یافتن پست: #حسرت

bamdad
bamdad
کاش بودی....
و ای کاش میماندی...
اما انگار این کاش ها
حسرتی بیش نیستند
تقدیر را برای نماندنت بهانه نکن!!...
مرد باش و بگو نخواستی و نماندی
... ادامه
bamdad
bamdad
ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﺷﮏ
ﺍﺯ ﭼﺸﻤﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ
ﭼﻮﻥ ﻗﻄﺎﺭ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﻫﺎ
ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﻣﺮﺩﻩ.
ﻧﮑﻨﺪ ﺍﺷﮏ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ
ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍﻧﺪ ﺍﯾﻨﻬﺎ
ﻧﮑﻨﺪ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻡ
ﺩﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﺗﻮ !؟
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/13 - 22:21 ·
6
ReyHaNE (دختر همسایه)
ReyHaNE (دختر همسایه)
از فانتزیای اصلیم اینه که واسه یه سرماخوردگی ساده برم دکتر یهو بگن بیماری لاعلاج داری و فقط ۱ سال زنده میمونی ! منم ۱۱ماه با این راز تو سینم زندگی کنم تا اینکه یه روز که خیلی اطرافیان یا همکلاسیام اذیتم کردن این راز رو فاش کنم و همه تو بهت و حیرت به هم نگاه کنن و زبونشون بند بیاد … منم در همین حین صحنه رو به سمت نور افق ترک کنم و در نور محو بشم و هرچی صدام کنن و دنبالم بیان بهم نرسن و بقیه ی عمرشونو تو حسرت و غم و احساس عذاب زندگی کنن کصـافـطــا !!!
اخیرا هم به این شکل کاملش کردم :
بعد که ۱سال تموم شد به نحو عجیبی زنده بمونم و قیافه و هویتمو عوض کنم برم تو کلاس به عنوان یه شاگرد جدید بشینم که از خارج اومده ؛ بعد عذاب وجدانشونو ببینم حال کنم !
تخیل در حد جنگ ستارگان هندی !
.
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/13 - 15:15 ·
5
shahin(غیرت_السلطان)
shahin(غیرت_السلطان)
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر عشق یعنی سجده ها با چشم تر عشق یعنی سر به دار اویختن عشق یعنی اشک حسرت ریختن عشق یعنی در جهان رسوا شدن عشق یعنی مست و بی پروا شدن عشق یعنی سوختن یا ساختن عشق یعنی زندگی را باختن{-60-}
ReyHaNE (دختر همسایه)
ReyHaNE (دختر همسایه)
زندگی یعنی :


ناخواسته به دنیا آمدن


مخفیانه گریستن


دیوانه وار عشق ورزیدن


و عاقبت در حسرت آنچه دل میخواهد و منطق نمیپذیرد ، مردن . . .
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/12 - 19:41 ·
8
mostafa AZ
mostafa AZ
امروزم را با ميکشم تمام ميشود اما حسرت تو
... ادامه
...
...
مانع میان من وتوشیشه سردحسرت است
آه میکشم
فقط عکس توتارمیشود
ıllı YAŁĐA ıllı
2013-11-30_donbaler_1385824018421484_orig.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
85252670478323889184.jpeg ıllı YAŁĐA ıllı
خوابیدی بدون لالایی و قصه
بگیر آسوده بخواب بی درد و غصه
دیگه کابوس زمستون نمی بینی
توی خواب گلهای حسرت نمی چینی
دیگه خورشید چهرتو نمی سوزونه
جای سیلی های باد روش نمی مونه
دیگه بیدار نمی شی با نگرونی
یا با تردید که بری یا که بمونی 
رفتی و آدمکا رو جا گذاشتی
قانون جنگل رو زیر پا گذاشتی
اینجا قهرن سینه ها با مهربونی
تو تو جنگل نمی تونستی بمونی
دلتو بردی با خود به جای دیگه
اونجا که خدا برات لالایی میگه
میدونم میبینمت یه روز دوباره
توی دنیایی که آدمک نداره

{-35-}
bamdad
bamdad
خدا ما رو برای هم نمی ‏خواست
فقط می ‏خواست هم رو فهمیده باشیم
بدونیم نیمه ی ما ، مال ما نیست
فقط خواست نیمه ‏مون رو دیده باشیم
تموم لحظه‏ های این تب تلخ
خدا از حسرت ما با خبر بود
خودش ما رو برای هم نمی ‏خواست
خودت دیدی دعامون بی ‏اثر بود

چه سخته مال هم باشیم و بی هم
می ‏بینم می ری و می ‏بینی می رم
تو وقتی هستی اما دوری از من
نه می شه زنده باشم ، نه بمیرم

نمی گم دلخور از تقدیرم اما
تو می دونی چقدر دلگیره این عشق
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/8 - 18:16 ·
5
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
ﻋﯿﺐ ﻧﺪﺍﺭﻩ ...
ﻋﯿﺐ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﮐﻪ " ﺗـــﻨـــﻬـــﺎﯾـــﯽ..."
ﻋﯿﺐ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﮐﻪ ﺷﺒﺎ ﺑﺪﻭﻥ " ﺷــﺐ ﺑــﺨــﯿــﺮ ﻋــﺸــﻘــﺖ " ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺑﯽ ...
ﻋﯿﺐ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﮐﻪ ﺟﻤﻠﻪ ﯼ " ﺩﻭﺳــﺘــﺖ ﺩﺍﺭﻡ " ﺭﻭ ﻧﻤﯿﺸﻨﻮﯼ ...
ﻋﯿﺐ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﮐﻪ ﺩﻟﺶ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﺮﺍﺕ " ﺗــﻨــﮓ " ﻧﻤﯿﺸﻪ ...
ﻋﯿﺐ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﮐﻪ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﺩﯾﺪﯼ ﻭ ﺩﻡ ﻧﺰﺩﯼ ...
ﻋﯿﺐ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺯﯾﺮﻩ ﺑﺎﺭﻭﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﻭﻥ ، ﺑﺎﯾﺪ " ﺗــﻨــﻬــﺎ " ﺧﯿﺲﺷﯽ ...
ﻋﯿﺐ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺍﻭﻧﯿﮑﻪ ﮔﻔﺖ ﺗﺎ ﺁﺧﺮﺵ ﺑﺎﻫﺎﺗﻪ ﺍﻻﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ " ﺩﺭﺩ " ﻫﺎﺗﻮ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﯽ
ﻋﯿﺐ ﻧﺪﺍﺭﻩ ، " ﺧــﺪﺍ ﺑــﺰﺭﮔــﻪ "
ﺍﻭﻧﻢ ﺗﻨﻬﺎﺳﺖ ، ﺑﺪﻭﻥ ﺷﺐ ﺑﺨﯿﺮ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺑﻪ ،
ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﺎﯼ ﺗﻮﺭﻭ ﻣﯿﺸﻨﻮﻩ ﻭ ﺩﻟﺶ ﺑﺮﺍﺕ ﺑﺮﺍﺕ ﺗﻨﮓ ﻣﯿﺸﻪ !
"ﺍﻭﻧﯿﮑﻪ ﻗﺪﺭ ﺗﻮﺭﻭ ﻧﺪﻭﻧﺴﺖ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺗﻮﻭ ﺣﺴﺮﺕ ﺩﺍﺷﺘﻨﺖ ﻣﯿﺴﻮﺯﻩ . .
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/7 - 18:42 در دوستها ·
9
Noosha
01.jpg Noosha
غصه هایت که ریخت، تو هم همه را فراموش کن
دلت را بتکان
اشتباهایت وقتی افتاد روی زمین بگذار همانجا بماند
فقط از لا به لای اشتباه هایت، یک تجربه را بیرون بکش
قاب کن و بزن به دیوار دلت ... دلت را محکم تر اگر بتکانی
تمام کینه هایت هم می ریزد
و تمام آن غم های بزرگ
و همه حسرت ها و آرزوهایت ... باز هم محکم تر از قبل بتکان
تا این بار همه آن عشق های بچه گربه ای هم بیفتد! حالا آرام تر، آرام تر بتکان
تا خاطره هایت نیفتد
تلخ یا شیرین، چه تفاوت می کند؟
خاطره، خاطره است
باید باشد، باید بماند ... کافی ست؟
نه، هنوز دلت خاک دارد
یک تکان دیگر بس است
تکاندی؟
دلت را ببین
چقدر تمیز شد... دلت سبک شد؟ حالا این دل جای "او"ست
دعوتش کن
این دل مال "او"ست...
همه چیز ریخت از دلت، همه چیز افتاد و حالا
و حالا تو ماندی و یک دل
یک دل و یک قاب تجربه
یک قاب تجربه و مشتی خاطره
مشتی خاطره و یک "او"... خـانه تـکانی دلـت مبـارک
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/6 - 13:10 ·
13
صوفياجون
537102_1420503691515140_1329194296_n.jpg صوفياجون
ReyHaNE (دختر همسایه)
ReyHaNE (دختر همسایه)
عشق یعنی.....
عشق يعني مستي و ديوانگي

عشق يعني با جهان بيگانگي

عشق يعني شب نخفتن تا سحر

عشق يعني سجده ها با چشم تر

عشق يعني سر به دار آويختن

عشق يعني اشك حسرت ريختن

عشق يعني در جهان رسوا شدن

عشق يعني مست و بي پروا شدن
... ادامه
صفحات: 7 8 9 10 11

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ