یافتن پست: #خواستگار

رضا
رضا
یه زمانی نمیدونم شلوغی داشت.
رضا
14-12-21-1218302.jpg رضا
iman
iman
گوشی دخترخالم آنتن نمیداد بهش پیام دادم نمیتونم بگیرمت
جواب داده به درک!!! مگه کم خواستگار دارم؟؟؟
توهم بیداد میکنه
Mohammad
Mohammad
سوالات کنکور سراسری برای زن و شوهرها! (آخر خنده){-7-}

Mohammad
Mohammad
مورد داشتیم تو خواستگاری پدره دختره از پسره پرسیده:
شغلت چیه؟
پسره گفته: وکیلم
دختره از تو آشپزخونه داد زده؛
با اجازه پدرومادرم بعله!!!
.
.
.
.
.
نخند، درک کن، شوهر گیر نمیاد :d
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
دختر همسایمون 6 سالشه ، دستشو زده به کمرش با عشوه میگه: دلت بسوزه واسم خواستگار اومده. بهش میگم آخه بچه تو اصلا میدونی خواستگار چیه؟ میگه آره یه موجوده کثیفه که میاد میوه های گرونو میخوره ، میره و دیگه پیداش نمیشه ! تو عمرم اینقد قانع نشده بودم...{-15-}
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
سخت است {-60-}

میان هق هق شبانه ات {-38-}

زمانی كه دلت از همه گرفته و احتیاج به مرهم قلب داری {-31-}

یهو اس ام اس بیاد: :|

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

قالیشویی كاظم قلی شعبه دیگری ندارد ... :|
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
دختره رفته دندونپزشکی عصب کشی کنه! طی 3 جلسه از درد دو بار با پا کوبیده به بدبختش، 4 بار زده تو سرش، دو بار دست دکتر رو چنگ زده خلاصه زده یارو رو لت و پار کرده! امروز همون دکتره اومد خواستگاریش: ایشالله همه جوونا خوشبخت شن!

آخه فک و فامیله که داریم؟
مرجان بانو :)
screenshot_2014-11-01_0943-1.jpg مرجان بانو :)
بهترین پیام امسالم...{-135-}
ıllı YAŁĐA ıllı
Screenshot_2014-10-08-05-46-14-1-1.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
setareh 22
setareh 22
پشت ﭼﺮﺍﻍ ﻗﺮﻣﺰ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮔﻔﺘﻢ :
ﺧﺎﻧﻮﻣﯽ ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﺑﺪﯾﻢ؟؟؟
ﮔﻔﺖ : ﺷﺮﻁ ﭼﯽ؟؟؟
ﮔﻔﺘﻢ : ﭼﺎﯼ ﻭ ﻗﻠﯿﻮﻥ ﻫﺮﮐﯽ ﺑﺎﺧﺖ ...
ﮔﻔﺖ : ﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﻁ ﺍﮔﻪ ﻣﻦ ﺑﺎﺧﺘﻢ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﺍﻣﺎ ﺍﮔﻪ ﺗﻮ ﺑﺎﺧﺘﯽ ...
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﯿﺎﯼ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯾﻢ !!!
ﺧﯿﻠﯽ ﺩﺍﻏﻮﻥ ﺷﺪﻡ ...
ﻓﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩﻡ |: |: 170ﺗﺎ ﻣﯽ ﺭﻓﺘﻢ،
سپر به سپر ﺩﻧﺒﺎﻟﻢ ﺑﻮﺩ
ﺍﻵﻧﻢ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﻭﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺳﺮ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﯽ ﮔﺎﺯ ميده!!!{-31-}
دیدگاه · 1393/07/6 - 17:17 ·
5
Morteza
Morteza
انصافا خوندنیه
.....................
درددل یک جوان ایرانی
يه خونه مجردي با رفيقامون درست کرده بوديم، اونجا شده بود خونه گناه و معصيت...دیگه توضیحش باخودتون....
شب عاشورا بودهرچي زنگ زدم به رفيقام، هيچکدوم در دسترس نبودند
نه نماز، نه هیئت، نه پیراهن مشکی هيچي
ميگفتم اينارو همش آخوندا درآوردند، دو تا عرب با هم دعواشون شده به ما چه
ماشينو برداشتم برم يه سرکي، چي بهش ميگن؟ گشتي بزنم
تو راه که ميرفتم يه خانمي را ديدم، خانم چادري وسنگینی بود کنارخیابون منتظرتاکسی بود
خلاصه اومدم جلو و سوار ماشينش کردم یه دفعه یه فکری مثل برق توذهنم جرقه زد بله شیطان خوب بلده کجاواردبشه ازچندتاخیابون عبورکردم ورسیدم به میدون ورفتم سمت خونه مجردیمون خانمه که دید مسیری که اون گفته بودنمیرم گفت نگهدارومنم سرعتوبیشترکردموهرچی جیغ ودادمیزدتوجه نمیکردم شانس آوردم درهای ماشین قفل مرکزی داشت وگرنه خودشومینداخت پایین
خلاصه، بردمش توي اون خانه ي مجردي
اينم مثل بيد ميلرزيد و گريه ميکرد و ميگفت بابا مگه تو غيرت نداري؟ آخه شب عاشوراست!!!! بيا به خاطر امام حسين حيا کن
گفتم برو بابا امام حسين کيه؟ اينارو آخوندا درآوردند، اين عربها با هم دعواشون شده به ما ربطي نداره
خانومه که دیگه امیدی به نجات نداشت با گريه گفتش که: خجالت بکش من اولاد زهرام، به خاطر مادرم فاطمه حيا کن!!! من اين کاره نيستم، من داشتم ميرفتم مجلس عزای سیداشهداعزیز فاطمه
گفتم من فاطمه زهرا هم نميشناسم، من فقط يه چيز ميشناسم: جواني، جواني کردن
اينارو هم هيچ حاليم نيست من اینقدرغرق تواین کاراشدم مطمئنم جهنم ميرم پس دیگه آب که ازسرگذشت چه یک وجب چه صدوجب خانمه که ازترس صداش میلرزید باهمون صدای لرزان گفت: تو ازخداوعذاب جهنم نمیترسی درسته ولی لات که هستي، غيرت لاتي داري يا نه؟من شنیدم لاتهااهل لوتی گری ومردونگی هستن
_ خودت داري ميگي من زمين تا آسمون پر گناهم ، اين همه گناه کردي، بيا امشب رو مردونگي کن به حرمت مادرم زهرای مظلومه گناه نکن، اگه دستتو مادرم زهرا نگرفت برو هرکاري دلت ميخواد بکن
آقامن که شهوت جلوچشاموگرفته بود هیچی حالیم نمیشداماباشنیدن کلمه زهرای مظلومه که باصدای لرزان وهمراه باگریه اون زن همراه بود تنم لرزید آقایه لحظه بدنم یخ کرد غيرتي شدم
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
الان پسرا اونقدر دیر ازدواج میکنن که مورد داشتیم پسره رفته خواستگاری . . . . . . . . دیده مادرزنش قبلا دوست دخترش بوده!!!{-7-}
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
پسر داییم رفته خواستگاری، تو اتاق دختره پرسیده شما نظرتون واسه مهریه چقده؟ پسر داییم گفته من نظرم رو ٢تا ربع سكه به نیت طفلان مسلم هستش..{-15-}{-15-}{-15-}
Majid
59753537513152551970.jpg Majid
زندگی گل پسرای ایرانی
چندسال پیش یه روز جلوی تلویزیون دراز کشیده بودم،
فوتبال نگاه می کردم و تخمه می خوردم.
ناگهان پدرو مادر و آبجی بزرگ و خان داداش سرم هوار شدن و فریاد زدن که:
« ای عزب! ناقص! بدبخت! بی عرضه! بی مسئولیت! پاشو برو زن بگیر ». رفتم خواستگاری؛
دختر پرسید: « مدرک تحصیلیت چیه »؟ گفتم:
« دیپلم تمام »! گفت: « بی سواد! اُمل! بی کلاس! ناقص العقل! بی شعور! پاشوبرو دانشگاه ».
رفتم چهار سال دانشگاه لیسانس گرفتم ...... برگشتم؛
رفتم خواستگاری؛ پدر دختر پرسید: « خدمت رفتی »؟ گفتم: « هنوز نه »؛ گفت:
« مردنشده نامرد! بزدل! ترسو! سوسول! بچه ننه! پاشو برو سربازی ». رفتم دو سال خدمت سربازیُ انجام دادم برگشتم؛
رفتم خواستگاری؛ مادر دختر پرسید: « شغلت چیه »؟ گفتم: « فعلا کار گیر نیاوردم »؛ گفت: « بی کار! بی عار! انگل اجتماع! تن لش! علاف! پاشو برو سر کار ». رفتم کار پیدا کنم؛ گفتند: « سابقه کار می خوایم »؛ رفتم سابقه کار جور کنم؛ گفتن: « باید کار کرده باشی تا سابقه کار بدیم ». دوباره رفتم کار کنم؛ گفتن: « باید سابقه کار داشته باشی تا کار بدیم». برگشتم؛ رفتم خواستگاری؛ گفتم: « رفتم کار کنم گفتن سابقه کار، رفتم سابقه کار جور کنم گفتن باید کار کرده باشی ». گفتن: « برو جایی که سابقه کار نخواهد ». رفتم جایی که سابقه کار نخواستند. گفتن: « باید متاهل باشی ». برگشتم؛ رفتم خواستگاری؛ گفتم: « رفتم جایی که سابقه کار نخواستن گفتن باید متاهل باشی ». گفتن: « باید کار داشته باشی تا بذاریم متاهل شوی ». برگشتم؛ رفتم نیم کیلو تخمه خریدم دوباره دراز کشیدم جلوی تلویزیون و فوتبال نگاه کردم!
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/31 - 04:10 ·
6
sam
sam
ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﻨﻦ
.
,
.
,
.
,
.
.
.
50 ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ ﻣﯿﺎﻡ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯾﺘﻮﻥ ﮐﻪ جوابﺭﺩ بدین بهم :))))
ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﺗﻮﻥ ﺗﻮ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺯﯾﺎﺩ ﺷﻪ. (ﮔﻞ ﻭ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﻫﻢ ﺍز شما )
ذکرشماره، وآدرس الزامیست
zoolal
o.jpg zoolal
ببین ترانه روزی هست که برای گربم
خواستگار اومده.
ReyHaNE (دختر همسایه)
ReyHaNE (دختر همسایه)
20دليل كه به دختر بودنتان افتخار كنيد

۱- هيچ وقت مجبور نيستي به تعداد موهاي سرت بري خواستگاري.

كافيه فقط يه “بله” كوچولو بگي اونم با هزار منت و ناز و كرشمه.

۲- به سادگي آب خوردن مي توني چند تا پسر رو تو كوچه به جون هم بندازي.

(روشش رو خود خانما بهتر مي دونن.پس نيازي به نوشتن نيست!!)

۳- هيچ موجود ديگه اي مثل تو تا اين حد ريزبين و بادقت نيست كه در يك نگاه،

مارك كفش زري خانم يا مدل موهاي كبري جونو بفهمه.

۴- خوب مي توني نقش بازي كني.

۵- آنقدر زود همه چي رو مي گيري كه شش سال زودتر از اقايون به تكليف

مي رسي.

۶- بزرگترين پوئن:خيالت از بابت سربازي راحته!صد سال سياهم كه دانشگاه قبول ن

شي ككتم نمي گزه.

۷- تو اماكن عمومي با خيال راحت مي توني جيغ و داد راه بندازي چون به هر حال

كي وجودشو داره كه رو يه دختر صداشو و احيانا خدايي نكرده دستشو بلند كنه؟!!

۸- در تاريخ جهان به زيركي معروفي.

۹- مي توني هزار بار هم فيلم رومئو و ژوليت رو ببيني و باز گريه كني.

۱۰- و مهم تر اينكه هيچ وقت از گريه كردنت خجالت نمي كشي.

۱۱- يه چيز باحال:هم دامن مي پوشي و هم شلوار!

۱۲- بهشتم كه زير پاي امثال ماست.

۱۳- فقط تويي كه مي دوني بوي خاك بارون زده تو شباي پاييزي چه جوريه.

۱۴- از قديم گفتن:پشت هر مرد موفقي زني باذكاوت بوده.

۱۵- هيچ كي نمي دونه دقيقا تو فكرت چي مي گذره؟فرويد، پدر روانشناسي جهان

گفته:بزرگترين سوالي كه هرگز پاسخ داده نشده و من هم هرگز پاسخ ان را نيافته

ام اين است كه يك زن چه مي خواهد؟

۱۶- چند تا از جنگ هاي بزرگ تاريخ جهان به خاطر عشق شديد مردها به جنس

تو بوده.

۱۷- نماد الهه عشق، زيبايي، جنگ و عقلانيت در يونان باستان به شكل زنه.

۱۸- يادت باشه كه خداوند، تمام جهان رو به خاطر بركت وجود يك زن افريد.

(خانم فاطمه زهرا)

۱۹- با اينكه از مردا ضعيف تري ولي لازم نيست صدتا كلاس كاراته و تكواندو و از اين

جور چيزا بري…به يه چنگ و گيس كشي بسنده مي كني.

۲۰- هزار جور مدل خنده ،داري كه هر كدوم رو يه موقع تحويل بقيه مي دي.
... ادامه
zahra
zahra
طریقه خواستگاری کردن از دخترا در روزهای جاری :
عزیزم دیگه وقتشه به جای کیلیپس سایه یه مرد بالا سرت باشه
دیدگاه · 1393/02/30 - 09:57 ·
3
zoolal
zoolal
طرف رفته خواستگاری، دختره بهش گفته شهید مورد علاقه شما کیه !؟
دیدگاه · 1393/02/29 - 16:27 ·
2
zoolal
zoolal
غضنفر ميره خواستگاري ازش ميپرسن نتيجه چي شد؟
ميگه شصت شصت /
ميگن يعني چي؟
ميگه يعني هرچي اونا خواستن ما شصتمونو نشون ميداديم ...
هرچي ما خواستيم اونا شصت نشون دادن!
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/24 - 18:02 ·
6
Morteza
Morteza
یارو مخاطب خاصش زنگ زده با گریه میگه:
پویا میخوان منو از تو جدا کنن،
داره واسم خواستگار میاد!
پویا نمیدونم قراره چی بشه؟!
وااااای خدای من اگه جوابم مثبت باشه چی؟
هیچوقت خودمو نمیبخشم!
من (baffled)
خواستگار(grin)
اسماعیل فلاح خبرنگار اعزامی صدا و سیما
... ادامه
zoolal
zoolal
مورد داشتیم پسره رفته خواستگاری،
با اجازه بزرگترای دو خانواده رفتن تو اتاق صحبت کنن...
پسره تا اومده سره صحبتو باز کنه
دختره گفته: asl plz
... ادامه
Majid
Majid
مادر داماد : ببخشین ، کبریت دارین؟
خانواده عروس : کبریت ؟! کبریت برای چی!؟سوال
مادر داماد : والا پسرم می خواست سیگار بکشه...از خود راضی
خانواده عروس : پس داماد سیگاریه....!؟متفکر
مادر داماد : سیگاری که نه.. والا مشروب خورده ، بعد از مشروب سیگار می چسبه...
خانواده عروس : پس الکلی هم هست..!؟تعجب
مادر داماد : الکلی که نه... والا قمار بازی کرده و باخته ! ما هم مشروب دادیم بهش که یادش برهچشمک
خانواده عروس : پس قمارم بازی می کنه...!؟آخ
مادر داماد : آره... دوستاش توی زندان بهش یاد دادن...
خانواده عروس : پس زندانم بوده...!؟ناراحت
مادر داماد : زندان که نه... والا معتاد بوده ، گرفتنش یه کمی بازداشتش کردن...
خانواده عروس : پس معتادم بوده...!؟سوال
مادر داماد : آره... معتاد بود ، بعد زنش لوش داد...نیشخند
خانواده ی عروس : زنش !!!؟؟؟عصبانی

نتیجه اخلاقی : همیشه موقع خواستگاری رفتن کبریت همراهتون داشته باشیننیشخند
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:24 ·
1
Majid
Majid
یک روز لوبیا به نخود گفت:"زن من می شی؟!"

نخود از خجالت قرمز شد و گفت:" خدا مرگم بده! این چه جور خواستگاری کردنه؟!"

لوبیا گفت:"ای بابا! مگه چه کار باید بکنم؟!"

نخود گفت:" نه سلامی ، نه علیکی!"

لوبیا به خود امد و گفت:"ببخشید.سلام علیکم! زن من می شی؟!"

نخود گفت:" دِ بیا! این چه جور خواستگاری کردنه؟!"

لوبیا گفت:" ای دفعه اشکالش چی بود؟"

نخود تکانی به سرو گردنش داد و گفت:" ننه ای، بابایی، کس و کاری نداری که بیاری

خواستگاری؟"

چشم های لوبیا از اشک خیس شد و گفت:" تمام افراد خانواده ام در یک جنگ نابرابر به

دست ادم های شکم گنده کشته و خورده شدند."

نخود گفت:" حالا گریه نکن! چون این بلا هم بر سر پدرو مادر من اومده."

لوبیا گفت:" تسلیت عرض می کنم.حالا بعد از همه این حرفا زن من می شی؟"

نخود در حالی که به اسمان نگاه می کرد، گفت:"یک نخود تنها به هیچ دردی

نمی خوره،جز اینکه زن یک لوبیای تنها بشه."

لوبیا گفت:" واسه من شعر نگو! زن من می شی یا نه؟"

نخود لبخندی زد و گفت:" با اجازه نویسنده و خواننده های این قصه :

بله!"خیال باطلنیشخند
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:19 ·
صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ