دختری که تنش بوی غیر می دهد ،
فردا چگونه مادری خواهد بود؟!!!
برای نوزادی که با تفسیر بوی آغوش مادر
چگونه بودن دنیا را حدس می زند!!؟

حوا که بغض کند…
حتی خدا هم اگر سیب بیاورد چیزی بجز آغوش آدم آرامش نمی کند...

خدایا!


صبر ایوب را به رخم نکش،


#عــشقم را درآغوش رفیقم دیدم دم نزدم...

پچ ِ پچ ِ #باران را می شنوی؟
عاشقانه هایش را برای تو فرستاده ست!
گاه در کوچه می رقصد و پای کوبی می کند!
گاه شیشه ی ِ پنجره ی ِ اتاقت را می نوازد…
و برای قدم زدن، می خواندت
برخیز و خویش را از غمی که تا #مرگ ِ #احساس می بردت، رها ساز
خیس شو در #بارانی که روحت را #طراوات می دهد
#باران، همه #بهانه است
#موهبتی ست از سوی ِ #خدا
گاه، #خدا نیز #بهانه می کند
و #مست می شود
برای #بارش ِ#بوسه هایش
و تا #آغوش بکشد تو را
از همه ی ِ آن #لرزه #گناهانی که سبب ِ #اندوهت می شوند

#عکس #زیبا #آغوش #اسب #دختر

وقتی درآغوشم بودچشمانش را بست نمیدانم از

احساس زیاد بود یا خودش رادرآغوش دیگری

تصورمیکرد...!

نمیدانم از دلتنگی عاشقترم یا از عاشقی دلتنگ تر

فقط میدانم در آغوش منی ، بی آنکه باشی

و رفتی ، بی آنکه نباشی . . .

#نمیدانم #چه #بنویسم...
نمیدانم چه بنویسم
نمیدانی چه دشوار است
نمیدانی که در خلوت
غم و اندوه بسیار است

نمیدانی که بعد از تو
دلم تنهای تنها شد
نمیدانم که این قصه
کجا آغاز و پیدا شد ؟!

نمیدانم که تنهایی
چرا غمخوار من گشته ؟
غم تنها شدن حالا
نمیدانی که برگشته

نمیدانی که شبها من
به کارم سخت مشغولم
سحرگاهان که بیدارم
به فکر تو مجبورم

نمیدانم چه بنویسم
که کم گردد ز غم هایم
که بغضم نشکند وقتی
خیالم هست تنهایم

نمیدانی که میدانم
تو دلخور از منی اما
دو خط شعری که من گفتم
چه دامنگیر شد بر ما !!

من آن را گفته بودم که
دلم آسوده تر گردد
که شاید بعد از آن نامه
نگارم باز برگردد

من حالا حس دلتنگی
شده یار و هم آغوشم
به اجبارم شده من بعد
لباس مشکی می پوشم

برای آخرین جمله
بگویم از ته قلبم
که هر شب در وجود خود
به دنبال تو می گردم

نمیدانم چه بنویسم
به غیر از "دوستت دارم"
نمیدانی که اما من
یه دنیا دوستت دارم

شاعر: بامداد
#همشهری #من

به کسی نیاز دارم که آغوش و شانه هایش را به من قرض بدهد ... تا یک دل سیر گریه کنم... بدون هیچ حرفو سوالو جوابو دلداریو نصیحتی ...

آغوش بعضے هــا ... علم را زیـر سوال مے برد ! آنقدر آرامت مے کند ... کـہ هیـچ مُسکنے ... جــایش را نمے گیرد...

يک زن اگر بخواهد حتي مي تواند با صدايش تو را در آغوش بگيرد .....