یافتن پست: #ذهن

mastane44
mastane44
درگیری های توي ذهنم کم کم داره مسلحانه میشه ... :|
Reza Babaei
8.jpg Reza Babaei
بدون شرح...
سحر
سحر
جائی در پشت ذهنت به خاطر بسپار ، که اثر انگشت خداوند بر همه چیز هست . .
MahnaZ
MahnaZ
تنها در مینه سوتا زندگی می کرد . او می خواست سیب زمینی اش را بزند
اما این کار خیلی سختی بود .تنها که می توانست به او کمک کند در بود
نامه ای برای نوشت و وضعیت را برای او توضیح داد
پسرعزیزم من حال خوشی ندارم چون امسال نخواهم توانست بکارم من نمی خواهم
این را از دست بدهم، چون مادرت همیشه زمان کاشت محصول را دوست داشت.
من برای خیلی پیر شده ام. اگر تو اینجا بودی تمام من حل می شد
من می دانم که اگر تو اینجا بودی را برای من می زدی


این را دریافت کرد
, به خاطر خدا را نزن , من آنجا پنهان کرده ام
۴ صبح فردا ۱۲ نفر از مأموران Fbi و افسران پلیس محلی دیده شدند ,
و تمام را زدند بدون اینکه ای پیدا کنند
بهت زده نامه دیگری به نوشت و به او گفت که چه اتفاقی افتاده و می خواهد چه کند ؟
پاسخ داد : برو و هایت را بکار، این بهترین کاری بود که از اینجا می توانستم برایت انجام بدهم
هیچ در دنیا وجود ندارد . اگر شما از تصمیم به انجام کاری بگیرید می توانید آن را انجام بدهید
است . نه اینکه شما یا یک فرد کجا هستید
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
84364796739375086675.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
اولین چیزی که به ذهنت میرسه بنویس...؟ {-29-}
Noosha
228779-1756ffeb6ed4c31522a7d41dc7bb06ef-org.jpg Noosha
میترا فرازنده 37 ساله در استان گیلانٰ دختری که در اوج معلولیت بدون حتی کوچکترین آموزشی و به صورت ذهنی نقاشی های بسیار زیبایی را خلق می کند {-35-}
میترا ساکن منطقه اسالم استان گیلان است و با امید به زندگی در فعالیت های اجتماعی شرکت می کند.
زنده باد دختر هنرمند گیلانی{-37-}{-37-}{-37-}{-37-}{-37-}
نمونه ی عالی توانایی و بزرگی خدای ما هست - هم صنایع دستی هم کارای هنری رو به خوبی انجام میده - و با همون کار آفرینی کرده.
Noosha
5b4036787d6a02e3f602e0ba812c6ba1-425 Noosha
برای کشف ذهنیات مردم به خودت زحمت نده، بهترین کسانت را از دست

می دهی!

ذهن مردم با ظاهرشان خیلی فرق دارد!

احمد محمود{-35-}
✔♥Дℓɨ♥✔
1383763265373464_orig.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
گاهـے نوشتنت نمے آیـــב..
زבن را هم دوست نــבارے…
از حرف زבن با בیگران به هم میخورב..
نیستے…
اما تا بخواهــב دارے…
بعضے وقتها
قـــבرے ارامش ے و رآحــتـــــ آرزویتــ استـــ
Mostafa
Mostafa
وقتی چیزی به ذهنم میرسه سریع باید پست کنم وگرنه مثل الان یادم میره :|
ParNiyA
ParNiyA
اون روز خواهرزاده ام اومده خونه میگه همکلاسیم ازدواج کرد (14سالشه)
بهش میگم چی مگه هم سن تو نیست؟ ازدواج کرد .. وایییی چرا ؟ چقد زود ؟
خاله خانم : کجای کاری تو .. سه چهار سال همو میخواستن ..! ;-)
چییییی؟؟!!!!
بعد من وقتی یازده سالم بود تنها درگیری ذهنیم این بود که از مدرسه تعطیل شدم برم بادکنک شانسی بگیرم ... :-/
Morteza
Morteza
پدر در حال رد شدن از کنار اتاق خواب پسرش بود، با تعجب دید که تخت خواب کاملاً مرتب و همه چیز جمع و جور شده. یک پاکت هم به روی بالش گذاشته شده و روش نوشته بود «پدر». پدر با بدترین پیش داوری های ذهنی پاکت رو باز کرد و با دستان لرزان نامه رو خوند:

پدر عزیزم،

با اندوه و افسوس فراوان برایت می نویسم. من مجبور بودم با دوست دختر جدیدم فرار کنم، چون می خواستم جلوی رویارویی با مادر و تو را بگیرم.

من احساسات واقعی رو با (اس تاکی) پیدا کردم ،او واقعا معرکه است ،اما می دونستم که تو اون رو نخواهی پذیرفت، به خاطر تیزبینی هاش، خالکوبی هاش ، لباسهای تنگ موتور سواریش و به خاطر اینکه سنش از من خیلی بیشتره. اما فقط احساسات نیست، پدر. اون حامله است !!! ( اس تا کی) به من گفت ما می تونیم شاد و خوشبخت بشیم.

.

اون یک تریلی توی جنگل داره و کلی هیزم برای تمام زمستون.

ما یک رؤیای مشترک داریم برای داشتن تعداد زیادی بچه.

(اس تا کی)چشمان من رو بروی حقیقت باز کرد که ماریجوانا واقعا به کسی صدمه نمی زنه .

ما اون رو برای خودمون می کاریم،

و برای تجارت با کمک آدمای دیگه ای که توی مزرعه هستن،

برای تمام کوکائینها و اکستازیهایی که می خواهیم.

در ضمن، دعا می کنیم که علم بتونه درمانی برای ایدز پیدا کنه،

و (اس تاکی) بهتره بشه.

اون لیاقتش رو داره. نگران نباش پدر، من ۱۵ سالمه، و می دونم چطور از خودم مراقبت کنم. یک روز، مطمئنم که برای دیدارتون بر می گردیم، اونوقت تو می تونی نوه های زیادت رو ببینی.
با عشق،

پسرت، John
صبر کنید اصل کاری پاورقی نامه است :

پاورقی:

پدر، هیچ کدوم از جریانات بالا واقعی نیست،من بالا هستم تو خونه ( تامی) ،فقط می خواستم بهت یاد آوری کنم که در دنیای چیزهای بدتری هم هست نسبت به کار نامه مدرسه که روی میزمه،

دوست دارم! هروقت برای امدن به خونه امن بود ،بهم یه زنگ بزن
... ادامه
رضا
رضا
فکر کنین 100.000 تا کاربر تو نمیدونم عضو باشند و هر کسی دوستان خودش رو خطاب قراره بده و منشن بزنه چه شود {-7-} این فکر پلید هم اکنون به ذهن بنده خطور کرده
NEGAR
NEGAR
دغدغه های ذهنی من
.
.
.
1- وقتی برق میره کجامیره?
2. استامینوفن از کجا میدونه ما کجامون درد میکنه?
3. وقتی میگن بگیر بخواب, ما چی رو باید بگیریم?
4. وقتی میگن به افتخارش دست بزنید, دقیقا به کجاش باید دست بزنیم?
5. چرا از جمعه تا شنبه اینقدر کم طول میکشه ولی از شنبه تا جمعه اینقدر طول میکشه?
6. این که میگن بین خودمون باشه دقیقاکجامون باید باشه?
7. پس کی این حقوق بشر رو میریزن به حسابمون?
8. دفتر مقام معظم رهبری چند برگه?
9. آیا میشه رو میز نهارخوری شام هم خورد?
10. پشم شیشه دقیقا کجای شیشه در میاد?
11. چرا جعبه پيتزا مربعه, خودش گرده, موقع خوردن مثلثه!?
12.آیا برای گرفتن شناسنامه المثنی, اصل شناسنامه هم لازمه؟؟
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
اونی که اولین بار فهمیده پستون گاو شیر میده، داشته چی کار میکرده،باز قابل درکه! اما اونی که ساخت دارو به شکل شیاف رو؛ توی ذهنش پرورونده رو نمیفهمم ..! {-15-}{-15-}{-15-}
MahnaZ
MahnaZ

با فكر كردن به هر الاغي ذهن خود را نكنيد!
... ادامه
Noosha
r1t35fbjb7p2afudb668.jpg Noosha
رضا
دالـــــــــــــــــــــــی ی ی{-41-}
Mohammad
506141_xrt1OAMZ.jpg Mohammad
بهترین راه اینه که :

========

از رحمت واسعه خدا نا امید بشیم ؛

به یک در بسته خیره بشیم و از یه عالمه درهای باز غافل بمونیم ...

نتونیم کسی یا چیزی ببخشیم ...

دست نیاز بسوی خالق بی همتا دراز نکنیم ...

ظلم کنیم ...

قدر نشناس باشیم ...

فرصتهامون رو بکشیم ...

شکم هامون رو از مال حرام پر کنیم ...

دروغ بگیم ، غیبت کنیم و تهمت بزنیم ...

بین عشق و نفرت ؛ نفرت رو انتخاب کنیم؛

با خانواده و دوستان قطع رابطه کنیم؛

مشورت نکنیم و در مواقع نیاز از کسی کمک نخوایم ...

کتاب نخونیم ...

تعقل و تفکر نکنیم ...

دیده ی عبرت بین نداشته باشیم ...

هدف والایی در زندگی نداشته باشیم ...

مال دنیا بشیم ...

به افکار منفی اجازه جولان در مغزمون بدیم ...

از یک کاه، تو ذهنمون کوه بسازیم ...

خودمون رو دست کم بگیریم ...

به توانایی هامون ایمان نداشته باشیم ...

هزار دلیل شاد بودن رو، قربانی یک یا چند دلیل غمگین بودن کنیم ؛

اعتماد بنفس و عزت نفس نداشته باشیم ...

نخندیم !

....

اگر هرکدوم از موارد بالا رو مرتکب بشیم درواقع خودمون رو کشتیم ... بله گاهی هنوز داغیم و خبر نداریم ...

و بزرگی چه زیبا گفته که : ...
ıllı YAŁĐA ıllı
2013-10-07_donbaler_1381134571473850_orig.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
{-7-}
6 دیدگاه · 1392/07/27 - 19:13 در ترول ·
6
Morteza
Morteza
اون چیه که زن ها میدن مردها میکنن؟ . . . . . . . . . دق

اون چیه که مردها ها میدن زن ها میخورن؟ . . . . . . . . . حرص

اون چیه که مردا در میارن زن ها میخورن؟ . . . . . . . . پول

اون چیه که زن ها باز می کنند مردها میذارن توش؟ . . . . . . . . . حساب بانکی

اون چیه که زن ها میدن مرد ها میخورن؟ . . . . . . . . . . غذا

اون چیه که باعث شده تو با اشتیاق این مطلب رو بخونی؟ . . . . ذهن منحرفت
... ادامه
Noosha
phpThumb_generated_thumbnailjpg.jpg Noosha


چشمه های آلیس، منطقه ی پهناوری است که از میان دامنه های «مک دونل» قابل رؤیت است و دارای راه‌های آبی و طبیعی تماشایی بسیار زیادی میباشد. اگر کمی دورتر بروید، شاهد فرهنگ و هنر بومیان در حکاکی صخره‌ها- در زمان‌های بسیار دور خواهید بود. در داخل شهر گورستانی است که تنی چند از هنرمندان مشهوری چون «آلبرت نامانجیرا» آرامیده اند؛ آرامگاه «کارلد لستر» هم در همان جا واقع شده است.
«اولورو» از جمله شناخته شده‌ترین سرزمین‌های استرالیاست که نزدیک «آلیس» در امتداد «ُالگاس» و «رسیرت یولارا» در پارک ملی «اولورو» واقع شده است. منولیت عظیم اولورو که «صخرهی آلیس» نام دارد با ارتفاع ۳۴۸ متر بالای سطح « مواگا»، یکی از بزرگترین و زیباترین جاذبه‌های طبیعی استرالیا است.
«اُلگاس»، ۳۶ قله با سرهای گرد است که ۳۶ کیلومتر مربع از مناطق نزدیک را پوشانده است. هالهی مرموزی دورتادور اُلگاس را فرا گرفته و به راحتی قابل رؤیت میباشد. توریست‌هایی که حس ماجراجویی دارند، میتوانند از اُلگاس به عنوان شروع سفر خود آغار کنند. و بعد به تماشای «دره پالم»، صخره‌های دیدنی دامنه‌های مک دونل و تنگهی کینکز» بروند. پرواز بر فراز دامنه‌های مک دونل، خاطرات به یادماندنی و شیرینی را در ذهن شما به یادگار خواهد گذاشت.
... ادامه
Morteza
Morteza
به اتفاق چند تن از بچه‌های ازنا به «لشکر 7 ولیعصر (عج)» رفتیم و به یگان اطلاعات و عملیات این لشکر مأمور شدیم.

در اولین لحظه‌های معرفی به واحد، با یک دکل مواجه شدیم. هرچه به بالا نگاه می‌کردیم، نوک دکل معلوم نبود، چند دقیقه بیشتر که ماندیم فهمیدیم باید از این دکل بالا برویم و دیده‌بانی کنیم. پایه‌های دکل را اندازه می‌گرفتیم. یک متر در یک متر بود.

پرسیدم: بلندی این دکل چند متر است؟

گفتند: چیزی نیست، 62 متر!

گفتم : چیزی نیست؟ کی جرأت داره بره اون بالا؟ اصلاً میشه اون بالا ایستاد؟

راستش را بخواهید لرزه به انداممات افتاده بود، رفتن به بالای دکلی که روی پایه‌ای یک متر مربعی ایستاده، آن هم با 62 متر ارتفاع کار آسانی نبود.

گفتیم: خب حال ما باید چه کار کنیم؟

گفتند: باید بروید بالای این دکل، دیده‌بانی کنید.

اول فکر کردیم یک شوخی جبهه‌ای است. از آن شوخی‌ها که رزمندگان با هم می‌کردند. اما نه، همه چیز جدی بود.

من که داشتم با ذهن خودم کشتی می‌گرفتم...

گفتم: راستی راستی باید برویم آن بالا بالا؟

فکر می‌کنم همه‌ بچه‌های همراه ما همین را فکر می‌کردند، چشمشان که این را فریاد می‌زد.

ما، در همین افکار بودیم که یک نوجوان 13 ساله، سوار بر موتور از راه رسید. موتور را روی جک زد و بدون این که به کسی تعارف کند، رفت پای دکل و شروع کرد به بالا رفتن. تمام 62 متر را مثل آب خوردن رفت. همه از تعجب انگشت به دهن مانده بودیم. باور کردنی نبود.

یکی از همراهان ما، گفت: آقا جان! غیرت کنید! ما که از این بچه کمتر نیستیم؟ نکند ما‌ آمده‌ایم به دکل نگاه کنیم؟ یاالله بچه‌ها...!

ما هم شروع کردیم، اما همه تا وسط دکل می‌رفتیم و برمی‌گشتیم و این کار را دوباره تکرار می کردیم و در هر تکرار هم مقدار بیشتری بالا می‌رفتیم، تا عادت کنیم.

یک ماه بعد، جنگ سر بالا رفتن از دکل بود. چون توی اون منطقه پشه کوره زیاد بود و برای فرار از نیش پشه کوره‌ها هم که بود، همه دوست داشتند، بالای دکل باشند. با این که عراقی‌ها دائماً با تانک به طرف دکل شلیک می‌کردند، اما آن بالا صفای دیگری داشت.
... ادامه
دیدگاه · 1392/07/22 - 15:56 ·
9
Majid
Majid
بعضی‌ها دور عشق را خط می کشند
و بعضی روی آن را
بعضی‌ها به پای هم پیر می‌شوند
و بعضی ها به دست هم …
و بعضی‌ها با هم جورند ولی جفت نیستند !!!

همیشه اولین کسی که در لحظه ی باز کردن چشم بعد از خوابی طولانی به ذهنتون خطور می کنه :
یا دلیل خوشبختی شماست یا درد و رنج شما …
... ادامه
Majid
Majid
ته سیگارهایم پوکه های خاطرات است که شلیک می کنم وسط مغزم …
می کشد مرا اما شاید تو را فراری دهم از ذهنم !!!
همه را خطا زدم …
پاکت بعدی ، خشابی دیگر
... ادامه
دیدگاه · 1392/07/22 - 02:17 ·
5
Noosha
qz79tkdozndp5lss6qmb.jpg Noosha
هرزه می نامی دختری را که تار مویی بیرون روسری دارد..

, یا سیگاری به دست , یا دست پسری در دست...
ولی من هرزه تو را می گویم که هر بی اساس سخنی با ذهنت همبستر می شود

و افکاری این چنین حرامزاده در دامنت می گذارد...
... ادامه
دیدگاه · 1392/07/22 - 00:45 ·
7
صفحات: 13 14 15 16 17

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ