یافتن پست: #تحصیل

صوفياجون
صوفياجون
شمام بچه بودین، مامان که قند میشکست کنارش مینشستین

و اون تیکه های نرم قندو برمی داشتین می خوردین{-7-}{-7-}
hastii
b03aa1637c03e78a1e44eda5f1854551_1024.jpg hastii
.
حامد دراگون
حامد دراگون
توی اول دبیرستان دوست احمقم ترک تحصیل کرد

ولی ما به سلامتی دانشجو شدیم…

خدارو شکر الان ایشان ماشین هیوندا جنسیس داره

بنده هم یک دستگاه ماشین حساب دارم
... ادامه
...
Photo-by-98Love.jpg ...
اینوبدون دختر!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سرلجبازی هم باشه..
دیگه دورت نمیگردم.؛
حالا میخوای خوشگل باشی..باش!
تحصیلکرده ای مال خودتی!
بابات مایه داره باشه!
ماشینتx6هستش باشه!
خداهم باشی
دیگه واسه لجبازی هم باشه توروبنده نیستم!!
نیما{-9-}
دیدگاه · 1392/12/9 - 03:21 ·
6
mostafa AZ
mostafa AZ
افت تحصیلی پیدا کرده اید؟
مشروط میشوید؟
هی زرتو زرت شکست عشقی میخورید؟
ترشیده اید؟
به افق بپیوندید
ما محوتان میکنیم
محوستان شریف
با مجوز رسمی از وزارت افق!!
... ادامه
صوفياجون
hhe1022.jpg صوفياجون


حسین خواجه امیری ۱۱دی ۱۳۱۱ در خالدآباد نطنز در خانواده‌ای هنرمند به دنیا آمد.
پدربزرگش از خوانندگان بنام زمان ناصرالدین شاه بود و پدرش که از صدایی خوش و رسا برخوردار بود و ردیف می‌دانست، مدت‌ها او را تحت تعلیم خویش قرار می‌دهد. حسین در همان زمان در مراسم تعزیه‌خوانی شرکت می‌کرد و نزد تعزیه‌خوانانی که ردیف و دستگاه می‌دانستند به یادگیری آواز پرداخت.
وی پس از پایان تحصیلات ابتدایی به تهران رفت و در سال ۱۳۲۶ به مکتب ابوالحسن صبا راه یافت و دو سال پیاپی در حضور او دانسته‌های خویش را تکمیل کرد و به وسیله وی به رادیو ایران معرفی شد. در آن جا به اجرای برنامه با ارکستر ابراهیم خان منصوری پرداخت. وی پس از مدتی به دانشکده افسری رفته و شب‌های جمعه که مرخصی داشته از ساعت ۳۰/۷ تا ۸ در برنامه ارتش شرکت و با ارکستر محمد بهارلو به اجرای برنامه می‌پرداخت.
در همان زمان به خاطر محدودیت‌های ارتش نام مستعار (ایرج) را که در اصل نام برادرش بود برای خود برگزید.
... ادامه
MahnaZ
zimg_009_9.jpg MahnaZ
Mostafa
{-218-}

،
زنجیره ای از آغازهاست…
تا به رنگ واقعیت ببخشیم.
امیدوارم تمامی آغازهای تو،
از نیزه های آفتاب گردند.
و تمامی تو،
گرمی را نوید دهند





در آسمان آرزوها و فرود در فرودگاه را برایت آرزومندم
{-241-} {-241-}
البته با تاخیر ....
iman
iman
زیارت قبول باشه حاجی مکه خوش گذشت؟؟ به شیطان سنگ زدی؟؟ راستی دفعه چندم بود رفتی؟؟ راستی حاجی به یاد فقیرا هم هستی دیگه؟؟ حواست هست بچه یتیم سرشو با شکم گرسنه زمین نذاره دیگه؟؟ حاجی میدونی همسایت داره کلیشو میفروشه واسه دخترش جهیزیه بخره؟حاجی میدونی عباس اقا مریضه ولی پول واسه عملش نداره؟؟ حاجی میدونی پهلوان حیدر داره دختره 13 سالشو میده به پیرمرد تا بتونه پول تریاکشو در بیاره حاجی میدونی مهدی پسر اوس جعفر خدابیامرز واسه اینکه خرج خونوادشو در بیاره ترک تحصیل کرده؟؟ حاجی میدونی .................... حاجی همه اینا رو میدونی و بازم پولتو میریزی تو شکم عربا ؟؟؟ واقعا فکر میکنی با این شرایط حج قبوله؟
... ادامه
دیدگاه · 1392/11/10 - 17:16 ·
8
ParNiyA
ParNiyA
هو هما هم/هی هما هن/انت انتما انتم/انت انتما انتن/انا نحن !
نصف دوران تحصیلیمون واسه یاد گرفتن اینا گذشت{-15-}
دیدگاه · 1392/10/20 - 14:12 ·
3
MONA
1546420_577648415661903_1346955275_n.jpg MONA
کارنامه تحصیلی در سال 1324 مربوط به مدرسه خواجه نصیر گرمی (مغان)
(کیفیت تصویر مناسب است، لطفا روی آن کلیک کنید)

نکته جالب در این کارنامه عدم استفاده از زبان فارسی است

در این سال و دقیقاً در تاریخ 21 آذر سال 1324 خورشیدی، فرقه دمکرات آذربایجان، یک حکومت خودمختار، با نام رسمی حکومت ملی آذربایجان که مورد پشتیبانی اتحاد شوروی بود، به پایتختی تبریز و به رهبری "جعفر پیشه‌وری" تشکیل داد.

حمایت شوروی از ایجاد این دولت، در چهارچوب یک پروژهٔ دقیق برنامه‌ریزی‌شده از سوی شوروی برای اشغال و جدا کردن شمال غربی ایران و ضمیمه کردن آن به شوروی انجام شد.

به هر شکل،فشارهای بین المللی و نیز دیپلماسی سیاسیون داخلی باعث خروج نیروهای شوروی از خاک ایران شد
مدت کمی پس از خروج ارتش شوروی با حرکت ارتش ایران به سمت تبریز، اعضاء کابینه حکومت خودمختار آذربایجان به شوروی متواری شد و این حکومت در تاریخ 19 آذر سال 1325 خورشیدی و تنها یک سال پس از تاسیس (کمتر از یک سال) از بین رفت
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
32008416414149489094.jpg ıllı YAŁĐA ıllı


نام کامل : حسین رحمتی

سن : 24 (متولد ۱۳۶۶)

شروع رپ ( آماتور ) : ۱۳۷۸

شروع رپ ( حرفه ای ) : ۱۳۸۱

رشته تحصیلی : مهندسی ارتباطات (مخابرات) ـ {-253-}
Noosha
93554_166.jpg Noosha
یارانه بگیر میلیونی مسوولان را تهدیدکرد!؟{-16-}

قاسم علی لویی، مردی است که بیشتر از همه در ایران یارانه می گیرد. پدر 19فرزند که یارانه یک میلیون تومانی خانواده او در هر ماه، در هفته های گذشته خبرساز شده بود. با این حال علی لویی می گوید اوضاع مالی اش رو به راه نیست و از مسئولان کمک می خواهد و اگر وضع مالی اش سرو سامان پیدا نکند از ادامه تحصیل فرزندانش جلوگیری می کند
هفته نامه سرنخ می نویسد: آقای علی لویی می گوید این پول حتی هزینه های خوراک و پوشاک یک هفته خانواده اش را هم تامین نمی کند و در حال حاضر از نظر مالی مشکلاتی برایش به وجود آمده که این پول ها دردی از او دوا نمی کند.

«به غیر از پنج نفر از فرزندانم که قالی بافی می کنند، بقیه فرزندانم یا محصل هستند یا بیکارند و نمی توانند خودشان منبع درآمدی برای خانواده باشند. به هر حال کار برای انها پیدا نشده به همین خاطر خرج خانواده ام خیلی زیاد شده و دیگر دخل و خرجم با هم نمی خواند.»
پدر این خانواده پر جمعیت برای تامین هزینه های زندگی اش از مسوولان درخواست کمک کرده و از آنها می خواهد تا بخشی از مشکلاتش را برطرف کنند. «بچه های بزرگترم به خاطر مشکلات مالی ای که داشتم تا مقطع ابتدایی درس خوانده اند و بعد از آن مجبور به ترک تحصیل شده اند. در حال حاضر هم پنج نفر از فرزندانم مشغول تحصیل هستند که اگر وضع مالی ام سر و سامانی پیدا نکند مجبور می شوم از رفتن شان به مدرسه جلوگیری کنم.»
Morteza
1486842_211063102413646_742745361_n.jpg Morteza
نازنین بنیادی دختر خوشگل ایرانی که در سریال How I Met Your Mother نقش نورا (دوست دختر بارنی) رو بازی می‌کرد...فارغ‌التحصیل رشته‌ی زیست‌شناسی از دانشگاه کالیفرنیا هم هست... نظرتون راجع به چهرۀ شرقی و بازی زیباش چیه ؟؟
... ادامه
Mostafa
Mostafa
... ادامه
ReyHaNE (دختر همسایه)
ReyHaNE (دختر همسایه)
موقع امتحان که میشه یه سوالی ذهنم رو بد جور درگیر میکنه :

میخوام بدونم من دیقا تو سال تحصیلی چه غلطی می کردم ؟؟؟
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
پسر : سلام.خوبی؟مزاحم نیستم؟

دختر: سلام. خواهش می کنم.? asl plz

پسر : تهران/وحید/۲۶ و شما؟

دختر‌ : تهران/نازنین/۲۲

پسر : اِ اِ اِ چه اسم قشنگی!اسم مادر بزرگ منم نازنینه.

دختر: مرسی!شما مجردین؟

پسر : بله. شما چی؟ازدواج کردین؟

دختر : نه. منم مجردم. راستی تحصیلاتتون چیه؟

پسر : من فوق لیسانس مدیریت از دانشگاه MIT اَمِریکا دارم. شما چی؟

دختر : من فارغ التحصیل رشته گرافیک از دانشگاه سُربن فرانسه هستم.

پسر : wow چه عالی!واقعا از آشناییتون خوشحالم.

دختر : مرسی. منم همین طور. راستی شما کجای تهران هستین؟

پسر: من بچه تجریشم. شما چی؟

دختر : ما هم خونمون اونجاس. شما کجای تجریش می شینین؟

پسر : خیابون دربند. شما چی؟

دختر : خیابون دربند؟ کجای خیابون دربند؟

پسر : خیابون دربند. خیابون…… کوچه……پلاک….شما چی؟

دختر : اسم فامیلی شما چیه؟

پسر : من؟ حسینی! چطور؟

دختر : چی؟وحید تویی؟ خجالت نمی کشی چت می کنی؟تو که گفتی امروز با زنت می خوای بری قسطای عقب مونده خونه رو بدی.!مکانیکی رو ول کردی نشستی چت می کنی؟

پسر : اِ عمه ملوک شمائین؟چرا از اول نگفتین؟راستش! راستش!دیشب می خواستم بهتون بگم امروز با فریده…. آخه می دونین………..

دختر : راستش چی؟ حالا آدرس خونه منو به آدمای توی چت میدی؟می دونم به فریده چی بگم!

پسر : عمه جان ! تو رو خدا نه! به فریده چیزی نگین!اگه بفهمه پوستمو میکّنه!عوضش منم به عمو فریبرز چیزی نمی گم!

دختر :‌ او و و و م خب! باشه چیزی بهش نمیگم. دیگه اسم فریبرزو نیاریا! راستی من باید برم عمو فریبرزت اومد. بای

پسر : باشه عمه ملوک! بای……{-18-}{-18-}{-18-}
Mostafa
Mostafa
صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ