یافتن پست: #تصمیم

✔♥Дℓɨ♥✔
1385410357790707_large.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
که می شود
تمام ِ هایِ جهان
برایم گری می کنند
اما
تصمیم خودم را گرفته ام
برایِ شدن
باید که تا آخر
دنبال هایِ باشم . . .
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
سلـــــــــــــــــــــآآآآم به همه صبحتون بخیر{-43-}
Morteza
214519_119.jpg Morteza
شاید ازدواج با گربه، سگ و یا لوازم منزل و ساختمان در دنیا امری غیرقابل قبول و عجیب باشد اما به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها با چنین ازدواج‌هایی انس گرفته‌اند.

به گزارش فارس، در تازه‌ترین نوع از ازدواج‌های عجیب آمریکایی، یک زن اهل شهر سیاتل با الاغ مورد علاقه خود ازدواج کرده است.

این زن آمریکایی در خصوص این اقدامش گفت که پس از دلدادگی و تجربه بی‌نظیر ۲ ساله‌اش با این حیوان تصمیم گرفت که با او ازدواج کند.


البته این تنها مورد از ازدواج آمریکایی‌ها با حیوانات نیست و چندی پیش نیز یک زن آمریکایی به نام لیندا با سگ خود ازدواج کرد. مجلس سنا نیز در سال گذشته میلادی قانون آزادی رابطه جنسی با حیوانات در ارتش آمریکا را تصویب کرد.
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/2 - 14:59 ·
7
Mohammad
kafar1.jpg Mohammad
قدیمی ها: فیلمی که این هفته مجله اینترنتی قدیمی ها برای شما بینندگان عزیز در نظر گرفته است، فیلم «کافر» به کارگردانی و نویسندگی فریدون گله در سال 1351 می باشد.

خلاصه داستان: مهدی کافر (سعید راد) پس از شش ماه حبس سراغ دوستانش (حسن خیاط باشی، حسن رضیانی، محسن آراسته، و حسین شهاب) می رود و در برابر دار و دسته ی حسن طلا (غلامرضا سرکوب)، که مسبب دستگیری او بوده اند، قرار می گیرد. دفترچه ی خاطرات دختر فقیری به نام پوری (پونه) به دست مهدی می افتد و او متوجه می شود که پونه از سوی زنی از بستگانش (ایران قادری) و صاحب خانه اش (اکبر جنتی شیرازی) مورد آزار و اذیت است. مهدی درصدد کمک به دختر برمی آید، و تصمیم می گیرد دست به آخرین دزدی زندگی اش بزند؛ اما دار و دسته ی حسن طلا یکی از افراد مهدی به نام غلام (محسن آراسته) را تحت فشار می گذارند تا نشانی محل دزدی را به آنها بدهد. غلام محل دزدی را فاش می کند و حسن طلا به پلیس خبر می دهد. پلیس محل را محاصره می کند و مهدی موقع فرار از پا درمی آید.
HamidReza
HamidReza
زمان را باخته وبه سوگ لحظه های از دست رفته نشسته ایم وبا حسرت به خود می گوییم قسمت چنین بود؟ ! ! آیا قسمت همان صندوقچه تصمیم های نا گرفته و اراده های سست ما نیست
... ادامه
دیدگاه · 1392/08/29 - 23:13 ·
7
ოօհʂεղ
ოօհʂεղ
سه تا پیرزن تصمیم میگیرن شوهر کنن یه آگهی میدن تو روزنامه با یکی ازدواج کن دو تا جایزه بگیر {-33-}{-33-}{-33-}{-18-}{-18-}
سحر
سحر
باد می وزد …

میتوانی در مقابلش هم دیوار بسازی ، هم آسیاب بادی

تصمیم با تو است . . .
دیدگاه · 1392/08/26 - 13:31 ·
6
رضا
رضا
دیروز داشتم تلویزیون می دیدم یکی داشت نوحه میخوند به خدا گفت امام سجاد مریض بود که شهید نشد آخه 40 درجه تب داشت !

من نمیدونم درجه تب رو این یارو از کجا در آورده بود .
... ادامه
MahnaZ
MahnaZ
تنها در مینه سوتا زندگی می کرد . او می خواست سیب زمینی اش را بزند
اما این کار خیلی سختی بود .تنها که می توانست به او کمک کند در بود
نامه ای برای نوشت و وضعیت را برای او توضیح داد
پسرعزیزم من حال خوشی ندارم چون امسال نخواهم توانست بکارم من نمی خواهم
این را از دست بدهم، چون مادرت همیشه زمان کاشت محصول را دوست داشت.
من برای خیلی پیر شده ام. اگر تو اینجا بودی تمام من حل می شد
من می دانم که اگر تو اینجا بودی را برای من می زدی


این را دریافت کرد
, به خاطر خدا را نزن , من آنجا پنهان کرده ام
۴ صبح فردا ۱۲ نفر از مأموران Fbi و افسران پلیس محلی دیده شدند ,
و تمام را زدند بدون اینکه ای پیدا کنند
بهت زده نامه دیگری به نوشت و به او گفت که چه اتفاقی افتاده و می خواهد چه کند ؟
پاسخ داد : برو و هایت را بکار، این بهترین کاری بود که از اینجا می توانستم برایت انجام بدهم
هیچ در دنیا وجود ندارد . اگر شما از تصمیم به انجام کاری بگیرید می توانید آن را انجام بدهید
است . نه اینکه شما یا یک فرد کجا هستید
... ادامه
Morteza
Morteza
روزی روزگاری پسرک فقیری زندگی می کرد که برای گذران زندگی و تامین مخارج تحصیلش دستفروشی می کرد.از این خانه به آن خانه می رفت تا شاید بتواند پولی بدست آورد.روزی متوجه شد که تنها یک سکه 10 سنتی برایش باقیمانده است و این درحالی بود که شدیداً احساس گرسنگی می کرد.تصمیم گرفت از خانه ای مقداری غذا تقاضا کند. بطور اتفاقی درب خانه ای را زد.دختر جوان و زیبائی در را باز کرد.پسرک با دیدن چهره زیبای دختر دستپاچه شد و بجای غذا ، فقط یک لیوان آب درخواست کرد.دختر که متوجه گرسنگی شدید پسرک شده بود بجای آب برایش یک لیوان بزرگ شیر آورد.پسر با تمانینه و آهستگی شیر را سر کشید و گفت : «چقدر باید به شما بپردازم؟ » .دختر پاسخ داد: « چیزی نباید بپردازی.مادر به ما آموخته که نیکی ما به ازائی ندارد.» پسرک گفت: « پس من از صمیم قلب از شما سپاسگذاری می کنم»سالها بعد دختر جوان به شدت بیمار شد.پزشکان محلی از درمان بیماری او اظهار عجز نمودند و او را برای ادامه معالجات به شهر فرستادند تا در بیمارستانی مجهز ، متخصصین نسبت به درمان او اقدام کنند.دکتر هوارد کلی ، جهت بررسی وضعیت بیمار و ارائه مشاوره فراخوانده شد.هنگامیکه متوجه شد بیمارش از چه شهری به آنجا آمده برق عجیبی در چشمانش درخشید.بلافاصله بلند شد و بسرعت بطرف اطاق بیمار حرکت کرد.لباس پزشکی اش را بر تن کرد و برای دیدن مریضش وارد اطاق شد.در اولین نگاه اورا شناخت.سپس به اطاق مشاوره باز گشت تا هر چه زود تر برای نجات جان بیمارش اقدام کند.از آن روز به بعد زن را مورد توجهات خاص خود قرار داد و سر انجام پس از یک تلاش طولانی علیه بیماری ، پیروزی ازآن دکتر کلی گردید
آخرین روز بستری شدن زن در بیمارستان بود.به درخواست دکتر هزینه درمان زن جهت تائید نزد او برده شد.گوشه صورتحساب چیزی نوشت.آنرا درون پاکتی گذاشت و برای زن ارسال نمود.زن از باز کردن پاکت و دیدن مبلغ صورتحساب واهمه داشت.مطمئن بود که باید تمام عمر را بدهکار باشد.سرانجام تصمیم گرفت و پاکت را باز کرد.چیزی توجه اش را جلب کرد.چند کلمه ای روی قبض نوشته شده بود.آهسته انرا خواند


«بهای این صورتحساب قبلاً با یک لیوان شیر پرداخت شده است»
... ادامه
رضا
رضا
کلیه افرادی رو که دنبال میکردم و غیر فعال هستن رو دارم حذف میکنم .
Noosha
Noosha
ﻣﻦ ﻣﻄﻤﺌﻨﻢ ﺳﻠﻮﻻﯼ ﻣﻐﺰﻡ ﺑﻪ ﺟﺎی ﺧﺎﮐﺴﺘﺮﯼ ، ﻗﻬﻮﻩ ﺍﯾﻪ !
ﺍﯾﻨﻮ ﻣﯿﺸﻪ ﺍﺯ ﺗﺼﻤﯿﻤﺎی ﻣﻬﻢ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﻴﻢ ﺭﺍﺣﺖ ﻓﻬﻤﯿﺪ !{-3-}
دیدگاه · 1392/08/9 - 00:47 ·
9
Noosha
Noosha
راز موفقیت چیست؟ "تصمیم گیری درست".{-41-}
تصمیم گیری درست از چه ناشی میشود؟ "از تجربه"{-41-}
تجربه از چه بدست می آید؟ "از تصمیم گیری های غلط !!{-37-}
دیدگاه · 1392/08/8 - 23:57 ·
8
ıllı YAŁĐA ıllı
2013-10-23_donbaler_1382526443844699_large.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
صوفياجون
صوفياجون
امروز تصمیم گرفتم آهنگایی رو که قبلا گوش میکردم رو پیداکنم و اگه بشه آهنگ پروفایلمو عوض کنم دنبال یه اهنگ خوگشل میگردم خودم خسته شدم از بس یه اهنگ هی گوش کردم {-7-}{-7-}{-11-}
Noosha
4JOK.com_nashodim_tanz.jpg Noosha
چیزهایی که نشدیم…!!!!{-7-}

ته دیگ طلایی رنگ خوشمزه هم نشدیم دو نفر سرمون دعوا کنند

شلغمم نشدیم یکی کوفتمون کنه خوب شه…..!!

ویرگول هم نشدیم هر کی بهمون رسید مکث کنه

قره قوروتم نشدیم دهن همه رو آب بندازیم

خربزه هم نشدیم هر کی می خورتمون پای لرزش هم بشینه

موبایل هم نشدیم ، روزی هزار بار نگامون کنی

پایان نامه هم نشدیم ازمون دفاع کنن

آهنگ هم نشدیم ، دو نفر بهمون گوش کن

مانیتور هم نشدیم ازمون چشم بر ندارن……!!!!!

به استاد میگم استاد شما که ۹ دادی حالا این یه نمره هم بده دیگههههههههه ، یک نگاه عاقل اندر دیوانه کرد دست گذاشته رو دوشم میگه برو درس بخون پسرم ، استادم نشدیم شخصیت کسی رو خورد کنیم

کیبورد هم نشدیم ملّت به بهانه تایپ یه دستی به سر و کلمون بکشن…..

کلاه هم نشدیم ملت رو سرگرم کنیم

ای خدااااااا! بختک هم نشدیم بیفتیم رو ملت

تام و جری هم نشدیم زندگیمون سرتاسر هیجان باشه

نون هم نشدیم یکی از روی زمین ورداره بوسمون کنه

ای کی یو سان هم نشدیم تف بمالیم کف کلمون ، همه چی حل شه

مهر جانماز هم نشدیم بوسمون کنن

فلش مموری هم نشدیم حافظه مون زیاد باشه

معادله هم نشدیم ، کلی آدم دنبال این باشن که بفهمنمون و حداقل دو نفر درکمون کنن

کتابم نشدیم حداقل دوست مهربان بشیم

علف هم نشدیم حداقل به دهن بزی شیرین بیایم

عروسک هم نشدیم یکی بغلمون کنه

شارژر هم نشدیم بقیه رو شارژ کنیم

توپ فوتبالم نشدیم ۲۲ نفر بخاطرمون خودکشی کنن

گلدونم نشدیم یکی یه گل بهمون بده

کبری هم نشدیم تصمیماتمون رو تو کتاب ها بنویسن

کوزت هم نشدیم آخرش خوشبخت شیم...{-7-}
...
Armin-2Afm.jpg ...
سرصبحه وازخواب تازه توپامیشی
من هنوزخوابم و
توباعث وبانی شی
که۲۴ساعت بتوفکرکنم
ولی توچی؟
موهات خیسه وزیردوشی
فکراینی
شب تودورهمی چی بپوشی!
یاکه چک میکنی
زنگ زده کی به گوشیت
باکدوم تیک بزنی
بایکی دیگه جورشی
توچشام زل بزن
بیاببین بغضو
تاحالااینطوری دیده بودی تومن تخسو؟
تاحالادیده بودی
که اینقدداغون بشم
ولی توچی؟
بایه الکلی بانورشمع
وآخرشب روتخت ولویی بااون امشب
وهمین چیزاست که یهوباعث میشه
که من
به ده نوع خلاف دیگه آلوده شم
دیگه بروواسه همیشه که قیدتوزدم
خوب منم دیگه عین توبدم
دروغ میگفتی:دوسم داشتی
منم تصمیم گرفتم:دل بتوندم
بگوببینم توهم میکنی گاهی یادم
یاکه الان انقددوروبرت داری آدم
که فازفابریکی نه٫اضافه کارن و
پایه عشق وحال و
مهمونیاوشادیاتن...
بگوبینم باهاشون هستی خودی؟
اسمی ازمن میاری وقتی مست میکنی؟!
یاکه وقتی بحث پیش میادباکی دوس بودی
میگی هیشکی وبحثوعوض میکنی!
بذارحالاکه دارم ازتوجدامیشم
بگم فراموشیت آسون نیست خداییشم
یااینکه هنوزم اون عاشق دوآتیشم
وصبح هابه عشق تلفن توپامیشم
دیگه نمیخوام یه لحظه هم باتوقاطی شم
چیه فکرمیکنی که توخماریشم؟
مگه یادت رفته اون روزایی رو
که چجوری باکارات میزدی توآتیشم
شایدالان پشت سرم فحش بدی هیچ
خق انتخاب داری واین مشکلی نیست
ولی خدامیدونه که اگه دوستت داشتم
واسه خودت بوده وواسه خوشگلیت نیس
اصلاهرجایی میری برواجازه داری
میدونی توروساختن واسه اضافه کاری
آخه دست خودت که نیس یکم عقده ای شدی
خدایی من نمیخواستم
اینقدگنده میشدی؟
ازت رکب خورده بودم نه این مدلی
چرادست دست میکنی بری
نکنه دودلی؟
چراواسه رفتن میکنی استخاره؟
مگه کم کردی ازم سوءاستفاده
حالابروبیادمن بکن هی مست
دیگه آرمینت هم بخاطرات پیوست
بروبدون که بدبودی اماخدائی
روزاخیلی هم پررنگ شباکجایی؟
armin2@fm
... ادامه
Majid
Majid
پیشنهاد خنده دار آمریکا !

محمد علی رجایی : چند تن از مقامات آمریکایی گفته اند که در صورت آزادی گروگان ها ما به ایران لوازم یدکی (که قبلا بلوکه کرده بودند) می دهیم که به آنها جواب می دهیم ما احتیاج به لوازم یدکی شما نداریم .
... ادامه
صفحات: 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ