تو به من خندیدی
و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلوده به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق این پندارم
که چرا
خانه کوچک ما سیب نداشت...
@nasim
خطابه هایم
همه
تقدیم به تو
تقدیم باعشق
به تو
که عاشقترینی
بتو
آری!
توکه بنام خطابت میکنم
ای
نسیم عشق
تویی که پیمان بستی
و
نگسستی
وپیمانی بسته شد
ولی
گسست
تقدیمت میکنم
وتورامیخوانم
به زیباترین نام
""نسیم""
نوازشگرگونه های خسته
تسلی بخش دلهای شکسته
همه پیمان قلبی چون گرفتار
همان عهدی که ناگه چون گسسته
نیما
آقا یه پورشه اورده بودن جلفا من فکم افتاد پائین
عین پراید ما بود رضا عین خودش مو نمیزد
جمس آورده بودن اوه یادم رفت بهت بگم
یکی از دوستام ریو خریده 65 میلون عین ریو ما اون کجا و این کجا
منم وسوسه میشم بچه ها نمیزارن من زیاد میرو تهران
با اونا نمیشه
این میل #مبهم من به حرف زدن ، حرف زدن با دیگران ، این دیگران که هستند ؟ که آرامم نمی کنند ....#حرف_زدن #آرامم نمی کند ، انگار دلم پر دلهره است ، پر بی تابی ، آرام #امن ندارم ... در من چیزی مرده ، پرنده ای ، پرستویی ، پروانه ای شاید... شادی به غریبه ای قربانی شده می ماند ... من #بی_حساب خسته ام ، خستگی باستانی ، بی حد ، و من بی حساب میل به دیگران دارم ...این میل مبهم من به حرف زدن ، حرف زدن با دیگران ...