یافتن پست: #دستی

متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
بعضیا ﻣﺜﻠﻪ ﺩﺳﺘﻪ ﺻﻨﺪﻟــی ﺳﯿﻨﻤﺎ ﻣﯿﻤﻮنن .!
ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﻣﺎﻝ ﺗﻮﺋﻪ ﯾﺎ ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﯽ…
zoolal
zoolal
منتظر هیچ دستی
در هیچ جای این دنیا نباش
اشکهایت را
با دستهای خودت پاک کن
همه رهگذرند....
دیدگاه · 1393/02/29 - 16:57 ·
1
bamdad
bamdad
Noosha
گاهی دلم می گیرد
از آدم هایی که در پس نگاه سردشان
با لبخندی گرم فریبت می دهند
دلم میگیرد از خورشیدی که گرم نمی کند
و نوری که تاریکی می دهد
ازکلماتی که
چون شیرینی افسانه ها فریبت می دهند
دلم می گیرد
از سردی
چندش آور دستی که دستت را می فشارد
و نگاهی که
به توست و هیچ وقت تو را نمی بیند
bamdad
C2946037-139711947327908large.jpg bamdad
حوصله ات به هیچ کجای مدرنیته قد نمی دهد
خسته از شبانه روزی که شبیه آدم تحویل نمی گیری
بیزار می شوی از
کوک شدن روی قرارهای بی دغدغه ای که
به دل هیچ ساعتی نمی نشینند..
دنیایی که راه نمی آید
خدایی که حرفت را بد می فهمد
ساعتی که همیشه دست خواب را می خواند و
آرامشی که به حساب زندگی واریز نمی شود..
سرت را دو دستی بچسب
که وقتی ساعت
بویی از آرامش نبَرَد
میگرن در تمام سرت، زنگ می خورد..

{-133-}
دیدگاه · 1393/02/19 - 13:45 ·
6
Majid
Majid
تو را پاک آفرید ایزد ز خود شرمت نمی آید

که روزی پاک بودستی ، کنون آلوده دامانی ؟

“پروین اعتصامی”

دیدگاه · 1393/02/15 - 09:15 ·
3
zoolal
zoolal
آنکه آمد و رفت..........
آنکه مست آمد و دستی به دل ما زدو رفت
در این خانه ندانم به چه سودا زدو رفت
خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد
تعنه ای بر در این خانه ی تنها زد و رفت......!!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/8 - 23:41 ·
5
صوفياجون
صوفياجون
@oneill
آهنگ عالیه دوسش دارم {-35-}{-35-}{-35-}{-41-}
محمدطاها
محمدطاها
خـــانومای عــــزيز محمد هستـــم برای گذراندن زندگی مجبور شدم دست به این کار بزنم شــارژ ‘ایرانسل’ میگیرم؛ براتون پارک دوبل میکنم! اگر محل از خودتون باشه شارژ ۲ تومنی!! و اگه جا رو من تامین کنم، شارژ ۵ تومانی میگیرم!! واسه پارک دوبل حاضرم به شهرستان هم بیام!!!!!!! شارژ و شمارتونو برام مسیج کنید.. پیغامای الکی و بدون شارژ رو نمیخونم. اگه از ماشینتون خوشم بیاد، ۲بار واستون پارک میکنم! اگه بخواین “وب ” پارک ِ دوبلـــم بهتون میدم که مطمئن باشید پسر هستم
... ادامه
bamdad
bamdad
هربار که کودکانه دست کسی رو گرفتم
گم شده ام !
ترس من از گم شدن نیست ..
ترسم از گرفتن دستی ست که بی بهانه رهایم کند !
دیدگاه · 1393/02/4 - 22:53 ·
7
zahra
zahra
دوست داشتن، عشق و اردات و ایمان دو روح آشنای خویشاوند است.
دو انسانی که جز آن خمیره‌ی صمیمی و ناب و منزهی که منِ انسانی خالص هر کسی را می‌سازد،
هیچ مصلحتی و ضرورتی آنان را به یکدیگر نمی‌پیوندد.
پیوندی که نه طبیعت، نه خلقت، بلکه تنهایی میان دو تنهای خویشاوند، بسته است.

دوست داشتن از عشق برتر است.
عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی؛
اما دوست داشتن پیوندی خودآگاه و از روی بصیرت، روشن و زلال.

عشق بیشتر از غریزه آب می‌خورد و هرچه از غریزه سرزند بی‌ارزش است
و دوست داشتن از روح طلوع می‌کند و تا هرجا که یک روح ارتفاع دارد دوست داشتن نیز همگام با آن اوج می‌یابد.

عشق با شناسنامه بی‌ارتباط نیست و گذر فصل ها و عبور سال‌ها بر آن اثر می‌گذارد؛
اما دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می‌کند و بر آشیانه‌ی بلندش روز و روزگار را دستی نیست.

عشق در هر رنگی و سطحی، با زیبایی محسوس، در نهان یا آشکار رابطه دارد؛
اما دوست داشتن چنان در روح غرق است و گیج و جذب زیبایی‌های روح که زیبایی‌های محسوس را به گونه‌ای دیگر می‌بیند.

عشق در دریا غرق شدن است و دوست داشتن در دریا شنا کردن.
عشق بینایی را می‌گیرد و دوست داشتن می‌دهد.

عشق یک فریب بزرگ و قوی است و دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی، بی‌انتها و مطلق.
عشق همواره با شک‌آلوده است و دوست داشتن سراپا یقین است و شک ناپذیر.

از عشق هرچه بیشتر می‌نوشیم، سیراب تر می‌شویم و از دوست داشتن هر چه بیشتر، تشنه تر.
عشق هرچه دیرتر می‌پاید کهنه تر می‌شود و دوست داشتن نوتر.

دکتر علی شریعتی
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/4 - 10:32 ·
3
Mohammad
VwEoh2dFpK.jpg Mohammad
{-29-}
bamdad
bamdad
ﺗﻨﻬﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﻭ ﺩﺳﺘﯽ ﺁﻥ ﺭﺍ ﭼﺴﺒﯿﺪﻩ ﺍﯼ
دیدگاه · 1393/01/31 - 21:40 ·
2
bamdad
bamdad
چه مهمانان بی درد سری هستند مردگان


نه به دستی ظرفی را چرک میکنند


نه به حرفی دلی را الوده


تنها به شمعی قانعند


و اندکی سکوت ..


"حسین پناهی"
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/31 - 21:19 ·
2
zoolal
zoolal
یاد من باشد از فردا صبح



جور دیگر باشم

بد نگویم به هوا، آب ، زمین

مهربان باشم، با مردم شهر

و فراموش کنم، هر چه گذشت

خانه ی دل، بتکانم ازغم

و به دستمالیاز جنس گذشت ،

بزدایم دیگر،تار کدورت، از دل

مشت را باز کنم، تا که دستی گردد

و به لبخندی خوش

دست در دست زمان بگذارم


یاد من باشد فردا دم صبح

به نسیم از سر صدق، سلامی بدهم

و به انگشت نخی خواهم بست

تا فراموش، نگردد فردا

زندگی شیرین است، زندگی باید کرد

گرچه دیر است ولی

کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم ،شاید

به سلامت ز سفر برگردد

بذر امید بکارم، در دل

لحظه را در یابم

من به بازار محبت بروم فردا صبح

مهربانی خودم، عرضه کنم

یک بغل عشق از آنجا بخرم


یاد من باشد فردا حتما

به سلامی، دل همسایه ی خود شاد کنم

بگذرم از سر تقصیر رفیق ، بنشینم دم در

چشم بر کوچه بدوزم با شوق

تا که شاید برسد همسفری ، ببرد این دل مارا با خود

و بدانم دیگر قهر هم چیز بدیست


یاد من باشد فردا حتما

باور این را بکنم، که دگر فرصت نیست

و بدانم که اگر دیر کنم ،مهلتی نیست مرا

و بدانم که شبی خواهم رفت

و شبی هست، که نیست، پس از آن فردایی


یاد من باشد

باز اگر فردا، غفلت کردم

آخرین لحظه ی از فردا شب ،

من به خود باز بگویم
این را

مهربان باشم با مردم شهر

و فراموش کنم هر چه گذشت......
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/29 - 16:19 ·
5
zoolal
zoolal
یاد من باشد فردا دم صبح
جور دیگر باشم
بد نگویم به هوا، آب ، زمین
مهربان باشم، با مردم شهر
و فراموش کنم، هر چه گذشت
خانه ی دل، بتکانم ازغم
و به دستمالی از جنس گذشت ،
بزدایم دیگر،تار کدورت، از دل
مشت را باز کنم، تا که دستی گردد
و به لبخندی خوش
دست در دست زمان بگذارم
یاد من باشد فردا دم صبح
به نسیم از سر صدق، سلامی بدهم
و به انگشت نخی خواهم بست
تا فراموش، نگردد فردا
زندگی شیرین است، زندگی باید کرد
گرچه دیر است ولی
کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم ،شاید
به سلامت ز سفر برگردد
بذر امید بکارم، در دل
لحظه را در یابم
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/28 - 15:47 ·
4
Morteza
10153229_753720024661235_2693436998832982561_n.jpg Morteza
مامان خوب هستی؟
رو براهی ؟
جات خوبه؟
مامان بهت گفتم من کشتی رو باختم؟
من همه چی رو باختم مامان ...
قبلا بودی ، یه دستی سر من میکشیدی ....
یه مهربانی با من میکردی الان که ...
مامان جان یه دعا کن یه فرجی بشه ، شبه عیدی من و زن و بچه من ، من شرمنده نشم مادر جان ....
مادر اگر زحمتی نبود یه شب یه تک پا هم بیا به خواب بابا یه صحبتی باهاش بکنین عشق تو دیوانش کرده ...
مادر جان من پیش پیش عید تو هم تبریک میگم ، من معذرت میخوام من دیر به دیر میام مادر جان ..
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
c7d5f83e2007fc3c8f77ee679fe4b322-425.jpeg ıllı YAŁĐA ıllı
بشکند دستی که کوچکتر از خود را میزند!

لال شود زبانی که به ضعیف بد میگوید!

و بمیرد کسی که بیگناهی را آزار میدهد !

{-60-}{-60-}{-60-}
zoolal
zoolal
عجب!
گندم هم از آدمها پشت پا میخورد!
چه داستان غریبی است،
داستان زندگی، دستی که داس را برداشت


همان دست است که گندم را کاشته بود … {-60-}
دیدگاه · 1393/01/23 - 11:58 ·
4
NEGAR
rcfr2z1hur2fec6tdno.jpeg NEGAR
ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯼ

ﺍﺯ ﯾﮏ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡِ ﺳﺎﺩﻩ،

ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻟﺖ ﯾﮏ ﺧﯿﺎﻝِ ﺭﻧﮕﺎﺭﻧﮓ ﻧﺒﺎﻓﯽ ...

**ﮐﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺎﺯﯼ

ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﺯﯾﮕﺮﯼ ﻧﮑﻨﯽ،ﻣﯽ ﺑﺎﺯﯼ **...

ﮐﻪ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ، ﺍﺯ ﯾﮏ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ

ﺭﻧﮓ ﻭ ﺑﻮﯼ ﻣﻨﻄﻖ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ...

ﮐﻪ ﺳﺮ ﻫﺮ ﭼﻬﺎﺭ ﺭﺍﻩِ ﺗﻌﻬﺪ،

ﯾﮏ ﻫﻮﺱِ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﭼﺸﻤﮏ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ...

ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯼ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺩﺭﯾﻎ ﮐﻨﯽ

ﺗﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻋﺰﯾﺰ ﺑﻤﺎﻧﯽ ...

ﮐﻪ ﺁﺩﻡ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﭼﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﻫﺎﯼ ﺳﯿﺮﯼ ﻧﺎﭘﺬﯾﺮﯼ ﺩﺍﺭﺩ ...

ﻭ ﭼﻪ ﺣﯿﻠﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ...

ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺍﯼ ﭘﺮ ﺍﺑﻬﺎﻡ ﺑﺎﺷﯽ،

ﻧﻪ ﯾﮏ ﺟﻮﺍﺏِ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻭ ﺳﺎﺩﻩ ...

ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎﺩ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻼﻫﺖ ﺭﺍ ﺳﻔﺖ ﺑﭽﺴﺒﯽ،

ﻧﻪ ﺑﺎﺯﻭﯼ ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ ...

**ﺭﻭﺯﯼ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯽ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻬﺎﯼ ﻫﻤﻪ ﮔﭗ ﺯﺩﻥ ﻫﺎﯼ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻪ،

ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ **...

ﻭ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﺳﺖ

ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺑﯽ ﭼﻮﻥ ﻭ ﭼﺮﺍ ﻣﯽ ﭘﺬﯾﺮﯼ

ﺑﺎ ﺭﻭﯾﯽ ﮔﺸﺎﺩﻩ

ﻭ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺧﻮﺩﺕ ﻫﻢ ﻣﻌﻨﯽ ﺍﺵ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﯽ...
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/18 - 19:52 ·
7
Noosha
778027-251029bd992f1ec81aebb4491f3b5a67-org.jpg Noosha
کوتاه قد سینمای ایران امروز به دلیل تنگدستی در میدان هفتم تیر تهران سیگار فروشی می کند...{-60-}
zahra
zahra
داشتم تو اتوبان میرفتم دیدم یه بچه ای رو موتور خوابش برده بود

و داشت می افتاد باباش هم اصلا حواسش نبود.

رفتم کنارش هر چقدر بوق میزدم نمی فهمید.

آخرش رفتم جلوش و سرعتمو کم کردم تا ایستاد بهش گفتم :

پس چرا حواست به بچه ات نیس ؟؟؟

یدفعه دو دستی زد تو سرشو گفت :

اصغر پس ننت کوووووووو؟؟!!!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/17 - 11:27 ·
2
zahra
zahra
یکی دیگه از دستاوردهای نسل ما این بوده که

ترمز دستی پیکان رو از کنار در راننده به بین صندلی راننده و شاگرد انتقال دادن !
دیدگاه · 1393/01/17 - 11:25 ·
2
صفحات: 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ