست...!!!
{-35-}
دیدگاه · 1393/03/9 - 21:36 ·
6
Majid
438892_XN8HXmzT.jpg Majid
فک کن :::: دخترا برن سربازی
صبحگاه:
فرمانده: پس این سربازه ها (بجای واژه سرباز برای خانمها باید بگوییم سربازه !)
کجان؟
معاون: قربان همه تا صبح بیدار بودن داشتن غیبت میکردن

ساعت 10 صبح همه بیدار میشوند...
سلام سارا جان
سلام نازنین، صبحت بخیر
عزیزم صبح قشنگ تو هم بخیر
سلام نرگس
سلام معصومه جان
مریم جون، وای از خواب بیدار میشی چه ناز میشی

صبحانه:
وا...اقای فرمانده، عسل ندارید؟
چرا کره بو میده؟
بچه ها، من این نون رو نمیتونم بخورم، دلم نفغ میکنه
آقای فرمانده، پنیر کاله نداری؟ من واسه پوستم باید پنیر کاله بخورم

بعد از صبحانه، نرمش صبحگاه (دیگه تقریبا شده ظهرگاه)

فرمانده: همه سینه خیز، دور پادگان. باید جریمه امروز صبح رو بدید
وا نه، لباسامون خاکی میشه ...
آره، تازه پاره هم میشه ...
وای وای خاک میره تو دهنمون ...
من پسر خواهرم انگلیسه میگه اونجا ...


ناهار
این چیه؟ شوره
تازه، ادویه هم کم داره
فکر کنم سبزی اش نپخته باشه
من که نمی خورم، دل درد میگیرم
من هم همینطور چون جوش میزنم
فرمانده: پس بفرمایید خودتون آشپزی کنید!
بله؟ مگه ما اینجا آشپزیم؟ مگه ما کلفتیم؟ نداری...
بی آبرو گمشو بیرون...
وای نامحرم...
کثافت حمال...
(کل خانم ها به فرمانده فحش میدهند اما او همچنان با لبخندی بر لب و چشمانی گشاده ایستاده است!!)

[align=-WEBKIT-RIGHT]بعد از ظهر
فرمانده: چیه؟ چرا همه نشستید؟
یه دقیقه اجازه بده، خب فریبا جان تو چی میخوری؟
جوجه بدون برنج
رژیمی عزیزم؟
آره، راستی ماست موسیر هم اگه داره بده میخوام ش%8دت خواهر مادر نداری...
بی آبرو گمشو بیرون...
وای نامحرم...
کثافت حمال...
(کل خانم ها به فرمانده فحش میدهند اما او همچنان با لبخندی بر لب و چشمانی گشاده ایستاده است!!)

شب در آسایشگاه
یک خانم بدو بدو میاد پیش فرمانده و ناز و عشوه میگه: جناب فرمانده، از دست ما ناراحتین؟
فرمانده: بله بسیار زیاد!
خب حالا واسه اینکه دوباره دوست بشیم بیایید تو آسایشگاه داره سریال فرار از زندان رو نشون میده، همه با هم ببینیم
فرمانده: برید بخوابید!! الان وقت خوابه!!

فرمانده میره تو آسایشگاه:
وا...عجب بی شعوری هستی ها، در بزن بعد بیا تو
راست میگه دیگه، یه یااللهی چیزی بگو

فرمانده: بلندشید برید بخوابید!

همه غرغر کنان رفتند جز 2 نفر که روبرو هم نشسته اند
فرمانده: ببینم چیکار میکنید؟
واستا ناخونای پای مهشید جون
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:09 ·
bamdad
bamdad
یه دختر خوب هیچوقت زودتر از اینکه از شیر بگیرنش عاشق نمی شه !
یه دختر خوب بیشتر از 3 ساعت توی حموم نمی مونه !
یه دختر خوب وقتی بلد نیست رانندگی کنه چرا باید زور بزنه و با کل پسرا کل کل کنه !
یه دختر خوب تو روی مامانش وانمیسته و به خاطر قراری که داره ( و سرکاره ) ده هزار تا دروغ نمی گه !
یه دختر خوب از مثلاً 6 ساعت وقت کلاس خودش 5 ساعتش رو نمی پیچونه !
یه دختر خوب یواشکی دست تو جیب باباش نمی کنه !
یه دختر خوب دستمال دماغ باباشو برنمی داره بندازه رو سرش مثل روسری !
یه دختر خوب با همسایشون که خوشگل تره لج نمی كشه !
یه دختر خوب به خاطر پوست و رنگ بدنش باباشو اونقدر تو خرج نمی اندازه !
یه دختر خوب وقتی از ترانه های خارجی هیچی حالش نمیشه مجبور نیست که واسه کلاس اونا رو گوش بده !
یه دختر خوب توی قرار با پسر زورکی کلاس نمیاد و پدر کارمند بیچاره اش رو مدیرعامل و رئیس قلمداد نمی کنه !
یه دختر خوب وقتی از پسری خوشش اومد و داشت از حسودیش می ترکید هزارتا عیب و ایراد روی پسر نمی زاره !
یه دختر خوب شب زود نمی خوابه که صبح زود بیدار بشه که بتونه صافکاری و نقاشی کنه !
یه دختر خوب برای اینکه مورد توجه قرار بگیره اسمشو عوض نمیکنه (صغری : هانی ، کبری : شانی ) !
یه دختر خوب هیچوقت از دماغ فیل نمی افته !
یه دختر خوب توی مسافرت به خاطر کسی که روش کلید کرده ، باباشو توی منگنه قرار نمیده که بابا تندتر برو!
یه دختر خوب عکسهای پسر خوشگلا مانند حمید گودرزی ، شادمهر عقیلی ، محمدرضا گلزار و جدیداً هم مد شده گروه ضد بازیرو به در و دیوار اتاقش نمی زنه !
یه دختر خوب وقتی لباس آنچنانی برای خودنمایی توی عروسی نداره از همسایه و اقوام قرض نمی کنه!
یه دختر خوب لباش رو جمع نمیکنه تا دهان گشادش غنچه دیده بشه و بعد نتونه حرف بزنه و به ساسی مانکن بگه شاشی مانکن !

{-105-}
رضا
رضا
بیا که قصر امل سخت سست بنیادست/بیار باده که بنیاد عمر بر بادست

غلام همت آنم که زیر چرخ کبود/ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست

چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب/سروش عالم غیبم چه مژده‌ها دادست

که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین/نشیمن تو نه این کنج محنت آبادست

تو را ز کنگره عرش می‌زنند صفیر/ندانمت که در این دامگه چه افتادست

نصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آر/که این حدیث ز پیر طریقتم یادست

غم جهان مخور و پند من مبر از یاد/که این لطیفه عشقم ز ره روی یادست

رضا به داده بده وز جبین گره بگشای/که بر من و تو در اختیار نگشادست

مجو درستی عهد از جهان سست نهاد/که این عجوز عروس هزاردامادست

نشان عهد و وفا نیست در تبسم گل/بنال بلبل بی دل که جای فریادست

حسد چه می‌بری ای سست نظم بر حافظ/قبول خاطر و لطف سخن خدادادست




غزل شماره ۳۷
NEGAR
rcfr2z1hur2fec6tdno.jpeg NEGAR
ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯼ

ﺍﺯ ﯾﮏ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡِ ﺳﺎﺩﻩ،

ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻟﺖ ﯾﮏ ﺧﯿﺎﻝِ ﺭﻧﮕﺎﺭﻧﮓ ﻧﺒﺎﻓﯽ ...

**ﮐﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺎﺯﯼ

ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﺯﯾﮕﺮﯼ ﻧﮑﻨﯽ،ﻣﯽ ﺑﺎﺯﯼ **...

ﮐﻪ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ، ﺍﺯ ﯾﮏ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ

ﺭﻧﮓ ﻭ ﺑﻮﯼ ﻣﻨﻄﻖ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ...

ﮐﻪ ﺳﺮ ﻫﺮ ﭼﻬﺎﺭ ﺭﺍﻩِ ﺗﻌﻬﺪ،

ﯾﮏ ﻫﻮﺱِ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﭼﺸﻤﮏ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ...

ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯼ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺩﺭﯾﻎ ﮐﻨﯽ

ﺗﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻋﺰﯾﺰ ﺑﻤﺎﻧﯽ ...

ﮐﻪ ﺁﺩﻡ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﭼﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﻫﺎﯼ ﺳﯿﺮﯼ ﻧﺎﭘﺬﯾﺮﯼ ﺩﺍﺭﺩ ...

ﻭ ﭼﻪ ﺣﯿﻠﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ...

ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺍﯼ ﭘﺮ ﺍﺑﻬﺎﻡ ﺑﺎﺷﯽ،

ﻧﻪ ﯾﮏ ﺟﻮﺍﺏِ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻭ ﺳﺎﺩﻩ ...

ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎﺩ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻼﻫﺖ ﺭﺍ ﺳﻔﺖ ﺑﭽﺴﺒﯽ،

ﻧﻪ ﺑﺎﺯﻭﯼ ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ ...

**ﺭﻭﺯﯼ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯽ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻬﺎﯼ ﻫﻤﻪ ﮔﭗ ﺯﺩﻥ ﻫﺎﯼ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻪ،

ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ **...

ﻭ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﺳﺖ

ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺑﯽ ﭼﻮﻥ ﻭ ﭼﺮﺍ ﻣﯽ ﭘﺬﯾﺮﯼ

ﺑﺎ ﺭﻭﯾﯽ ﮔﺸﺎﺩﻩ

ﻭ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺧﻮﺩﺕ ﻫﻢ ﻣﻌﻨﯽ ﺍﺵ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﯽ...
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/18 - 19:52 ·
7
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
سلام شبتون خوش...خوبید همه{-7-}دلم براتون تنگ شده بودا {-41-}
ıllı YAŁĐA ıllı
he1918.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
Noosha
images (18).jpg Noosha
mostafa AZ
mostafa AZ
mostafa AZ
mostafa AZ
سلام
mostafa AZ
mostafa AZ
چاق می‌شم تنگ می‌شه لاغر می‌شم گشاد می‌شه وای به وقتی كه چیزی بره لاش، از حال میرم! . . . . . . . . . . . . . . تعریف یك پیر زن از دندان مصنوعی آی قربون آن ذهن منحرفتون
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/5 - 14:25 ·
6
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
ب يه سريام باس گف . . ديگه جولو من تنگ بازي درنيار لدفن . . خودم گشادت كردم . . !{-15-}
NEGAR
NEGAR
بالاخره یاد میگیری از یک دوستت دارم ساده برای دلت یک خیال رنگارنگ نبافی...
که رابطه یعنی بازی و اگر بازی نکنی می بازی...
که داستانهای عاشقانه از یک جایی به بعد رنگ و بوی منطق به خود میگیرند...
که سر چهار راه با تهدید یک هوس شیرین چشمک می زند...
یاد میگیری که خودت را دریغ کنی تا همیشه عزیز بمانی...
که باید صورت مساله ای پر ابهام باشی نه یک جواب کوتاه و ساده...
که وقتی باد می آید باید کلاهت را سفت بچسبی نه بازوی بغل دستی ات را...
روزی میفهمی در انتهای همه ی گپ زدنهای دوستانه باز هم تنهایی....
و این همان لحظه ای است که همه چیز را بی چون وچرا می پذیری ...
با رویی گشاده و لبخندی که دیگر خودت هم معنی اش را نمیدانی....
دیر یا زود این را میفهمی......
... ادامه
عسل
عسل
آن گل زودرس چو چشم گشود
به لب رودخانه تنها بود
گفت دهقان سالخورده كه : حيف كه چنين يكه بر شكفتي زود
لب گشادي كنون بدين هنگام
كه ز تو خاطري نيابد سود
گل زيباي من ولي مشكن
كور نشناسد از سفيد كبود
نشود كم ز من بدو گل گفت
نه به بي موقع آمدم پي جود
كم شود از كسي كه خفت و به راه
دير جنبيد و رخ به من ننمود
آن كه نشناخت قدر وقت درست
زيرا اين طاس لاجورد چه جست ؟ نیما یوشیج
... ادامه
دیدگاه · 1392/07/13 - 01:14 ·
9
صفحات: 1 2 3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ